ارتداد و آزادی در انتخاب دین
از یک سو قرآن کریم با پیام لا اِکراهَ فِی الدِّینِ انسانها را در اصل دین دار بودن آزاد معرفی می کند و از سویی دیگر سخن از اعدام کسی است که دست از اسلام کشیده و به آیینی دیگر پیوسته است. برای حل این تعارض ظاهری ابتدا لازم است مفهوم برخی واژگان این بحث روشن شود.
معنای ارتداد
ارتداد در لغت به معناى رجوع و بازگشت است . در اصطلاح فقها و متكلمان اسلامى، روى گردانى فرد مسلمان از دین اسلام و بازگشت او به كفر، ارتداد نامیده مىشود.
عواملی که سبب کفر می شود عبارتند از:
1. انكار اصل دین: انكار وجود خدا، وحدانیت وى، رسالت حضرت ختمى مرتبت (ص) یا معاد و حیات پس از مرگ، همگی از مصادیق بارز انکار اصل دین است.
2. انكار یكى از احكام ضرورى و بدیهى دین اسلام: ضروری دین گزاره ای است كه ثبوت آن در دین اسلام از هیچكس پوشیده نیست و عوام نیز آن را مىدانند مگر كسى که دور از مسلمانان زندگى می کند؛ مانند حرمت غصب اموال مردم، شرب مسكر و امثال آن و یا قبله بودن كعبه و لزوم احترام آن، کلام خدا بودن قرآن، وجوب نماز و روزه و حجاب و مانند آن. در مقابل، هر مطلبى از اصول دین یا غیر آن كه بىدرس و استاد و تعمق و فكر نمىتوان فهمید البته از ضروریات دین نخواهد بود؛ مانند روحانی و جسمانی بودن معاد . البته فقها در این مسأله كه آیا صرف انكار یكى از ضروریات دین موجب كفر و ارتداد مىشود یا باید مستلزم انكار اصل دین باشد و فرد به این نكته توجه داشته باشد اختلاف نظر دارند.
انواع مرتد
در فقه اسلامى مرتد دو نوع است و هر یك احكامى جداگانه دارد:
1. مرتد فطرى: كسى است كه پدر یا مادر یا والدینش هنگام انعقاد نطفه وى مسلمان بوده، بعد از بلوغ، آیین اسلام را پذیرفته و سپس به كفر روى آورده است؛ مانند سلمان رشدى كه پدرش مسلمان است.
2. مرتد ملى: كسى است كه پدر و مادرش هنگام انعقاد نطفه وى كافر بودهاند؛ بعد از بلوغ، اظهار كفر كرده، سپس مسلمان شده و بعد از آن به كفر باز گشته است.
نکته: فرزندان نابالغ، از جهت اسلام و كفر، تابع آیین پدر و مادرند و حتی اگر یكى از والدین مسلمان باشد، فرزند، مسلمان شمرده مىشود (اسلام حكمى).
شرط تحقق ارتداد
ارتداد با انكار قلبى حاصل مىشود به شرط آن که خود فرد پس از بلوغ، اسلام را انتخاب كند و سپس كفر بورزد و در این زمینه اسلام حكمى كفایت نمىكند.
شرط تحقق جرم ارتداد و جواز اعمال مجازات آن
هر چند ارتداد با انكار قلبى حاصل مىشود ولى آنچه مجازات دنیوى بر آن مترتب مىگردد، ارتدادى است كه با گفتار یا رفتار مانند سخنرانى، نوشتن كتاب، مقاله اظهار شود. ارتداد تا وقتى ابراز نشود جرم حقوقى نیست و كسى هم حق تحقیق و تفحص و تفتیش عقاید را ندارد .حکم مرتد
در فقه شیعه حکم زن و مرد مرتد با هم متفاوت است. زن مرتد (فطرى یا ملّى) در صورت توبه كردن، توبه او پذیرفته است و احكام ارتداد از او برداشته مى شود و در صورت توبه نكردن، زندانى و تعزیر مى شود.
حكم مرد مرتد فطرى با مرتد ملّى هم متفاوت است. رأى مشهور فقها آن است كه مرتد ملّى مى تواند توبه كند و از ارتداد دست بردارد و در غیر این صورت، حكم او اعدام خواهد بود، اما توبه مرتد فطرى پذیرفته نیست و حكم او اعدام است.
توضیحی در مورد توبه مرتد: توبه اى كه در این مباحث مطرح است توبه ظاهرى است كه در مقابل حاكم شرع انجام مى شود و اثر فقهی آن رهایی مرتد ملی است. این توبه اثری برای مرتد فطری نداشته و نمی تواند او را از مجازات اعدام رهایی بخشد.
لازم به تذکر است چنانچه فرد واقعاً توبه کند، بدون تردید توبه او نزد خداوند رحمان پذیرفته است و عذاب اخروى از او برداشته مى شود؛ هر چند در این دنیا اثر فقهی برای او نداشته و مانع از كیفر دنیوى او نمى شود.
فلسفه مجازات مرتد
اسلام پیش از آن كه كسى را به عنوان پیرو بپذیرد، ابتدا از او مىخواهد تا درباره آیینى كه در صدد پذیرش آن است آزادانه بیندیشد؛ چنانچه از لحاظ عمق و استدلال روحش را قانع ساخت (که قانع مىسازد) در شمار پیروانش در آید و گرنه حق دارد هر چه بیشتر دربارهاش تحقیق و بررسى كند. در نهایت اگر او را قانع نكرد و مجذوب اصالت و واقعیت خود نساخت، نمی توان او را مجبور به پذیرش کرد و این معنای همان آیه است که می فرماید: لا اِكراهَ فِى الدِّینِ . ولى اگر با تحقیق و آگاهی از قوانین اسلامی که مجازات مرتد یکی از آنها است مسلمان شد، دیگر نمىتواند از آن باز گردد.
مجازات مرتد براى استفاده بهینه از آزادى مذهبى و ایجاد فضاى سالم براى بهرهبردارى شایسته از آن است؛ نه محدود ساختن آزادى مذهبى. با توجه به شرط تحقق ارتداد و شرط تحقق جرم آن که اشاره شد، مجازات مرتد در واقع اقدامى شایسته و بازدارنده است تا کسی دین را امرى بی ارزش و تشریفاتى تلقی نکند و علاوه بر آن راه سودجویى را بر مغرضان و دشمنان كینه توز اسلام مىبندد تا نتوانند از راه تظاهر به اسلام و بعد کفر به آن، آیین میلیونها مسلمان را بازیچه امیال شوم خود قرار دهند و در انظار عمومى آن را از اعتبار ساقط كنند .
چکیده بحث:
کسی را نمی توان وادار به پذیرش دین اسلام کرد، اما اگر کسی با تحقیق و بررسی عالمانه آن را پذیرفت حق ندارد به گونه ای عمل کند، مطلبی بگوید و یا چیزی بنویسد که باعث وهن و بی اعتباری این دین قلمداد شود. در اسلام این کار جرم است و اگر کسی با شناخت و آگاهی اسلام را پذیرفت و سپس با ترک آن، دست به اقدام عملی در جهت تضعیف باورها و ضدیت با اسلام زد، مرتد محسوب شده و مجازات سختی در انتظار اوخواهد بود.
در یك جمعبندی، احكام ارتداد با اصل آزادی عقیده منافات ندارد، بلكه در راستای تأمین امنیت اعتقادی پیروان دین میباشد.
منابع جهت مطالعة بیشتر:
1. عیسی دلایی، ارتداد در اسلام، تهران، نشر نی، 1380
2. سیف الله صرامی، احكام مرتد از دیدگاه اسلام و حقوق بشر، مركز تحقیقات استراتژیك ریاست جمهوری، 1376
3. علی غلامی دهقی، جنگهای ارتداد، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1381
4. محمد حسن قدردان ملكی، آزادی در فقه و حدود آن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، 1382
5. مقام معظم رهبری، آزادی از منظر اسلام و غرب، مجله اندیشه حوزه، سال چهارم، شماره دوم