تبیان، دستیار زندگی
سر بریدن اسرا، قتل عام ایرانیان، گلوله باران شیمیایی، زنده به گور كردن سربازان ایران و رحم نكردن به طفل شیرخوار برای هر سرباز عراقی امری كاملا طبیعی بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسرار جنگ ایران و عراق

آنچه اتفاق افتاد

«آنچه اتفاق افتاد» روایتی از نظامیان عراقی است كه در ایران اسیر یا پناهنده شده‌اند و اتفاقات و اسرار زیادی از جنگ عراق با ایران را به نمایش گذاشته‌اند. مرتضی سرهنگی گردآوری این روایت‌ها را در یك مجموعه سه جلدی به عهده گرفت و این كتاب در انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری منتشر شده است.

مرتضی سرهنگی از بین حدود 65 عنوان كتاب خاطرات عراقی‌ها كه در ایران ترجمه و منتشر شده 30 خاطره كوتاه را دستچین و هر 10 خاطره را در یك جلد طراحی كرده است و برای بعضی از داستان‌ها از عكس و ماخذ نیز بهره برده. ظاهر كتاب، در مجموع كتاب‌های دفاع مقدس شكل و سبك تازه‌ای دارد.

در هر داستان در بین خطوط آن با رنگ دیگر، با نام «درباره هر خاطره» چند سطری به قلم نویسنده نوشته شده تا خواننده درباره آنچه كه می‌خواند دایره اندیشیدن خود را وسعت دهد. همچنین برای مستند بودن خاطرات، نویسنده توضیحاتی را برای هر مطلب به صورت پاورقی بیان كرده است.

اگر آنچه را كه از جنگ می‌خواهیم بفهمیم به یك مثلث تشبیه كنیم یكی از اضلاع این مثلث خاطرات نظامیان عراقی خواهد بود و باعث می‌شود تصویر روشنی از دفاع هشت ساله‌مان داشته باشیم. خاطرات نظامیان عراقی جاذبه زیادی دارد و رسمیت بیشتری به جنگ می‌دهد و مجالی برای اندیشیدن را فراهم می‌كند.آنها خاطرات خود را جمع آوری كرده‌اند و با عنوان‌های متفاوت آن را برای چاپ به دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری سپرده‌اند.

سر بریدن اسرا، قتل عام ایرانیان، گلوله باران شیمیایی، زنده به گور كردن سربازان ایران و رحم نكردن به طفل شیرخوار برای هر سرباز عراقی امری كاملا طبیعی بود

كتاب خاطرات جنگ در همه جهان مخاطب‌های فراوانی دارد. می‌توانیم بگوییم بسیاری از جنگ‌ها به خاطر مرزها اتفاق می‌افتد اما ادبیات آن یك ادبیات بی‌مرز است، زیرا انسانی است. آنها از واقعیت‌های جنگ حرف‌های نگفته و شنیدنی زیادی دارند. در كتاب‌ها و روایت‌های عراقی‌ها انبوه اعترافات تكان دهنده‌ای را می‌توان دید. در یكی از داستان‌ها یك سرباز عراقی می‌گوید:

«هوا سرد بود. به پشت سرم نگاه كردم اجساد سوخته شده خودمان را دیدم كه از آنها بوی شكست به مشام می‌رسید.»

از عراقی‌ها در خرمشهر سه چیز باقی مانده است: ویرانی، جنازه، خاطرات. بیشتر تلاش نظامیان در طول جنگ این بوده كه ترفیع درجه بگیرند و خود را افسری وفادار به صدام نشان دهند و برای رسیدن به این هدف از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌كردند. سر بریدن اسرا، قتل عام ایرانیان، گلوله باران شیمیایی، زنده به گور كردن سربازان ایران و رحم نكردن به طفل شیرخوار برای هر سرباز عراقی امری كاملا طبیعی بود. حتی در یكی از داستان‌ها آمده است كه روی یك زن ایرانی هم سوار شده‌اند.

جنایت‌ها، خیانت‌ها، قتل، غارت و تجاوزهایی كه در خرمشهر انجام شده نشان دهنده بلاهایی است كه در این جنگ نصیب ایرانیان شده است. یكی از اعمال فجیعی كه عراقی‌ها انجام می‌دادند این بود كه اسرای ایرانی را از داخل هلی كوپتر به دره و كوه پرتاب می‌كردند. بعثی‌ها در طول حكومت خود در عراق توانسته بودند اهداف منحرف خود را به جای ارزش‌های دینی در جامعه مسلمان عراق حاكم كنند. نظامیان عراقی با آموزه‌های استعماری حزب بعث پای به میدان جنگ بزرگی با ایران گذاشتند كه نمی‌دانستند دود این جنگ به چشم خودشان و قدرت‌های بزرگ می‌رود.

روابط غیر انسانی میان افراد ارتش عراق بسیار در خاطرات نظامیان تكرار شده است. روابطی كه گاهی باور كردن آن بسیار دشوار است اما خودشان اقرار می‌كنند اینگونه رفتارها از آموزه‌های حزب بعث عراق است. قساوت و سنگدلی و ترس از اعدام، نظامیان عراق را تا مرز جنون پیش برده بود. هر چند سربازان عراقی نان و نمك خورده حزب بعث هستند اما حقیقت جنگ آن‌قدر روشن است كه با شكستن نمكدان حزب زبان به دلاوری نیروهای ایرانی باز می‌كنند.

بخش‌هایی از خاطرات این نظامیان در مورد رفتار عراقیان با خانواده و زنان و دختران خرمشهر است و باید طاقت آورد و تا پایان آن را خواند.

در داستان‌ها علاوه بر بیان اتفاقات جنگ افشاگری‌های سیاسی نیز دیده می‌شود و تفكر حاكمان سیاسی را در نوشته‌های خود گاهی با ظرافت و گاهی با صراحت به نقد می‌كشند. گویی قتل و خیانت در ارتش حزب عراق یك سنت است. بخش‌هایی از خاطرات این نظامیان در مورد رفتار عراقیان با خانواده و زنان و دختران خرمشهر است و باید طاقت آورد و تا پایان آن را خواند.

تعدی به زنان درتمام جنگ‌ها وجود دارد كه نمی‌توان به سادگی از كنار آن گذشت. می‌گویند تعدی به زنان در جنگ پیش از آنكه یك نیاز باشد پیام تحقیرآمیزی است به سربازان مقابل كه عرضه نگه داشتن مادران و خواهرانتان را ندارید. در كمتر جنگی است كه این پیام تحقیرآمیز و ناجوانمردانه رد و بدل نشده باشد.

آنها برای به دست آوردن ثروت و قدرت به خویشاوندان و نزدیكان خود هم رحم نمی‌كردند. در بخش‌هایی از داستان‌ها از مقاومت مردم عادی ایران گفته‌اند وحكایت‌های ناب كه مقاومت‌های مردمی را نشان می‌دهد. بعضی از خاطراتی كه در این كتاب انتخاب شده مربوط می‌شود به اسیران عراقی كه در مسابقه خاطره‌نویسی شركت كرده‌اند.این مسابقه خاطره‌نویسی را دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در سال 68 برگزار كرد و جوایزی هم به خاطرات برگزیده داد و با این شیوه توانست تعدادی خاطره از اسیران عراقی گردآوری كرده و بعضی از آنها را ترجمه و منتشر كند.

داستان زنان مهران داستان غم‌انگیزی است. صدام با تولید سلاح‌های شیمیایی و میكروبی جان چندین هزار نفر را گرفت. بسیاری از زنان "مهران" در آزمایشگاه‌های میكروبی صدام و تحت تاثیر گازهای شیمیایی و میکروبی، جان خود را از دست دادند. سربازان عراقی از لعن و نفرین صدام در شرایط سخت و پایان عمر خود دریغ نمی‌كردند اما سربازان ایران حتی در بدترین شرایط كه با لعن و نفرین حضرت امام می‌توانستند جان خود را نجات دهند اما این كار را نكردند و جان خود را برای آرمانی كه داشتند از دست دادند.

وجود نوجوان‌ها و جوانان ایرانی در جبهه‌های جنگ همیشه برای عراقی‌ها با سوال همراه بوده. ارتش كارآمد و مدرن عراق در جنگ با ایران از یك ضعف بزرگ رنج می‌بردند و آن فرار نیروهایش از میدان‌های نبرد بوده با اینكه از شیوه‌ها و تدبیرهای زیادی برای جلوگیری از فرار سربازان به كار می‌بردند اما تغییری احساس نشد برای همین در وزارت دفاع تصمیم به استفاده از جوخه‌های اعدام گرفته شد. در یكی از داستان‌ها سرنوشت نظامیان عراق را این چنین بیان می‌كند: «اگر جلو می‌رفتیم كشته می‌شدیم و اگر به عقب بر می‌گشتیم می‌كشتنمان.»

این سه جلد روایت جنگی است كه دنیای قدرتمند با دست عراقی‌ها آن را روشن كرد. خواندن این داستان‌ها می‌تواند مجالی برای تفكر و اندیشیدن درباره آنچه در جنگ اتفاق افتاده است باشد.

منبع: تهران امروز


تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی