تبیان، دستیار زندگی
این روزها علیرضا افتخاری از برخی رفتارها دلگیر است. دلگیری استاد، بهانه ای شد تا زندگی هنر این بزرگ موسیقی و آواز ایران را بررسی کنیم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازخوانی زندگی هنری علیرضا افتخاری- قسمت اول

افتخاری، افتخار آواز ایران

« سند جوانی من هنریست كه كلید كشف راز نهانی هنر من در پیكار زندگانی است. هر جوانی در چند و چون ساختمان روان خود باید در پیكار زندگی فرمانروا بر خود ،به راه جان انسانیت باشد، یعنی هنر ، هنرمنشی. موسیقی جلوه گاه زیبائی است و هنرمند آفریدگار زیبایی. هنر بازدارنده انسان است از گناه، سازنده انسان ، برکشنده انسان به سوی برتری است، برتری های انسانیت  پیش برنده است ، بالاترین توان بخش است ، زندگی بخش است.»

علیرضا افتخاری

استاد علیرضاافتخاری، به سال 1335در شهراصفهان دیده به جهان گشود. وی از كودكی درمنزل كه محیطی مساعد برای شكوفا شدن هنرش بود آغاز به خواندن كرد. استاد نخست او؛ استاد طباطبایی نوازنده  روشندل ویولون بود که به پیشرفت افتخاری کمک های شایانی کرد. به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی توسط شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.

افتخاری که  از همان ابتدا بسیار خوب و رسا می خواند، آوازش از چهار دیواری خانه شان گذشت و به گوش استاد تاج اصفهانی رسید آنچنانکه كه هنوز بیش از 12 سال از سنش نمی گذشت که به محضر تاج شرفیاب گشته و به مدت 13 سال افتخار شاگردی آن بزرگ استاد ایران نصیبش  گردید تا ردیف های آوازی موسیقی سنتی و اصیل ایران از نوجوانی با صدای منعطف و منحصر به فرد او پیوند خورد.

افتخاری با پشتکار و علاقه خاصی فرموده های استاد را آویزه گوش خود کرده و سعی می کرد بیشترین بهره را از وجود ایشان ببرد .

استاد تاج اصفهانی علاوه بر منابع عظیم قرنها موسیقی ایرانی ؛ دارای منش های اخلاقی نیکویی بود که زبانزد خاص و عام بوده و هست و لذا یکی از آموخته های تاج به تمامی شاگردانش در وهله اول همین منش های اخلاقی بود. شاگردی استاد بزرگی چون تاج اصفهانی نقطه عطفی در زندگی هنری افتخاری به شمار می آید، به طوری که وی موفقیت هایش را مرهون استاد تاج دانسته و از ایشان همواره با احترام و نیکی یاد می کند .

افتخاری در سال 1357 با حضور بزرگانی نظیر دکتر صفوت ، دکتر فروغ ، استاد شهنازی و استاد تجویدی در آزمون باربد موفق به کسب رتبه نخست گردید و از همین سال همكاریش را با رادیو آغاز کرد، « استاد شهنازی دستش را روی دوشم گذاشت و فرمود که مواظب خودت باش تو دیگر خواننده این کشور شدی. من هم زانو زدم و دست ایشان را به احترام بوسیدم. »

در سال 1360 که استاد تاج به دیار باقی شتافتند؛ افتخاری به نزد استاد دادبه رفت. وی با اشاره استاد دادبه و با توجه‌ به‌ ظرفیت‌های‌ صدادهی‌ خاص‌ خود به‌ سمت‌ آواز دشتی‌ و سبك‌ دشتستانی‌ روی‌ آورد كه‌ آلبوم‌ «ای‌ دریغا»، «بهاران‌» و نیلوفرانه‌ بعدها در همین‌ راستا ارائه شد. استاد دادبه‌ علی‌رغم‌ اینكه‌ استاد معروفی‌ در زمره‌ موسیقی‌ اصیل‌ ایران‌ نبود، اما به‌ واقع‌ موسیقی‌شناس‌ قدر و دارای‌ گوش‌ و هوش‌ موسیقیایی‌ قوی‌ بود و در احیای‌ دشتستانی‌ كه‌ كمتر در آوازها و بیشتر در تعزیه‌ها و آوازهای‌ محلی‌، مورد استفاده‌ واقع‌ می‌شد، نقش‌ برجسته‌ای‌ داشت‌. البته‌ استاد محمدرضا شجریان‌ پیشتر از «علیرضا افتخاری‌» پی‌ به‌ این‌ حافظه‌ و گنجینه‌ برده‌ بود، اما سهم‌ افتخاری‌ در احیای‌ این‌ سبك‌ بیشتر بود.

در ادامه‌ این‌ راه‌ بود كه‌ صدای‌ افتخاری‌  استقلال‌ خاصی‌ پیدا كرد. همچنان‌ كه‌ او غیرمستقیم‌ و با توجه‌ به‌ راهنمایی‌های‌ شاگردان‌ و نزدیكان‌ «طاهرزاده‌» به ویژه‌ برادرزاده‌ طاهرزاده‌ كه‌ خود از خوانندگان‌ نامی‌ موسیقی‌ اصیل‌ ایرانی‌ بود توانست‌ به‌ مكتب‌ طاهرزاده‌ كه‌ متمایل‌ به‌ مكتب‌ اصفهان‌ بود، احاطه‌ پیدا كند. بنابراین‌ می‌توان‌ ردپای‌ آواز «طاهرزاده‌» را نیز در صدای‌ افتخاری‌ یافت‌. حتی‌ برخی‌ از موسیقی‌شناسان‌ ردپای‌ صدای‌ «ایرج‌» را در صدای‌ او جسته‌اند. اما جنس‌ صدای‌ افتخاری‌ جنسی‌ متفاوت‌ است‌. هم‌ از مكتب‌ و سبك‌ قدما بهره‌مند می‌شود، هم‌ در كارهای‌ خود خلاقیت‌ می‌دهد.

او در محفل‌ خصوصی‌ كه‌ در سال‌ 1363 در منزل‌ مرحوم‌ جواد آذر درحضور «محمدرضا لطفی‌»، «محمدعلی‌ كیانی‌ نژاد» و بداهه‌نوازی‌ استاد چیره‌ دست‌ تار مرحوم‌ «بیگجه‌خانی‌» برگزار شده‌ بود همراه‌ با نوازندگی‌ «بیگجه‌خانی‌» آوازی‌ در «ماهور» و «اصفهان‌» خواند كه‌ بسیار به‌ دل‌ها نشست‌. افتخاری‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ جوانی 25 ساله‌ بود‌، آنچنان‌ پرقدرت‌، با صلابت‌ و مسلط‌ خواند كه‌ مورد تحسین‌اساتید حاضر در آن‌ محفل‌ قرار گرفت‌

افتخاری در سال 63-62 آلبوم آتش دل را به یاد استادش ؛ تاج اصفهانی خواند . آتش دل بی شک برترین آلبوم او در زمینه آوازی است؛ افتخاری که این مجموعه را به استاد خود تاج اصفهانی تقدیم کرده در اوج جوانی (27 سالگی) همچون یک استاد 50 ساله آواز سر داده است.

وی در همین سالها نزد بزرگانی نظیر استاد کسایی، استاد شهناز و استاد شجریان هم کسب علم می کرد به طوری که در مورد استاد کسایی نقل قولی از افتخاری در زیر آمده است:

« روزی با استاد کسایی سه گاه کار می کردیم و استاد از اول سه گاه، خیلی تشنه بودند اما تا آخر سه گاه این عطش پابرجا بود و همچنان ادامه می دادند.»

افتخاری در سالهای اولیه دهه شصت ؛ اجراهای خصوصی به همراه اساتیدی نظیر : کسایی ؛ بدیعی ، بیگجه خانی و شهناز داشت که البته این آثار تک نسخه ای هستند و هیچگاه منتشر نشدند. او در محفل‌ خصوصی‌ كه‌ در سال‌ 1363 در منزل‌ مرحوم‌ جواد آذر درحضور «محمدرضا لطفی‌»، «محمدعلی‌ كیانی‌ نژاد» و بداهه‌نوازی‌ استاد چیره‌ دست‌ تار مرحوم‌ «بیگجه‌خانی‌» برگزار شده‌ بود همراه‌ با نوازندگی‌ «بیگجه‌خانی‌» آوازی‌ در «ماهور» و «اصفهان‌» خواند كه‌ بسیار به‌ دل‌ها نشست‌. افتخاری‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ جوانی 25 ساله‌ بود‌، آنچنان‌ پرقدرت‌، با صلابت‌ و مسلط‌ خواند كه‌ مورد تحسین‌اساتید حاضر در آن‌ محفل‌ قرار گرفت‌.

«بیگجه‌ خانی‌» كه‌ خود از نزدیك‌ صدای‌ بسیاری‌ از خوانندگان‌ را درك‌ و با آنها همنوازی‌ كرده‌ بود، در آن‌ محفل‌ كمی‌ درباره‌ آواز قدما صحبت‌ كرد و گفت‌: «هیچ‌كس‌ مانند اقبال‌ آذر مسلط‌ در موسیقی‌ و آواز نبود، صدای‌ هیچ‌ كس‌ به‌ پای‌ صدای‌ او نمی‌رسد و...» ... بیگجه‌خانی‌ البته‌ نكته‌ دیگری‌ را هم‌ گفت‌: « در روزگار ما به‌ نظر من‌ «علیرضا افتخاری‌» بسیار مسلط‌ و پرصلابت‌ می‌خواند.» بیگجه‌خانی‌ در آن‌ جلسه‌ همچنین‌ «افتخاری‌» را احیاگر مكتب‌ استادش‌ «تاج‌» خواند، تا جایی‌ كه‌ حتی‌ منش‌ اخلاقی‌ او را هم‌ مانند «تاج‌» تلقی‌ كرد و... كدام‌ 25 ساله ای‌ در آواز این‌ چنین‌ مورد تحسین‌ اساتید مسلم‌ موسیقی‌ ما واقع‌ شده‌ است‌؟ در فحوای‌ آواز افتخاری‌ میراث‌ گرانقدر موسیقی‌ اصفهان‌ نهفته‌ است‌.

همچنین‌ افتخاری‌ با بزرگان‌ موسیقی‌ ایران‌ مانند «حبیب‌الله‌ بدیعی‌» نیز به‌ ارائه‌ آواز پرداخته‌ است‌. این‌ در حالی‌ بود كه‌ استاد بدیعی‌ هم‌ با هر نوازنده‌ و خواننده‌ای‌ همنوازی‌ نمی‌كرد. باز در محفل‌ خصوصی‌ دیگری‌ كه‌ با استاد مسلم‌ تار «جلیل‌ شهناز» خوانده‌، آواز او یادآور قریب‌ به‌ نیم‌ قرن‌ همنوازی‌ها و جواب‌های‌ استاد شهناز و كسایی‌ با مرحوم‌ تاج‌ بوده‌ است‌.افتخاری‌ چنان‌ مسلط‌ از پس‌ جواب‌ها برآمد كه‌ با تشویق‌ استاد شهناز مواجه‌ شد.

كارهای‌ نخستین‌ افتخاری‌ مانند محافل‌ خصوصی‌ كه‌ با اساتید بزرگی‌ مانند موسوی‌، كسایی‌، شهناز، بدیعی‌، بیگجه‌خانی‌، كیانی‌نژاد و... خوانده‌ و نیز آثار معروف‌ و منتشر شده‌ او مانند غریبستان‌، مهرورزان‌، سر و سیمین‌، آتش‌ دل‌، درآمد ماهور (در سریال‌ امیركبیر) و... همه‌ و همه‌ حاكی‌ از احیای‌ سنت‌ مدرسی‌ مكتب‌ اصفهان‌ و مرحوم‌ تاج‌ دارد. تونالیته‌، گرمای‌ صدا، وسعت‌ عالی‌ درصدا، صافی‌ صدا، تحریرهای‌ خوب‌، دلپذیر، شمرده‌ و در عین‌ حال‌ متنوع‌، جمله‌بندی‌ و آوازی‌ مرتب‌، رسا، جذاب‌، پخته‌ و... ویژگی‌هایی‌ بودند كه‌ در كارهای‌ نخستین‌ او دیده‌ می‌شد. علاوه‌ براین‌، در بیان‌ شعر هم‌ بسیار دقیق‌ از پس‌ اجرا برمی‌ آمد.

او همچنین‌ در این‌ آثار مانند استادش‌ تاج‌ از تحریرهای‌ دلپذیری‌ كه‌ كلمات‌ كمكی‌ برای‌ بیان‌ جملات‌ آوازی‌ به‌ شمار می‌روند به خوبی‌ و به جا استفاده‌ می‌كرد.

افتخاری‌ خواننده ای‌ بم‌خوان‌ و راست‌ كوك‌ است‌ كه‌ البته‌ برای‌ تنوع‌ (مانند طاهرزاده) از مناطق‌ ریز هم‌ استفاده‌ می‌كند (از ویژگی‌های‌ دیگر آواز اصفهان). صدای‌ او قابلیت‌های‌ فراوانی‌ برای‌ اجرا در دستگاه‌ها و گوشه‌های‌ مختلف‌ موسیقی‌ ایرانی‌ دارد. آهنگسازان‌ و تنظیم‌كنندگان‌ نامی‌ موسیقی‌ ما برای‌ تنظیم‌ صدای‌ او در اركسترهای‌ مجلسی‌ مشكلی‌ نداشتند، چرا كه‌ صدایش‌ قابلیت‌ در مناطق‌ زیروبم‌ (هردو) و گوشه‌ها و مقام‌های‌ گوناگون‌ را دارد.

به‌ هرحال‌ افتخاری‌ در دهه‌ اول‌ حیات‌ خود گرایش‌ به‌ آواز داشت‌ و از تصنیف‌ مانند قدما برای‌ زیبایی‌ آواز استفاده‌ می‌كرد. حتی‌ مانند قدما ابتدا از آواز آغاز می‌كرد، پس‌ از آن‌ به‌ خواندن‌ تصنیف‌ می‌پرداخت‌. به طور مثال‌ دو اثر او مانند «مقام‌ صبر» (آهنگسازی‌ مشكاتیان) و «راز و نیاز» (آهنگسازی‌ حسین‌ علیزاده) كاملا از سبك‌ آوازی‌ قدما پیروی‌ می‌كند. اما در ادامه‌ از دهه‌ 70 به‌ بعد به‌ واسطه‌ نهادینه‌ شدن‌ آثارش‌ در سطح‌ جامعه‌، به‌ صورت‌ عمده‌ فعالیت‌ خویش‌ را معطوف‌ به‌ تصنیف‌خوانی‌ كرد. البته‌ او مانند دیگر رقیبان‌ بی‌ضرورت‌ و بی‌محابا به‌ سمت‌ تصنیف‌ نرفت‌، بلكه‌ با توجه‌ به‌ شناخت‌ ضرورت‌های‌ زمانی‌ و با توجه‌ به‌ احاطه‌یی‌ كه‌ به‌ تصانیف‌ قدیمی‌ داشت‌ و با توجه‌ به‌ حسن‌ انتخاب‌ آهنگسازان‌ نامی‌، به‌ سمت‌ تصنیف‌ گرایش‌ پیدا كرد.

ما دو گرایش‌ در تاریخ‌ آواز پس‌ از مشروطه‌ داشتیم‌ و در چنین‌ رویكردی‌ علیرضا افتخاری‌، هم‌ احاطه‌ به‌ آواز داشته‌ و دارد و هم‌ از حس‌ وزن‌شناسی‌ خوبی‌ برخوردار است‌. افتخاری‌ تسلط‌ فراوانی‌ بر تاریخ‌ تصانیف‌ دارد و همچنین‌ از حسن‌ لطیف‌ تلفیق‌ شعر با موسیقی‌ برخوردار است‌. با جرات‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ افتخاری‌ در دو حوزه‌ آواز و تصنیف‌ احاطه‌ای‌ بی‌نظیر دارد كه‌ این‌ در تاریخ‌ موسیقی‌ ما بی‌مانند است‌.

