تبیان، دستیار زندگی
سرهنگ عبیداوی و دو سربازش، رمل، خاک سرخ، قتلگاه، کانال، میدان مین، سیم خاردار حلقوی به عرض 6 متر، مواضع کمین، سیم خاردار معمولی، میدان مین با عمق زیاد، سیم خاردار حلقوی، کانال به عرض 3تا 4 متر، سیم خاردار حلقوی، میدان مین، سیم خاردار حلقوی، کانال دوم،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روایتی از مین ‌های به ‌جا مانده

«یک گلوله برف را نمی‌توان به یک لحظه آب کرد. حد زمان معینی هست که هر قدر هم که بر مقدار حرارت بیفزاییم برف تند تر از آن آب نمی‌شود. به عکس، هر قدر بر مقدار حرارت افزوده شود برف باقی‌ مانده سخت‌ تر می‌شود.»

وارد که می‌شوی، تا چشم کار می‌کند، رمل است و شن. به چشم نمی‌آید اما باز بهتر است بگوییم تا چشم کار می‌کند مین است و مین. انواع مین‌ها از «والمر»‌های بی‌ رحم گرفته تا «روسی‌های کنسروی»؛ این را سرهنگ عبیداوی می‌گوید. او که خودش هست و فکه و دو سرباز کم حرف و بی ‌صدایش.

فکه

نگاهی به دور دست می‌کند، انگار فقط دوست دارد حرف بزند، انگار دلش گرفته است، آهی می‌کشد و می‌گوید: این روایت ساده و مختصری است از منطقه فکه، اینکه هی بیاییم بگویم اینجا فلان عملیات بوده است و بچه‌ها همیشه در همه عملیات‌ها غالب بوده اند، نه اینطور هم نبوده، گاهی وقت‌ها هم مثل والفجر مقدماتی ما کاملاً شکست خوردیم. می‌خواهم از چیز‌هایی بگویم که گوشه‌ای از حقایق را به تصویر بکشد.

قدم می‌زند و می‌گوید: بیایید و ادامه می‌دهد:« بچه‌ها در والفجر مقدماتی، 8 تا 14 کیلومتر را در حالی با پای پیاده از میان رمل و ماسه‌های روان فکه گذشتند، که وزن تقریبی تجهیزاتی که در دست داشتند 12 کیلو بود، تازه بعضی‌ها هم مجبور بودند قطعات 40 کیلویی پل را نیز حمل کنند. این پل‌ها قرار بود روی کانال‌ها تعبیه شود تا عبور رزمندگان به مشکل فوگاز برنخورد. تا همین جا را داشته باش تا برسیم سر موانع.»

« اصلاً عملیات والفجر مقدماتی را به خاطر همین می‌گفتند عملیات موانع. هدف بچه‌ها خط دشمن بود. مجموعه‌ای از کانال‌ها، سیم‌ خاردارها و میدان مین‌ها که گاهی عمق آن به چهار کیلومتر می‌رسید، بچه‌ها یکی را که رد می‌کردند به دیگری می‌رسیدند. موانع معروف فکه هنوز زبان زد نیروهای عملیاتی است، کانال‌هایی به عرض 3 تا 9 متر و عمق دو تا سه متر و پر از سیم خاردار، مین والمر و بشکه‌های پر از مواد آتش زا.»

وارد میدان مین می‌شود، پایش را روی سیم خاردار‌ها می‌گذارد که یعنی ما هم رد شیم. شک می‌کنم، می‌ترسم، به او می‌گویم اینجا امن است که می‌خواهیم بریم؟ به آرامی می‌گوید: «من فقط می‌گویم که اتاق خودم امن است و دیگر جاها را نمی‌دانم اما بیایید.»

سیم خاردار‌ها را رد می‌کنیم، به دنبال جای پا‌های سرهنگ در رمل‌ها می‌گردم و پا در جا پا‌های او می‌گذارم. ادامه می‌دهد:« این والمر است. خیلی بی‌ رحم است، دشمن با هوشیاری مین‌ها را زیر رمل و ماسه‌ها کار گذاشته بود و چون بیشتر عملیات‌ها در شب انجام می‌گرفت، تا چند نفر روی مین پرپر نمی‌شدند، بقیه از وجود میدان مین باخبر نمی‌شدند

بچه‌ها در والفجر مقدماتی، 8 تا 14 کیلومتر را در حالی با پای پیاده از میان رمل و ماسه‌های روان فکه گذشتند، که وزن تقریبی تجهیزاتی که در دست داشتند 12 کیلو بود، تازه بعضی‌ها هم مجبور بودند قطعات 40 کیلویی پل را نیز حمل کنند

نمی‌دانم چرا سرهنگ عبیداوی و فکه و دو سربازش اینقدر سوالی هستند، یعنی نمی‌دانم چرا اینقدر سوال برایم ایجاد می‌کنند.می‌گوید: می‌دانی چرا اینجا را قتلگاه می‌گویند؟ و خود جواب می‌دهد که:«یک سرزمـین پهنـــــاور از رمل و ماســـه، با چند تا تپه ماهـــور. نیروها بیــــن دو تپه پناه گرفته بودنـد که دشمن محاصره شــــان کرد. شیار پر از مــین والـمر بود و آتش دشمـــن هم تمامـی نداشـــت. بچــه‌ها سه روز مقاومت کردند، بدون آب در بدترین وضعیت تشنگی و سر انجام قتل عام شدند.»

با فاصله از او حرکت می‌کنیم، به سمت مین‌ها می‌رود و کنارشان می‌نشیند، ما می‌ایستیم، مطمئن و بلند می‌گوید بیایید، اگر منفجر شود تا 15 متر همه ما می‌میریم. شک بدی بود، به حرکتمان ادامه می‌دهیم. می‌گوید: «راستی از گردان حنظله چه می‌دانی؟ 300 نفر در داخل یکی از کانال‌ها محـــاصره شدند وبا تشـــــنگی مفرط، با آتش مستقیم دشــمن به شهادت رسیدند.

در آن موقعیت عراقی‌ها با بلندگو از بچه‌ها می‌خواستند که تسلیم شوند، ولی در جواب با آخرین رمق صدای «الله اکبر» می‌شنیدند.

فکه، سرهنگ عبیداوی و دو سربازش، رمل، خاک سرخ، قتلگاه، کانال، میدان مین، سیم خاردار حلقوی به عرض 6 متر، مواضع کمین، سیم خاردار معمولی، میدان مین با عمق زیاد، سیم خاردار حلقوی، کانال به عرض 3تا 4 متر، سیم خاردار حلقوی، میدان مین، سیم خاردار حلقوی، کانال دوم، سیم خاردار حلقوی، خط اول دشمن، خط دوم دشمن... از ادراک شما عاجزم!

مطالب مرتبط :

شهدای اینجا ، دیگر تشنه نیستند!

قتلگاه فکه

آلبوم تصاویر فکه

فكه‌ مثل‌ هیچ‌ جا نیست‌! نه‌ شلمچه‌، نه‌ ماووت‌،

 

منبع : تهران امروز - محمدحسین نجاتی

تنظیم : فرهنگ پایداری تبیان