تبیان، دستیار زندگی
حكومت شاخص دینی جز حكومت علوی نمی‌‌تواند باشد؛ حكومتی كه بر مبنای مترقی اصول و ارزش‌های دینی قوام یافته و ترسیم‌گر الگویی به تمام معنا از یك حكومت دینی است و بهره‌مند از بنیادهایی نشات یافته از حكومت الهی حضرت رسول اكرم(ص) است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مبانی مشروعیت حاكمیت

حاکمیت

كتاب «مقارنه مشروعیت حاكمیت در حكومت علوی و حكومت‌های غیر دینی» نوشته محمدرضا كریمی‌والا از سوی موسسه بوستان كتاب تجدید چاپ شد.

به گزارش ایبنا، مشروعیت حاكمیت یكی از مهمترین شاخص‌های حكمفرمایی است كه در «فلسفه سیاسی» جایگاه ویژه‌ای دارد. اثر حاضر، مشروعیت حاكمیت را در اسوه‌ترین حكومت دینی (حكومت علوی) با ملاك مشروعیت در حكومت‌های غیر دینی در مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی، به شیوه تطبیقی و مقارنه‌ای كاویده است.

اراده تكوینی خداوند بر این است كه انسان موجودی آزاد باشد و برای بهره‌مندی انسان از كمال آزادی در انتخاب سرنوشت؛ هیچ مخلوقی را اجازه اعمال اقتدار بر عملكرد و تصمیمات او نباشد، اما در وادی انتخاب سرنوشت و حركت به سوی سعادت واقعی، انسان به حكم عقل، هدایت‌های وحیانی را ضروری می‌داند و لازم می‌بیند كه عقل و فهم خود را تنها تحت ولایت الهی قرار داده، تنها در برابر اقتدار خدای هستی‌بخش كرنش كند.

حكومت شاخص دینی جز حكومت علوی نمی‌‌تواند باشد؛ حكومتی كه بر مبنای مترقی اصول و ارزش‌های دینی قوام یافته و ترسیم‌گر الگویی به تمام معنا از یك حكومت دینی است و بهره‌مند از بنیادهایی نشات یافته از حكومت الهی حضرت رسول اكرم(ص) است

با این حال، تمایل طبیعی انسان به حیات اجتماعی، او را محتاج به نظامی می‌كند كه ابعاد گوناگون حیات اجتماعی او را با وضع قوانین و ایجاد محدودیت در انتخاب‌های انسان مدیریت كند. اما چنین اقتدار و سلطه‌ای در برابر مقتضای آفرینش انسان كه آزادی در اراده و انتخاب و مجاز نبودن احدی جز خدای حكیم در اعمال حاكمیت است؛ همواره با چالشی جدی و تعارضی پیوسته توام بوده است.

به عقیده نویسنده، حل این تعارض در گرو آن است كه بتوان اقتدار فرمانروا را براساس معیارهای عقلانی، برخاسته از ولایت و اقتدار، منبعی دانست كه عقل به‌طور مسلم، حكم به حقانیت ولایت او بر سرنوشت انسان می‌كند. در واقع باید حقانیت و مشروعیت حاكمیت از مبنایی الهی برخوردار باشد. از بهترین راهكارها در كشف چنین مبنایی، تنقیح وجه مشروعیت حاكمیت‌ها به شیوه مقارنه‌ای است.

هدف از مباحث این نوشتار، اثبات این نظریه است كه به‌طور اساسی مشروعیت و حقانیت با اذن الهی محقق می‌شود و حاكمیتی كه به غیر از اذن او باشد، از جمله حاكمیت برگرفته از آرای مردم، مردود و مصداق حكومت نامشروع خواهد بود.

در این راستا به مقارنه نكات تباین و تمایز دو ایده حاكمیت در حكومت‌های غیر دینی(مردم‌سالار) و حكومت علوی به عنوان شاخصی برجسته در شناسایی مبنای مشروعیت دینی، از حیث مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی می‌پردازد تا علاوه بر تبیین موارد نقد در مبانی و مناشی مشروعیت حكومت غیر دینی، ثابت شود كه حقانیت و مشروعیت اصیل و راستین تنها در سایه‌سار «اذن الهی» قابل تحقق است؛ امری كه در حكومت امیر مومنان علی(ع) به نحو بارزی به منصه ظهور رسید و نقش آرای مردم در آن تنها در تحقق عینی و اثباتی حاكمیت است و نه در تحقق حقیقی و ثبوتی آن.

به‌طور اساسی مشروعیت و حقانیت با اذن الهی محقق می‌شود و حاكمیتی كه به غیر از اذن او باشد، از جمله حاكمیت برگرفته از آرای مردم، مردود و مصداق حكومت نامشروع خواهد بود

از جمله بحث‌های مهم این نوشتار، تثبیت ماموریت الهی انبیا در برپایی حكومتی الهی و دینی و تلاش برای سامان دادن به حیات اجتماعی بشر است، تلاشی كه در راستای رسالت اصلی آنان یعنی هدایت مردم به سوی الله و ایصال به سعادت ابدی و پایدار از نقش و اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. واضح است كه حكومت مورد تایید و تاسیس انبیا، حائز حقانیت و مشروعیت بوده و بنا نهاده بر مبنای غلبه و جور نیست؛ اما تنقیح این حقانیت و چگونگی آن، در توجه به مبنا و منشا اقتدار احراز خواهد شد.

برای احراز این منظور، لازم است حكومتی شاخص در عرصه حاكمیت دینی كه انطباق آن با مبانی وحیانی مورد تایید و اذعان متفكران بوده و نیز متن جریان‌ها، موضع‌گیری‌ها و مشی رهبری آن شاهدی گویا در الهی بودن آن است، مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد. این حكومت شاخص دینی جز حكومت علوی نمی‌‌تواند باشد؛ حكومتی كه بر مبنای مترقی اصول و ارزش‌های دینی قوام یافته و ترسیم‌گر الگویی به تمام معنا از یك حكومت دینی است و بهره‌مند از بنیادهایی نشات یافته از حكومت الهی حضرت رسول اكرم(ص) است.

مطالعه حكومت علوی نیز از آن جهت كه از دیرباز از نگاه‌های مختلف، داوری‌های متفاوتی به ویژه از جهت مشروعیت‌یابی آن انجام گرفته است، اهمیت ویژه‌ای دارد تا در نتیجه این مطالعه و ارزیابی، روشن شود كه آیا مبنای مشروعیت در چنین حكومتی همان است كه امروزه به خصوص در غرب به عنوان تنها‌ترین الگوی ترسیم‌گر حقانیت، یعنی مردم‌سالاری مطرح می‌شود یا از مبنای متمایز و ممتاز برخوردار است كه بتوان اذعان كرد: نخست، حقانیت در حكومت مردم‌سالار منطبق با الگوی حكومت دینی نیست و دوم، حقانیتی جداگانه برای حكومت دینی تعریف و تبیین كرد.

اثر حاضر در دو بخش، مقارنه مشروعیت حاكمیت را مورد بررسی قرار داده است كه «مفاهیم و كلیات» و «مباحث تطبیقی» عناوین بخش‌های این كتابند.

چاپ دوم كتاب «مقارنه مشروعیت حاكمیت در حكومت علوی و حكومت‌های غیر دینی» در شمارگان 1000 نسخه، 368 صفحه و بهای 64000 ریال راهی بازار نشر شده است.


تهیه و تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی