تبیان، دستیار زندگی
چند سالی است كه اختلاف مراجع در تعیین روز عید فطر، نقد هایی را بین موافقان و مخالفان نظام اسلامی برانگیخته است. گاهی گفته می شود: چطور ممكن است رؤیت هلال برای رهبری، با همه ابزار و امكاناتش، ثابت نمی شود، ولی برای بعضی مراجع...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیدار ماه نو ملاك های فقهی رؤیت هلال


چند سالی است كه اختلاف مراجع در تعیین روز عید فطر، نقد هایی را بین موافقان و مخالفان نظام اسلامی برانگیخته است.

گاهی گفته می شود: چطور ممكن است رؤیت هلال برای رهبری، با همه ابزار و امكاناتش، ثابت نمی شود، ولی برای بعضی مراجع ثابت می شود؟ و یا می پرسند: آیا اعلام رؤیت هلال توسط مراجع برای رهبری علم آور نیست؟ مؤمنان از این اختلاف رنج می برند و مخالفان آن را بهانه ای برای تضعیف مرجعیت، رهبری، روحانیت و نظام اسلامی قرار می دهند.

زعمای قوم باید سعی كنند اختلافات را تا حد ممكن كم كنند و برای كاستن از اختلافات، متون (كتاب وسنت) را بیشتر بازبینی كنند و بهانه را از دست دشمنان دین بستانند و دوستان را در شك و موضع هجمه قرار ندهند.

با این حال برای روشن شدن موضوع براساس مبانی فقهی، دلایلی وجود دارد كه اختلافات موجود را هم معمولی جلوه می دهد و هم راه هایی برای كم كردن اختلافات در آن پیش بینی شده است.

مهم ترین این دلایل عبارتند از:

?ـ اتمام ماه رمضان و حلول ماه شوال احتیاج به علم، یقین و قطع دارد و جایز نیست با شك روزه را ترك كنند و عید بگیرند؛ زیرا، طبق قاعده اصولی، باید همان حالت سابقه (رمضان) را استصحاب كرد.

همه علما فتوا داده اند كه جایز نیست یوم الشك آخر شعبان و اول رمضان را با نیت رمضان روزه بگیریم؛ زیرا قاعده استصحاب حكم به ادامه شعبان در هنگام شك می كند.

در روایات نیز بر این قاعده تأكید شده است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «انّ شهر رمضان فریضه من فرائض الله فلا تودّوا بالتظنی (?) ؛ با گمان و تظنی عمل نكنید.» امام باقرعلیه السلام نیز در صحیحه محمدبن مسلم می فرمایند: «... و لیس بالرأی ولا بالتظنی ولكن بالرؤیه (?) ؛ ماه با قیاس و استدلال و گمان ثابت نمی شود، بلكه با دیدن هلال ثابت می شود.» در مشهوره قاسانی امام علیه السلام به همان قاعده عقلی تمسك می جویند و می فرمایند: «الیقین لا یدخل فیه الشك صم للرؤیه و افطر للرؤیه (?) ؛ یقین سابق [یعنی ادامه شعبان و رمضان] با شك نقض نمی شود؛ با رؤیت هلال روزه بگیرید و با رؤیت هلال افطار كنید.»

بنابراین تا یقین به حلول ماه شوال پیدا نكنیم، باید ماه را رمضان حساب كنیم و سی روز تمام روزه بگیریم. امام صادق علیه السلام از قول امام علی علیه السلام چنین نقل می كنند: «با رؤیت هلال، روزه و با رؤیت هلال عید بگیرید» و سپس اضافه می فرمایند: «ایّاك والشك والظن فان خفیَ علیكم فاتمّوا الشهر ثلاثین (?) ؛ بپرهیزید از عمل به شك و گمان و اگر رؤیت هلال روشن نبود، سی روز تمام روزه بگیرید.» تعجب از كسانی است كه خود شك دارند و عمداً مسافرت می كنند تا احتیاط را رعایت كرده باشند، ولی به دیگران سفارش می كنند روزه خود را افطار كنند.

بنابراین باید به رؤیت هلال شوال علم و یقین پیدا كرد و نمی توان با شك حكم صادر كرد.

?ـ طبق نظر فقهای شیعه حلول ماه شوال از دو راه اثبات می شود:

الف - علم و یقین به حلول ماه شوال .که عبارت است از:

ـ خود انسان ماه را ببیند.

ـ شیاع؛ یعنی عده قابل توجهی از مردم ادعا كنند ماه را دیده اند و این عده آنقدر زیاد باشند كه علم بر راست گویی آنها پیدا شود.

ـ گذشت سی روز از آخر شعبان؛ چون ماه بیشتر از سی روز نیست.

ب- راه های شرعی كه در حكم علم هستند، عبارت است از:

ـ شهادت دو عادل.

