تبیان، دستیار زندگی
خواص جامعه، همیشه به عنوان فرهنگ سازان آن جامعه در بین توده مردم به حساب می آیند. به گفته شهید مطهری در مقدمه داستان راستان، فساد و تباهی همیشه از ناحیه خواص در جامعه جاری می شود و آحاد جامعه را مبتلا می کند، چرا که عوام غالبا به دنبال خواص راه می افتند و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابزار روشنفکران برای تغییر افکار

روشنفكران غربگرا برای دستیابی به تكنولوژی ‏تعبدزدایی را ترویج می دهند

خواص(علما و دانشمندان یا روشنفکران) جامعه، همیشه به عنوان فرهنگ سازان آن جامعه در بین توده مردم به حساب می آیند. به گفته شهید مطهری در مقدمه داستان راستان، فساد و تباهی همیشه از ناحیه خواص در جامعه جاری می شود و آحاد جامعه را مبتلا می کند، چرا که عوام غالبا به دنبال خواص راه می افتند و آن ها را الگوی خویش قرار می دهند. در فرهنگ قرآن می بینیم که مثلاً خواص یهود با این که به حقانیت پیامبر اذعان داشتند و مدت ها خود انتظار آمدن او را می کشیدند، ولی بعد از بعثت و به خطر افتادن منافع خویش، همه چیز را منکر شدند و زمینه انحراف توده را فراهم کردند.1 و مشرکین نیز این گونه بودند و بدین خاطر قرآن دشمن ترین گروه ها نسبت به پیامبر و حقانیت او را مشرکین و یهود می شمارد.2 در این آیه « وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ» 3؛ بعضی ، از مردم خریدار سخنان بیهوده اند ، تا به نادانی مردم را از راه خدا گمراه کنند و قرآن را به مسخره می گیرند نصیب اینان عذابی است خوار کننده .

سه ابزار خواص :

سه ابزار و شگرد برای توسعه فرهنگ انحرافی و جلوگیری از فرهنگ قرآنی ترسیم شده است، (لیضلّ عن سبیل الله). این سه ابزار را خواص جامعه آگاهانه به کار می گرفتند و برای انحطاط جامعه سرمایه گذاری (یشتری لهو الحدیث) می کردند:

الف- تمسخر ارزش ها (ویتّخذها هزواً): یکی از شگردها برای جلوگیری از توسعه ارزش ها، به استهزاء گرفتن ارزش ها می باشد. این استهزاء به دو گونه می تواند باشد، یکی مشغول کردن جامعه به مطالب جدید و ارزش های وارونه و دیگری به مسخره گرفتن مستقیم ارزش های الهی و قرآنی.

مشرکین برای تمسخر معارف قرآنی از هر دو گونه استفاده نمودند، هم داستان های خرافی، غنا، موسیقی و... را توسعه دادند و می خواستند بگویند قرآن نیز اسطوره ای همانند این داستان های اسطوره ای و خالی از حقیقت است و هم با سخنان خویش در مورد قرآن و معارف آن، قرآن را کوبیدند، همانند چیزی که از ابوجهل و یارانش نقل می کنند که رو به قریش می کرد و می گفت: می خواهید شما را از «زقّوم» که محمد ما را به آن تهدید می کند، اطعام کنم؟! سپس می فرستاد کره و خرما حاضر می کردند و می گفت این همان «زقّوم» است.4

امام صادق علیه السلام لهو الحدیث را این گونه معنا می کند: «هر الطعن فی الحق و الا ستهزاء به؛ طعنه و سرزنش مطالب حق و تمسخر آن ها است.»

امروزه نیز با نوشتن داستان، فکاهی سازی در مورد ارزش ها و اقوام، نوشتن مقالات به ظاهر علمی، لجن پراکنی های گفتاری و نوشتاری و ... معارف اسلامی و احکام اسلامی در باب دیه، ارث، حجاب و... را به باد استهزاء می گیرند.

ب: جایگزینی ارزش ها (یشتری لهو الحدیث):  یکی از ابزارها در توسعه انحراف، جایگزینی ارزش ها است. توده مردم تمایل به شنیدن داستان و قصه، یاد گرفتن آنچه در زندگی روزمره به آن نیاز دارند و هم چنین پر کردن اوقات فراغت و بیکاری خویش دارند. یک وقت خواص جامعه و فرهنگ سازان این اوقات و این نیازهای درونی و فطری را از راه های درست پاسخ می دهند و گاه از آن سوء استفاده می کنند و سم های فکری، عقیدتی، اخلاقی را به خورد جامعه می دهند.

یکی از شگردها برای جلوگیری از توسعه ارزش ها، به استهزاء گرفتن ارزش ها می باشد. این استهزاء به دو گونه می تواند باشد، یکی مشغول کردن جامعه به مطالب جدید و ارزش های وارونه و دیگری به مسخره گرفتن مستقیم ارزش های الهی و قرآنی.

طبیعی است که در جامعه ای که شعر و شاعری و فصاحت و بلاغت کلامی بین توده رایج است، نمی توان آن ها را تنها از شنیدن فصیح ترین و بلیغ ترین کتاب و پر محتواترین کتاب یعنی قرآن محروم کرد، بدون آنکه جایگزینی برای این روح های تشنه و گوش های باز قرار داد. پس باید به جای غذای سالم قرآنی، طعام گندیده در بسته بندی زیبا ارائه کرد و در این میان خوب است از ذوق ادبی آن ها و شهوت غریزی آن ها کمک گرفت و در مقابل قرآن، داستان های جذّاب و بی فایده سرزمین های دیگر (غرب) و همچنین غنا و موسیقی هماهنگ با برانگیختن شهوت را توسعه داد.

امروز نیز برای مقابله با فرهنگ اسلامی و قرآنی از شیوه جایگزینی و تغییر ارزش ها کمک گرفته می شود. استکبار با تبلیغات ژورنالیستی، شیوه زندگی غربی از جمله تجمّل، بی تفاوتی، عدم ثبات اخلاقی و... را ترویج می کند تا به تدریج ارزش های اسلامی را به انزوا بکشاند و کشورهای اسلامی لباس و محتوای غربی پیدا کنند.

روشنفکران التقاطی

ج - بهره گیری از جهل و غفلت (لیضلّ عن سبیل الله بغیر علم)؛ یکی از شیوه ها و ابزارها برای توسعه انحراف، استفاده از جهل و غفلت است. مردمی که سال هاست توسط خواص جامعه به مسائل غریزی و شکم و شهوت مشغول شده اند تا از آنها بهره کشی شود و در جهل و غفلت نگه داشته شده اند و از آموزش معارف و فضائل اخلاقی دین های آسمانی پیشین محروم بوده اند، معیار تشخیص حق و باطل را در دست ندارند. مشرکین از این زمینه ها استفاده می کنند و وقتی می بینند مردم از یک سو فطرتاً به محتوای معارف قرآنی و از سوی دیگر از جهت ذوق ادبی به استواری کلام قرآن گرایش دارند، برای اینکه مردم را در جهل نگه دارند به هر نحو مانع آشنایی آن ها با کلا و معارف قرآنی می شوند.

همیشه خواص ناسالم یک جامعه از جهل مردم بهره برده اند، چنانچه یهود با تحریف تورات، منکر این مطلب شده اند که پیامبر اسلام همان پیامبری است که در تورات بشارت آمدنش آمده است.5

جهل یا غفلت مردم به حقیقت و معیارهای آن بهترین ابزار برای جایگزینی ارزش ها و تبدل آن هاست. امروزه نیز استکبار با بنگاه های خبر پراکنی خویش مردم را در جهل نسبت به جنایات خویش قرار می دهند و یا با خبرسازی به نفع خویش جامعه جهانی را از خبرهای واقعی غافل می نمایند.

 

هماهنگی جرم و مجازات :

در انتهای آیه سخن از مجازات گمراه کنندگان جامعه از هدایت و معارف قرآنی شده است و عذاب آن ها به «خوارکننده و اهانت بار بودن» توصیف شده است. چرا  قرآن در اینجا گفت: «عذاب مهین» و نگفت «عذاب الیم و دردناک»؟ طبق قانون عمل و عکس العمل که در مورد اعمال انسانی نیز جاری است، واکنش، نتیجه و جزای عمل انسان باید هماهنگ با خود عمل باشد.

مشرکین از روی «استکبار» با ترویج داستان ها و سخنان بیهوده در صدد مقابله با قرآن و خوار و کوچک کردن آن بر آمدند؛ بدین خاطر خداوند «عذاب خوار کننده» مطابق با جرم آن ها یعنی استکبار و خوار کردن قرآن را برای آن ها در نظر گرفته است. آن ها آنچه را در این دنیا می کارند، در آخرت برداشت می کنند. پس عذاب آن ها علاوه بر دردناک بودن «الیم»، خوارکننده و اهانت آمیز هم می باشد.

البته این عذاب خوارکننده مخصوص خواص فقط نیست، بلکه توده مردم نیز چون با نقل سخنان بیهوده آیات قرآن را به استهزاء می گیرند،عذابشان خوارکننده است.

"خواص" همان هایی که داعیه روشنفکری و مصلحت اندیشی برای نسل بشر دارند با شعارهای رنگی که به ظاهر منطقی و کاملا عقلانی به نظر میرسند جوانان بی اطلاع از معارف دینی را به چنگ خود میکشند و در منجلاب شهوات و هوس ها غرق میکنند و اسمش را میگذارند آزادی معنوی و رها شدن از قید و بندها اما کیست که بیندیشد آزادی واقعی آزادی از نفس و شهوت است نه آزادی از تکلیفی که سعادت ابدی را تضمین میکند از شما جوانان عزیز خواهشمندیم به خاطر آینده و آخرت خود قبل از اینکه بخواهید وارد وادی در هم تنیده این روشنفکران پر مدعا و تاریک دل شوید ابتدا در رابطه با دین خود اطلاعات کاملتری به دست آورید و حساب اسلام و مسلمان نماها را از هم جدا کنید و نگویید که چون فلانی که خیلی هم مثلا متدین است و سرش در قرآن و نماز است فلان خبط و خطا را کرد پس به یقین این اسلام است که ناکارآمد تهی است.

نه، اسلام پر محتوا ترین برنامه تکامل بشری است شما به آن هایی نگاه کنید که این راه را رفتند و رسیدند نه آنها که برای منافع خود به هر شکل و رنگی در می آیند و اسلام عزیز را بازیچه منفعت های شومشان میکنند شما با طناب پوسیده اینها به چاه نروید چون بالاخره هر کس را در قبر خودش میگذارند وجوابگوی اعمال خود باید باشند شما بکوشید به شناخت عمیق از خود جهان و خدای خود باشید هی مکتب گردی نکنید راه روشن و مشخص است کتاب خدا و عترت پیامبر اگر رفتی و چیزی را که خواستی نیافتی بعد ایراد بگیر . برادران و خواهران عزیزم مواظب باشید ما در زمانه تاریک و مه آلودی زندگی میکنیم نگذارید بازیچه خود خواهی و بازی های حزبی و سیاسی قرار گیرید رسالت ما خیلی بزرگ است باید به انجامش رسانیم.

منبع : ره توشه راهیان نور

فرآوری: محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان


1- بقره، آیه 78 و 79

2- مائده، آیه 82.

3- لقمان آیه 6

4- مجمع البیان، ج7 و 8، ص 405

5- بقره، آیه 75 و 76