آتش بیاری معرکه قرآن‌سوزی

ماجرا از یک کلیسای 50 نفری که فعالیت‌های ضد اسلامی زیادی دارد، شروع شد. ‌تری جونز، رهبر این کلیسا یک هتل‌دار ورشکسته بود که بعدها به استخدام دولت آلمان درآمد. وی در سال 1981، کلیسایی در کلن آلمان تاسیس کرد که تا سال 2008 فعال بود.

همه چیز از انتشار خبر طرح ساخت یک مرکز 13 طبقه اسلامی درGround Zero شروع شد. «سطح صفر»، لقبی است که پس از ماجرای 11سپتامبر به محل برج‌های سابق تجارت جهانی داده‌اند. با وجود آنکه گروه‌های مختلفی مخالف ساخت چنین مرکزی در این محل بودند، قرار گرفتن «اسلام» و «11سپتامبر» در کنار هم کافی بود تا جنجال رسانه‌ای جدیدی علیه اسلام شکل بگیرد؛ جنجالی که برای مدت‌ها بتواند خوراک رسانه‌ها را تامین کند و خاطره 11سپتامبر را در اذهان زنده نگه‌دارد، آن هم به گونه‌ای که تداعی‌کننده نقش‌آفرینی مســلمانان در  آن واقعه باشد.

همشهری آیه در شماره مهرماه خود در پرونده‌ای به اهانت صورت گرفته به قرآن کریم پرداخته است.

مطلب آغازین این شماره درباره کشیشی است که آغازگر این حرکت بود که بخش‌هایی از آن در ادامه می‌آید:

مخالفان تشکیل این مرکز بر چند دسته‌اند؛ برخی معتقدند که وجود چنین مسجدی در آن محل، باعث یادآوری حمله تروریستی القاعده به برج‌های دوقلو می‌شود. آنها می‌گویند هرگز افراد نژادپرستی نیستند ولی نمی‌توانند ببینند که هم‌کیشان کسانی که عامل آن وقایع هستند، برای آن یادمان بسازند!

برخی هم که از شنیدن نام کوردوبا به یاد دوران تسلط مسلمین بر اروپا می‌افتند، تشکیل چنین خانه‌ای را پروژه‌ای هدفدار و نمادی برای گسترش و استیلای اسلام در غرب می‌دانند. مخالفان تندروتر نیز معتقدند که ساخت چنین مرکزی، محلی برای رشد تروریست‌های مسلمان القاعده خواهد بود.

عده‌ای از مسلمانان آمریکایی نیز با ساخت این مرکز مخالف‌اند. آنها علاوه بر اینکه ساخت این مسجد را باعث به وجود آمدن درگیری‌های بی‌مورد بین مسلمانان و سایرین می‌دانند، در تامین هزینه کلان این مرکز ابهاماتی دارند.

فیصل عبدالرئوف کیست؟

فیصل عبدالرئوف، امام جماعت و پیشنهاد‌دهنده اصلی ساخت این مرکز اسلامی است. وی که تاجر است و در معاملات املاک نیز دستی دارد، یکی از فعالان عادی‌سازی روابط غرب و دنیای اسلام است که تا به حال چند کتاب در این زمینه تالیف کرده است. این امام جماعتِ سرمایه‌دار که گرایش صوفی‌گرایانه دارد، تا به حال چند موسسه غیرانتفاعی از جمله شورای روابط اسلامی-آمریکایی را تاسیس کرده است.

هیچ مسلمان و اهل دینی نیست که منتقد ساخته شدن یک مسجد و مرکز اسلامی عظیم آن هم در یکی از بزرگترین شهرهای دنیا باشد.

هر مسجدی که ساخته می‌شود، سنگری است برای اشاعه معارف الهی و معنویت، البته به شرطی که نیت سازنده خالص باشد.

فیصل خبر ساخت این مرکز را در سال 2009 به طور عمومی اعلام کرد. آن طور که خودش می‌گوید برای کم کردن از بار منفی تبلیغات غرب علیه اسلام و کاستن از فشار اسلام‌هراسی دست به چنین ابتکاری زده‌است. اما اگر بدانیم که ولید بن‌طلال، شاهزاده سعودی، یکی از موثرترین افراد در ساخت این مجموعه است، باور این ادعای وی برای ما کمی سخت می‌شود. اگرچه بن‌طلال تنها سعودی‌ای نیست که در پروژه ساخت این مرکز همکاری دارد، ولی معروف‌ترین آنهاست.

قرآن‌سوزی

ماجرا از یک کلیسای 50 نفری که فعالیت‌های ضد اسلامی زیادی دارد، شروع شد. ‌تری جونز، رهبر این کلیسا یک هتل‌دار ورشکسته بود که بعدها به استخدام دولت آلمان درآمد. وی در سال 1981، کلیسایی در کلن آلمان تاسیس کرد که تا سال 2008 فعال بود. وی از مدرسه عالی الهیات کالیفرنیا نیز یک مدرک دکترای افتخاری و البته غیرمعتبر دریافت کرد و توانست نام خود را به پیشوند دکتر مزین کند! ولی این مدرک نیز به او وفا نکرد و دادگاه شهر کلن در سال 2002 او را به خاطر استفاده از این مدرک تقلبی و جعل عنوان دکتر جریمه کرد! در سال 2001، به صورت پاره‌وقت به عنوان یکی از رهبران مجموعه‌ای مذهبی در فلوریدا مشغول به کار شد و در سال 2004، رهبری ارشد مجموعه «داو» را در این شهر بر عهده گرفت. وی که به دلیل سخنرانی‌های مذهبی غیرقابل قبول، ناشایستگی اقتصادی و برخی دیگر از اتهامات، توسط جماعت ربانی شهر کلن مورد توبیخ قرار گرفت، مجبور شد در سال 2008 به طور کامل به فلوریدا مهاجرت کند.

اگرچه وی به عنوان یک رهبر روحانی مطرح بود ولی رهبران دیگر کلیساهای کلن معتقد بودند وی به ارزش‌های کتاب مقدس پایبند نیست و فردی مغرور و خودرای است. دختر او، «اِما جونز» شایعه مشکلات روانی او را به طور ضمنی در مصاحبه با اشپیگل تایید کرد و گفت: «یکبار پدرم به من تلفن زد و گفت که پیامی از جانب خدا برای تو دارم. او گفت به زودی خدا فرزندان تو را خواهد گرفت و سپس تو را نیز می‌کشد!» دختر او می‌گوید که توهم او آن‌قدر حاد است که دائما خود را با حضرت موسی مقایسه می‌کند.

اعتقادات ضد اسلامی وی از دورانی که در آلمان بود آشکار شد. وی که می‌دید اسلام روز به‌روز در غرب گسترش پیدا می‌کند، به فکر مقابله جدی تبلیغاتی با اسلام افتاد.

وی شعارIslam is of the Devil را به صورت شعار رسمی کلیسای خویش نشر داد. حتی پیروان اندک او نیز این شعار را روی لباس فرزندانشان چاپ می‌کردند و این گونه به تبلیغ افکار او می‌پرداختند. با همه اینها، موفقیت چندانی پیدا نکرد و تعداد دوستان او از 50 نفر بیشتر نشد.

وی در سال 2010 کتابی با همین عنوان نشر داد که تئوری قرآن‌سوزی را در آن مطرح کرد. حتی در ماه جولای همین سال، ویدئویی در سایتی منتشر کرد که در آن قرآن را روی دست خود نگه داشته و فریاد می‌زند که «عامل حادثه 11سپتامبر، همین کتاب است.» در آن زمان کسی به افکار او توجه چندانی نکرد و حتی برخی از صاحبنظران مسیحی از رسانه‌ها خواستند تا نسبت به حرف‌های او بی‌توجه باشند.

جنجال رسانه‌ای بعد از صحبت‌های اوباما، فرصتی به جونز داد تا افکار پلید خود را عملی کند. او از فرصت استفاده کرد و با استفاده از سایت‌های مجازی و اجتماعی روز 11 سپتامبر را روزجهانی قرآن‌سوزی نامید!

در همان زمان گروه‌های مختلف اجتماعی و مذهبی نسبت به عواقب این رفتار به وی هشدار دادند. انجمن بین‌المللی اوانجلیک‌ها با صدور بیانیه‌ای اعلام کردند که اکثریت مسیحیان، مخالف برنامه قرآن‌سوزی هستند. مسلمانان آمریکایی نیز با انتشار بیانیه‌هایی خواستار احترام به عقاید مذهبی خود شدند. آنها به مسیحیان یادآوری کردند که بر مبنای عقاید مذهبی خویش، به دشمنان خود عشق بورزند و به آنها احترام بگذارند.