تبیان، دستیار زندگی
ه فکر اینکه برنامه‌سازان صدا و سیما در ایام ماه مبارک رمضان بتوانند سریالهای داستانی جذاب (و نه حتی طنز) را به روی آنتن ببرند، یک فکر کاملا دور از ذهن و بی‌فایده به شمار می‌آمد. در آن سالها اغلب برنامه‌های صدا و سیما در ماه م...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شارلاتان دوست‌داشتنی


تا همین دهه گذشته فکر اینکه برنامه‌سازان صدا و سیما در ایام ماه مبارک رمضان بتوانند سریالهای داستانی جذاب (و نه حتی طنز) را به روی آنتن ببرند، یک فکر کاملا دور از ذهن و بی‌فایده به شمار می‌آمد. در آن سالها اغلب برنامه‌های صدا و سیما در ماه مبارک رمضان را سخنرانی‌های مذهبی (با زمان‌های طولانی...) تله‌تئاترهای مذهبی با موضوعات یکنواخت و تکراری و تصویرگری‌های غیرخلاقانه از زندگی بزرگان دین با ریتم بسیار کند و بازیهای ضعیف (هرچند استثناءهایی هم در این تولیدها به ندرت به چشم می‌آمد) و... تشکیل می‌داد. در این سالها به محض حلول ماه مبارک رمضان برنامه‌های پربیننده صدا و سیما کاملا متوقف می‌شد و در عوض برنامه‌هایی در این ماه مبارک در پرمخاطب‌ترین رسانه تصویری پخش می‌شد که به دلیل فقدان جلوه‌های بصری به راحتی قابل ارائه در برنامه‌های رادیویی بود،

رویکرد جدید

مسئولان فرهنگی کشور با گذشت زمان و گسترش شبکه‌های تلویزیونی، راه یافتن امواج ماهواره‌ها به منازل مردم و خیل مخاطبان جوان امروزین (که مسلما سلایق و ذائقه‌های جدیدی دارند) به تدریج دریافتند که ادامه روند تولید چنین برنامه‌هایی نه تنها به رشد و تعالی ارزشهای دینی در جامعه منجر نمی‌شود، بلکه حتی می‌تواند نوعی خستگی و دلزدگی از مفاهیم والای معنوی را در این ماه به دنبال داشته باشد.

از همین جا هم دستگاه‌های فرهنگی از جمله صدا و سیما دریافتند که می‌شود حتی مفاهیم بلند عرفانی را هم با زبان هنری جذاب ویژه رسانه ملی و در نظر گرفتن قالبهای جدید بیانی و خلاقانه به مخاطب منتقل کرد. بنابراین به تدریج برنامه‌های صدا و سیما در ماه مبارک هم متحول شد هرچند هنوز هم تا شرایط آرمانی فاصله زیادی وجود دارد، اما تلاش مسئولانه سیاستگذاران صدا و سیما درهمین حد هم تحسین‌برانگیز است...

در ادامه این روند، در سالهای اخیر شاهد هستیم که پخش اغلب سریالهای پرمخاطب و برنامه‌های مورد علاقه بینندگان نه تنها در این ماه متوقف نمی‌شود، بلکه صدا و سیما با رویکرد جدید برنامه‌های خاص خود را در این ماه به مجموعه برنامه‌های پخش شده در همه ماهها، اضافه می‌کند. (گرچه در مورد برنامه‌های داستانی و سریالهای پخش شده در ماه مبارک، ضبغه الهی این ماه می‌تواند بیش از این در این سریالها انعکاس داشته باشد... مسلم است که منظور، تنها پخش کوتاه و مقطعی دعای سحر در حاشیه سریالهای نمایشی یا نشان دادن سفره افطاری و... نیست. بلکه باید سریالهایی با محتوای فرهنگی مناسب این روزها و شبها که می‌تواند موضوع آن روشنگر مفاهیم فضایل و رذایل اخلاقی در انسانها باشد، مورد توجه قرار گیرد...)

این مقدمه نه چندان مجمل از آنجا ضروری بود که نگارنده معتقد است پخش سریالهای پرمخاطبی چون «شب آفتابی»، «گمگشته» و «خانه به دوش» و... هم در این سالها در چارچوب همین سیاستهای کلی فرهنگی اتخاذ شده است. امسال هم در ماه مبارک رمضان شاهد پخش سریالهای جذابی هستیم که یکی از این سریالهای تلویزیونی، «متهم گریخت» اثر کارگردان خراسانی رضا عطاران است.

از خانه به دوش تا...

سابقه کار هنری عطاران به فعالیتهای تئاتری وی در مشهد بازمی‌گردد. البته نمی‌توان منکر شد که حضور پررنگ عطاران در گروه طنز تلویزیونی نوروز 72 به کارگردانی مهران مدیری نقش بسزایی در معرفی او به گروه‌های برنامه‌ساز سیما ایفا کرد. (چنان که بعدها از همان گروه موفق، بازیگران و کارگردانان مطرحی در عرصه طنز و کمدی مثل: سروش صحت، مهران غفوریان، رضا شفیعی‌جم، ارژنگ امیرفضلی، نصرالله رادش، حمید لولایی، سعید آقاخانی و... همین رضا عطاران به جامعه هنری معرفی شد.)

عطاران از این زمان به بعد علایق خود را در دو حیطه کارگردانی و بازیگری (گاه جدا از هم و گاه هم توأم با یکدیگر) در صدا و سیما دنبال کرد.

سال گذشته هم در همین ایام (ماه مبارک رمضان) مجموعه تلویزیونی «خانه به دوش» را از شبکه سوم سیما روی آنتن داشت که بنا به آمارهای ارائه شده از سوی صدا و سیما یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های پخش شده در آن ایام بود. خانه به دوش به لحاظ داستانی شباهت غیرقابل انکاری به مجموعه تلویزیونی «متهم گریخت» داشت و صرف‌نظر از برخی تفاوتهای جزئی موضوعی قابل بحث و تعمق داشت.

البته در آن مجموعه نقش اصلی به عهده حمید لولایی بازیگر نقش معروف خشایار در مجموعه تلویزیونی «زیر آسمان شهر» بود که هر چند این بازیگر، توانایی‌های خود را قبلا به اثبات رسانده بود اما نقش وی در مجموعه خانه به دوش (آقا‌‌ماشاءالله) با توجه به ذهنیت‌های تماشاگران از نقش قبلی و شباهتهای رفتاری این بازیگر در این سریال، نتوانست کاراکتر تازه‌ای برای این بازیگر در «خانه به دوش» خلق کند و بالعکس بازی روان و جالب مریم امیرجلالی (همسر آقا‌ماشاءالله در خانه به دوش) بود که به شدت به چشم آمد و نام وی را بر سر زبانها انداخت، چنان‌که بعدها وی در «رسم شیدایی» ایفاگر یکی از نقشهای اصلی این سریال در کنار پری امیرحمزه شد.

مهاجرت و دردسرهای زندگی شهری

سریال «متهم گریخت» نیز با همان فضای آشنا، زندگی شخصی به نام «هاشم‌خان» را روایت می‌کند که مجبور می‌شود تحت شرایطی از شهرستان کوچک خود به همراه خانواده‌اش به تهران سفر کند و از این‌جاست که این شهرستانی حقه‌باز اما ساده‌دل در دل مناسبات شهری مثل تهران گرفتار می‌شود و در این حال ماجراهای این مهاجر شهرستانی به اتفاق مادر و دامادش و موقعیتهای طنزی برای هر یک پیش می‌آورد که داستان را جذاب می‌کند.

نویسنده اصلی این سریال سعید آقاخانی است که علاوه بر نویسندگی در این سریال نیز خواستگار دختر خانواده را هم بازی می‌کند... همکاری و شناخت رضا عطاران و سعید آقاخانی هم همانطور که پیش‌تر اشاره شد به گروه طنز نوروز 72 برمی‌گردد که همین آشنایی و هماهنگی میان نویسنده (آقاخانی) و کارگردان (عطاران) باعث یکدستی کار شده است. سریال «متهم گریخت» توسط ایرج محمدی و مهران مهام که هر دو از تهیه‌کنندگان باسابقه سریالهای تلویزیونی هستند.

بازیگری، نقطه قوت «متهم گریخت»

در میان بازیگران سینما و تلویزیون ایران به عقیده نگارنده برخی از بازیگران وجود دارند که ظرفیتهای بالایی در بازیگری دارند اما به دلایل مختلف از جمله نگاه کلیشه‌ای کارگردانان و مخاطبان و مهجور ماندن از قابلیتهای زیاد آنان در کارهای هنری کمتر استفاده می‌شود که این روند بیش از آنکه به زیان خود آنها باشد به زیان کارگردان‌های سینما و برنامه‌سازان تلویزیونی است که نمی‌توانند از این استعدادهای چند‌وجهی در آثار خود استفاده کنند. سعید پورصمیمی، فتحعلی اویسی، زنده‌یاد مهدی فتحی و همین سیروس گرجستانی (که ایفاگر نقش هاشم‌خان در این سریال می‌باشد) از جمله همین بازیگران بوده و هستند.

سیروس گرجستانی علی‌رغم نقشهای پراکنده‌ای که سالها در سینما و تلویزیون و تئاتر ایفا کرده، بازیگری مهجور اما توانمند است که شمه‌ای از قدرت بازیگری او را در سریال به یادماندنی امام علی(ع) (در نقش پدر قطامه) شاهد بودیم. وی در این سریال هم به خوبی توانسته است نقش یک شارلاتان دوست‌داشتنی را با همان ریزه‌کاریهای لازم ایفا کند. او در بخشهای زیادی از سریال توانسته است همدلی مخاطب و تماشاگر را با نقش به خوبی برانگیزد. «مریم امیرجلالی» بازیگر با استعدادی که نقش همسر هاشم‌خان را بازی می‌کند، گرچه خیلی دیر کشف شد اما می‌تواند بازیهای بهتری را عرضه کند. متاسفانه بازی امیرجلالی در این سریال امتیاز ویژه‌ای برای وی محسوب نمی‌شود چرا که در واقع تکرار جزء به جزء همان نقشی است که سال گذشته در مجموعه «خانه به دوش» برعهده داشت. محمود بهرامی بازیگر پرسابقه سینما و تلویزیون هم در این سریال با فیزیک خاص خودش ایفاگر نقش شازده است که دلباخته «بی‌بی» مادر هاشم‌خان شده است،، شهربانو موسوی بازیگر نقش «بی‌بی» شاید یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌هایش را در این سریال انجام داده باشد. او را قبلا در سریال طنز «جایزه بزرگ»، به کارگردانی مدیری که در ایام عید پخش شد دیده بودیم اما مسلما بازی وی در این سریال چیز دیگری است. نقشهای مکمل این سریال هم توسط علی صادقی (شاگرد و داماد هاشم‌خان) سعید آقاخانی (خواستگار دختر دانشجوی خانواده) ارائه شده است، ضمن اینکه ملیکا زارعی، لیلا فتح‌اللهی، خشایار راد، فلور نظری و علی جعفری هم نقشهایی را در این سریال برعهده دارند.

تیتراژ مناسب

نکته مشترک اغلب کارهای تلویزیونی عطاران، توجه ویژه به تیتراژ و استفاده از صدای خواننده به روی تیتراژ است که اگر به یاد داشته باشیم در سریال خانه به دوش هم همین نکات را شاهد بودیم. شاید یکی از مهمترین نقاط قوت این سریال تیتراژ ابتدایی آن است که تصاویر جالبی از ترافیک اتومبیلها و انسانها در شهر تهران که نوعی سردرگمی و هرج و مرج زندگی ماشینی و انسان متحیر و وامانده در این کلاف سردرگم را شاهد هستیم که به خوبی با محور اصلی این سریال (مهاجرت شهرستانیهای به تهران و شهرهای بزرگتر) مرتبط و هم‌آهنگ است. صدای شنیدنی امیرحسین مدرس (که قبلا وی را با مجری‌گری برنامه‌های جوان‌پسند می‌شناختیم) روی اشعار زیبایی از یغما گلرویی (ترانه‌سرای معاصر) با تنظیم و آهنگسازی حمیدرضا صدری یکی از جذاب‌ترین تیتراژهای سریالهای تلویزیونی اخیر را در این سریال به وجود آورده است. حال که از افتتاحیه سریال یاد کردیم بد نیست از ترانه پایانی این سریال هم یادی بکنیم که هر چند به قوت ترانه ابتدایی نیست، اما شنیدن اشعار علی معلم (شاعر معاصر) با صدای مجید اخشابی (که خوانندگان گرامی بیشتر وی را با ترانه‌های تیتراژ مجموعه تلویزیونی مهتاب و خانه‌به دوش می‌شناسند) هم در انتهای سریال خالی از لطف نیست.

خطر در یک قدمی عطاران

با تمام محاسن ذکر شده تنها نکته مبهم در مورد پخش این سریال می‌تواند سوژه محوری آن باشد که گرچه با توجه به ملموس بودن این داستان که تصویرگر بخشی از زندگی قشر متوسط رو به پایین جامعه است می‌تواند در اوج لوکس‌سازی سریالهای تلویزیونی یک نقطه قوت قابل ملاحظه باشد، اما تکرار در همین دایره بسته هم می‌تواند عطاران را در سالهای آینده با بن‌بست مواجه سازد.

به نظر می‌رسد محوریت افراد دو وجهی که مثل همه انسانها آمیخته‌ای از نیکی و شر هستند، در موقعیتهای متفاوت‌تر می‌تواند، کارگردان را از تکرار چنین موضوعاتی و احتمالا کلیشه شدن آن برای مخاطب برهاند.

نکته آخر اینکه انتظار عموم مخاطبان این است که چنین مجموعه‌هایی که برای محدوده زمانی خاصی مثل ایام ماه مبارک تهیه و به روی آنتن می‌روند، خط پررنگ‌تری از مفاهیم معنوی مرتبط (البته به شکل شعاری و ظاهری) را طرح کنند و یکی از نکات ضعف این مجموعه هم این است که با حذف صحنه‌های کوتاه و بی‌اثری در کل روایت مجموعه قابل پخش در هر ماهی از سال بود... اما این نکته را نباید از یاد برد که استقبال مخاطب هم امتیازی است که هر سریالی موفق به کسب آن نمی‌شود، یک امتیاز مهم و تاثیرگذار که در مقابل بسیاری از سریالهای روزمره سیما کیمیاست...

مطالب مرتبط

گفت وگو با «سیروس گرجستانى» بازیگر «متهم گریخت»