تبیان، دستیار زندگی
دوم ) ....  گذشته همیشه چراغ راه آینده بود و گذشته ما یعنی مجموعه ای از هنر ده هزار ساله مان ، تقلید از پارچه های سامانی را حتی تا قرن پانزدهم در اروپا وآسیا می بینیم. تاثیر هنر« مانوی» ها و« مهری» ها را درغرب اروپا در...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوسالانه نقاشی جهان اسلام  ( قسمت دوم )

....  گذشته همیشه چراغ راه آینده بود و گذشته ما یعنی مجموعه ای از هنر ده هزار ساله مان ، تقلید از پارچه های سامانی را حتی تا قرن پانزدهم در اروپا وآسیا می بینیم. تاثیر هنر« مانوی» ها و« مهری» ها را درغرب اروپا درهنر« كازالاژی» و رمان و حتی قبل از آن در بیزانس می بینیم. می خواهم بپرسم آیا درزمانی كه نظام كشورما جمهوری اسلامی است ،  به تقلید از جریانهای غربی واخورده و بودجه ای صرف می كنیم و نمایشگاهی با هزینه گزاف دایرمی كنیم كه بگوییم ما از آنها عقب نیستیم ؛ « الكساندر پاپادوپولا » دركتابش زیبایی شناسیاسلامی می گوید:« اوج هنر اسلامی در سده 16 در ایران صورت گرفت ولی ما باید مقلد غربی ها باشیم . جریانهایی كه برای آنها هم كهنه، پوسیده و از مد افتاده شده است. به دنبال دوسالانه اول ، دوم و سوم نقاشی  ، آقای صحفی نمایشگاهی دایر كردند در موزه كه عنوان آن« جلوه های هنر معاصر در ایران» بود. از من خواستند كه از خانم« لتور» كه منتقد هنری است  بخواهم كه موزه را ببینند. ایشان پس از بازدید چنین نظر داد:« بدترین تقلید از بدترین و قدیمی ترین كارهای غربی را دیدم. پس اصالت هنر ایرانی كجاست او می خواست ضرب انگشتی از هنر اصیل ایرانی را ببیند. شاكله های هر ملت، قدمت و اصالت هنری آن است. ما نباید از نقاشی های قرن نهم تا یازدهم تقلید كنیم. مساله این است كه من ایرانی و اسلامی ام. پس باید شاكله های آن را بیایم و در پی آن به نقطه نظرات شخصی برسم.»

وی با اشاره به نقاشی های به نمایش گذاشته شده در موزه ، كه برخی از آنها دیدگاه غیرواقع گرایانه و غیر رئالیستی داشته اند و بعضی از آثار داخلی به نام ایرانی، اثری از ایرانی بودن و همین طور در مورد آثار خارجی با عنوان اسلامی، اثری از مسلمان بودن در آنها دیده نمی شد، پرسید: كدام یك از هنرمندان در اسلام جستجو كرده اند كه ببینند اسلام از رنگها چه می گوید ، اولین دانشمندی كه رنگها را از منشور گذراند و تجزیه را انجام داد شخصی ایرانی به نام« الحزین» بوده که سده سوم هجری در خراسان می زیست. وی كشف كرد كه از تجزیه همه رنگها، رنگ سفید به دست می آید.

در دانشگاه ِ ما به جای آموختن آن مطلب كتاب« ایتن» را كه پر از موضوعات و محتویات عبث و بیهوده است، می خوانند. ما اساتید، الگوهای بی معنی را كه خود نیز چیزی از آن نمی فهمیم به دانشجو دیكته می كنیم كه این كتاب را بخوان و مطالب آن را بیاموز و براساس آن كار كن. و او در موقع كار می ماند كه چه بكند!؟

پشتوانه ده هزار ساله ایرانی و هزار و چهارصدساله اسلامی را كه پر از معنویت است، مدنظر قرار بدهیم. حدیثی هست كه هرگاه پیامبر سبز می پوشیدند، علی (ع ) لباسی به رنگی  تن می كردند كه مكمل هم باشد. آن زمان هیچكس پی به فلسفه آن نمی برد. دانشمند امروز می گوید: سبز و سرخابی مكمل هم هستند و در كنار هم، رنگ سفید را به وجود می آورد. سفید هم رنگ علم و دانش است ؛ زیرا محمد(ص ) خزانه علم بود. كاندینسكی در سال 1910 می گوید:« ایرانی ها در تطابق رنگها و شكلها، از ابتدا آگاه بودند و می دانستند چه می كنند.»

ولكات گفته بود:« ده نوع زیبایی شناسی برای هنر اسلامی و ایرانی می داند؛ تجلیل از رنگ، نسبت ِ جهان ارائه شده، خودمختاری در جهان هنرمند، دید كبوتری و...» در دورانی، برخی از متعصبین اجازه نزج گرفتن به هنرمند نمی دادند و ناخود آگاه حكمت، جایگزین هنر شد. نظامی در كتاب خسرو و شیرین در مورد آفرینش زمین و آسمان می گوید:

از آن خطی كه خطش مختلف بود           نخستین نقطه اش خط الف بود

از بین حروف - چیز دیگری را نمی گوید. به الف اشاره می كند. می دانیم كه الف نماد نزول نور و وحی، اول نور آسمان و زمین، اول احمد خاتم رسل، اول ارض زمین كه پایگاه آدمی است، اول آدم، اول امرالهی، اول امانت الهی، خط الف آمد كه یك خط راست از بالا به پائین به قاعده، صاف و منظم و نشانه بسیاری از ظرایف و دقایق جهان هستی است. از یك مكعب سه جهت بیشتر نمی بینم. هنرمند مسلمان سعی می كند، فرا صوری را به كار نبرد و در سه جهت یك مكعب، عناصری را ترسیم می كند. در نقاشی كمال الدین بهزاد كه زلیخا را به دنبال یوسف نشان می دهد، همه چیز در آینه ، سقف و اطراف نشان داده شده، این زیبایی شناسی را در طاق بستان هم می توان دید. در سطح مكعب فضا نشان داده شده و غرب هم سعی می كند كره فضایی را نشان دهد. اما آنها با معیارهای خود به هنر می پردازند و به نسبت فرهنگ خود موفق بوده اند. هیچ یك از هنرمندان اصیل كه نامشان بت هنرمندان جوان و هنرجویان است بدون عنوان ، اثری را نمی آفرینند. عنوان ، كلید اثر است و هنر باید بر اصول زیبایی شناسی متكی باشد. اصول زیباشناختی اسلام یعنی آنچه را كه از اهل بیت و صحابه به دست آورده ایم در آثار خود آشكار كرده و بروز دهیم. اسلام تنها دینی است كه برای هنر مواردی تبیین نكرده است .  در موارد دیگر، حتی برای وارد و خارج شدن هم اصولی را قرار داده ، وقتی وارد خانه می شوید با پای راست و هنگام بیرون رفتن با پای چپ برو. خدا زیباست و یكی از اسما او جمیل و جمال است. پس انسان باید زیبایی را بشناسد.»

سپس دكتر آیت اللهی انسان را موظف به آفرینش زیبایی دانست زیرا خدا دوست دارد، اثر زیبایی را در بنده و مخلوق خود ببیند. وی متذكر شد : اگر كاری كردید كه مخاطب با دیدن آن به یاد خالق و قدرتی كه خداوند به او داده افتاد، عبادت كرده اید..

آیت اللهی در پایان به گفته ژوری دیو اشاره نمود كه گفته بود« بزرگترین شاهكار هنر بشریت، برای اعصار آن است كه فضا، حركت، نور، رنگ، شكل و دیدگاه و هنرمند مسلمان به گونه ای تركیب شود كه یك منظر و دیدگاه اسلامی را به وجود آورد » . سپس تاكید كرد : « هنرمند باید قدرت ارسال پیام در اوج غایت و نهایت را داشته باشد. آنچه از كشورهای دیگر آمده و آنچه از كشور ما در این مورد دیده می شود از اسلام و اسلامی چه نشانه ای دارد ، فردی رنگ را روی بوم می پاشد و با به هم ریختن رنگها و ادغام آن و ارائه به نمایشگاه ، قصد مطرح كردن خود را دارد. البته دست اندركاران ومسوولان برگزاری به یقین قصد اصلاح چنین مواردی و رسیدن به نقاط مطلوبی را دارند. امیدوارم كه به تدریج شاهد این قضیه باشیم و عزیزان به مرور بتوانند به نكاتی كه قصد رسیدن به آن را دارند، دست یابند.»

این همایش  روز سه شنبه  ، با خواندن مقالات اندیشمندان و هنرمندان معاصر، پی گرفته شد و نمایشگاه،  روز 18 دیماه به پایان رسید. امید است كه در دوسالانه های بعدی برگزاركنندگان چنین نمایشگاه هایی با توجه به اهداف موردنظر و داوری های انجام شده ، براساس اصول صحیح و انتخاب عنوان مناسب برای مراسم ، اقدام به برپایی چنین برنامه هایی كنند تا پیامدهای بهتر وروشن تری را به همراه داشته باشد.

ث شمسی خسروی