تبیان، دستیار زندگی
مروری بر آنچه تا به حال بر فلسطین گذشته است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسراییل؛ از غصب تا استیصال

شكل‌‌گیری صهیونیسم

صهیون در زبان عبری به معنای پرآفتاب است. ریشه صهیونیسم هم در واقع به «کوه صهیون» در اورشلیم برمی گردد که زادگاه و آرامگاه داوود نبی در آن قرار دارد. در متون دینی یهود، صهیون به آرمان و آرزوی یهود برای بازگشت به سرزمین داود و سلیمان نبی اشاره دارد.

اسرائیل

*انتشار كتابی كوچك به نام «دولت یهود» از سوی یك روزنامه‌نگار یهودی اتریشی‌الاصل در سال 1896، سرآغاز رسمیت گرفتن صهیونیسم به عنوان یك جنبش بود و از آن پس از نویسنده این كتاب تئودور هرتسل به عنوان بنیانگذار صهیونیسم و رهبر این جنبش نام برده شد.

تئودور هرتسل روزنامه‌نگار در سال 1984میلادی شاهد محاكمه آلفرد درایفوس سروان یهودی و افسر ستاد ارتش فرانسه به اتهام جاسوسی برای آلمان بود. محاكمه‌ای كه نهایتا به حبس و تبعید درایفوس به جزایر شیطان در گینه از سوی دادگاه نظامی فرانسه -علیرغم نبود شواهد كافی- انجامید. این حكم با توجه به وجود دیدگاه‌های یهودستیزانه در فرانسه كاملا مورد انتظار بود، گرچه بعدها معلوم شد كه این افسر یهودی قربانی فرماندهان ارتش فرانسه شده كه خود در جاسوسی برای آلمان نقش داشته‌اند.

درك وجود دیدگاه‌های خصمانه نسبت به یهودیان جرقه‌ای را در ذهن هرتسل روشن كرد كه یهودیان باید كشور و سرزمینی به جز در اروپا داشته باشند؛ سرزمینی برای همه‌ یهودیان و البته در هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با همسایگان‌. همین انگیزه‌ها باعث شد تا او بعد از نگارش كتاب خود كه برخی آن را «اولین اساسنامه تاسیس دولت یهودی» می‌دانند، جنبش صهیونیست را تاسیس و اولین کنگره جهانی یهودیان را در سال 1986در سوییس برگزار کند؛ كنگره‌ای كه از سال بعد به صورت یک سازمان پیوسته به ریاست هرتسل در آمد و یهودیان را برای تشکیل یک کشور یهودی‌نشین در فلسطین فراخواند.

درك وجود دیدگاه‌های خصمانه نسبت به یهودیان جرقه‌ای را در ذهن هرتسل روشن كرد كه یهودیان باید كشور و سرزمینی به جز در اروپا داشته باشند

با این مقدمه می‌توان نتیجه گرفت كه اشغال فلسطین انتقامی است كه یهودیان به ناحق از فلسطینیان می‌گیرند؛ به خاطر سالها شـکـنـجـه و آزار به عنوان اقلیت دینى و نـژادى در اروپا.

تشكیل دولت غاصب اسراییل

به استناد دلایل و شواهد بسیاری، قدرت‏های بزرگ استعماری، به ویژه بریتانیا در پدید آمدن صهیونیسم و رژیم اشغالگر قدس نقش عمده‌ای داشته و زمینه تأسیس رژیم غاصب اسرائیل را فراهم كرده‌اند. چنان‌چه به اعتراف روزنامه تایمز پیشنهاد استقرار یهودیان در سرزمین فلسطین، مورد حمایت پنج قدرت بزرگ جهانی بوده و بویژه فلسطین مكان مورد نظر انگلیس به عنوان سرزمین یهودیان بوده است.

در سال 1917 وزیر خارجه بریتانیا آرتور جی بالفور اعلامیه مشهوری را منتشر کرد که براساس آن در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودی‌ها مورد حمایت قرار گرفته بود. پس از جنگ اول جهانی نیز مهاجرت یهودیان ادامه یافت تا جایی كه در پایان جنگ دوم جهانی، جمعیت یهودیان در فلسطین به بیش از 60000 نفر رسید؛ اتفاقی كه مورد اعتراض اعراب قرار گرفت و موجب شد تا آنها خواستار توقف کامل مهاجرت یهودیان به این سرزمین شوند.

در تاریخ29نوامبر 1347 میلادی، سازمان ملل متحد طرح تقسیم فلسطین به دو کشور اسرائیل و فلسطین و اداره شهر اورشلیم به صورت بین‌المللی را تصویب کرد كه مقرر می‌كرد این منطقه بین اعراب و یهودیان بطور مساوی تقسیم شود و بیت‌المقدس نیز برای جلوگیری از برخورد تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرد؛ طرحی كه موافقت سران صهیونیست و مخالفت شدید فلسطینیان و دولت‌های عرب منطقه را به دنبال داشت.

اسرائیل

البته صهیونیست‌ها به همین هم قانع نشدند و مناطق دیگری خارج از این محدوده تعیین شده را نیز به اشغال درآوردند و به خاك غصبی خود افزودند.

در14مه سال 1948میلادی پس از اشغال قسمت اعظمی از خاك فلسطین توسط صهیونیست‌ها، دولت غاصب اسرائیل با صدور منشور استقلال اعلام موجودیت کرد. دولتی نامشروع به مركزیت تل‌آویو كه تنها چند ساعت پس از اعلام موجودیت از سوی آمریكا و شوروی به رسمیت شناخته شد و هنوز هم در عرصه بین الملل پیوند نامباركی با استكبار جهانی و قدرت‌های بزرگ دنیا دارد.

آغاز جنگ‌های اعراب و اسراییل

رسمیت گرفتن تشكیل اسراییل غاصب از سوی سازمان ملل مقدمه‌ای برای شعله‌ور شدن آتش جنگ‌های چهارگانه اعراب واسرائیل شد كه در سال‌های 1948،1956،1967و 1973 اتفاق افتاد.

تنها با گذشت یک روز از اعلام استقلال رژیم غاصب اسراییل، تمامی همسایگان عرب یعنی مصر، سوریه، اردن و لبنان به طور هم‌زمان با این رژیم اعلام جنگ كردند؛ گرچه پس از 19 روز از جنگ شوراى امنیت سازمان ملل خواستار آتش بس شد. این جنگ خونین که از ماه مه 1948 تا ژوئیه 1949 به طول انجامید، مقدمه جنگ‌های اعراب و اسراییل بود و از آن پس مجموعه‌ای از درگیری‌های نظامی بین صهیونیست‌ها و اعراب رخ داد.

جنگ دوم اسراییل با مصر بود؛ زمانی که دولت مصر در سال1956میلادی ملی شدن کانال سوئز را اعلام کرد و آن را بست. اما صهیونیست ها که خود را در این باره هم محق می دانستند نسبت به بازگشایی کانال سوئز اقدام کردند و طرح مشترکی را با همکاری انگلیس و فرانسه برای دست یابی مجدد به کانال سوئز به اجرا در آوردند. البته مجمع عمومی سازمان ملل تهاجم یک جانبه اسراییل به مصر را محکوم کرد و خواستار آتش بس فوری شد. نهایتا با دخالت آمریکا و شوروی این جنگ پایان یافت و پس از تخلیه اشغال گران کانال سوئز ملی اعلام شد.

در سال 1917 وزیر خارجه بریتانیا آرتور جی بالفور اعلامیه مشهوری را منتشر کرد که براساس آن در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودی‌ها مورد حمایت قرار گرفته بود. پس از جنگ اول جهانی نیز مهاجرت یهودیان ادامه یافت تا جایی كه در پایان جنگ دوم جهانی، جمعیت یهودیان در فلسطین به بیش از 600000 نفر رسید؛ اتفاقی كه مورد اعتراض اعراب قرار گرفت و موجب شد تا آنها خواستار توقف کامل مهاجرت یهودیان به این سرزمین شوند

در سال 1967 میلادی ارتش رژیم صهیونیستی که هم چنان مورد حمایت کشورهای غربی قرار داشت، در جنگ 6 روزه صحرای سینا، کرانه باختری رود اردن، نوار غزه، ارتفاعات جولان و شهر قنیطره را اشغال کرد و اراضی غصبی خود را به 3 برابر افزایش داد. این جنگ حداقل ? میلیون نفر دیگر از اعراب مناطق اشغالی را آواره کرد؛ گرچه شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه 242اسرائیل را به تخلیه سرزمین‌های اشغالی ملزم کرد، اما این قطعنامه تاکنون اجرا نشده است.

کشورهای عربی در سال 1973به استحکامات خط بارلو در جنب کانال سوئز و ارتفاعات جولان حمله کردند و بخش های قابل توجهی از مناطق اشغال شده در جنگ سال 1967 را پس گرفتند. گرچه با فشار آمریکا و شوروی اعراب آتش بس را پذیرفتند و بر اساس قراردادهای این جنگ شهر قنیطره، بخشی از سرزمین های جولان و بخشهایی از صحرای سینا مجددا تحت اشغال اسراییل قرار گرفت.

در سال2006هم مجموعه ای از درگیری‌ها بین ارتش رژیم صهیونیستی و لبنان به وقوع پیوست و دامنه آن شمال اسرائیل و سراسر لبنان را دربرگرفت. این جنگ چند ماه بعد با قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل پایان یافت و حزب الله لبنان توانست در 33 روز ارتش رژیم صهیونیستی را که تا آن زمان غیرقابل شکست می نمود را شکست دهد.

مقاومت

در 27 دسامبر 2008 اسرائیل برای جبران شکست 33 روزه خود مقابل حزب الله، وارد صحنه جنگ با گروه های مقاومت شد و با حمله ناگهانی و کشتار وسیع سیصد نفر از مردم غیر نظامی غزه -در خونبارترین روز مردم فلسطین از سال 1967 تاکنون- سعی کرد شیرازه نیروهای مقاومت فلسطین را از هم بپاشد. تصور سران رژیم صهیونیستی این بود که به دلیل توان نظامی کمتر نیروهای مقاومت آنها قادر خواهند بود حماس را ظرف سه یا چهار روز نابود کنند.  اما در این مدت مقاومت هم گوشه ای ننشست و از حقوق مردم فلسطین دفاع کرد و در حملات خود تا عمق 45کیلومتری به مناطق و شهرک های اسرائیلی پاسخ حملات آنها را داد. علیرغم شهادت یک هزار و 203 نفر از مردم فلسطین اعم از کودکان، زنان و سالخوردگان و زخمی شدن پنج هزار و 320 نفر و خسارت های مادی وسیع به فلسطینیان، اولمرت نخست وزیر اسرائیل بعد از 22 روز آتش بس یکجانبه را اعلام کرد. آتش بسی که نشان از موفقیت حماس و گروه های مقاومت در برابر

توان نظامی اسراییل داشت و موجب شد مقام‌های اسراییل به عنوان جنایتکار جنگی در افکار عمومی جهان تثبیت شوند.

انتفاضه

تعریف انتفاضه : «انتفاضه» به معنای «جنبش و حركتی توأم با قدرت وسرعت» از سال 1987 و از زمان انقلاب سنگ فلسطینی ها علیه رژیم غاصب اسراییل وارد فرهنگ سیاسی و انقلابی شد.

ادوارد سعید، متفكر فلسطینی، در این باره می گوید: «توجه كنید كه این تنها واژه عربی است كه وارد واژگان سیاسی دنیای قرن بیستم شده است. این واژه جدید پرچم یك هویت جدید است، پرچم نیاز ملت فلسطین به استقلال حقیقی است، صدای شكستن دیواره زندان است.»

انتفاضه اول:

در چهلمین سال تأسیس دولت اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، نخستین انتفاضه با نام «انتفاضه بزرگ» در 9 دسامبر 1987 شکل گرفت و موجب شد برای اولین بار، مردم فلسطین در موضع تهاجمی و رژیم صهیونیستی در موضع تدافعی قرار گیرد.

فرار شش مجاهد فلسطینی از زندان مركزی غزه، حمله مجاهدین جهاد اسلامی به گروه گشتی ارتش اسرائیل در غزه و به هلاکت رساندن فرمانده پلیس نظامی اسرائیل در این شهر، مقدمه ای شد تا  ارتش اسرائیل یك گروه مقاومت اسلامی كه قصد عملیات شهادت طلبانه داشتند را به شهادت برساند. پس از آن هم دو حمله اسراییل در غزه، خشم و نفرت مردم فلسطین نسبت به اسرائیل را برانگیخت و  ناآرامی های گسترده در این منطقه و سپس سایر مناطق اشغالی را به دنبال داشت. این ناآرامی ها به عملیات مجاهدین فلسطینی علیه صهیونیست ها و كشته و زخمی شدن تعدادی از یهودیان منجر شد. این انتفاضه نهایتا به مذاكرات صلح مادرید انجامید .

انتفاضه» به معنای «جنبش و حركتی توأم با قدرت وسرعت» از سال 1987 و از زمان انقلاب سنگ فلسطینی ها علیه رژیم غاصب اسراییل وارد فرهنگ سیاسی و انقلابی شد

انتفاضه دوم:

دور دوم انتفاضه فلسطین پس از ناامید شدن مردم فلسطین از حكومت خودگردان و مخالفت مردمى با ادامه مذاكرات بین تشكیلات خودگردان و رژیم صهیونیستى شکل گرفت و زمانی که احساسات دینى مردم از سوى آریل شارون در بازدید از مسجدالاقصى به همراه 2000 سرباز ارتش رژیم صهیونیستى نادیده گرفته شد، این انتفاضه با نام «انتفاضه‏الاقصى» آغاز شد.

شكست مذاكرات كمپ دیوید دوم، به تعویق انداختن اعلام كشور مستقل فلسطین، عقب‏نشینى رژیم صهیونیستى از جنوب لبنان و سیاست‏هاى آپارتایدی و سرکوبگرانه اسرائیل انگیزه های آغاز دور دوم انتفاضه بود، انتفاضه ای که با اقدام تحریك‏آمیز شارون و درگیرى‏هاى خونین به دنبال كشتار مسلمانان در مسجدالاقصى آغاز شد.

مذاكرات صلح!

از زمان اشغال فلسطین توسط صهیونیست های جنایتکار همواره مذاکراتی به نام صلح برای (یا به بهانه) حل و فصل این اختلافات صورت گرفته است، مذاکراتی که تقریبا تمامی آنها تاکنون بی نتیجه بوده و تاثیر چندانی در آرامش ساکنان این منطقه نداشته است و حتی گاهی در پی سازش ذلت بار فلسطینی ها با دشمنان بوده است.

پیمان کمپ دیوید:

این پیمان با سه توافق صلح مصر با اسرائیل، تخلیه صحرای سینا و استرداد آن به مصر و آغاز مذاكره جهت خودمختاری کشور فلسطینی در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه در11 سپتامبر 1978از سوی انور سادات، رئیس جمهور وقت مصر و مناخیم بگین، نخست وزیر وقت اسرائیل در کاخ سفید به امضا رسید؛ پیمانی که اولین سازش ها میان اعراب و اسراییل را رقم زد.

مقاومت

پیمان مصالحه اسلو:

پیمان مصالحه اسلو با حضور یاسر عرفات اوایل دهه 1990برای توقف جنگ اعراب و اسراییل بین سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل برقرار شد و نتیجه آن به وجود آمدن حکومت خودگردان فلسطین بود. هدف این پیمان، ایجاد سازش میان فلسطینی ها و اسرائیلی ها بود تا صهیونیست ها راحت تر بتوانند سیاست های خود را برای برپایی دولت اسرائیل پیاده کنند. البته اغلب گروه های فلسطینی مثل جنبش مقاومت اسلامی(حماس) این پیمان را به رسمیت نمی شناسند.

مذاکرات مادرید:

30 اکتبر 1991 مذاکراتی در مادرید پایتخت اسپانیا با حضور هیات هایی از سوریه، لبنان، اسرائیل و هیات مشترک اردنی و فلسطینی آغاز شد. مذاکرات صلح مادرید پس از ده دوره، به نتیجه روشنی دست نیافت و عملاً به بن بست رسید؛ گرچه شکسته شدن تابوی مذاکره با رژیم اشغالگر و شناسایی آن به عنوان یک دولت قانونی و مشروع، برای اسرائیل موفقیتی بزرگ محسوب می شود.

پیمان کمپ دیوید 2:

در ادامه مذاکرات صلح خاورمیانه، پیمان کمپ دیوید 2 تابستان سال 2000 با حضور بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا، ایهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل و یاسر عرفات رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین منعقد شد که نهایتا با شکست مواجه شد و ثابت كرد رژیم صهیونیستى حاضر به عقب‏نشینى از مواضع خود نیست و قدس شرقى را به عنوان پایتخت كشور مستقل فلسطین نمی پذیرد.

مذاکرات سازش:

«مذاکرات مستقیم سازش» در واشنگتن هم تنها چند هفته گذشته(سپتامبر 2010) از سوی هم‎پیمانان آمریکایی رژیم صهیونیستی برگزار شد تا با حضور رئیس تشکیلات خودگردان و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و بدون حضور نمایندگان واقعی مردم فلسطین، برای آینده سرزمین‏های اشغالی تصمیم گیری کنند. گرچه طبق پیش بینی ها در اولین روز، این نشست همچون نشست های پیش از آن از جمله  مذاکرات صلح اسلو، کمپ دیوید و مادرید بی‎نتیجه ماند و ادامه مذاکرات به 10 روز بعد موکول شد.

در سالهای اولیه پس از تشکیل دولت غاصب اسراییل، در سال 1950 گروه چریکی و انقلابی با هدف نجات فلسطین در این منطقه متولد شد. یاسر عرفات سالها رهبری این گروه را بر عهده داشت اما پس از مرگ او در سال 2004 محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین رهبری این گروه را به عهده گرفت و با سازش با رژیم صهیونیستی نفرت افکار عمومی فلسطین را به جان خرید

علاوه بر این نشست ها و مذاکرات به اصطلاح صلح، در طول سالیان گذشته همواره مذاکراتی در این راستا و با نتایجی مشابه(بدون نتیجه) انجام شده که کنفرانس صلح پاریس، کنفرانس ژنو، قرار داد طابا، توافقنامه صلح مریلند و قرار داد شرم الشیخ از جمله آنهاست.

احزاب فلسطینی:

از آغاز درگیری ها و جنگ ها میان فلسطینیان و رژیم غاصب صهیونیستی گروه ها و تشکل های مختلفی در فلسطین تشکیل شدند؛ گروه هایی که برخی از آنها پایگاه مردمی قابل توجهی میان مردم به دست آورده و برخی دیگر نیز با وجود گذشت چندین سال از تشکیل شان به خاطر سازش پذیری با اسراییل هنوز قادر به جلب اعتماد مردم نیستند.

فتح

مقاومت

در سالهای اولیه پس از تشکیل دولت غاصب اسراییل، در سال 1950 گروه چریکی و انقلابی با هدف نجات فلسطین در این منطقه متولد شد. یاسر عرفات سالها رهبری این گروه را بر عهده داشت اما پس از مرگ او در سال 2004 محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین رهبری این گروه را به عهده گرفت و با سازش با رژیم صهیونیستی نفرت افکار عمومی فلسطین را به جان خرید. با گذشت زمان رژیم صهیونیستی گروه فتح را وسیله ای برای سرکوب از درون فلسطینیان قرار داده است.

جنبش جهاد اسلامی

در سال 1980 دکتر شقاقی از اعضای اخوان‌المسلمین مصر، جنبش جهاد اسلامی را مبتنی بر مبارزه مسلحانه و اندیشه اسلامی و با شعار اسلام-جهاد-فلسطین پایه ریزی کرد؛ جنبشی که از زمان ایجاد علیه اسراییل غاصب به مبارزه برخاسته است و پس از تشکیل حماس با هدف و ارزش های مشترک با آن فعالیت می کند.

حماس

شیخ احمد یاسین جنبش مقاومت اسلامی(حماس) را در سال 1987 و براساس مدل اخوان المسلمین در مصر راه اندازی کرد؛ جنبشی مردمی که قائل به تشکیل حکومتی اسلامی در سرزمین فلسطین بدون وجود اسراییلی هاست.

نقطه اوج این جنبش انتخابات پارلمانی فلسطین در سال 2005 بود که در آن حماس به دلیل محبوبیت مردمی به قدرت رسید و توان سیاسی و دفاعی آن هم افزایش پیدا کرد. این گروه هم چنان از پایگاه مردمی قابل توجهی بین مردم فلسطین برخوردار است گرچه به خاطر سازش ناپذیری با اسراییل همواره غایب مذاکرات صلح است.

کلام آخر:

اکنون و با گذشت بیش از 60 سال از اشغال سرزمین فلسطینیان به دست صهیونیست های جنایتکار، اسراییل غاصب از مقاومت وصف ناپذیر مردمان این سرزمین به عجز و استیصال افتاده است، گرچه این رژیم نامشروع از آخور دولت های مستکبر دنیا تغذیه می کند و مورد حمایت آنها قرار دارد اما هرچه ظلم بیشتری در حق فلسطینیان می کند، افکار عمومی و ملت های دنیا بیش از پیش به مظلومیت مردم فلسطین و جنایت های اسراییل پی می برند.

مرور این تاریخچه کوتاه از سرگذشت 60 ساله فلسطین و اسراییل هم نشان می دهد که هیچ گونه مداخله خارجی در سرنوشت مردم فلسطین قادر به پایان دادن به این درگیری ها نیست بلکه کلید حل این مشکل به دست مردم این سرزمین و گروه هایی است که از سوی مردم آن نمایندگی دارند؛ آنهایی که پا به پای مردم در مبارزات علیه رژیم صهیونیستی سهیم بوده و برای آن هزینه داده اند؛ نه کسانی که با امتیازگیری از صهیونیست ها به راحتی حاضر به عقب نشینی از آرمان های مردم فلسطین هستند.

نصر من الله و فتح قریب

سارا کیان/گروه جامعه و ارتباطات