ـ حكم حاكم شرع.(5)

?ـ ملاك رؤیت هلال، دیدن با چشم است، نه كشف ماه با ابزار و ادوات؛ زیرا ماه همیشه در مدار خود به دور زمین وجود دارد و حتی روزهای قبل از بیست و نهم ماه رمضان می توان با امواج رادیویی محل آن را كشف كرد؛ اما از روایات متواتر چنین استنباط می شود كه ملاك، دیدن با چشم است؛ یعنی باید ماه در وضعیتی قرار گیرد كه نور خورشید را به زمین منعكس كند.

دهها روایت صحیح از معصومان علیهم السلام وارد شده است با این مضمون كه «صوموا للرؤیه وافطروا للرؤیه؛ یعنی با دیدن هلال رمضان، روزه بگیرید و با دیدن هلال شوال افطار كنید. [فطر بگیرید] (?) بنابراین دیدن با ابزار غیرمتعارف مانند تلسكوپ و یا امواج رادیویی ملاك نیست و در روایات تأكید شده است كه ملاك فقط دیدن ماه است.

یكی از شیعیان در نامه ای از امام مهدی علیه السلام سؤال می كند:« آیا به سخن منجمان و حسابگران، كه پیش بینی می كنند ماه در فلان شب در مصر یا آفریقا یا اندلس رؤیت می شود، می توانیم عمل كنیم؟» حضرت پاسخ دادند: «افطر لرؤیته و صم لرؤیته(?) ؛ یعنی با دیدن هلال افطار كن و با دیدن آن روزه بگیر.»

?- بیّنه یا شهادت دو عادل مبنی بر رؤیت هلال، به شرطی حجت است كه هر دو نفر، خود، هلال ماه را دیده باشند؛(8) اما اگر این دو شاهد خود ندیده اند ولی از راه دیگری به حلول ماه شوال قطع یافته باشند، برای دیگران حجت نیست؛ مگر این كه شهادت بر شهادت دهند؛ یعنی بگویند ما شهادت می دهیم كه فلان شاهد عادل شهادت بر رؤیت هلال داده است؛ در این صورت برای هر شاهد اولی دو شاهد لازم است؛ یعنی باید چهار شاهد عادل شهادت آن دو نفر عادل، كه خود رؤیتِ هلال كرده اند، را روایت كنند. در عین حال چنین شهادتی نیز به نظر بسیاری از فقها حجت نیست؛ زیرا شهادت بر شهادت تنها در حقوق الناس و امور مالی (دَین، ملك و عقود) نافذ است و در حقوق الهی از قبیل حدود نافذ نیست (?) و رؤیت هلال مشمول امور مالی مالی نیست و از حقوق الهی محسوب می گردد. بنابراین نمی توان گفت چرا حلول اول شوال توسط بعضی مجتهدان قم محرز گردیده اما برای رهبری احراز نشده است؛ زیرا احراز مجتهدان، شهادت با رؤیت نبوده است. البته اگر دو نفر از مجتهدان عادل ادعا می كردند ما خود رؤیت هلال كرده ایم، قطعاً برای رهبری حجت بود و می توانستند حكم بر حلول ماه شوال كنند.

?- در زبان حوزه مشهور است كه تعیین مصداق در شأن فقیه نیست. فقیه می تواند فتوا دهد كه مثلاً خمر حرام است و ماءالشعیر حلال است. یا در احكام وضعیه بگوید: خون نجس است و خون در تخم مرغ پاك است. یا در مفاهیم فتوا دهد عدالت چیست و تعریف آن كدام است؛ ولی این كه آیا این مایع خمر است یا آب، یا این ماده قرمز خون است یا نه، یا فلان فرد عادل است یا نه، و به عبارتی تعیین مصداق، در شأن فقیه نیست، مگر این كه در مقام حكم قرار بگیرد و در مصدر قضاوت بنشیند و حكومت مقامی غیر از اجتهاد است.

رؤیت هلال نیز از امور مصداقیه است و تا زمانی كه فقیه در مقام نظر باشد، موضوع از مسائل تقلیدی نیست و مقلد باید به علم خود عمل كند؛ مثلاً اگر مقلد هلال ماه را در غروب روز بیست و نهم رمضان رؤیت كرد، حتی اگر مجتهدش فردا را رمضان اعلام كند، مقلد باید به علم خود عمل كند، چون مورد از امور فتوایی و تقلیدی نیست. البته اگر با اعلام مجتهدی مقلدان او علم به حلول ماه شوال پیدا كردند، مقلدان باید به علم خود عمل كنند، اما این حجیت به خاطر علم و یقین است، نه به خاطر نظر مجتهد، و در این مورد بین مقلد و غیرمقلد فرقی نیست؛ یعنی حتی اگر غیرمقلدی از نظر مجتهد دیگری علم به حلول ماه شوال پیدا كرد او نیز باید به علم خود عمل كند.

بنابراین چون این مسأله از موارد تقلید و فتوا نیست، بر مقلدان لازم نیست در این مسأله با مجتهد خود همراهی كنند، و به همین دلیل دفاتر بعضی از مجتهدانی كه یك روز زودتر اعلام عید كردند، در پاسخ سؤال كنندگان می گفتند: به اعلام رسمی رادیو تلویزیون عمل كنید.

