تبیان، دستیار زندگی
سالیان درازی است كه انسان‌ها در انتظار آمدن منجی وعده داده‌ شده‌ هستند. در مفهوم كلی، انتظار شامل تمامی ارزش‌های اسلامی است.انتظار، پیوند و قرابت برجسته‌ای با حركت دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ نرم در معبر انتظار

تلویزیون

سالیان درازی است كه انسان‌ها در انتظار آمدن منجی وعده داده‌ شده‌ هستند. در مفهوم كلی، انتظار شامل تمامی ارزش‌های اسلامی است.انتظار، پیوند و قرابت برجسته‌ای با حركت دارد.

حركت هم از برآیند‌های انتظار و انتظار از جهت‌دهنده‌های حركت است. برخی بر این باورند كه حالت انتظار یك مساله روانی و ناشی از حرمان در اقشار محروم جامعه و تاریخ و حالت فرار است ـ از واقعیت گرانبار مشقت‌ها ـ به‌سوی تصور آینده‌ای كه محرومان در آن بتوانند تمام حقوق از دست‌رفته و سیادت‌شان را باز پس گیرند.

این نوعی خیالبافی یا گریز از دامن واقعیت و رفتن به آغوش تخیلات واهی است. در حالی‌كه انتظار مفهومی اسلامی،‌ ارزشی و فرهنگی است كه از آن رفتار فرهنگی معینی هم سرچشمه می‌گیرد؛ فرهنگی كه در ساختار ذهنی، ‌اسلوب اندیشه، شیوه‌ زندگی و چگونگی نگرش ما به آینده به شكل فعال و موثری دخالت داشته و در ترسیم خط سیاسی كه برای حال و آینده‌ خود رقم می‌زنیم، تاثیر زیادی دارد.

قریب به هزار و صد سال است كه منتظر و چشم به‌راه تنها ذخیره‌ امامت و نبوت هستیم و البته در طول این دوران طولانی،‌ مساله‌ انتظار به انحای مختلفی در ساختار اندیشه‌ منتظران دخالت داشته است.

موضوع ظهور و انتظار فرج و موضوعات مرتبط با آن از جمله مباحثی است كه پس از غیبت كبرای امام عصر(عج) پیوسته و به فراخور شرایط اجتماعی و سیاسی نظام‌های حاكم همچنان مطرح بوده است؛ چراكه این موضوع نه فقط در اندیشه شیعه، بلكه در كل جهان اسلام و در مكاتب گوناگون دینی در اشكال مختلف، جزو بنیادی‌ترین و زنده‌ترین مسائل دینی، اعتقادی و اسلامی، بخصوص از منظر مكتب اهل بیت (علیهم السلام) است. از این رو علما و صاحب‌نظران عرصه‌ دین مبین اسلام براساس نیاز و اقتضائات جامعه زمان خود از آن سخن گفته‌اند.

امام‌خمینی(ره)، بنیانگذار كبیر جمهوری اسلامی، در همان بدو پیروزی انقلاب و در دوازدهم تیر 1358 مسیر حركت انقلاب را در زمینه‌سازی ظهور این‌گونه بیان كردند: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید كوشش كنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بكند و مقدمات ظهور ان‌شاءالله تهیه بشود».

ایشان در همین روز و در فراز دیگری فرمودند:«امیدوارم كه این نهضت و این انقلاب منتهی بشود به ظهور امام عصر(عج) و امیدوارم كه این انقلاب ما به همه دنیا و برای همه مستضعفین، برای نجات همه مستضعفان به همه دنیا صادر بشود و همه همان را كه برای شما هست و غلبه كردید بر دشمن اسلام و دشمن ملت، مستضعفین هم غلبه كنند بر مستكبرین.»

مهم‌ترین مجموعه‌ برنامه‌های مهدوی كه در چند سال اخیر از شبكه‌های مختلف تلویزیون پخش شده‌ شامل «به سوی ظهور»، «چهل وادی تماشا» كه هر دو از شبكه دوی سیما پخش شده‌اند، برنامه «صبح امید» كه از شبكه قرآن پخش شد و برنامه «پایان دوران» تولید شبكه اول سیما و برنامه تركیبی «راز» است كه در ایام ماه مبارك رمضان بتازگی از شبكه 4 روی آنتن رفته است.

یكی از امور معنوی كه انسان‌ها در طول زندگی به آن تمسك می‌جویند و در فراز و نشیب‌های دوران حیات بویژه در سختی‌ها به آن اهتمام می‌ورزند، مساله دعاست؛ امری كه از طرفی آرامش‌بخش انسان است زیرا با دعا خود را متصل به حقیقت لایزال و كمال مطلق می‌بیند؛ حقیقتی كه تكیه‌گاهی محكم‌تر از آن قابل تصور نیست و از طرف دیگر تجربه نشان داده است كه صِرفِ دعا انسان را به اجابت حاجتش نزدیك می‌كند.

حضرت ولی عصر(عج) در دعایی می‌فرمایند: «كسانی كه برای یاری دین تو از من پیروی می‌كنند نیرومند كن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده و بر بدخواهان من و ایشان پیروزشان گردان.» (مهج‌الدعوات 302.)

از آنجا كه یكی از راه‌های یاری رساندن به اشخاص، یاری رساندن به وسیله زبان است، بی‌تردید دعا برای ایشان و درخواست برای رفع موانع، خود نوعی یاری رساندن به ایشان است لذا می‌توان چنین استنباط كرد كه دعا یكی از بهترین معروف‌ها و نیكی‌هاست و هرگاه در مورد شخصی محقق شود، بر وی است كه شخص دعاكننده را به بهتر از آنچه او دعا كرده است، دعا كند. پس ما نیز به‌عنوان منتظران حضرت ولی‌عصر(عج) اگر خالصانه دعا كنیم، به‌طور قطع ایشان بهتر از آن دعا را خالصانه در حق ما خواهند كرد.

در این راستا صداوسیما به‌عنوان یك پدیده فرهنگی به دلیل گستردگی و نفوذی كه دارد می‌تواند در فرهنگ‌سازی و ترویج مساله انتظار و دعا برای تعجیل در ظهور نقش مهمی ایفا كند.

كارنامه‌ رسانه ملی ‌نشان می‌دهد بحمدالله اخیرا در این زمینه ‌كار‌های خوبی انجام داده است كه با تداوم‌بخشی به آن در بیداری و آگاه‌سازی عموم نقش به‌سزایی دارد.

البته از حدود سال‌های 75ـ74 برنامه‌ای با عنوان «انتظار سبز» از صدای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شد و برخی شبكه‌های رادیویی مانند رادیو جوان و رادیو معارف هم در سال‌های اخیر برنامه‌هایی در این زمینه داشته‌اند ولی در حوزه سیما به‌رغم اهمیت تصویر، كار كمی با تأخیر آغاز شده است.

مهم‌ترین مجموعه‌ برنامه‌های مهدوی كه در چند سال اخیر از شبكه‌های مختلف تلویزیون پخش شده‌ شامل «به سوی ظهور»، «چهل وادی تماشا» كه هر دو از شبكه دوی سیما پخش شده‌اند، برنامه «صبح امید» كه از شبكه قرآن پخش شد و برنامه «پایان دوران» تولید شبكه اول سیما و برنامه تركیبی «راز» است كه در ایام ماه مبارك رمضان بتازگی از شبكه 4 روی آنتن رفته است.

شاخص همه فعالیت‌های تلویزیون در این سال‌ها پخش همزمان دعای فرج در شب نیمه شعبان‌المعظم سال‌ جاری بود، ‌رویه‌ای بهجت‌زا و نیكو كه باعث شد تمام دل‌های عاشقان منتظر حضرت مهدی(علیه السلام) دریك زمان معین دست‌‌‌ها را بالا ببرند و دعای فرج را زیر لب زمزمه كنند.

چه خوب است كه این حركت مناسب و شایسته‌ تلویزیون جامعه اسلامی به‌صورت نمادین همچنان در غروب‌های پنجشنبه و در ساعت مشخصی ترجیحا 20:45 ادامه پیدا كند تا در این هیاهوی زندگی و دوران آخرالزمانی یادمان نرود كه منتظر هم هستیم و باید مهیای ظهور حضرتش باشیم.

از طرفی نهادینه كردن این رویه در جامعه‌ رسانه‌ای باعث فرهنگ‌سازی برای نسل آینده خواهد شد، زیرا چنین حركتی دارای نتایج مثبت و مطلوبی است. ابررسانه‌های غربی همواره با فیلم‌های ضد مهدوی درصدد هستند چهره‌ مهدویت و مقوله مهم انتظار را بی‌اهمیت جلوه دهند.

سرمایه‌داران زرمدار و زورمدار غربی با حمایت‌های همه‌جانبه مالی از این رسانه‌ها و در رأس آن كارخانه فیلمسازی هالیوود، بستر مساعدی برای تولید محصولات ضد مهدوی آماده می‌كنند به‌گونه‌ای كه تفكر غالب آخرالزمانی شكل‌گرفته در ذهن مخاطب غربی برگرفته از همین رسانه‌ای‌بودن سینماست كه به‌وسیله ساخت فیلم‌های آخرالزمانی طی دهه‌های گذشته در افكار عمومی شكل گرفته است.

فیلم‌های ضد مهدوی چون ‌2012‌، ‌آخرالزمان‌، ‌ماتریكس‌، ‌ترمیناتور‌، ‌عنصر پنجم‌، ‌برخورد عمیق‌، ‌گودزیلا‌، ‌پارك ژوراسیك‌، ‌جن‌گیر‌، ‌طالع نحس‌، ‌پایان دوران‌، ‌ارباب حلقه‌ها‌ و... كه هر كدام به كمك فنون تصویرسازی، ناجوانمردانه دست روی اعتقادات دینی مسلمانان گذاشته‌اند تا آنها را در باور عوام، كم‌اهمیت و زمینی جلوه دهند كه ناشی از جهل و خرافه‌گرایی آنهاست.

عمق این باور در غرب چنان افزایش یافته كه حتی سینمای آخرالزمانی هالیوود از طریق انیمیشن و پویا‌نمایی هم وارد لایه‌های ذهنی كودكان و فرزندان ‌ما شده است؛ چرا كه كارشناسان رسانه بخوبی واقفند اثرپذیری كودكان از وسایل ارتباطی به نسبت بزرگسالان به‌مراتب بیشتر است زیرا ذهن آنها ساده و فاقد شبكه به‌هم‌پیوسته‌ای از اندیشه‌ها و باورهاست. به همین خاطر تماشای تلویزیون موجب فرافكنی در آنها می شود و اصولاً فیلم‌های انیمیشن در مقطعی به كودكان نشان داده می‌شود كه در آن زمان روح‌شان درحال شكل‌گیری است. انیمیشن‌هایی چون عروس مرده، 9، كابوس نیمه‌شب پیش از كریسمس و...

لذا پر واضح است كه هالیوود تنها یك كارخانه رویاسازی و موسسه سرگرمی‌ ساده نیست و اگر نگاهی اجمالی و گذرا به فیلم‌هایی كه در حدود این یازده دوازده سال ساخته، داشته باشیم، خواهیم دید هالیوود صرفا در تهیه فیلم برای سرگرمی فعالیت ندارد، ‌بلكه ‌بانیان و سرمایه‌گذاران آن از همان روزهای اول كار، بر مبنای فیلمسازی بشدت ایدئولوژیك وارد عمل شده‌اند.

درواقع هالیوود پیشقراول جبهه جنگ نرم غرب علیه‌السلام است كه در جلوی سپاه دشمن با ماسكی زیبا و خوش و آب رنگ خودنمایی می‌كند و تیرهایش را به سمت قلب و مغز جوانان و نوجوانان ما گرفته است. از این رو باید در این جنگ نرم كه دشمنان علیه اسلام طراحی و تنظیم كرده‌اند، هوشیارانه وارد عمل شویم و اجازه ندهیم تا آینده‌سازان میهن اسلامی‌مان مقهور جعلیات آنها شوند ، در تقویت هویت دینی ـ ملی آنها كه همواره در تیررس دشمنان است، تلاش بیشتری داشته باشیم و بن‌مایه‌های دینی را كه بیش از هر چیز هدف قرار داده‌اند در آنها قوت بخشیم تا به داشته‌های دینی و مذهبی خودشان ببالند و مقابل تهاجم فرهنگی غرب واكسینه شوند.

در این رابطه همگان خوب می‌دانیم تاثیر دعای جمعی به‌دلیل غلیان احساسات گروهی به مراتب بیشتر و موثرتر از دعای انفرادی و پراكنده است. حال اگر رسانه فراگیر و ملی كشورمان كه در همه خانه‌ها نیز به نوعی حضور دارد بتواند این پتانسیل بالا را در مسیر انتظار ظهور هدایت كند، ‌به‌طور حتم تاثیر دوچندان خواهد داشت و این همان مساله‌ای است كه دشمنان قسم‌خورده‌ اسلام بخوبی به آن واقف هستند و به لطایف‌الحیلی سعی در كمرنگ‌كردن آن نزد افكار عمومی دارند.

با این اوصاف، دست‌اندركاران رسانه ‌ملی به‌عنوان عاملان تنها رسانه ‌دیداری معتبر باید روی ذهن آحاد جامعه‌ كه بیشتر آنها را هم نسل جوان تشكیل داده است، كار كرده و از طریق آثار خوب و قوی، موضوع را روان و ساده ارائه كند؛ زیرا بحث مهدویت یك مبحث فلسفی است كه نیاز به كار كارشناسی و برنامه‌ریزی‌شده دقیق دارد. هر‌گونه اهمال‌كاری و ساده‌انگاری در این مبحث می‌تواند در طی زمان مانند كلافی پیچیده و بغرنج شود.

از این رو صدا و سیما باید بسیار مواظب باشد تا به آسیب‌هایی كه جامعه ما در موضوع مهدویت به آنها دچار شده است، بویژه موضوع عوام‌زدگی، سطحی‌نگری، شعارزدگی و... دچار نشود و همواره برنامه‌های خود را براساس منابع متقن و مستدل و بر پایه پژوهش و تحقیق سامان دهد. در این راستا توجه به جنبه‌های ذهنی ـ عقلی، قلبی ـ احساسی و عینی ـ رفتاری انسان‌ها اهمیت دارد و می‌بایست تمام این جنبه‌ها را با برنامه‌های خود متأثر كند.

در این دهكده جهانی كه منسوب به عصر رقابت رسانه‌ای نیز هست، تبیین هنرمندانه و مدبرانه فرهنگ مهدویت وظیفه اصلی رسانه ملی است. همچنین هم‌افزایی ایمان و تحكیم مبانی اعتقادی مخاطب از موارد مهم و زیربنایی در تولیدات دینی صدا و سیمای ملی است، لذا توجه جدی به اصل تحقیق و پژوهش با مد‌ نظر قرار دادن ظرفیت‌ها و بن‌مایه‌های مخاطبان جوان و بیان و انتشار پیام از سوی اساتید آشنا به روان‌شناسی دین و رسانه به صورت جذاب و روشن از عوامل برطرف كردن شبهات در برنامه‌های رسانه ‌ملی است.

طبق نظرسنجی‌هایی كه از سوی مركز تحقیقات تلویزیون انجام گرفته، برنامه «به‌سوی ظهور» در مقایسه با برنامه‌های مشابه در این باب از موفقیت نسبتا خوبی برخوردار بوده؛ این در حالی است كه ساعت پخش‌ این برنامه صبح جمعه و همزمان با پخش برنامه‌های سرگرم‌كننده از شبكه‌های دیگر بوده است و بسیاری از افراد در این ساعات مشغول استراحت یا فعالیت‌های دیگری هستند ضمن این‌كه این ساعات اصولاً از ساعات پرمخاطب تلویزیون نیست.

باوجود‌ این، برنامه توانسته درحد نسبتا خوبی در جذب مخاطب تلویزیون موفقیت كسب كند به‌طوری كه 28 درصد پاسخگویان، صرف نظر از تواتر تماشا، بیننده این برنامه بوده‌اندكه در میان برنامه‌های مذهبی رقم قابل توجهی بوده است.

این نشان می‌دهد مخاطبان به این موضوع راغب و علاقه‌مند هستند و عطش آنها باید به‌وسیله رسانه ‌ملی كشورمان كه تنها رسانه معتبر و متقن دیداری است برطرف شود نه رسانه‌های معاند و دروغ‌پرداز غربی كه به‌دنبال تقدس‌زدایی از اسلام و محو مهدویت به هر قیمتی هستند.

اگر چنین برنامه‌های مهمی را با رعایت زیبایی‌شناسی سمعی و بصری در ساعات پربیننده تلویزیون روی آنتن پخش ببرند به‌طور حتم با درصد بالای بیننده مواجه خواهند شد،‌ زیرا در رسانه‌های غربی درباره مهدویت و مسائل آخرالزمانی هر روز برنامه‌های متنوعی ساخته می‌شود و بنا به گفته فوكویاما، نظریه‌پرداز غربی: «اساس حركت مسلمانان به‌غیر از خون سرخ حسینی،‌ خط سرخ مهدوی است.» بر همین مبنا با صَرف هزینه‌های سنگین و برنامه‌ریزی‌شده در این مورد بشدت فعال هستند.

بنابراین مدیران رسانه ‌ملی نباید تصور كنند كه راه جذب مخاطب به رسانه تنها از طریق برنامه‌های مفرح و سرگرم‌كننده در ساعات پربیننده است،‌ بلكه لازم است تا مخاطب را در مسیر بهتری هم سوق دهند تا به غیر از تماشای فیلم و سریال‌های تلویزیونی در این امر نیز حساس‌تر و راغب‌تر شود؛ چرا كه میل به ظهور منجی در فطرت و درون همه ما نهفته است كه به علت گرد و غبار دنیای پرزرق و برق مادیات گاه نسبت به آن دچار نسیان شده‌ایم.

شاید به همین خاطر است كه پخش دعای فرج آن هم در شب نیمه شعبان از تلویزیون به نوعی برای همه جالب و تاثیرگذار بود و در خاطره جمعی بسیاری از ما ثبت گردید، زیرا به واقع بوی ظهور آقا امام زمان(عج) ‌را می‌داد، كار زیبا و نیكویی كه در شأن رسانه ‌ملی جمهوری اسلامی بود. امیدواریم مدیران این رسانه دینی ـ مردمی در تداوم آن جدیت بیشتری به‌خرج دهند تا در لابه‌لای روزمر‌گی زندگی، ‌انتظار را پررنگ‌تر و حقیقی‌تر دنبال كنیم.

نوشته : معصومه طاهری

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی