دستور زبان فارسی(اسم)
اسم كلمهای است كه برای نامیدن شخصی یا حیوانی یا چیزی ویا مفهومی به كار می رود؛ و تنها اسم می تواند مستقلاً و نه به جانشینی از طرف كلمه دیگر، نهاد جمله واقع شود. معروف ترین تقسیمبندی اسم عبارتند از:
جامد و مشتق
خاص و عام
معرفه و نكره
مفرد و جمع/ اسم جمع
ذات و معنی
اسم جامد و مشتق
در تقسیم بندی جامد و مشتق، اسم از لحاظ بودن و یا نبودن بن فعل در ساختش مورد بررسی قرار می گیرد.
اگر بن فعل در ساخت اسم باشد مشتق است.
ناله = نال ( بن مضارع نالیدن) + ﻪ
گفتار، آشتی کنان
اگر بن فعل در ساخت اسم نباشد جامد است.
گلاب، دستور، رخسار
اسم خاص و عام
اسم از این جهت كه بر فرد یا افرادی خاص دلالت كند و یا شامل همه افراد همجنس باشد به دو گونه خاص و عام تقسیم میشود.
1- دماوند، قلهای در تهران است. دماوند اسم خاص و قله اسم عام است.
2- كه مازندران شهر ما یاد باد. مازندران اسم خاص و شهر اسم عام است.
اسم خاص به چهار دسته عمده تقسیم میشود:
اسم خاص انسان ها: محمد، حامد، بردیا
اسم خاص حیوانها: رخش
اسم خاص مكانها: مریخ، فرانسه، خوزستان
اسم مكان ها و اشیائی كه بیش از یكی نیستند: قرآن، تخت كاووس
اسم مفرد و جمع / اسم جمع
اسم از حیث شماره بر سه گونه مفرد، جمع و اسم جمع است.
نشانه های جمع شامل ها، ان، ین، ون، ات و جات می باشند. انسانها، مادران، معلمین، لوازمات، مربّاجات.
با این وجود بعضی از اسم ها به صورت جمع مكسّر عربی و یا اسم جمع هستند. علوم، قبایل.
در بهاران، درخت ها و حتی سنگ ها نیز با گنجشكان و دیگر حیوانات هم آوا می شوند.
اسم ساده و مرکب
اسم از حیث ساختمان به ساده و مرکب تقسیم می شود.
اسمی که دارای یک جزء باشد و نتوان آن را به دو بخش یا بیشتر تقسیم کرد و یا به عبارتی از دو بخش یا بیشتر ترکیب نشده باشد را ساده یا بسیط گویند:
قلم، خدا، سر، کتاب
اسمی که دارای بیش از یک جزء باشد و از ترکیب دو بخش یا بیشتر بدست آمده باشد را مرکب گویند:
قلمدان = قلم + دان
خداپرستی = خدا + پرست + ی
اسم ذات و معنی
اسم را از حیث داشتن یا نداشتن وجود خارجی به ذات و معنی تقسیم می كنند.
پاره ای از اسم ها به طور مستقل در خارج از ذهن وجود دارند را اسم ذات گویند.
مداد، کاغذ، خانه، میز، دختر
پاره ای از اسم ها به طور مستقل در خارج از ذهن وجود ندارند و وجود آن ها وابسته به وجود شخص یا چیز دیگری است و تا وجود دیگری نباشد نمی توان آن ها را دریافت.این نوع از اسم ها را اسم معنی گویند.
“شاخصه انسان هوش بالای او و داشتن نیرویی فرای موجودات دیگر است، اختیار.”
در جمله فوق هوش، نیرو و اختیار اسم معنی هستند.
“ لطف و شفقت بر دیگران چون دانه است كه در دل خاك مینهی.”
در جمله فوق لطف و شفقت اسم معنی هستند.
انواع دیگراسم
اسم صوت:
قاه قاه، قار قار
اسم مصغّر
دخترک، باغچه، کتابچه، مرغک.
منبع: دستور زبان فارسی تالیف گیوی و انوری