شقایقهایی كه روی پیشانی شهید روییده بودند

اواخر سال 69 می خواستیم در منطقهای شروع به كار تفحص كنیم كه مشكلاتی داشت و میگفتیم شاید مجوز كار به ما ندهند. چون سپاه گفته بود شما یك شهید بیاورید تا مشخص شود در آن منطقه شهید هست. شش روز آن منطقه را گشتیم اما چون به شهیدی برنخوردیم و در منطقه هم توجیه نبودیم دل شكسته خواستیم برگردیم.
صبح نیمه شعبان بود؛ گفتیم: «امروز به یاد امام زمان عجل الله فرجه می گردیم» اما فایده نداشت تا ظهر به جست وجو ادامه داده بودیم و بچه ها رفتند برای استراحت.
در حال خودم بودم گفتم: «یا امام زمان یعنی می شود بی نتیجه برگردیم؟» در این فكر بودم كه چشمم به 4-5 شقایق افتاد كه بر خلاف جاهای دیگر كه تك تك می رویند در آن جا دسته ای و كنار هم روییده بودند.
گفتم: «حالا كه دست مان خالی است شقایقها را میچینم و میبرم برای بچههای معراج تا دل شان شاد شود و این هم عیدی شان باشد.» شقایقها را كه كندم دیدم روی پیشانی یك شهید روییدهاند او نخستین شهیدی بود كه در تفحص پیدا كردیم. شهید«مهدی منتظر قائم» این جست وجو در منطقه شرهانی بود و با آوردن آن شهید مجوزی داده شد كه به دنبال آن هم 300 شهید در آن منطقه شناسایی شد؛ شهدایی كه هر كدام داستانی دارند.