تبیان، دستیار زندگی
وقتی مدیون مالی را برای وثیقه نزد طلبکار می گذارد تا در صورت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه چیز درباره عقد رهن

بخش حقوقی- رهن در لغت به معنی ثبات و دوام است. در واقع با دادن رهن، مال و طلب مرتهن، ثبات دارد. و در اصطلاح نیز عقدی است كه به موجب آن، مدیون مالی را برای وثیقه نزد دائن (طلبكار) می‌گذارد تا در صورت عدم پرداخت دین­ طلب‌كار بتواند از آن، دین خود را وصول كند.

رهن

ارکان رهن:

راهن: کسی كه مالی را به رهن می‌دهد؛

مرتهن: كسی كه قبول رهن می‌كند؛

رهینه: مال مورد رهن.

عناصر رهن

الف) وجود دین: این‌كه در عقد رهن، باید دینی بر ذمۀ مدیون باشد که اصالت دارد و به تبعیت از آن دین است كه عقد رهن منعقد می‌شود.

ب) عینیت رهن:

«رهن باید عین معین باشد و رهن دین و منفعت باطل است». (مفاد ماده 774 قانون مدنی)

در مورد امكان رهن قرار دادن اسكناس و سهام شركت‌ها، بین حقوق‌دانان اختلاف است.

ج) تسلیم رهینه به مرتهن:

«مال مرهون باید به قبض مرتهن داده شود ولی استمرار قبض، شرط صحت معامله نیست». (مفاد ماده 772 قانون مدنی)

در مورد این‌كه قبض چه تأثیری در رهن دارد، نظریات متفاوتی وجود دارد. عده‌ای آن را شرط صحت عقد و عده‌ای دیگر آن را شرط لزوم عقد و عده‌ای هم آن را نه­ شرط لزوم عقد و نه شرط صحت عقد می‌دانند؛ قانون مدنی، نظر مشهور را اخذ كرده كه قبض را شرط صحت می‌داند.

د) وجود رهن تا زمان دین: تا زمانی كه دین باقی است، رهن نیز باید باشد؛ در حقیقت برای رهن مدت تعیین نمی‌شود.

ه) مجاز بودن فروش مرهونه: عین باید از چیزهائی باشد كه فروش آن قانوناً مجاز باشد، تا در صورت عدم تأدیه، مرتهن بتواند با فروش آن حق خویش را وصول نماید، بنابراین رهن وقف جائز نیست.

در واقع با دادن رهن، مال و طلب مرتهن، ثبات دارد. و در اصطلاح نیز عقدی است كه به موجب آن، مدیون مالی را برای وثیقه نزد دائن (طلبكار) می‌گذارد تا در صورت عدم پرداخت دین­ طلب‌كار بتواند از آن، دین خود را وصول كند.

ماهیت عقد رهن

عقد رهن از طرف راهن لازم است؛ لذا نمی‌تواند عقد را فسخ نماید، ولی از طرف مرتهن جائز است و می‌تواند آن را فسخ كند، مرتهن و راهن در مورد این‌كه رهینه در تصرف چه كسی باشد توافق می‌كنند. مال مرهونه می‌تواند در مقابل چند دین مورد رهن قرار گیرد. و همچنین چند راهن می‌توانند یك مال را نزد یك مرتهن گرو بگذارند.

«رهن عقدی است كه موجب اطمینان مرتهن از وصول طلب خویش می‌شود بنابراین اگر شرط شود كه حق فروش ندارد، این رهن باطل خواهد بود.» (مفاد 778 قانون مدنی)

وكالت فروش مال مرهونه 

ممكن است در ضمن عقد یا به طور جداگانه راهن به مرتهن، وكالت فروش مال مرهونه را بدهد كه در صورت عدم پرداخت دین، او بتواند از عین مرهونه یا قیمت آن، طلبش را وصول كند؛ در غیر این صورت مرتهن می‌تواند از دادگاه تقاضای اجبار مرتهن به بیع یا اداء دین بنماید. تبدیل مال مرهونه به مال دیگر با تراضی طرفین جائز می‌باشد.

رهن موجب مالكیت مرتهن بر عین مرهونه نمی‌شود بلكه صرفاً یك نوع وثیقه است، بنابراین عین مرهونه در مالكیت مرتهن باقی می‌ماند؛ در نتیجه منافع آن مال در تحت مالكیت مرتهن خواهد بود.

منافع مورد رهن

رهن موجب مالكیت مرتهن بر عین مرهونه نمی‌شود بلكه صرفاً یك نوع وثیقه است، بنابراین عین مرهونه در مالكیت مرتهن باقی می‌ماند؛ در نتیجه منافع آن مال در تحت مالكیت مرتهن خواهد بود.

«ثمره و منافع رهن، اگر متصل باشد مثل چاقی گوسفند، جزء رهن است و اگر منفصل باشد، مثل شیر گوسفند، متعلق به راهن است مگر این‌كه طرفین قرارداد دیگری در این مورد داشته باشند» (مفاد مادۀ 786 قانون مدنی)

فوت راهن یا مرتهن

عقد رهن با فوت یكی از طرفین از بین نمی­­­­­­رود و در صورت فوت مرتهن، راهن می‌تواند تقاضای انتقال مورد رهن به شخص دیگری غیر از ورثه مرتهن را بنماید البته  راهن نمی‌تواند در رهن تصرفاتی كند كه منافی حق مرتهن باشد.

اگر رهن توسط راهن یا شخص ثالثی تلف شود، بدل آن را باید شخص ثالث یا راهن پرداخت كند.

منابع:

1) جعفری لنگرودی، محمدجعفر؛ حقوق مدنی، رهن و صلح، تهران، كتاب‌خانه گنج و دانش، 1378، چاپ سوم، ص 80-40.

2) مدنی، سید جلال الدین؛ حقوق مدنی، تهران، پایدار، 1385، چاپ اول، ج 5، صص 300- 285.

3) امامی، سید حسن؛ حقوق مدنی، تهران، انتشارات اسلامیه، 1362، چاپ دوم، ج 2، ص 330.

4) سایت پژوهشکده باقرالعلوم

فرآوری/ ندا پاک نهاد

گروه جامعه و ارتباطات