تبیان، دستیار زندگی
ادعا نمی‌کنم که نویسنده‌ی داستان کوتاه هستم و اصلاً مطمئن نیستم که شیوه‌ی نوشتن داستان کوتاهم درست باشد؛ من فقط این کتاب را تقریباً مثل یک رمان‌نویس نوشتم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک سامورایی در لندن

شبانه‌ها

"کازوئو ایشی گورو" متولد 1954 است. این نویسنده‌ در چهار سالگی به همراه خانواده‌اش از ژاپن به انگلستان رفته و از آن زمان تا به امروز در لندن اقامت داشته است. چنین اتفاقی، از بعضی جهات در تحلیل آثار این نویسنده، مهم به نظر می‌رسد. به نوعی می‌توان تلفیقی از فرهنگ آسیای شرقی و اروپای غربی را در داستان‌های این نویسنده مشاهده کرد.

ایشی گورو، نویسنده‌ای دوملیتی است که در آثارش هیچ‌گاه تلاش نکرده که له یا علیه فرهنگ هر یک از این دو ملت موضع‌ گیری کند. ایشی گورو نخستین بار با ترجمه‌ی زنده یاد دکتر مریم خوزان در ایران معرفی شد. بعد‌ها به مدد ترجمه‌ی نجف دریابندری از "بازمانده‌روز"، شهرتی در ایران یافت و مخاطبان بیشتری پیدا کرد.

ترجمه‌های جعفر مدرس صادقی، مهدی غبرایی، مژده دقیقی، خجسته کیهان و سهیل سمی هم به مدد آمدند تا این نویسنده‌یژاپنی ساکن انگلستان دل خواننده‌گان ایرانی را ببرد.

وقتی نام نویسنده‌ای ژاپنی روی جلد کتابی می‌آید، اولین نکته‌ای که از حال و هوای کتاب به ذهن خواننده می‌رسد، کیمونوهای سنتی ژاپنی‌هاست یا درهای کشویی و ساختمان‌های چوبی، سامورایی‌ها، سلام همراه با تعظیم، یا بازمانده‌هایش در تصویرهای خیلی امروزی‌تر ژاپن با ساختمان‌های ضدزلزله و خیابان‌های شلوغ و... . اما همین نویسنده در آثارش نشان داده که ضمن همه‌ی این حرف‌ها و تصاویر، خیلی خوب بلد است فضاهای دیگری خلق کند.

ایشی گورو به واکاوی روابط بین آدم‌ها می‌پردازد و در زمانه‌ای که ارتباط آدم‌ها به حداقل رسیده، دنیایی نو به مخاطب عرضه می‌کند. او تلاش می‌کند با خلق شخصیت‌ها در قالب این داستان‌های کوتاه به طرح سوال بپردازد

ایشی گورو این هنر را در مجموعه‌داستان "شبانه‌ها: پنج داستان موسیقی و شب" به کمال رسانده است.

"شبانه‌ها" به همت علی‌رضا کیوانی‌نژاد به فارسی ترجمه شده است. ترجمه‌ی کیوانی‌نژاد را همان روزهای اول انتشار خواندم و با شناختی که از او دارم، با اطمینان می‌گویم که ترجمه‌ی روان و خوبی است. شبانه‌های ایشی گورو مجموعه‌ای از داستان‌های خوب است که هر کدام به مناسبتی خواننده را به‌دنبال خود می‌کشد.

"خواننده"، "زیر و رو بشه دنیا من دوست دارم"، "تپه‌های مالورن"، "شبانه" و "نوازنده‌های ویولن‌سل"، عناوین داستان‌های این مجموعه‌اند.

در داستان اول خواننده‌ی مشهور و قدیمی برای خوشایند همسرش، گیتاریستی را زیر پنجره‌ی اقامت همسرش می‌برد تا برایش چند آهنگ بخواند. گیتاریست جوان قبول می‌کند و در نهایت درمی‌یابد ماجرا از یک هدیه‌ی کوچک فراتر است.

در داستان "زیر و رو بشه دنیا من دوست دارم"، مردی قرار است بین زن و شوهری مصالحه برقرار کند. اما برخلاف آن‌چه فکر می‌کند ماجرا اصلاً به آشتی نمی‌انجامد. یا خود داستان "شبانه"، که در مورد نوازنده‌ای است که تصمیم می‌گیرد به خاطر زیبایی صورتش را عمل کند.

در "شبانه‌ها" دو محور عمده‌، موسیقی و شب است. همه‌ی داستان‌ها و شخصیت‌های داستانی به نوعی با نوازندگی و موسیقی در ارتباط هستند و همه‌ی اتفاقات مهم نیز در شب به وقوع می‌پیوندد. ایشی گورو طنز لطیفی دارد که خوانده را به چالش می‌کشد.

ایشی گورو را نویسنده‌ای مینی‌مالیست می‌دانند؛ هر چند نویسندگان معروف این حوزه مانند "ریموند کارور"،  "شرلی جکسون"، "جان چیور" و... از نوشتن رمان پرهیز کرده‌اند

"سومین‌بار بود که از زمان ناهار آهنگ پدرخوانده را می‌زدیم. بنابراین بین توریست‌هایی که دور تا دور میدان نشسته بودند، چشم می‌دواندم تا ببینم چند تای آن‌ها ممکن بود از اجرای قبلی ما کماکان نشسته باشند. برای مردم مهم نیست که آهنگ را چند بار بزنی، چون فکر می‌کنند چیز دیگری بلد نیستی..."

ایشی گورو به واکاوی روابط بین آدم‌ها می‌پردازد و در زمانه‌ای که ارتباط آدم‌ها به حداقل رسیده، دنیایی نو به مخاطب عرضه می‌کند. او تلاش می‌کند با خلق شخصیت‌ها در قالب این داستان‌های کوتاه به طرح سوال بپردازد؛ بی‌آنکه قصد فلسفه‌بافی داشته باشد.

ایشی گورو می‌گوید: "راستش مطمئن نیستم به این کتاب چه بگویم. در برابر این‌که آن‌ را مجموعه‌ی داستان کوتاه بنامم مقاومت می‌کنم؛ چون گاهی رمان‌نویسان مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه‌شان را منتشر می‌کنند که طی چند سال به صورت پراکنده نوشته‌اند. اما من این مجموعه را با قصد قبلی، از آغاز تا پایان نوشتم. شاید بگویم" مجموعه داستان به هم پیوسته.

ادعا نمی‌کنم که نویسنده‌ی داستان کوتاه هستم و اصلاً مطمئن نیستم که شیوه‌ی نوشتن داستان کوتاهم درست باشد؛ من فقط این کتاب را تقریباً مثل یک رمان‌نویس نوشتم."

ایشی گورو را نویسنده‌ای مینی‌مالیست می‌دانند؛ هر چند نویسندگان معروف این حوزه مانند "ریموند کارور"،  "شرلی جکسون"، "جان چیور" و... از نوشتن رمان پرهیز کرده‌اند.

منبع: ویژه‌نامه‌ی کتاب همشهری


تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی