تبیان، دستیار زندگی
مسعود ده نمکی، حسابی از خجالت یکی از سایت های معتبر خبررسانی در آمده و آن ها را متهم کرده به عقده ای بودن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تندی های یک مسعود ده نمکی!

مسعود ده نمکی

یک.

برای شروع این مطلب، چند مقدمه کوتاه لازم داریم:

• مسعود ده نمکی را حالا همه می شناسیم؛ روزنامه نگار ناآرام و تندنویس سال های نه چندان دور و فیلمساز نسبتا آرام سال های نزدیک به ما. دیگر همه مردم ایران، یا دست کم آن هایی که به وسایل تصویری دسترسی دارند، وصف حالی از اخراجی ها و ماجراهای آن شنیده اند. خیلی ها امیدوار بودند که مسعود ده نمکی فیلمساز، اندکی آرام تر با اطرافش برخورد کند و عده ای دیگر را، نظر بر این بود که ده نمکی، همانی هست که بوده و این چیزها، نگاه و روحیه او را عوض نخواهد کرد. البته آقا مسعود، برخلاف مواضع اش، انسان بسیار آرامی است و این را، در برخورد اول با او، حس خواهید کرد. خب، این هم به هر حال برای خودش تناقضی است؛ آرامش در مسعود ده نمکی ناآرام و تندمزاج، تلخی در مهران مدیری کمدین و ... .

• جشن چهاردهم خانه سینما هم برگزار شد؛ با همه حواشی و خوب و بدش. بالاخره تمام شد و رفت پی کارش. ده نمکی و محمدرضا شریفی نیا هم در این جشن، حضور داشتند؛ کنار هم نشسته بودند.

• بعضی از سایت ها خبر دادند که بله، موقعی که وسط جشن بوده و تصویر ده نمکی و شریفی نیا، کنار هم، نشان داده شد، برخی از حاضران اعتراض کردند و حرف هایی از این قبیل.

• چنین حرف و حدیث هایی، ده نمکی را عصبانی کرد و او، در وبلاگش، با قلمی تند، منبع این خبرها را به شدت مورد عنایت قرار داد.

باید اعتراف کرد که ده نمکی، نمی تواند هنرمندانه صحبت کند و این ضعف خودش را هم، نسبت می دهد به اینکه اهل ریا و تزویر و عدم صداقت نیست. طاقت او، زود تمام می شود و این، برای هنرمندی که باید همه انرژی اش را در کارش مصرف کند، نکته چندان جالبی نیست. البته کسی هم دوست ندارد نقطه ضعف خودش را به راحتی بپذیرد. هنرمندانه صحبت کردن، به معنای سیاستمدارانه صحبت کردن نیست. و ده نمکی، هیچ گاه نمی خواهد این اصل را بپذیرد

دو.

حوزه فرهنگ و هنر، حوزه قدرت نرم است. این را دیگر خود مسعود ده نمکی، باید بهتر از هر کسی بداند. هنر و فرهنگ، حوزه تند برخورد کردن و جنگی صحبت کردن نیست. در جشن خانه سینما، ده نمکی کنار شریفی نیا نشسته و تصاویر آن ها پخش شده و عده ای، سر و صدا کرده اند. یکی از سایت های معتبر خبررسانی، این سر و صدا را حمل به اعتراض کرده و خود ده نمکی، این سر و صدا را حمل به تشویق. و البته ده نمکی، گفته که تصاویر این تشویق و دروغ آن سایت، از صدا و سیما و برنامه هفت پخش شده. هر گره ای، با راهی باز می شود. چرا گرهی را که می شود با دست باز کرد، باید به دندان سپرد؟ هنر و فرهنگ، عرصه مدارا و گفتگو است. ممکن است که ما، کسانی را در این حوزه قبول نداشته باشیم، حتی به اندازه یک سر سوزن. اما اینجا میدان جنگ نیست که با شمشیر و نیزه و سپر سراغ دیگران برویم؛ چه شمشیری از جنس زبان، چه از جنس آهن و فلز.

سه.

هنرمند، با کارش سخن می گوید، نه با زبانش؛ آن هم با زبانی نه چندان هنرمندانه. باید اعتراف کرد که ده نمکی، نمی تواند هنرمندانه صحبت کند و این ضعف خودش را هم، نسبت می دهد به اینکه اهل ریا و تزویر و عدم صداقت نیست. طاقت او، زود تمام می شود و این، برای هنرمندی که باید همه انرژی اش را در کارش مصرف کند، نکته چندان جالبی نیست. البته کسی هم دوست ندارد نقطه ضعف خودش را به راحتی بپذیرد. هنرمندانه صحبت کردن، به معنای سیاستمدارانه صحبت کردن نیست. و ده نمکی، هیچ گاه نمی خواهد این اصل را بپذیرد. او، خیلی راحت و صریح، چیزی را که فکر می کند درست است، بر زبان و قلم می راند. و تامل و تدبر را، به گوشه ای می اندازد. بدون شک، ده نمکی در حوزه فرهنگ و هنر انقلاب و دفاع مقدس، از حاتمی کیا جلوتر و تاثیرگذارتر نیست؛ اما آیا دیده اید که حاتمی کیا، چنین صحبت کند؟ آن هم در حالی که به اندازه ده نمکی، از مواضع خودش مطمئن است؟

چهار.

جامعه هنری ما، به شدت با ضعف گفتگو و بردباری روبه رو است. عده ای، نمی توانند فروش اخراجی ها را هضم کنند و قبول کنند که ده نمکی نیز، کارگردانی است و فیلمی ساخته و فیلمش هم، فروش بی سابقه ای داشته. اما از طرف دیگر، گروهی نیز – که ده نمکی هم عضوی از آن ها است – نمی توانند پای حرف ها و نقدهای طرف دیگر بنشینند. عصبانیت، آفت گفتگو  است، بی صبری و زود از کوره در رفتن، آفت گفتگو است. مسعود ده نمکی، به عنوان یک کارگردان، باید این ضعف خودش را بپذیرد و نقدهای وارده را، به چشم و هم چشمی بعضی ها که نمی توانند فروش اخراجی های او را تاب بیاورند، نسبت ندهد. نسبت دادن و برچسب نهادن روی گفته ها و نقدهای دیگران نیز، از بزرگترین آفت های درک و گفتگو با دیگران است. سینما، دور از جان، کمی مثل سیاست می ماند؛ آدم حتی گاهی مجبور است با دشمنان خودش هم کار کند تا کار ماندگاری تولید کند که نتیجه اش، به نفع او و تفکر او است. گاهی تخصص مورد نیاز یک کارگردان متعهد، در دستان و اندیشه یک سینماگر غیرمتعهد است و او، از این توانایی استفاده می کند و کمی صبر و مدارا را پیشه خود می سازد تا به نتیجه ای که می خواهد، برسد. اگر غیر از این باشد، پس همکاری ده نمکی با بعضی ها که به هر حال، هنرمندان متعهدی حساب نمی شود چه توجیهی می تواند داشته باشد؟


عیسی محمدی

گروه هنر تبیان