تبیان، دستیار زندگی
مصاحبه اختصاصی تبیان با دکتر مطهرنیا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفتگو اختصاصی تبیان با دکتر مطهرنیا

صهیونیسم پلی برای رسیدن به مقصد

دکتر مهدی مطهر نیا کارشناس مسائل سیاسی و  عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم  متولد سال 1344می باشد وی علاوه براین دارای تالیفاتی چون قدرت، انسان، حکومت؛ تبیین نوین بر مفهوم قدرت در سیاست و روابط بین الملل و.. می باشد. اگر اهل برنامه های سیاسی باشید چهره وی را در صداوسیما و برنامه سیاست ایرانی حتما  مشاهده کرده اید. اینبار قرار است نظرات وی را از دریچه تبیان در رابطه با صهیونیسم جهانی بخوانید.

به عنوان سئوال اول با توجه به اینکه شما از کارشناسان مسائل خاورمیانه هستید به نظر شما صهیونیست از چه راهکارهایی برای ترویج فرهنگ خود استفاده می کند؟

مطهرنیا

این مکتب درواقع  یک مکتب سیاسی افراطی است که برای تداوم خود حول محور ایدئولوژی یهودیت فرجام گرا می گردد لذا از این حیث کلان محور است و چون هویت سیاسی به نفع یهودیت دارد درنتیجه از کلان محور به خود محوری و این هم درنهایت خودشیفتگی را حاصل می نماید که نتیجه آن انحصار طلبی کامل و استبداد است و دراین مسیر روش آنها مکیاولیستی بارویکرد ایدئولوژی محرمانه است و می توان گفت که صهیونیست سیاسی از این بحثی که گفته شد مجزا نیست.

برای سئوال دوم به نظرشما این القاء و خودشیفتگی صهیونیست روبه رو شده است و یا درواقع دچار مشکل و متوقف می شود، به طور کلی می توانند به هدفشان برسند یا خیر؟

آنها از ابزارهای متعدد شنیداری و رسانه ای از مکتوب گرفته تا غیرمکتوب و حتی رسانه های محلی استفاده می کنند و به دنبال القاء و خودشیفتگی فرهنگ خود هستند اما به دلیل آنکه ذات رفتاری آنها به جای القاء محور و جذابیت های ناشی از اصالت اصول حاکم بررفتارشان صورت بگیرد از اغواء بهره مند می شوند و سعی می کنند درچهارچوب حیله گری و نیرنگ پیام های خود را به ذهن مخاطب قالب کنند و از طریق بومی سازی این شعارها درذهن مخاطب خویش به هدایت رفتار و اعمال آنها می پردازند.

هر چه آگاهی مخاطبان و ملت های هدف دراین نگرش افزایش پیدا می کند امکان موفقیت صهیونیست ها جهت ترویج فرهنگ خود به همان نسبت کاهش می یابد، به عبارت دیگر ضریب القاء شعارهایشان به دلیل پائین بودن ضریب آگاهی مخاطبان است.

به نظر من با توجه به این که آگاهی و دانش ملت ها روبه رشد است کار صهیونیست ها نسبت به گذشته جهت انجام امور غاصبانه و ترویج مشروعیتشان سخت تر از گذشته می شود.

اگر سه کشور ایدئولوژیک را نام ببریم باید گفت که این کشورها ایران، آمریکا و اسرائیل هستند ولی هر کدام تعبیری از بحث مهدویت و دین گرایی ارائه می دهند،تفکرات هریک از آنها با دیگری دراین خصوص تمایزات عمده ای دارد

با توجه به مسائلی که گفتید یعنی معتقد هستید که افکار آنها روبه شکست است و یا به هدفشان نمی رسند؟

درواقع صهیونیست مراحل اولیه شکست را پشت سرگذاشته است اما تلاش می کند تا با باز آفرینی خود در وضعیت جدید نقش کهن خود را دروضعیت حداقلی حفظ کند از این جهت است که شعارها ی حداکثر از زبان صهیونیست سیاسی شنیده می شود.

دروضعیت کنونی که اسرائیل دچار ضعف های لایه ای و چند ساختی و چالش های ناشی از آن شده است به نظر می رسد که با ایجاد فضایی برای گفتن شعارهای حداکثر تلاش می کند که شکست را تا حدودی پوشش دهد و با مدیریت زمان آن را ترمیم نماید.

صهیونیسم

آقای دکتر به نظر شما نقطه تعامل فرهنگ محدودیت درشیعه و صهیونیست چه چیزی است؟ با توجه به اینکه صهیونیست به آرمان گدون معتقد است؟

اگر سه کشور ایدئولوژیک را نام ببریم باید گفت که این کشورها ایران، آمریکا و اسرائیل هستند ولی هر کدام تعبیری از بحث مهدویت و دین گرایی ارائه می دهند،تفکرات هریک از آنها با دیگری دراین خصوص تمایزات عمده ای دارد.

بنیادهای معرفتی ناظر به نگرش های دینی درغرب نشأت گرفته از تاریخ و درگیری های پادشاهان با کلیسا است.

اگر سیری درگذشته غربی ها داشته باشیم درخواهیم یافت که این گفتگان صهیونیستی، لیبرالیسم و ایدئولوژی غربی ریشه تاریخی دارد و بیش از آنکه رویکرد محدودیت گرا درآن دخیل باشد نقطه نظرات سیاسی برآن حاکم است، درحالی که نگرش اسلامی ایرانیان با رویکرد محدودیت پیوند خورد و با دیانت دریک راستا قرار دارد؛رابطه همنشینی دین و سیاست وجود ندارد و دین در واقع بالاتر از امورسیاسی و ناظر برآن است.

کشورهای همانند اسرائیل و آمریکا دین را براساس سیاستشان تنظیم می کنند.

چرا غربی ها نمی خواهند قبول کنند که صهیونیست غاصب است آیا واقعاً نمی دانند یا اینکه به نفعشان نیست که این مسئله را مورد توجه قرار دهند؟

غرب بیش از آنکه دنبال درک صحیح از صهیونیست باشد درواقع به دنبال منفعت کلیدی و حیاتی خود است و براساس انگاره های مکتبی خویش تفکرات را شکل نمی دهد.

درواقع غرب ها به دنبال دستیابی به منافع حداکثری باکمترین منابع هستند و لذا زمانی که رژیم اسرائیل درمنطقه خاورمیانه تنها یک دهم ناو هواپیما بر برایشان هزینه دارد و این رژیم تاحدودی غرب و آمریکا را به هدف هایشان در خاورمیانه نزدیک می کند، بی تردید پارادایم حاکم بررفتارهای سیاسی آنها هیچ گاه حاضر نیست که امنیت این رژیم غاصب را نادیده بگیرد و حمایت خود را از آن دریغ کند. اگرهم در بعضی مواقع به ناچار ادبیات برخی از حرف های خود را در حمایت از صهیونیست عوض می کنند ناشی از فشارهای بین المللی است.

گفتگو از: مجید سعیدی

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور