ارزش دعا به انگیزه آن است
دعا یک کار ارادی است و محتاج انگیزه است. انگیزه دعا کنندگان بسیار است و ارزش دعا کنندگان تابع ارزش انگیزه آنها می باشد.
گاهی انگیزه انسان از دعا تأمین نیازهای مادی است، مثلا از خدا پول و فرزند و از این قبیل امور درخواست می کند. بنابراین انگیزه او همان علاقه ای است که به این چیزها دارد این نوع درخواست گرچه نشان علو همت انسان نیست لکن در حد خود خوب است چرا که بیانگر اعتقاد دعا کننده به موثر بودن خداوند است.
مرحله بلندتر و عالی تر این که از خدا امور معنوی و توفیق بندگی را طلب کند در نزد چنین انسانی ارزش امور معنوی بیشتر از امور مادی است. وقتی انسان بداند که آنچه از خدا درخواست کند، خدا به او عطا می کند، اگر واقعاً آخرت را شناخته باشد درخواست امور دنیایی نمی کند، مگر این که در جهت امر اخروی باشد1 در نظر چنین انسانی آخرت بسی بهتر و پاینده تر است. « وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى » 2 ؛ حال آنکه آخرت بهتر و، پاینده تر است.
ذکر یک داستان :
امام حسن بن علی علیه السلام در حالی که وسایل نقلیه و مرکوب های راهوار داشتند برای اینکه فیض بیشتری برده باشد، پیاده به مکه مشرف می شدند. در یکی از مسافرت ها پای مبارک حضرت آماس کرد به خدمتگزارش فرمود: این پول را بگیر و چند قدم جلوتر مرد سیاه چهره ای می آید، این پول را به او بده و روغنی را که دارد از او بگیر و بیاور تا به پایم بمالم که درمان شود خدمتگزار جلو رفت و با همان نشانه و خصوصیاتی که امام فرموده بود، مرد سیاه چهره ای می آید؛ از او پرسید که چنین روغنی داری تا برای ورم پا خوب باشد؟ گفت: آری. گفت این پول را بگیر و آن روغن را بده. گفت: برای که می خواهی؟ گفت: برای حسن بن علی علیه السلام آن مرد سیاه چهره گفت: حسن بن علی مولای من است و من به او ارادت دارم. این روغن را بگیر و ببر. گفت: من باید این روغن را از شما بخرم. شما اگر ارادتی دارید، به حضور مولایم شرفیاب شو و آنجا عرض ارادت کن. پول را داد و روغن را گرفت و با هم به حضور امام شرفیاب شدند. این مرد در بین مکه و مدینه در آن هوای گرم یک مطلب پیشنهاد داد و عرض کرد یا بن رسول الله شما از خدای سبحان مسئلت کنید، فرزندی که به من می دهد شیعه و از دوستان شما باشد من وقتی به قصد مسافرت از منزل خارج می شدم عیالم باردار بود، دعا کنید وقتی فارغ می شود فرزندی باشد که از دوستان شما باشد. این را به عنوان بهترین دعا از امام درخواست کرد و امام فرمودند: خدا به شما فرزندی داد که شیعه است و ما را دوست دارد.این تلاش یک آدم سیاه چهره در زیر آسمان سوزان است به عنوان دعایی که از امام می خواهد نخواست که خدایا به من مال و مسکن بده و یا خدایا به من دنیا بده، یا هوا را خنک گردان ، و ... بلکه او فرزند صالح می طلبد، چون یکی از برکات حیات انسانی داشتن فرزند صالح است. 3
البته ذات دعا مطلوب و پسندیده است. حاجت خواستن بهانه در خانه دوست رفتن است. چون خدا فرمود: دعا کنید، اجابت می کند. در این مرحله دیگر مهم نیست درخواست چه باشد، امور معنوی باشد یا مادی باشد، فرقی ندارد. هنگامی که شخصی عظمت خداوند را به واقع درک کرد و از عمق جان حس کند که خدا همیشه کنار اوست چنین انسانی خود را در کنار اقیانوس بی کران الهی می بیند، لذا برای جزئی ترین امور خود دعا می کند خدا می فرماید «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ» 4 ؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را .
علامه امینی و دعا
می گویند علامه امینی، صاحب الغدیر برای تصنیف الغدیر، به کتابی نیاز داشت؛ چندین ماه خدمت حضرت امیر مشرف می شد و از حضرت درخواست می کرد تا کتاب را پیدا کند و حضرت اجابت نمی کرد یک روز در حرم. حضرت بود که عربی به حرم حضرت آمد و رو به حضرت گفت: اگر مردی کار مرا انجام بده. با همان تعبیر خیلی توهین آمیز، هفته دیگر آمد و گفت: بله مرد هستی، تو مردی، کار ما را انجام دادی. صاحب الغدیر گوید ما خیلی ناراحت شدیم، گفتیم ما داریم برای حضرت زحمت می کشیم، کتاب الغدیر می نویسیم، اما او به ما اعتنا نمی کند، ولی این عرب دهاتی، همین که آمد و گفت: اگر مردی کار ما را انجام بده، کارش را انجام داد. می گویند: صاحب الغدیر حضرت را در خواب دیدند که حضرت فرموده بودند: این ها عرب دهاتی و بدوی هستند، نمی شود این ها را رد کرد باید با این ها مطابق طفولیتشان عمل کرد، لذا باید کار این ها را انجام دهیم، ولی تو که ما را می شناسی، مرد فضیلت و تقوایی، بصیر هستی. ما اگر به این زودی هم به تو اعتنا نکنیم، تو عارف به حق ما هستی. صاحب الغدیر گوید: در همین حین زنی آمد و گفت: ما امروز خانه تکانی داشتیم تا زواید خانه را بیرون بریزیم. یک کتاب مندرسی در خانه بود. شوهرم گفت: این کتاب را هم در زباله ها بیانداز. من گفتم: شاید به درد این همسایه ما آقای امینی بخورد. کتاب را به آقای امینی می دهد. آقای امینی وقتی می برد و باز می کند، می بیند همان کتابی است که دنبالش می گشته است. آن کتابی که برای پیدا کردنش آن همه به حضرت التماس می کرد در این فضایای ما هم حضرت همان برخوردی که با عرب دهاتی می کنند، با ما کردند تا قضیه خاتمه پیدا کرد. 5دعا در روایات
عن ابی عبد الله علیه السلام قال امیرالمومنین علیه السلام :احب الاعمال الی الله فی الارض الدعا و افضل العباده العفاف، قال: کان امیرالمومنین علیه السلام رجلا دعا 6 ؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام می فرماید، محبوب ترین کارها در روی زمین برای خدا دعا است و بهترین عبادت پرهیزگاری و پارسایی است و امیرالمومنین علیه السلام مردی بود که بسیار دعا می کرد.عن الرضا علیه السلام: «علیکم بسلاح الانبیاء. فقیل: و ما سلاح الانبیا؟ قال الدعا؛ حضرت رضاعلیه السلام همیشه به اصحاب خود می فرمود: بر شما باد به اسلحه پیامبران. به او عرض شد: اسلحه پیامبران چیست؟ فرمود: دعا است».7 عن ابی عبدالله علیه السلام قال: الدعا اتفذ من السنان الحدید؛ صادق علیه السلام فرمود: دعا از نیزه تیز نافذتر است. 8
منبع : مجموعه مقالات ره توشه راهیان نور
رهنما_گروه دین و اندیشه تبیان
1- بر درگاه دوست، محمد تقی مصباح یزدی، ص 71.
2- سوره اعلی، آیه 17.
3- اسرار عبادت، عبدالله جوادی آملی، ص 178.
4- سوره مومن، آیه 60.
5- سلوک معنوی، گفتارها و مصاحبه ها و خاطره ها، آیت الله بهاء الدینی، اکبر اسدی، ص 104.
6- اصول کافی، کلینی ره، ج 4، حدیث 8، ص 213.
7- همان، حدیث 5، ص 214.
8- همان، حدیث 7، ص 214.