سیره طلبگی میرزا جواد آقا تبریزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیره طلبگی میرزای تبریزی

آیت الله میرزا جواد تبریزی

من چهل سال است كه معناي تعطيلي را نفهميده ام

به اعتراف همگان مرحوم آیت الله تبریزی داراي روحيات و ويژگهاي خاصي بود كه هر طالبي را به خـود جلب مي كند  و محبتش را در دل او مي افكند. علاقه و اشتياق به تحقيق و تدريس، جديت و تلاش بي وقفه در راه تحصيل و آموختن، يكي از ويژگيها و امتيازات ايشان است كه همگان را به تعجب وا مي دارد. اين خصيصه از بدو تحصيل در ايشان مشهود بوده است. خانواده مرحوم ميرزا نقل مي كنند كه بارها در دوران تحصيل و تدريس ايشان، چه در نجف و چه هنگام مراجعت به قم شبانگاه به مطالعه پرداخته و قبل از اذان صبح كتاب و قلم را كنار گذاشته و به شب زنده داري مي پرداختند.

هم معاصرين معظم له مي گويند: همواره مرحوم ميرزا(ره) در حال مطالعه بودند و هيچگاه در جلسات و مهمانيها شركت نمي كردند، بلكه وقتشان چه در دوره قم يا در نجف اشرف منحصراً صرف امور علمي مي گشت، خود ايشان گاهي مي فرمودند: من چهل سال است كه معناي تعطيلي را نفهميده ام.

اين مرجع عاليقدر با وجود كهولت سن نيز حاضرنبودند لحظه اي را هدر دهند و تمام ساعات عمرشان را وقف تلاش علمي مي كردند، همانگونه كه در نجف اشرف ازرفتن به هر گونه مجلس و برنامه اي خودداري مي كردند و حتي بعد از درس روز چهارشنبه، گاهي تا شنبه ازمنزل خارج نمي شوند و مشغول نوشتن و تحقيق بودند.

 

جدّيت مرحوم ميرزا(ره) در شروع طلبگى

آقاى حاج كريم رهبر سعادتى، برادر مرحوم مقدس، ميرزا جواد تبريزى(قدس سره)مى گويد: مرحوم ميرزا همراه با دو نفر ديگر از همكلاسى ها قصد كردند كه مدرسه جديد، را ترك كرده و به درس طلبگى روى آورند. اولى موفق نشد درس طلبگى را ادامه دهد و بعد از چند روز به مدرسه بازگشت و شخص ديگر نيز بعد از چند روز به مدرسه بازگشت، اما مرحوم ميرزا مدرسه جديد را ترك كرده و با جديت شروع به خواندن درس طلبگى كرد. لازم به تذكر است كه مرحوم ميرزا از ضريب هوشى عجيبى برخوردار بود و در مدرسه جديد، ثلث اول در تمام منطقه آذربايجان نفر اول شناخته شده بود. بعد از گذشت چند روز مدير مدرسه فردى را به دنبال پدر مرحوم ميرزا فرستاد كه چرا فرزندت به مدرسه نمى آيد.

پدر مرحوم ميرزا (ره) در جواب گفته بود كه وى راضى به بازگشت نمى شود ومى خواهد عالم دين شود و در نهايت خود مدير مدرسه تصميم ميگيرد به نزد مرحوم ميرزا برود و با او صحبت كند.

حاج كريم رهبر ميگويد: مدير مدرسه با مقدارى هدايا به حجره مرحوم ميرزا(قدس سره) در «طالبيه» تبريز مي رود و او را نصيحت ميكند كه: پسر! تو در آينده ميتوانى شخص مفيدى واقع شوى و رتبه علمى بالايى كسب كنى و...  .

هرچه مدير اصرار كرد، مرحوم ميرزا ضمن احترام به مدير مدرسه ميگفت: «من ميخواهم در اين لباس خدمت كنم.» و هرچه مدير اصرار ميكند كه ما براى شما مزاياى خاصى قرار خواهيم داد و شما را به هر نحو كمك خواهيم كرد، مرحوم ميرزا آن را رد ميكند و ميگويد: «من ميخواهم طلبه شوم و به دين خدمت كنم. اين راهى است كه انتخاب كرده و تا آخر ان شاء الله طى خواهم كرد.»

سرانجام ميرزا(قدس سره) توانست با همان نيت پاك به اهداف الهى خود نائل شود و در پرتو علم و دانش سرشار و تقوى و پاك دامنى خويش، شاگردان خوبى تربيت كرده و آثار علمى بسيار مفيدى به جاى گذارد و در قرن خود تحوّلى در حوزه ايجاد نمايد. ايشان استوان هاى حوزه را تقويت كرد كه مهم ترين آن، شاگردان سطح عالى حوزه ميباشند كه اكثراً شاگرد فقيه راحل هستند.

 

نظم در درس و استفاده از اوقات

/13 eì12

حجت الاسلام  موسوى مي گويد: مرحوم ميرزا تبريزى(قدس سره) در التزام به درس بسيار عجيب بود و خداوند متعال هم به ايشان عنايت خاص داده بود طى 15 سالى كه خدمت ايشان در درس حاضر ميشدم هيچ گاه مشاهده نكردم كه درس مرحوم ميرزا(قدس سره)تعطيل شود فقط يك روز آن هم وقتى اعلام شد كه درس ايشان تعطيل است بسيار تعجب كرديم با عده اى از دوستان به طرف بيت ايشان حركت كرديم و حال آقا (ره) را جويا شديم آقا با آن حالت خود، از ما استقبال كرد و معلوم شد كه سرما خورده و تب دارند.

يك نكته جالب كه قابل ثبت است. منظم بودن دروس در طول بيمارى چهار ساله ايشان بود به طورى كه در طول دوران علاج دروس اين مرجع راحل برقرار بود و سير درمان موجب تعطيل شدن درس ايشان نشد و اين عدم تعطيلى درس لطفى بود از الطاف حجة بن الحسن العسكرى عليه السلام، ايشان(قدس سره) تا آخرين ايام تحصيلى، با شور و شوق علوم آل محمد(صلى الله عليه وآله) بازگو مي كردند تا اينكه در ايام تعطيلى حوزه بيمارى ايشان به طورى شدت يافت كه بعد از 25 روز به لقاء الله پيوستند.

 

استراحت من در آخرت است

يكى از ويژگى هاى  ميرزا جواد آقا تبريزى (قدس سره) پر كارى ايشان بود. معظم له تا آخر عمر پربركت خود در حال تلاش و كوشش بود و هيچ گاه اجازه نمى دادند مجلس ايشان به بحث هاى حاشيه اى منتهى شود. ايشان از صبح تا ظهر و از عصر تا غروب مشغول بودند و شب، هم قبل از خواب مقدارى مطالعه ميكردند. بعضى از مهمانانى كه به حضور ايشان ميرسيدند با خنده ميگفتند: «آقا! ما به ديدار شما آمده ايم، اما شما دائماً مشغول جواب استفتاء و بحث هستيد!» مرحوم ميرزا(قدس سره)مى فرمودند: من يك طلبه بيش نيستم و طلبه هم وظيفه اش اين است كه عمر خود را صرف درس و بحث كند. همان طور كه مشغول بودند به مسائل ديگر مراجعين نيز پاسخ ميدادند و از هر لحظه اى استفاده كامل ميكردند.

روزى يكى از شاگردان مرحوم ميرزا(قدس سره) خطاب به ايشان گفتند: «نمى شود كه اين قدر به خود فشار آوريد، بدن شما نياز به استراحت دارد.» مرحوم ميرزا ضمن لبخند فرمودند: «استراحت من در آخرت است. دنيا جاى استراحت نيست، من در قبر استراحت خواهم كرد. من يك طلبه هستم و يك طلبه بايد تا آخرين لحظه از آنچه كه به دست آورده براى خدمت استفاده كند. معلوم نيست اين فرصت ها ديگر براى من حاصل شود، ميخواهم اثرى از خود به جاى بگذارم.»

 

عمل خالصانه

حجت الاسلام  سخندان مي گويد: ابتدا كه مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) در قم درس را شروع كردند كم كم درس ايشان شلوغ شد و شاگردان با كم بود جا مواجه شدند، بنا شد درس مرحوم ميرزا(قدس سره) به مسجد محمديه منتقل شود و با متولى مسجد محمديه صحبت شد، ايشان گفتند: مانعى ندارد امّا بعد متوجه شديم در آن ساعت يكى از بزرگان كه آقا زاده محترمى است درس خود را به مسجد محمديه منتقل كرد. حجت الاسلام والمسلمين سخن دان ميگويد، كمى دل گير شديم، زيرا متولى به ما قول داده بود آن ساعت مسجد را در اختيار مرحوم ميرزا(قدس سره) قرار دهد. لذا تصميم گرفتم با متولّى مسجد صحبت كنم كه چه شد كه درس كس ديگر در اين ساعت شروع شد، تا مرحوم ميرزا(قدس سره) مطلع شدند ما ميخواهيم پيگيرى كنيم جلو ما را گرفته، فرمودند: اين شخص بزرگوار است از خانواده جليل القدر است، بگذاريد ايشان در آن محل درس دهد او خود عالم است و فرزند عالم است. ما جاى ديگر پيدا ميكنيم تقدير الهى آن بوده كه واقع شد. مرحوم ميرزا(قدس سره) با آن صفات والاى اخلاقى و خالصانه انجام دادن عمل، آنگونه با اين مسئله برخورد كرد كه درسى براى شاگردان خود شد.

 

استفاده نکردن از وجوهات

اين مرد بزرگ تا آخر عمر سعى داشتند كه جهت گذران زندگى شخصى از وجوه استفاده نكنند و تمام زندگى ايشان از نظر سادگى واقعاً آموزنده بود و تا آخر عمر مشاهده نشد كه زندگى ساده خود را تغيير دهد. فرزند مرحوم(ره) مى گويد: بعد از رحلت آقا (قدس سره) اتاقشان را كه جمع ميكرديم، كل وسايل اتاق شامل مقدارى كتاب، لباس شخصى، تشك و لحاف بود، و براى بعضى اصلاً باور كردنى نبود كه وسايل آقا (قدس سره) فقط همين اشياى محدود باشد. مرجعى كه عده كثيرى در خارج و داخل مقلد او بودند وهرچه را كه ميخواستند، برايشان مهيا ميشد؛ با ساده زيستى خود، نمونه بارز تقوا و ايمان بوده و تارك دنيا به معناى واقعى بودند.

 

احتياط در فتوى

مرحوم ميرزاى تبريزى(قدس سره) در احاطه بر فقه و اصول و رجال عجيب بود و حضور ذهن بالا، تلاش و كوشش فراوان در دوران تحصيل و تلاش مستمر موجب شده بود كه ايشان(قدس سره) بدون مراجعه حتى به روايات بحث اشاره ميكردند، اتفاق ميافتاد به واسطه آن تسلّط و ملكه اى كه مرحوم ميرزا(قدس سره)داشتند گاهى به قول مشهور ايراد وارد ميكردند وليكن به خاطر احتياط كه در همه موارد داشتند ميفرمودند: ما به قول مشهور به واسطه استدلالى كه عرض شد نقص وارد كرديم، وليكن فتوى دادن واجب نيست لذا ما در اين مسئله احتياط كنيم.

«خذ بالاحتياط في جميع ما تجد إليه سبيلا واهرب من الفتيا هربك من الأسد ولا تجعل رقبتك للناس جسراً»

ميرزاى تبريزى(قدس سره) با آن علم سرشار و آن تلاش شبانه روزى و آن تسلّط بالا در فتوى بسيار محتاط بودند و در مقابل مشهور اگر به نتيجه غير از آن ميرسيدند نهايتاً احتياط ميكردند و خلاف مشهور فتوى نمى دادند.

شريعت مقدس اسلام براى احتياط و توقف عند الشبهات جايگاه والايى قائل شده، و روايات مأثوره حاكى از اهتمام به احتياط و ملاحظه كارى در ايتان تكاليف است. بر اين اساس علماء گرام در كتب خويش ابوابى به نام «باب حكم التوقف والاحتياط و...» تعبيه نموده اند، تا عظمت اين مطلب را متذكر شوند. امام صادق(عليه السلام) حقيقت امر را در سه جمله بيان نمودند. «انما الامور ثلاثة: امر بين رشده فيتبع، و امر بين غيبه فيجتنب، و امر مشكل يرد حكمه الى الله عزوجل، و الى رسوله صلى الله عليه وآله»  آن چه كه واضح است پيروى كن و آنچه كه قباحتش روشن است اجتناب كن و آنكه مجمل است به خدا و رسولش واگذار، و در رواياتى ديگر فرمود: توقف در شبهات، بهتر از افتادن در مهالك است.

با در نظر گرفتن محتواى اين احاديث، فتوى دادن كار بسيار سخت و مسئوليت آورى است كه فقط عالمان مهذب سزاوار چنين امرند، ولكن بزرگانى چون مرحوم ميرزا(قدس سره) با آن علم سرشارشان راضى نمى شدند بر خلاف قول مشهور فتوى دهند، و اين نشان از بزرگوارى و متابعت از احاديث ائمه اطهار(عليهم السلام) است.

 

احتياط در مصرف وجوه

ميرزاى تبريزى(قدس سره) در طول مرجعيت خود سعى ميكردند كه براى زندگى شخصى خود از غير وجه مصرف كنند و تا آنجا كه امكان داشت از وجوه استفاده نمى كردند و بعضى از مؤمنين قسمتى از مخارج زندگى شخص ايشان را تأمين ميكردند. و گاهى اوقات كه ايشان مبلغ غير وجوه نداشتند براى مخارج زندگى خود كمى صبر ميكردند و يا وسايل و هداياى گرانبهايى را كه برايشان رسيده بود فروخته و صرف امور شخصى ميكردند. فرزند مرحوم ميرزا مى گويد، يادم نمى رود كه اوايل مرجعيت، متعلقه فقيه مقدس، ميرزاى تبريزى (قدس سره)مى گفت: عبايم  بر اثر كهنگى قرمز شده، به طورى كه برايم سخت بود آن را به سر كنم. به مرحوم ميرزا (قدس سره)گفتم كه عباى جديدى تهيه كنيد، ايشان فرمودند: «ان شاء اللّه بعداً، فعلاً پولى غير وجوه ندارم. كمى صبر كنيد!» فرزند مرحوم ميرزا مى گويد: در مجلسى كه عده اى از مقلّدين و مريدان مرحوم ميرزا (قدس سره)جمع بودند، بحث مصرف وجوهات مطرح شد و در خصوص احتياط ميرزا (قدس سره)صحبت به ميان آمد كه من مسئله عباى متعلقه مرحوم (قدس سره) را مطرح كردم و گفتم: آقا معمولاً براى زندگى خود از وجوهات استفاده نمى كنند و اگر مورد مصرف شخصى باشد، صبر ميكنند تا غير از وجوه به ايشان برسد. حاضرين از مسئله عباى متعلقه ميرزا (قدس سره)سخت تحت تأثير قرار گرفتند و بعضى مايحتاج عيال مرحوم ميرزا(قدس سره) خود متكفل شدند كه تأمين نمايند. اگر كسى به زندگى مرحوم ميرزا(قدس سره)نظر ميكرد پى ميبرد كه ميرزا(قدس سره) زندگى اى بسيار ساده و متعارف دارد و همواره از وسايل معمولى استفاده مينمايد و اگر كسى ميخواست چيزى را برايشان تهيه كند سخت قبول ميكردند. او در تمام مراحل زندگى بسيار ساده و زاهدانه زندگى كرد و هيچ گاه مشاهده نشد چيزى غير متعارف در زندگى ايشان داخل شود.

گاهى اوقات مشاهده ميشد كه مرحوم ميرزا(قدس سره) على رغم اموالى كه برايشان ميرسيد، در خريد بعضى از وسايل مورد نياز متحير ميماند و وقتى خانواده از او سؤال ميكردند، ايشان ميگفت: «نمى توانم از سهم امام(عليه السلام) خرج كنم. دعا كنيد، هديه اى بيايد تا بتوانم مشكل را حل كنم.»

گاهى در تأمين بعضى احتياجات صبر ميكردند تا اموال غيروجوه به ايشان برسد. هرگاه هدايايى براى ايشان ميرسيد، بسيار خوشحال ميشدند و آن را صرف امور مورد نياز منزل ميكردند.

 

ما نايب عام امام(عليه السلام) نيستيم

حجت الاسلام و المسلمين شيخ على دهنين ميگويد: خدمت مرحوم ميرزا جواد تبريزى(قدس سره) رسيدم و چون بحث خارج خمس را مشغول بودم، در خصوص نيابت عامه فقيه سؤال كردم كه حضرتعالى خود را نايب عام امام(عليه السلام) ميدانيد؟ ايشان لبخند مليحانه اى زد و گفت: خير! گفتم: بعضى آقايان در مباحث خود، بزرگان را نايب عام ميدانند و فعلاً كارى كه شما ميكنيد همين است، فرمودند: خير! من به عنوان نايب عام كارى را انجام نمى دهم. من به عنوان آنكه ميتوانم يك تكليف را ادا كنم اقدام به آن مينمايم، نسبت به ما حسن ظن هست ما هم به تكليف عمل ميكنيم و هرچه انجام ميدهيم به اعتبار وظيفه اى است كه بر عهده ما قرار داده شده است، اما اينكه من خود را نايب امام(عليه السلام) بدانم و تصرف كنم، خير! ما از باب اداى تكليف و انجام تكاليف تصرف ميكنيم و سعى ميكنيم مرضى امام زمان(عليه السلام)باشد ان شاء الله تعالى.

اميد است كه اين اداى وظيفه مورد رضايت ولى عصر(عليه السلام)باشد، من نايب عام امام(عليه السلام) نيستم، فقط خدمتگذار هستم و تا آن وقت كه تكليف داشته باشم عمل ميكنم و خود نمى توانم اين مسئوليت را از خودم سلب كنم، خداوند به من توفيق دهد اين امانت را به مقصد برسانم. تنها يك تكليف است كه از دست ما بر ميآيد و بايد آن را ادا كنيم از اين باب، متصدى بعضى امور هستيم و هر كارى را هم كه انجام ميدهيم محدود است.

 

احتياط در دستگردان وجوه شرعيه

مرحوم ميرزا(قدس سره) در دستگردان كردن وجوه شرعى براى افراد، بسيار مشكل ميگرفتند و معمولاً قبول نمى كردند و ميفرمودند: اشخاصى كه دستگردانى ميكنند، خود راحت شده و من مبتلا ميشوم در حالى كه من بايد بعداً جوابگو باشم؛ و از اين رو بسيار احتياط ميكردند و ميگفتند: من اين مسئوليت را به گردن نمى گيرم. زيرا نمى دانم افرادى كه وجوه را دستگردان كرده اند با آن چه كار ميكنند؟ ايشان بارها مي فرمودند: آنان كه اموال خود را دستگردان ميكنند و ذمه خود را پاك ميكنند موظف هستند طبق دستگردان وجوه مذكور را بپردازند و فكر نكنند كه با دستگردان كردن، كار تمام شده است هنگامى برائت ذمه برايشان حاصل ميشود كه در پرداخت وجوه اهمال نكنند و اگر من دستگردان كنم فكر ميكنند مالشان با همين كار حلال شد بعداً هر كارى ميخواهند انجام ميدهند. لذا تا جايى كه امكان دارد بايد وجوهات شرعيه را پرداخت كنند و اگر واقعاً توانايى ندارند كسانى را دستگردان ميكنيم كه بعداً دين خود را اداء كنند.


منبع: درسهاى برگرفته از سيره استاد الفقهاء والمجتهدين ميرزا جواد تبريزى(قدس سره)

تنظیم و فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان