تبیان، دستیار زندگی
اگر بگویم این کتاب که در ردّ امامت نوشته شده است با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده باور خواهید کرد؟ آیا دادن چنین مجوزی برای نشر چنین مطالبی ممنوعیّت شرعی و عقوبت الهی نخواهد داشت؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به کدام ساز برقصیم؟!

مجید پورولی

اشاره: امروزه با گسترش اینترنت و دسترسی کاربران به کتاب های الکترونیکی، پای کتاب هایی با موضوعات ضد ارزشی و ضد دینی به جامعه باز شده است. شاید بتوان وقوع این اتفاق در عرصه ی اینترنت را امری اجتناب ناپذیر دانست، اما انتشار کتاب هایی با موضوعاتی از این دست در بازار نشر داخل کشور که به طور منطقی باید تحت نظارت مسوولین امر باشد امری منطقی است؟

"مجید پور ولی کلشتری" در یادداشتی به انتشار برخی از کتاب ها در مجموعه ی وزارت ارشاد که در رد امامت، مهدویت و... نوشته شده، انتقاد کرده است.

آقای وزیر ارشاد سلام!

در نکوهش و رد کتاب سیاه آیات شیطانی بسی گفته‌اند و باز باید گفت. در ستایش حکم تاریخی امام (ره) درباره اعدام سلمان رشدی، نویسنده مرتد و ملعون بارها سخن به میان آمده و سخن‌ها باید گفت. در اعتراض به کاریکاتورهای توهین آمیز در کشور دانمارک نسبت به رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله) نیز گفته‌ها و نوشته‌های زیادی بوده و باز همچنان باید گفت و باید نوشت.

اگر بگویم این کتاب که در ردّ امامت نوشته شده است با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده باور خواهید کرد؟ آیا دادن چنین مجوزی برای نشر چنین مطالبی ممنوعیّت شرعی و عقوبت الهی نخواهد داشت؟

در برابر این آقای کشیش از خدا بی‌خبر آمریکایی که قصد داشته قرآن سوزی راه بیندازد نیز آه و ناله‌ها کرده‌ایم و باز خواهیم کرد. اما آقای وزیر چرا این همه راه دور؟ چرا اروپا؟ چرا آمریکا؟

بیایید یک روز با هم قدم بزنیم و برویم خیابان طالقانی. نرسیده به میدان فلسطین خیابانی است به نام خیابان شهید سرپرست. اگر بگویم توی یکی از کوچه‌های این خیابان کتابی به مراتب خطرناک‌تر از آیات شیطانی چاپ شده است، باور خواهید کرد؟

اگر بگویم این کتاب که در ردّ امامت نوشته شده است با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده باور خواهید کرد؟ آیا دادن چنین مجوزی برای نشر چنین مطالبی ممنوعیّت شرعی و عقوبت الهی نخواهد داشت؟ رجوع کنید به مؤسسه فرهنگی صراط که نشر آثار عبدالکریم سروش را بر عهده دارد. آیا نامه سرگشاده و سراسر توهین و تهمت ایشان را به مقام معظم رهبری خوانده‌اید؟

در این کتاب خیلی واضح و شفاف مهدویت رد شده است و با استدلالی مثلاً علمی و زبانی مثلاً فصیح، خط بطلانی کشیده شده است بر امامت و عصمت اهل بیت علیهم السلام. به نظر شما چند دانشجو و چند جوان با خواندن این کتاب‌ها دچار شک و تردید نسبت به اهل بیت علیهم السلام خواهند شد؟

دیگر همه آنها که اهل کتاب هستند می‌دانند که این کتاب و سایر کتاب‌های این نویسنده و این مؤسسه در صدد رد مسأله وحی، رد قداست و الهی بودن قرآن، رد معصومیت رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام هستند. آیا این خطر نیست؟ این اهمال و مسامحه طبق کدام سنت و شریعت است؟!

نرسیده به میدان فلسطین خیابانی است به نام خیابان شهید سرپرست. اگر بگویم توی یکی از کوچه‌های این خیابان کتابی به مراتب خطرناک‌تر از آیات شیطانی چاپ شده است، باور خواهید کرد؟

آقای وزیر بگذارید داستان عجیب‌تری بگویم، نویسنده جوانی از همین کشور به تازگی داستان بلندی در نکوهش و نقد شخصیت‌های طرد شده و منزوی انقلاب نظیر محسن مخملباف و اکبر گنجی نوشته است. نوشتن این داستان دو سال به طول انجامید. با هزار امید داستان را برای چاپ به نشر امیرکبیر که زیر مجموعه وزارت ارشاد است برد. مسئول مورد نظر از او خواست تا اسم محسن مخملباف و اکبر گنجی را از داستان حذف شود.

ما دنبال دردسر نیستیم. واقعاً نقد محسن مخملباف دردسر آفرین است؟ آقای وزیر من نمی‌دانم به کدامین ساز باید رقصید!! ساز مسئولانی که جوانان را به کار و نوشتن در عرصه انقلاب دعوت می‌کنند یا ساز ناشران دولتی که حاضر نیستند داستانی را در نقد ضد انقلاب چاپ کنند؟!

حالا فکر می‌کنید برای داستان 200 صفحه‌ای این نویسنده جوان که دو سال وقت برده است چه مبلغی را پیشنهاد کردند؟ فقط سیصد هزار تومان! باور بفرمائید شوخی نمی‌کنم. البته این بیشتر به یک توهین شبیه است و معنی و مفهوم آن این است که تا تو باشی دیگر در عرصه انقلاب و نقد ضد انقلاب داستان ننویسی. گاهی وقت‌ها که از کنار مؤسسه صراط می‌گذرم، با خودم می‌گویم «خوش به حال اینها که حداقل امکانات‌شان از ما بیشتر است» شما بفرمایید ما به کدامین ساز برقصیم ؟!

منبع: جهان نیوز


تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی