اسلام هراسی، حربه ای سیاسی

بخش سیاسی-پیشنهاد بی شرمانه کشیش آمریکایی مبنی بر نام نهادن یازدهم سپتامبر، سالگرد حملات تروریستی به برج های دوقلوی نیویورک به عنوان روز جهانی "قرآن سوزی" دوباره بحث اسلام هراسی یا Islamophobia را سر زبان ها انداخت.

اسلام هراسی هدفمند در جوامع غربی که هر بار توسط سیاستمداران کشورهای غربی با انکار روبرو می شد این بار آنقدر واضح و عریان بود که نه تنها تمام دنیای اسلام را بسیج نمود بلکه واکنش هایی را در جوامع غیر مسلمان نیز در بر داشت. پیش از این نیز بارها در کنار جنگ نرم روزانه رسانه های غربی علیه تفکر اسلام گرایانه، مواردی این چنینی که شاهد بر رواج بسیار زیاد اسلام ستیزی در دنیای غرب است دیده می شود. مواردی چون اخراج زنان محجبه از مدارس و مراکز آموزش عالی، ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد، انتشار کاریکاتورهای موهن از پیامبر اکرم (ص)، ساخت کاباره به شکل مسجد و با نام مکه، ساخت بازی های رایانه ای همچون بازی "وداع با مساجد"  و همچنین انتشار فیلم هایی که حاوی اسلام ستیزی هستند که البته هیچ کدام از آن ها را نمی توان با " قرآن سوزی" آن هم از سوی کلیسا مقایسه نمود.

اسلام هراسی (‌Islamophobia) اصطلاحی است که به پدیده تبعیض و مقابله با اسلام و فرهنگ اسلامی اطلاق می شود که از اواخر دهه 1980 میلادی رواج پیدا کرد. اسلام هراسی از بدو تولد اسلام به عنوانی دینی نوظهور شکل گرفت اما در دوران معاصر رشد کمی و کیفی بسیار سریعی به خود گرفته است و گرایش به اسلام هراسی موجب رواج اسلام ستیزی شده است. علت این امر را می توان احساس خطر جوامع اروپایی و آمریکایی از "سونامی اسلامی" دانست. گرایش روز افزون به دین اسلام در جوامع اروپایی و آمریکایی تا حدی پیش رفته است که واتیکان رسما اعلام کرده است که اینک جمعیت مسلمانان در جهان، از جمعیت کاتولیک های مسیحی بیشتر است و در ظرف چندین سال آینده اسلام بزرگترین دین جهان خواهد بود. پیش بینی شده است تا سال 2025 از هر 5 فرانسوی یک نفر مسلمان خواهد بود و اگر نرخ رشد جمعیت مسلمانان به همین منوال ادامه یابد فرانسه تا سال 2025 به یک کشور اسلامی تبدیل خواهد شد.

در انگلیس نیز جمعیت مسلمانان در انگلیس 30 سال قبل، 82 هزار نفر بوده اما هم اکنون جمعیت مسلمان این کشور 000/500/2 نفر است. در آمریکا نیز وضع به همین منوال است. "هنری کسینجر" نظریه پرداز و دیپلمات کهنه کار آمریکایی در مقاله ای که در سال 1990 نگاشته بود می نویسد: "در ده سال آینده افزایش چشمگیر جمعیت مسلمانان، بزرگ ترین خطر برای آمریکا خواهد بود. "

با توجه به موارد ذکر شده به وضوح می توان دلیل موج گسترده اسلام هراسی را در جوامع غربی مشاهده کرد. موضوعی که نه تنها نتوانسته است از رشد جمعیت مسلمانان این جوامع نسبت به دیگر ادیان بکاهد بلکه در مواردی شاهد افزایش گرایش این جوامع به اسلام بوده ایم. اتهام خشونت طلبی به مسلمانان، ایجاد درگیری و اختلاف میان مسلمانان، برجسته کردن ضعف های درون جوامع اسلامی و‌ تقویت افراطی گری در دنیای اسلام را می توان از موارد اسلام هراسی و اسلام ستیزی غربی دانست.

در اسلام هراسی و اسلام ستیزی سیاسی رسانه ها نقش ویژه ای را بر عهده دارند. در سال های اخیر با رشد صنعت سینما، اسلام هراسی بیش از پیش به فیلم های تلویزیونی و سینمایی راه پیدا نموده است. فیلم هایی که در آن ها مسلمانان اغلب به عنوان تروریست معرفی می شوند و گه گاه قصد نابودی تمدن غربی را دارند. این مسلمانان از کوچکترین مبانی اخلاقی و انسانی پیروی نمی کنند، دست به کشتار می زنند، به دیگر ادیان احترام نمی گذارند و برای حقوق آن ها ارزشی قائل نیستند.

البته در کنار نقش پر رنگ رسانه های غربی در اسلام ستیزی نباید از افراط گرایی قومی برخی از فرقه های به ظاهر مسلمان مانند وهابیون که سوژه این رسانه ها هستند نیز به سادگی عبور نمود. اقداماتی نظیر برادرکشی، فتاوی عجیب و غریب درباره زنان و تکفیر شیعیان را می توان از مواردی دانست که سال های اخیر خوراک مناسبی برای رسانه ها در جهت ترویج اسلام ستیزی بوده اند. همچنین خشونت های صورت گرفته توسط گروه های تروریستی به ظاهر مسلمان مانند القاعده که توسط دولت های غربی پشتیبانی می شوند نیز بهانه ثابت سال های گذشته این رسانه ها برای معرفی اسلام به عنوان دین شمشیر و مخالف جدی صلح طلبی بوده است اما این رسانه ها هیچگاه به این موضوع اشاره نکرده اند که قرآن بارها و بارها پیامبر اکرم (ص)‌ و پیروانش را به صلح سفارش نموده است.

به نظر می رسد عدم شناخت مناسب دنیای غرب از اسلام سبب شده است که پیروان سایر ادیان به همنوایی با اسلام ستیزی سیاسی سردمداران خود بپردازند. معرفی صلح طلبی، گفتگو خواهی و پیشنهادات مترقی اسلام با استفاده از منطق قرآن کریم می تواند گام مهمی در خنثی سازی این پروژه باشد. به عنوان مثال در منطق اسلام و قرآن کریم یک اصل بسیار مترقی و عقلایی برای تعامل و ارتباط بین ادیان و مذاهب مختلف طراحی شده است. "توافق و تعامل بر اساس نقاط مشترک" استراتژی است که اسلام برای گفتگو و تعامل با دیگر ادیان پیش پای مسلمانان و سایر ادیان گذاشته است. بی شک استفاده از منطق قرآن بهترین راه برای خنثی سازی سیاستهای ضد اسلامی برنامه ریزی شده غرب است و مطالعه‌ای دقیق و کارشناسانه می تواند باعث دریافت راه های مناسب جهت مقابله با این پدیده باشد.

تنظیم:سعید آقازاده