ویژگی های هنری شهریار
یکی از ویژگیهای جالب هنری آثار شهریار اینست که وی علاوه بر اینکه با قدرت و هنرمندی کامل از کاخ پر عظمت نظم کلاسیک استفاده کرده است، همچنین از منبع فیاض و بیپایان و فولکلور و ادبیات خلقی تودهای بهره تام میگیرد و با این ترتیب در حقیقت به خزانه پایانناپذیری دست یافته است و با جرات باید گفت که شهریار در آثار خود از امثال و حکم و سایر آثار فولکلوریک استفاده بسیار کامل کرده است و شاه اثر «حیدر بابا یه سلام» شاعر بهترین نمونه این پندار است.
از آن جمله:
گؤز یاشینا باخان اوْلسا قان آخماز
اگر به اشک مظلومین نظر( دقت ) بشود خونریزی نخواهد شد
اینسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز
انسان حقیقی که قمه و غدّاره نمیبندد
اما حیف کور توتدوغون بوراخماز
اما حیف کور چیزی را که گرفت رها نمیکند
یا اینکه:
بیلسینلر کی آدام گئدر آد قالار
هر شخصی رفتنی ست فقط نامی بر جای میماند
یاخشی پیسدن آغیزدا بیر داد قالار
از خوب و بد فقط مزهای در مذاقها میماند
تمام این امثال و حکم حکیمانه را شهریار از سخنان خلق و گفتههای پدران برگزیده است. همچنین در آثار فارسی شهریار به امثال و حکم زیادی برخورد مینمائیم.
از آن جمله:
شهریارا مرگ اگر خواهی برو گیلان همی
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
صد شهر خرابست کم از یک ده معمور
چنانکه باطن هر کس ز ظاهرش پیداست
دُم خروس من آخر عیان ز زیر عباست
گناه آینه نبود که جمله عیب تراست
از این قبیل دهها مصراع دیگر میتوان ذکر کرد که شهریار همه این امثال و حکم ها را از خزینه تودههای خلق گرفته و به رشته نظم درآورده است.
برای سنجش هنرمندی شهریار در اشعار وی به قافیهپردازی نیز باید دقت برسانیم. شاعر در انتخاب ردیف و قافیه به قدری ماهر و مجرّب است که این حس انتخاب به اشعار وی مزیت خاص و یک آهنگ دلنشین موسیقی میبخشد. ردیف و قافیههای داخلی به شعر شهریار یک طراوت و زیبائی و آهنگ مخصوصی میدهد و آنها را به وسیله گوش مستقیما به مغز میرساند و روح را متأثر میسازد مثلا به قافیههای داخلی این بیت دقت بکنیم:
با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال
زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی
در این بیت خیال، ملال و غزال قافیه های داخلی است، زشت و زیبا نیز تضاد دلچسبی را تشکیل میدهند. ملاحظه مینمائید که هر فرم و [هم] مضمون و آهنگ این بیت تا چه اندازه مطبوع و دلنشین و هنرمندانه است و از طرفی در یک بیت تا چه اندازه از وسائل هنری بدیع استفاده شایان گردیده است.
اما قوافی مقید را شهریار بیشتر در اثر «حیدر بابا یه سلام» به کار برده است و میتوان گفت که اکثر مصراعهای این اثر دارای قافیههای مقید میباشد.
برای نمونه:
حیدربابا، دونیا یالان دونیادیر
حیدربابا، دنیا دنیای ناپایداری است
سلیماندان نوحدان قالان دونیادیر
دنیائی است که از نوح و سلیمان باقی مانده است
اوغول دوغوب درده سالان دونیادیر
دنیائی است که مرد میزاید و گرفتار دردش میسازد
در اسن بندها «یالان»، «قالان» و «سالان» قوافی مقید هستند. تعداد این مثالها را به قدر دلخواه میتوان افزود. به طور کلّی شاعر در انتخاب ردیف و قافیه مهارت و قدرت عجیبی را مالک است.
تحلیل اوزان شعری فارسی نیز بحثی بسیار طولانی است . همین قدر به اختصار میتوان گفت که شهریار نیز مانند هنرمندان ممتاز و برجسته نظم فارسی به انتخاب اوزان مناسب با مضمون اهمیت خاصی مبذول داشته و در کلیه بحرهای اوزان عروض و همچنین در وزن هجا شعر گفته است.
درباره مکاتب ادبی و تتبعات خود شهریار، مقدمه جلد سوم و چهارم آثار چاپ شدهاش گواه بارز این مدعا میباشد. شهریار در اینجا به عنوان یک تئوریسین ادبیات معاصر جهانی عرض اندام میکند و خواننده پس از آشنائی با این نوشتهها و آثار نظری وی متوجه میشود که در برابر او شاعری قرار دارد که نه تنها از یک قریحه سرشار ادبی برخوردار است، بلکه با دانشمندی سروکار دارد که برای اعتلاء ارزش هنری خود مطالعات عمیقی نیز در انواع گوناگون مکاتب ادبی موجود در مقیاس جهان نموده، دانسته و سنجیده مکتب ادبی ویژه خود را به نام «مکتب شهریار» به وجود آورده است.
بخش ادبیات تبیان