گروه آریان از لغو کنسرت در رشت تا اجرا در لسآنجلس
گفتوگو با علی پهلوان و پیام صالحی
شما خودتان را بگذارید به جای گروه آریان، با کسب این همه افتخار در سالهای اخیر هیچکسی در کشور خودمان از ما تشکر نکرده و روزنامهها هم اغلب جز بد نوشتن و جبهه گرفتن کاری نکردند.
پس از موفقیت آلبوم «تا بینهایت» که در کنار حریفان بین المللی خود در BBC3 World Music Awards 2005 تا مرحله نیمه نهایی راه پیدا کرد؛ نام اعضای آریان برای اولین بار در تاریخ موسیقی پاپ ایران در دایره المعارف هنرمندان موسیقی پاپ دنیا International Who's Who, Popular Music ثبت شد و شاید همین موفقیت و برگزاری کنسرتهایی که به دنبال آن در ژانویه سال 2005 در کانادا و سوئد اجرا شد، کریس دِبرگ خواننده پرآوازه ایرلندی(که دفعتا در ایران مورد اقبال مخاطبان موسیقی پاپ قرار گرفته) را برآن داشت تا آلبومی مشترک با این گروه جوان ارائه کند و این موضوع بار دیگر نام گروه آریان را در صدر اخبار هنری قرار داد. سرانجام در خرداد1387 این گروه چهارمین آلبوم خود را با نام «بی تو با تو» به بازار عرضه کرد که در آن برای اولین بار اجرای مشترک یک خواننده مشهور غربی و گروه آریان در ایران ارائه شده است. این گروه مرداد ماه امسال با سه ترانه جدید به تهیه کنندگی شرکت ترانه شرقی کنسرتی در تالار وزارت کشور برگزار کرد و چندی پیش نیز خبری در سایت رسمی این گروه منتشر شد که حاکی از آغاز تور کنسرتهای «آریان» از جزیره کیش تا نیویورک بود. به انگیزه بازگشت دوباره آریان به صحنه اجراهای زنده گفتوگویی با علی پهلوان و پیام صالحی که هر دو در مقام خواننده و نوازنده گیتار جزء ستونهای گروه بهشما میآیند ترتیب دادیم.
بعد از کنسرت سال 84 که در تهران داشتید و لغو شد دیگر مانند گذشته آریان کنسرتهای متعادل اجرا نکرد، تا کنسرتی که سال گذشته در 12 سئانس برگزار شد و در ادامه کنسرت اخیرتان در مرداد امسال و کنسرتهایی که قرار است در کیش و امریکا برگزار شود. آیا این سرآغاز بازگشت دوباره شما به صحنه اجراهای زنده است و آیا این کنسرتها توانسته خاطره تلخ آن کنسرت را از ذهن اعضای گروه پاک کند؟
پیام صالحی: متاسفانه خاطره تلخ لغو شدن آن کنسرت هیچوقت از ذهن اعضای گروه پاک نخواهد شد. ما بعد از آن کنسرت سعی کردیم از فرصتی برای اجرای زنده استفاده کنیم و فرصتهای زیادی را هم از دست دادیم. مساله برگزاری کنسرت با آقای کریس دبرگ را هم داشتیم. قرار بود ایشان به تهران بیایند و کنسرت بسیار بزرگی را در استادیوم آزادی برگزار کنیم که متاسفانه این قضیه کنسل شد. در واقع عدم برگزاری کنسرت دست هیچکدام از ما نبود و این مساله هم فقط شامل آریان نمیشد. تقریباً میشود گفت از آن تاریخ به بعد بیشتر برنامههای موسیقی به دلیل نبود سالن مناسب و مسائل حاشیهای دیگر لغو میشد و به همین دلیل شاهد نوعی رکود در موسیقی پاپ بودیم.
علی پهلوان: ببینید به عقیده من هر کار هنری که قرار است انجام بگیرد، یک زمان مشخص دارد. ایدههایی که برای یک اجرا مطرح میشود در زمان و مکان خودش جوابگو است. بسیاری از کارها و تجربههایی که ما در این کنسرتهای اخیرمان انجام دادیم ایدههایی است که برای آن کنسرت سال 84 در نظر داشتیم و خیلی از آنها را هم کنار گذاشتیم چون ایدههایی بودند که زمانشان گذشته بود. بگذارید اینطوری بگویم که آن کنسرت سال 84 در زمان خودش یک اتفاق بسیار ویژه و خاص در زمینه موسیقی و اجرای زنده بود اما زمانی که آن اتفاقات افتاد و کنسرت کنسل شد و بعد هم آن رکود عجیبی که در موسیقی ایجاد شد، باعث شد دیگر ما نتوانیم آن ایدههایی را که داشتیم، اجرا کنیم. یک سال و نیم بعد از آن هم که دوباره کمکم فضای برگزاری کنسرت مهیا شد، نیاز داشتیم یک پیشزمینهای برای برگزاری کنسرت داشته باشیم تا بتوانیم بگوییم گروه آریان همچنان حیات دارد. مثلاً در ایام جام جهانی آهنگ «ای جاویدان ایران» را ساختیم. در بخش جنبی جشنواره فجر شرکت کردیم و دو سئانس کنسرت ویژه هواداران برگزار کردیم. بعد از آن گروه داشت یک جان دوباره میگرفت که «نینف امیرخاص» رهبر ارکستر گروه برای ادامه تحصیل به خارج رفت و ما دوباره با یکسری از مشکلات روبهرو شدیم.
بعد از رفتن «نینف امیرخاص» عدهای معتقد بودند هسته مرکزی آریان از هم خواهد پاشید. میخواهم بدانم خودتان با این مساله چطور برخورد کردید؟
پهلوان: من توضیح میدهم و بعد اگر پیام خواست کامل کند. اولین کاری که بعد از رفتن «نینف» انجام دادیم این بود که من قطعه «عید اومد، بهار اومد» را که از قدیم داشتم به سادهترین شکل ممکن تنظیم کردم و روی خروجی سایت آریان قرار دادیم؛ برای اینکه بگوییم آریان هست و میتواند خودش را جمع کند. در حال حاضر هم آریان فعالیت دارد و تاکنون تکآهنگهایی را که از ما بیرون آمده من خودم تنظیم کردهام. در آینده قطعاً از دیگران هم کمک خواهیم گرفت. تا الان این چند قطعه را که به صورت تکآهنگ از آریان منتشر شده آهنگسازی و تنظیم کردهام ولی زمان آن رسیده که بچهها همه دست به دست هم بدهیم و به هم کمک کنیم. تا به اینجا هم قطعاتی را که منتشر کردهایم خدا را شکر مورد استقبال قرار گرفته است. به خصوص قطعههای «صدای پای امید» که حتی بازتابهای جهانی داشت و روی سایت اصلی سازمان ملل متحد هم قرار گرفت. اما خبر جدید اینکه گروه آریان برای اولین بار در آمریکا حضور خواهد داشت و اولین اجرا 2 اکتبر در شهر لس آنجلس خواهد بود و سپس آریان در دیگر شهرها نیز به روی صحنه خواهد رفت. نکته قابل توجه همراهی دوباره «نینف امیر خاص» با آریان است و این خبر خوشایندی برای هواداران آریان است که بعد از مدت ها نینف امیرخاص را با آریان روی صحنه میبینند.
صالحی: همانطور که علی گفت نینف برای گروه زحمتهای زیادی کشیده است و طبعا بعد از رفتنش فشار روی علی زیاد شد. من معتقدم همهچیز باید با زمان جلو برود و فکر میکنم در این برهه «آریان» نیاز به یک تحول داشت. من همیشه با بچهها که صحبت میکنم، میگویم هر کسی سلیقه مشخصی دارد و تا حدی میتواند انعطافپذیر باشد. ما نباید بگوییم حتی خودمان باید شعر و آهنگ بسازیم. من معتقدم باید کارهای قوی که خودمان انجام میدهیم داشته باشیم، در کنار آن از دیگران هم کمک بگیریم و همان سبک آریان در چارچوبهای دیگر را هم امتحان کنیم و بعد ببینیم بازتابهایش چگونه است.
یعنی شروع به آزمون و خطا کنید؟
صالحی: آزمون و خطا کردن با چشم و دید باز و با تعیین هدف. من در حال حاضر در حال انجام کارهایی هستم و میدانم علی هم ایدههایی دارد. من معتقدم ما باید کارهایمان را به سمت و سویی ببریم که بتوانیم مخاطبان جدیدی جذب کنیم.
معمولاً برای آنکه کنسرتهایتان متفاوت باشد در اجراهای زندهای که دارید، یکسری ابتکارات خاصی به نمایش میگذارید، مثل تغییر تنظیمات آهنگ، درست کردن کلیپهایی به صورت میانپرده و... آیا برای کنسرتی که در کیش و آمریکا خواهید داشت برنامه خاصی دارید؟
پهلوان: قطعاً! به همین نکته اکتفا میکنم که ما برای کنسرتهای پیشرو ایدههای تازه خواهیم داشت. در تمام دنیا به این شکل است که گروههای موسیقی آلبوم تهیه میکنند و بر اساس آلبومی که ارائه کردهاند، تور کنسرت برگزار میکنند و حتی ماکت میسازند و آن ماکت را با خودشان همه جا میبرند. ما هم در حد بضاعت خودمان چنین کارهایی میکنیم.
از حدود چهار سال پیش موسیقی پاپ این مجال را یافت که در بخش جنبی جشنواره فجر حضور یابد. نظرتان راجع به حضور در جشنواره فجر چیست؟ فکر نمیکنید زمان آن رسیده که پاپ هم وارد بخش رقابتی شود؟
پهلوان: شاید باورتان نشود ولی من خیلی از داستان جشنواره اطلاعی ندارم اما در مورد سوالتان در مورد بخش جنبی باید بگویم ما از هر فرصتی برای اجرای کنسرت در ایران استقبال میکنیم. کما اینکه از فرصت پیش آمده در جشنواره فجر استفاده کردیم چون آن 12 سئانس اجرا جوابگوی سیل مخاطبان و طرفداران آریان نبود زیرا از بعد از آن اجرا مدام با شرکت ترانه شرقی تماس میگرفتند و میگفتند برنامه بعدی چه زمانی است؟ زمانی که ما بحث رشت و کیش را روی سایت آریان مطرح کردیم همه میپرسیدند پس تهران چی؟ ما از این بحثها میفهمیم که آن 12 سئانس کنسرتمان در تهران کافی نبوده، برای همین هم از این فرصت پیشآمده استفاده کردیم تا مردادماه کسانی که موفق نشدهاند کنسرت قبلی ما را ببینند این کنسرت را ببینند. ما در کشوری زندگی میکنیم که ممکن است ناگهان یک اتفاقی بیفتد که تا یک سال و نیم ما برنامه نداشته باشیم. متاسفانه در ایران هیچ چیز قطعی نیست چه کسی فکر میکرد کنسرت سال 84 ما که همه چیزش آماده بود، ناگهان لغو شود و بعد از آن ما تا یک سال و نیم هیچ برنامهیی نداشته باشیم. برای همین است که ما هر فرصتی را برای اجرای زنده غنیمت میدانیم.
از اینکه در بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجرحضور نداشتید، ناراحت نیستید؟
صالحی: معمولاً در تمام دنیا چارچوب حضور گروهها در جشنوارههای رقابتی برای گروههایی است که تازهکارند و میخواهند کار خود را در جشنواره مورد ارزیابی قرار دهند و برای ادامه فعالیتشان به دنبال سرمایهگذار میگردند.
پهلوان: حالت دیگرش این است که گروههای موسیقی آلبوم ارائه میدهند، هیات داوران میآیند آلبومهایی را کاندیدا میکنند، بعد آن کاندیداها میآیند و اجرا میکنند و بعد هیات داوران بر مبنای آن اجراها تصمیمگیری میکند. اما در ایران معمولاً هیات داوران در برابر موسیقی پاپ جبهه میگیرند و اگر هم بخواهند موسیقی پاپ را مورد ارزشیابی قرار دهند فقط آن را از بعد فنی نگاه میکنند نه از بعد پاپیولاریتی در حالی که موسیقی پاپ بخش اعظم آن پاپیولار بودنش است.
صالحی: خیلی از مسائل مربوط به موسیقی در کشور ما مشکل دارد که جشنواره هم یکی از آنها است. مشکلات زیادی داریم. شما نگاه کنید در تمام دنیا پشتوانه یک مورزیسین رادیو و تلویزیون است. یعنی زمانی که یک موزیسین آلبومی را منتشر میکند این رادیو و تلویزیون هستند که میتوانند برای او جلب مخاطب کنند ولی در ایران برای موسیقی هیچ نوع وسیله اطلاعرسانی نیست. برای فیلمهای سینمایی باز میتوان گفت یک بیلبوردی هست و کلی تلاش برای جلوگیری از کپی غیرمجاز فیلم صورت گرفته است ولی کل تبلیغی که برای یک آلبوم پاپ انجام میشود یک پوستر که 40×30 است که به در مغازه چسبانده میشود. هیچ نوع تبلیغ دیگری به جز شنیده شدن وجود ندارد و بعد از آن هم تمام سایتها رایگان آلبوم را روی خروجیهای خود میگذارند. در صورتی که باید این آهنگها از تلویزیون پخش شود. همچنین در کشورهای دیگر در انتهای هر سال از مردم نظرسنجی میشود که کدام گروه بهتر بود، کدام موسیقی بیشتر شنیده شد و... تا به این ترتیب هنرمندان انگیزه پیدا کنند برای بهتر کار کردن.
پهلوان: شما خودتان را بگذارید به جای گروه آریان. ما چقدر در این چند سال افتخار کسب کردهایم. آیا تا به حال کسی در کشور خودمان از ما تشکر کرده است؟ نهتنها تشکر نکردهاند بلکه روزنامهها هم معمولاً کاری جز بد نوشتن و جبهه گرفتن در برابر ما را ندارند. شما خودتان را جای ما بگذارید، شما کاندیدای جایزه موسیقی شدهاید، تنها گروهی هستید که از ایران اسمتان در کتاب «International Who's Who 2006» ثبت شده است، ما بالاترین اجراهای خیریه را در کشور داشتهایم. تا به حال دو تقدیرنامه از سازمان ملل دریافت کردهایم. تندیس انجمن صرع را گرفتهایم و خیلی چیزهای دیگر... آیا تا به حال شده کسی در ایران یک تشکر خشک و خالی از ما بکند؟ ما الان 10 سال است که داریم در برابر جبههگیریهایی که علیه ما میشود، میایستیم.
صالحی: من منطق برخی از اتفاقاتی را که در موسیقی کشورمان میافتد، نمیفهم. شما کلیپ مجاز میسازید یعنی کلیپی که از تمام فیلترهای وزارت ارشاد عبور کند و مجوز بگیرد. حالا شما کلیپ مجاز دارید یعنی شبکههای مختلف دنیا میتوانند حق پخش این کلیپها را پرداخت و آنها را پخش کنند. بحث مالی و قانونیاش یک طرف ولی اگر این اتفاق بیفتد و کلیپهای مجاز شما از شبکههای خارجی پخش شود، شما ممنوعالکار میشوید! من منطق این مساله را نمیفهم که چرا باید در صورت پخش شدن کلیپ مجاز یک هنرمند از شبکههای ماهوارهای آن هنرمند ممنوعالکار شود. این تنها راهی است که یک هنرمند میتواند کار خودش را تبلیغ کند، به این وسیله جذب سرمایه کند و کار خودش را رونق بدهد...
پهلوان: ما وقتی کلیپی میسازیم هیچ راهی برای نشان دادنش نداریم. ما چندین کلیپ برای آلبوم چهارم خودمان درست کردیم، شما کجا این کلیپها را دیدهاید؟ تلویزیون خودمان که به دلایلی نمیتواند آنها را نشان دهد و به کانالهای ماهوارهای هم برای اینکه ممنوعالکار نشویم، اجازه پخش کلیپها را نمیدهیم و...
یعنی هیچ راه دیگری برای تبلیغ آلبوم موسیقی وجود ندارد؟
پهلوان: تنها راه تبلیغ در ایران «شنیده شدن» است. یا یک آگهی کوچک و بسیار گرانقیمت در روزنامه که به هیچوجه به صرفه نیست. مگر چند نفر در ایران روزنامه میخوانند. سرانه مطالعه در ایران بین سه تا چهار دقیقه است. کسی که آن روزنامه را میخرد چند خبر مهمش را میخواند، نهایتاً جدولش را حل میکند. اخیراً هم عدهای سودوکو حل میکنند، بنابراین جایی برای دیده شدن آگهی تبلیغ آلبوم موسیقی باقی نمیماند.
ظاهرا دل پری دارید!
پهلوان: به خاطر آنکه ما را با دنیا مقایسه میکنند در حالی که امکاناتمان خیلی کمتر از حد استاندارد است. ما طی این سالها با چنگ و دندان آریان را نگه داشتیم. الان بچهها بعد از کنسرت مردادماه انگار خون به رگهاشان آمده، انگار دوباره زنده شدهاند. حالا در این بین یکسری اتفاقات عجیب هم میافتد. کنسرت رشت ما لغو شد بدون هیچ دلیلی من نمیدانم کنسرتی که در تهران اجرا شده و مشکلی نداشته چرا در شهرستانها با مشکل مواجه میشود. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد یا مثلاً چرا باید آن مشکل برای آقای همایون شجریان پیش بیاید. اینها همه مسائلی است که جای بحثهای جدی دارد.
همزمان با کنسرت شما بنیامین بهادری نیز برنامه اجرا کرد. فکر میکنید مخاطبان شما بیشتر باشد یا بنیامین؟
صالحی: ببینید بنیامین دوست خوب ما است. من معتقدم کسانی میتوانند ماندگار باشند که توانایی رقابت داشته باشند. من امیدوارم بنیامین موفق و ماندگار باشد. به نظر من هر کسی مخاطب خاص خودش را دارد، ضمن آنکه سبک کار آریان و بنیامین متفاوت است. من تا به حال کنسرتی از بنیامین ندیدهام اما نکتهای که وجود دارد این است که آلبوم با اجرای زنده بسیار متفاوت است. ما خیلی از خوانندگان را داریم که آلبومشان به مراتب قویتر از اجرای زندهشان است و من یکی از نقاط قوت آریان را در این میدانم که در اجرای زنده قویتر از آلبوم عمل میکند. حتی کسانی که آلبومهای ما بابطبعشان نیست، معمولاً کنسرتهای ما را دوست دارند.
پهلوان: به نظر من سبک ما کاملاً با هم متفاوت است. او یکسری طرفدار خاص خودش را دارد، آریان نیز طرفداران خاص خودش را دارد.
فراز انصاری تنظیم برای تبیان : مسعودعجمی