تبیان، دستیار زندگی
طفلکی!!!!!! این همه زحمت کشیدی فوق لیسانس از دانشگاه سراسری گرفتی حالا نشستی توی خونه؟! کاشکی آدم بدونه چه سرنوشتی در انتظارشه. اونوقت دیگه این قدر خودشو زحمت نمیندازه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قدرت ما زنان!

زن

طفلکی!!!!!! این همه زحمت کشیدی فوق لیسانس از دانشگاه سراسری گرفتی حالا نشستی توی خونه؟!

کاشکی آدم بدونه چه سرنوشتی در انتظارشه. اونوقت دیگه این قدر خودشو زحمت نمیندازه! دیگه آشپزی و بچه بزرگ کردن که تحصیلات عالیه نمی خواد!

نمی دانم این جملات برای شما آشنا هست یا نه؟ اگر جز آن دسته از زنهایی باشید که سالها درس خوانده و یا کار کرده اید و سپس به صورت یکباره برای حفظ زندگی زناشویی و یا تربیت فرزندتان خانه نشین شوید، حتما با این واژه ها آشنایی کامل دارید. مدتهای طولانی است که دوست دارم در مورد نقش و اهمیت زن در جامعه یادداشتی بنویسم. اما همیشه یا فرصت مناسب دست نداده و یا آنکه بعد از نوشتن چند سطر به این نتیجه رسیده ام که اگر این مطلب را کامل کنم همیشه عده ای هستند که ناراحت و دلخور می شوند. ولی الان احساس می کنم این مطلب باید نوشته شودچه بتوانم منظورم را درست منتقل کنم و چه نتوانم.

بهتر است مطلب را از اینجا شروع کنیم. از اینکه از ابتدای خلقت بشر، از وقتی که آدمها توانستند همه چیز را طبقه بندی کنند و بر اساس تصورات ذهنی شان(و نه واقعیت) به امتیاز بندی همه چیز بپردازند، همیشه به کارهای مردانه ارزش و بهای بیشتری دادند و در مقابل کارهای زنانه مثل به دنیا آوردن بچه، تربیت فرزندان، رسیدگی به امور منزل و .. همیشه جز کارهای کم اهمیت و یا حتی بی اهمیت که وقت چندانی را به خود اختصاص نمی دهد، جلوه داده می شد.

تنها سوغات تفکر غرب نسبت به زن ، تبدیل کردن او به یک کالای تجاری و دور کردن وی از نقش های مهم و اساسی اش بود.

تا دنیا دنیا بوده وضع به همین منوال بوده و زنها هم پذیرفته بودند که کارهای مهم،مردانه است و کارهای خودشان کم ارزش. هر چند در سده های اخیر به خصوص در کشورهای غربی سعی شده است این موضوع به نمایش گذاشته شود که ما به زنها اهمیت می دهیم و یا موجهای افراطی مثل فمینیسم و ...شکل گرفت، اما هیچ یک نه به ارزش واقعی زن پی برده بودند و نه واقعا کاری توانستند برای ارزش گم شده زنان انجام دهند. تنها سوغات این طرز تلقی های جدید، تبدیل کردن زن به یک کالای تجاری و دور کردن وی از نقش های مهم و اساسی وی بود.

اشتغال زنان

آنها با دیدگاه های سطحی و ناپخته شان نه تنها نتوانستند نقش واقعی زن را نشان دهند بلکه زنان را تشویق به انجام فعالیت های مردانه کردند و اینگونه جلوه دادند که هر چه قدر بیشتر بیرون از خانه باشید، کمتر برای فرزندانتان وقت بگذارید، خودتان را وقف کارها و فعالیتهای اجتماعی تان کنید ، موفق تر بوده و الگوی یک زن کامل و موفق می شوید. البته مسلما این موارد به طور علنی و آشکار در جامعه عنوان نمی شد اما پیامهای تصویری و رسانه ای که عمدتا به افراد جامعه ارسال می گردد ، نوید بخش این مساله است.

البته این اتفاق تنها در کشورهای غربی نیفتاد و علی رغم اینکه کشور ما یک کشور اسلامی است و اسلام برای شان و منزلت زنان، ارزشهای ویژه ای قایل است اما در هر حال جامعه ما نیز از این تاثیرات بی نصیب نماند و اکنون ما هر چه بیشتر شاهد فاصله افتادن برخی از زنان جامعه مان از نقش های اصلی هستیم.

دیگر دختران ما آن قدر درس می خوانند که دوبرابر پسران وارد دانشگاه و مراکز آموزش عالی می شوند.آن قدر پشت کار به خرج می دهند که با سرعت بیشتری وارد مقاطع عالی تر تحصیلی شده و آن قدر تلاش می کنند که تا بر سر کارهای خوب و پر درآمد بروند، از پای نمی نشینند. البته هیچ یک از این موارد مورد انتقاد نیست  بلکه برعکس باعث افتخار جامعه است که چنین زنان و دختران توانا، بااستعداد و پر تلاشی وجود دارد. به طور قطع برای یک جامعه اسلامی هیچ چیز نمی تواند افتخار آفرین تر از این باشد که دختران امروز و مادران فردای وی از بالاترین سطح تحصیلات و فعالیتهای اجتماعی برخوردار باشند اما مشکل از آنجا شروع می شود که بسیاری از دختران آنقدر غرق درس و ادامه تحصیل، کار خوب، موقعیت شغلی و .. هستند که فراموش می کنند باید به موقع ازدواج کنند.

اگر هم به هزار ضرب و زور اطرافیان ازدواج کنند برای حفظ موقعیت شغلی و تحصیلی شان سالها صاحب فرزند نمی شوند و اگر هم باز با هزار زور و طعنه و کنایه بالاخره بعد از سی و چند سالگی صاحب فرزند شوند، بلافاصله بعد از اتمام مرخصی زایمان است که کودک عازم مهد کودک است و مادر حاضر در محل کار.

البته وقتی به عنوان یک زن ، خوب فکر می کنم، دقیق برنامه های تلویزیونی را دنبال می کنم، مصاحبه با افراد موفق را می خوانم، مقالات علمی و غیر علمی را بررسی می کنم می بینم اثری روشن، قاطعانه و قابل تامل از بیان نقش واقعی زن در جامعه نیست.

مثلا کمی دقت کنید. ما هشت سال در جنگ تحمیلی به سر بردیم. هشت سال جوانان ما شجاعانه، فداکاری و ایثار کردند، چه بسیار مردانی که در طی سالهای جنگ تحمیلی سهمشان از زندگی مشترک تنها چند روز هم صحبتی با همسرشان بود و چه بسیار فرزندانی که ماهها از مادر و خانواده خود دور بودند. با همه این اوصاف وقتی برنامه های مستند جنگ را می بینیم، خاطرات را می خوانیم و به طور کلی به مرور آن سالها می پردازیم هیچ نقش پر رنگی از زنان ملاحظه نمی کنیم. البته اشاراتی کلی، صحنه های گذرا و خاطراتی کوتاه ارایه می شود اما براستی سهم زنان در این سالها همین قدر بود؟ چرا هیچکس این سوال را نمی پرسد که چه کسی به این جوانان بیست و چند ساله این همه شجاعت و ایثار را آموخت؟ چه کسی آنها را تربیت کرد؟  و یا چرا کسی نمی پرسد اگر فلان رزمنده سالها بی وقفه در جبهه حضور شجاعانه داشت، چه کسی مسئول و مربی فرزندان وی در این سالها بود؟

نوزاد و مادر

اصلا چرا بیست سال به عقب برگردیم؟ این همه جوان موفق در حیطه های علمی، ورزشی، فرهنگی، کار آفرینی و .. داریم. تا به حال در کدام مصاحبه، برنامه و یا گفتگویی سراغ از باغبان اصلی آنها گرفته شد؟ طوری با این افراد برخورد می شود که گویی ذاتا دانشمند و قهرمان و سلحشور  دنیا آمده اند و به راستی در این مواقع زنان کجا هستند؟

چرا سراغی از مادران آنها نمی گیریم؟ چرا نمی گویم مادر تو چه کردی که چنین فرزندی پرورش دادی؟؟؟؟؟

شاید آن قدر در طی تاریخ حیات بشری نقش زنان و دختران دیده نشد که خود ما زنان هم فراموش کردیم که چه نقش مهم و سازنده ای داریم؟ آن قدر نقش ها و تاثیرات مثبت زنان نادیده گرفته شد که خودمان هم باور کردیم فرزند آوری و فرزند پروری اهمیتی ندارد. خانه داری نشان از نقطه ضعف و ناتوانی یک زن است و در عوض هر چه بیشتر اوقات خود را صرف محل کار و فعالیتهای فوق برنامه و .. کنیم موفق تر هستیم.

در هر حال چه نقش زنان دیده شود و چه دیده نشود، چه به نقشهای زنانه اهمیت داده شود و چه نشود ، زنها تاثیر خود را خواهند گذاشت ولی چه بهتر که زنان متوجه تاثیر و نفوذ خود در حیات بشری باشند.

البته توجه شما را به این مساله جلب می کنم که هیچکس قصد ندارد فعالیت اجتماعی زنان و حضور فعالشان در جامعه را نادیده گرفته، کم اهمیت جلوه دهد و یا مورد بازخواست قراردهد ، چرا که یک جامعه سالم بدون حضورفعال زن در آن نمی تواند به کمال برسد اما آنچه در اینجا منظور نظر ماست این است که برخی از زنان ما از نقش های اصلی و اساسی خود یعنی مادری کردن و همسر بودن غافل شده اند و صد البته مخاطب ما تنها زنان شاغل و یا فعالان اجتماعی نیستند. غفلت از وظایف مادری و همسری در میان زنان خانه دار نیز بسیار مشاهده گشته و از مسئولیت و رسالت اصلی خویش باز مانده اند.

به خاطر دارم که در یکی از کتابها خواندم ،شیخ انصاری به این دلیل از مفاخر و علمای شیعه گردید که مادرش نقش بسیار موثری در تربیت دینی و اعتقادی وی داشت و مثلا هیچگاه وی را بی وضو شیر نمی داد . چرا راه دور برویم ؟

به خودتان، موفقیتها، شکستها و فرآیند زندگی تان توجه کنید اگر خوب دقت کنید در همه این مراحل رد پا و اثر مادرتان را خواهید دید.

در هر حال چه نقش زنان دیده شود و چه دیده نشود، چه به نقشهای زنانه اهمیت داده شود و چه نشود و به طور کلی چه برنامه سازان، متصدیان امور فرهنگی، تاریخ نگاران، فیلم سازان و .. نقش ها و تاثیرات مادری و همسری را مورد توجه قرار بدهند و چه ندهند، زنها تاثیر خود را خواهند گذاشت ولی چه بهتر که زنان متوجه تاثیر و نفوذ خود در حیات بشری باشند تا هر چه بیشتر بتوانند نقش مثبتی در زندگی همسر و فرزندان خود داشته باشند و مهم تر از همه این است که اگر همه دنیا نیز از نقش و اهمیت زنان غافل ماندند، ما زنان از تاثیر گذاری و نقش ارزنده خود در خانواده و جامعه غافل نمانیم.

گروه خانواده و زندگی تبیان - نویسنده :مریم عطاریان

تنظیم : ندا داودی

مقالات مرتبط :

زن ومرد ، تشابه یا تساوی

زنانه زندگی کنید

زنان ،قربانیان دنیای مدرن

مقدس‏ترین شغل خانم ها

عشق مادری یا وجدان کارمندی؟

زن خانه دار بهتر است یا شاغل؟

مفتخرم که خانه دارم!

پیامد های + و- اشتغال زن

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.