تبیان، دستیار زندگی
پیشتر در نوشتارهای دنباله دار کلینیک اینترنتی رایگان با انواع بیماری های روحی آشنا شدیم، در آنجا نسخه های شفابخشی از داروخانه قرآن و اهل بیت علیهم السلام پیچیدیم تا رفتارمان را از صفات ذمیمه پیرایش کنیم امید که بیماران را شفای کامل حاصل شده باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آرایشگاه اینترنتی رایگان (4)

این شماره: فضیلت صمت و سکوت

سکوت

اشاره:

پیشتر در نوشتارهای دنباله دار "کلینیک اینترنتی رایگان"  با انواع بیماری های روحی آشنا شدیم، در آنجا نسخه های شفابخشی از داروخانه قرآن و اهل بیت علیهم السلام پیچیدیم تا رفتارمان را از صفات ذمیمه پیرایش کنیم امید که بیماران را شفای کامل حاصل شده باشد.

اینجا اما در پی آرایشیم، آراستگی روح و جان به خلعت فضایل اخلاقی و دیبای سلوک قرآنی.

این پنجره به مثابه یک آرایشگاه اخلاقی مجازی است که به روی مشتریان همیشگی مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام گشوده شده است.

مبنا و طراز ما در این نگاره های سلسله وار، کتاب گرانسنگ "تحلیه" تالیف استاد اخلاق، کریم محمود حقیقی از شاگردان عارف ربانی آیت الله نجابت است، که می کوشد سلوک قرآنی را با زبانی هنرمندانه و بیانی ادیبانه به تصویر کشد.

«ما یَلفِظُ مِن قولٍ اِلاّ لَدَیهِ رَقیبٌ عَتید» 1

« بیرون نیفکند از دهن هیچ سخنی إلاّ آن را که نزد آنست نگهبانی آماده.»

و چون است که بر این نگهبان نهراسی و بر سخنت نیندیشی؟!

اگر اندیشیده سخن گویی، گفتار خواه و ناخواه کوتاه شود که خوبان کم گویند و گزیده و از اندکشان جهان پر، تو نیز اگر خواهی با ایشان باشی.

کم گوی و گزیده گوی چون دُر  تا ز اندک تو جهان شود پُر   (نظامی)

پیامبر که درود خدا بر او باد:

«هرگاه شخصی را خاموش و موقّر دیدید، به او نزدیک شوید، حکمت به وی آموخته شده است.»

و در کافی از زبان امام رضا علیه السلام آمده است:

«از نشانه های فهم، بردباری و دانش و خاموشی است. به راستی که خاموشی دری است از درهای حکمت. خاموشی دوستی آورد و آن راهنمای هر خوبی است.»

بسا از جمله ای که در جمعی گفتی و بس روزها سرگرم مانی و از فراغت باز ایستی.

بسا از گفتنی صد شِنفتن یابی.

بسا از کلامی هزار پیامی شنوی.

بساز از گشایش بحثی، جمعی را به جنجال کشی.

لب بر هم نه و از هزار فتنه در امان مان!

سخن کز دهان ناهمایون جهد  چون ماری است کز خانه بیرون جهد

نگه دار از او خویشتن چون سِزد  که نزدیکتر را سبکتر گزد        (اسدی طوسی)

امام صادق علیه السلام فرمود که لقمان با پسرش گفت که ای فرزند! اگر پنداری سخن از نقره است، به راستی که خموشی از طلاست. تو ندانی که لذت انس و حزن و محبت و معرفت و تفکر درنخواهی یافت الاّ با سکوت.

این خبر از زبان محمد علیهم السلام بشنو:

«زبانت را نگه دار که این دستگیری است که از خود می نمایی.»

سپس فرمود: «هیچ بنده ای حقیقت ایمان را نشناسد تا زبان خود را در بند نیاورد.»

نسخه ای را وقتی برای خود تجویز نمودم که بسیار سخنم از حنجره بر لب نرسید و تعطیل ماند. دانی آن نسخه ارزشمند بچه بود؟ هر چه را فصد گفتن آمد، با خود گفتم: به تو چه؟ دیدم ای شگفتا! بسیار کلام است که اصلاً به من مربوط نیست. فضولی است، لغو است و لهو است. ای عزیز! همگی کار بس داریم. رها کن حرف دیگران را؛ کار خود را باش که مسیح علیه السلام فرمود:

«جز در ذکر خداوند، سخن بسیار نگویید؛ زیرا آنان که جز در ذکر سخن بسیار گویند، دلهاشان سخت است و خود نمی دانند.» این زبان بس فتنه گر است. او را بپای که همه اعضاء بدن تو از آن در هراسند.

فرمود رسول خدا علیه السلام:

«روزی نباشد جز آن که هر عضوی از اعضاء تن در برابر زبان کُرنش کند و گوید خدا را! مبادا فردای قیامت من برای تو عذاب کشم.»

تو معرفت و حکمت خواهی، تا اهل مراقبه و تفکر باشی. هیچ کدام این مقامات با جنجال و قیل و قال نسازد. بنگر به فرموده پیامبر که درود خدا بر او باد:

«هرگاه شخصی را خاموش و موقّر دیدید، بدون نزدیک شوید، حکمت به وی آموخته شده است.»

از ابوذر است که می فرمود:

«ای دانشجو! به راستی که این زبان کلید خیر و شرّ است. زبانت را مُهر کن چنان که بر طلا و نقره ات مُهر می نهی.»

و از امام رضا علیه السلام نقل شده است که:

سکوت، پرحرفی، وراج،

«هر مردی در بنی اسرائیل می خواست عابد شود، بیش از ده سال خاموشی می گزید.»

اگر این عادت بر تو مستولی شده که دهانت بدون اذن قلبت به سخت پردازد، گوش دار تا نسخه دیگر نویسم! این عادت از زبان بازگیر و تا ملولش نیابی، عادتی دیگر بدو آموز.

عادتش ده مادام به ذکر مشغول شود که این عضله سرخ روی با همه چالاکیش، به دو کار نتواند پرداخت. بشنو که این نسخه را از نزد معصوم ششم امام صادق علیه السلام دارم.

«زبان خود را به وسیله اشتغال به ذکر، از آنچه خداوند منع نموده بازدارید؛ همچون گفتارهای بیهوده و ناحقی که سرانجام اهلش، خلود در دوزخ است، به دعا بچسبید؛ زیرا مسلمانان برای انجام حوائج خود وسیله ای بهتر از دعا و زاری به درگاهش ندارند.»

وهمی دان که خاموشی گاه برای جلوگیری از لغزش و گناه بُوَد که این در خور هر سالک و مبتدی بُوَد و زمانی خاموشی از ادب حضور بود؛ همچون خاموشی در قرائت کلام محبوب که فرمود:

«وَ اِذا قُرِیءَ القُرآن فَاستَمِعُوا لَهُ وَ اَنصِتُوا لَعَلَّکُم تُرحَمُون»2

«و چون قرآن خوانده شود، بدان گوش دارید و خاموش باشید؛ شاید که شما را رحمت کنند.»

و یا در حضور عالم و عارف که تا خاموش و ساکت نباشی، بهره نبری و همه این خاموشی ها وسیله ای بود تا تو را در حضور محبوب برد؛ آنجا که حضور و شهود بر تو ظاهر شود و خواه و ناخواه خاموش شوی که این مقام، مقام هیبت است.

«وَ خَشَعَتِ الاَصواتُ لِلرَّحمنِ فَلا تَسمَع اِلاّ هَمساً.3

«و پست همی شود آوازها برای خداوند بخشنده. پس نشنوی مگر آواز آهسته».

امید که مقام اول، بدین مقامت کشاند که اول را تا نیاوری، خدایت به این مقام نرساند. و باش که ادب سکوت را نه تنها در ظاهر که در باطن نیز رعایت کنی که بسا در بیرون اهل سکوتی و در درون یک دنیا جنجال داری. در جنجال بیرون، به خلوت درون توان آمد؛ ولی در غوغای درون، به کجا پناه بری؟

و ما را در این مقال سر این است که آن غوغای درون خاموش کنیم و جنجال آن بنشانیم تا تو را جمعیت و حضوری دست دهد. در پایان بشنو از مصباح الشریعه کلام امامت را از زبان امام صادق علیه السلام:

«خاموشی شعار پژوهندگانی است که می خواهند در حقایق آفرینش و شگفتی هایش سیر کنند و آن کلید راحتی دنیا و آخرت است و در آن رضایت خداست و سبکی حساب و مصونیت از گناهان و لغزشهاست. خاموشی را خداوند پوششی بر جاهل و زینتی برای عالم قرار داده. در خاموش، هوی کارسازی ندارد و تربیتی برای نفس و شیرینی عبادت و زوال سختی دل و داشتن عفاف است.

پس از هر سخن اضافی زبانت را بر بَند؛ به ویژه آنگه که اهل سخن نیابی. بگو برای خدا و درباره خدا. ربیع بن حیثم کاغذی در پیش روی داشت و هر چه می گفت، در آن می نوشت. بعد سخنان خوب و بد را بازشناسی می کرد و سپس با خود می گفت: آه! آه! که خاموشان نجات یافتند. یکی از اصحاب پیامبر سنگ ریزه ای زر زبان می گذاشت. هر آن وقت می خواست ذکر خدا کند، آن را از دهان بیرون می آورد و سخن می گفت. بیشتر صحابه پیامبر مانند غریق نفس می کشیدند و در سخن همچون بیماران بودند. به راستی که انگیزه هلاک خلق، کلام و رهایی ایشان در سکوت است. پس ای خوش به حال آن کس که معرفت عیب و حسن سخن و علم سکوت و فوائد آن را دارد. چه، این از اخلاق انبیاء و شعار اصفیاء است. هر آن کس دانش ارزش کلام را دانست، بیشتر اوقات در خاموشی است و هر آن کس ارزش خاموشی را باز داند، سخن گفتن و سکوتش همه عبادت بود و بر این عبادت، کسی جز خداوند بزرگ آگهی ندارد.»

فرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان


1- سوره ق، آیه 18.

2- سوره اعراف، آیه 204.

3- سوره طه، آیه 108.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.