?- یكی از راه های اثبات حلول ماه شوال، حكم حاكم شرعی است. حاكم شرع در فقه اسلامی، در زمانی كه فقها مقبوض الید هستند، مجتهد جامع الشرایطی است كه در صدر غیبت «شیخ الطائفه»، یعنی رئیس فرقه شیعه، نامیده می شدند؛ مانند شیخ مفید یا شیخ طوسی، یا «اعلم من فی البلد» مانند شهید اول و ثانی در لبنان، علامه حلی در حله، یا اعلم مجتهدان بعد از تسریع ارتباطات مانند شیخ انصاری، میرزای شیرازی و گاهی نیز به دلیل هم طرازی، حاكمان شرع متعدد بوده اند؛ مانند آیت الله قمی و سید ابوالحسن اصفهانی .

اما حاكم شرع در زمان بسط ید و قدرت كسی است كه حكم در دست او باشد (من له الحكم)؛ مانند امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آیت الله خامنه ای در زمان حاضر. در صورتی كه حاكم شرع حكم به حلول ماه شوال كند، این حكم حتی برای مجتهدان دیگر نافذ است.

شهید اول فرموده است: «قول حاكم به تنهایی در ثبوت هلال كفایت می كند» و بعد اضافه می كند كه «بر مجتهد دیگر است كه از حاكم استفسار كند آیا خود ماه را دیده است یا از راه دیگری برای او ثابت شده است.»(??)

با این حال مرحوم صاحب جواهر استدراك شهید را مردود می شمارد و می فرماید: «اطلاق ادله در مورد حجیت حكم حاكم، خصوصاً در این موضوعات عامه كه در آنها به حاكم رجوع می شود معلوم است، و بر دانایان به شرع و سیاست روشن است كه حكم حاكم به طور مطلق حجت است، چه مستند به قول دو شاهد عادل باشد یا مستند به علم خودش یا به دلیل دیگری باشد؛ بنابراین بر مجتهد دیگری واجب نیست از مستند حاكم استفتاء كند؛ چون روشن است كه حكم به رؤیت هلال، حكم است و پیروی كردن از حكم بر مجتهدان دیگر هم واجب است.»(??)

حضرت امام نیز در تحریرالوسیله می فرمایند: «لا تختصّ حجیه حكم الحاكم بمقلدیه بل حجه حتی علی حاكم آخر(??) ؛ حجیت حكم حاكم در اعلام عید فطر، به مقلدان خود اختصاص ندارد، بلكه نسبت به حاكم دیگر نیز حجت است.»

با توجه به این كه اعلام حلول ماه نو از مقوله حكم و از مختصات حاكم اسلامی است، حق این است كه مجتهدان دیگر باید جانب ولی فقیه را رعایت كنند و در اعلام عید برای دیگران یا اقامه نماز عید، احتیاط لازم كنند. بنابر این ملاكات فقهی كه برشمردیم، می توانیم چنین نتیجه بگیریم :

?- نظریه مراجع چون بر مبنای رؤیت شخصی نبوده است، برای ولی فقیه حجت نیست، ولی حكم ولی فقیه برای مراجع و مقلدان آنها حجت است.

?ـ اگر مرجعی یا فردی، علم به رؤیت یا خلاف آن پیدا كرد، شرعاً نمی توانیم او را از عمل به علم خود منع كنیم، خصوصاً در مورد مراجع نمی شود گفت چرا بر خلاف نظر حاكم شرع عمل كردند، ولی می شود توقع داشت در اعلام روز عید فطر و خواندن نماز، كه موجب اختلاف در صفوف می شود، مراجع احتیاط كنند و حق ولایت امر را نگهبانی كنند.

?- اعلام عید در پایان روز بیست و نهم رمضان خلاف احتیاط است، مگر این كه قطعی شود ماه رؤیت شده است.

?- رؤیت هلال از امور تقلیدی و فتوایی نیست، مگر این كه مرجعی در مقام حكم اعلام كند ماه رؤیت شده است، كه این موضوع در زمان بسط ید یك مجتهد برای سایر مراجع، خلاف قدر متیقن است و مجتهدان دیگر باید احتیاط كنند.

"روح الله حسینیان"

پی نوشت ها:

?. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ?، ص ???، روایت ??.

?. همان، ص ???، روایت ?.

?. همان، ص ???، روایت ??.

?. همان، روایت ??.

?. همان، كتاب الصوم (ج ?)، باب ??، ص ???.

?. همان، ص ???، باب سوم، روایات ? تا ??.

?. همان، ص ???.

?. امام خمینی، تحریرالوسیله، ج ?، ص ???.

?. شیخ طوسی، النهایه فی مجرد الفقه والفتاوی، كتاب الشهادات، باب كیفیه الشهاده، ص ???/ تحریرالوسیله، ج ?، ص ???.

??. شهید اول، الدروس الشرعیه، كتاب الصوم، درس ششم، فرع سوم .

??. شیخ محمدحسن نجفی، جواهرالكلام، ج ?، ص ???.

??. تحریرالوسیله، ج ?، كتاب الصوم، ص ???.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.