افتخاری که در 16 سالگی دیوان حافظ را از بر بود، اولین خواننده ای است که بعد از انقلاب ، اشعار حافظ را به صورت ترانه و تصنیف خواند . تصانیفی نظیر : روز هجران ، نفس باد صبا و ... آثار افتخاری‌ متنوع‌ و متعدد است‌ و اساسا تكرار در كارهایشان‌ راه‌ ندارد، چراكه‌ آثار متعدد او نشان‌ از ذوق‌ خلاق‌ و تجربت‌اندیش‌ او دارد؛ او دایم‌ به دنبال‌ تجربه‌ها و فضاهای‌ جدید در موسیقی‌ است‌

او به‌ واقع‌ به‌ ما نشان‌ داد كه‌ آواز تنها در تحریرهای‌ بی‌وقفه‌ و كلیشه‌ای‌ خلاصه‌ نمی‌شود بلكه‌ موسیقی‌ در بردارنده‌ وجوه‌ گوناگونی‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ از آن‌ لذت‌ برد، هم‌ با آن‌ گریست‌ و هم‌ با آن‌ مسرور بود. او توانست‌ عدم‌ اقبال‌ مردم‌ از موسیقی‌ سنتی‌ را به‌ اقبالی‌ پرشور بدل‌ كند. در اینجا ضروری است که از زنده‌ كردن‌ تصانیف‌ قدما كه‌ می‌رفت‌ به‌ آرشیو تاریخ‌ موسیقی‌ بپیوندد توسط‌ افتخاری‌ یاد شود. تصانیفی‌ كه‌ روزی‌ روزگاری‌ مردم‌ ما با آن‌ زندگی‌ می‌كردند. از قضا یكی‌ از ویژگی‌های‌ «افتخاری‌» پی‌ بردن‌ به‌ ضرورت‌ احیا و بازآفرینی‌ تصانیف‌ گذشته‌ است‌.

افتخاری که در 16 سالگی دیوان حافظ را از بر بود، اولین خواننده ای است که بعد از انقلاب ، اشعار حافظ را به صورت ترانه و تصنیف خواند . تصانیفی نظیر : روز هجران ، نفس باد صبا و ...

آثار افتخاری‌ متنوع‌ و متعدد است‌ و اساسا تكرار در كارهایشان‌ راه‌ ندارد، چراكه‌ آثار متعدد او نشان‌ از ذوق‌ خلاق‌ و تجربت‌اندیش‌ او دارد؛ او دایم‌ به دنبال‌ تجربه‌ها و فضاهای‌ جدید در موسیقی‌ است‌. البته‌  وی مناسب‌خوانی‌ را همواره‌ سرلوحه‌ كارخویش‌ قرارداده‌ است‌، یعنی‌ آثارش‌ متناسب‌ با نیازها و مقتضیات‌ زمانه‌ عرضه‌ می‌شود.

اواخر دهه شصت با کنسرت های پیاپی در کشورهای مختلف مصادف بود و از این کنسرت ها می توان به کنسرت راه ابریشم در 28 شهر و کنسرت آلمان (مقام صبر به همراهی استاد مشکاتیان) و ... اشاره کرد .

در یکی از همین کنسرت ها در ونکور کانادا شایعه بمب گذاری در سالن سبب شد که ایشان به مدت 6 ساعت بدون امکانات صوتی در فضای آزاد برنامه اجرا کند که خود افتخاری هم از 6 ساعت خواندن پیاپی هنوز متعجب است آن هم بدون امکانات صوتی !

علیرضا افتخاری

گامهای بلند او با آثاری چون «راز و نیاز» و «دریغا» برداشته شد. آثاری که همراه ذوق و استعداد خواننده ، راهنمایی آهنگسازی چون علیزاده و همراهی نی نوازی چون استاد محمد موسوی ، در آن کارساز بود.

اهل ذوق و علاقه مندان موسیقی ایران ، هرگز آواز راست پنجگاه او را با شعر «سمن بویان» حافظ فراموش نمی کنند و هر بار که سخن از آواز خوب دشتی به میان می آید آواز دشتی و شوشتری او را در روی اول نوار «دریغا» به یاد می آورند.

افتخاری 35 ساله حالا دیگر جسارتی یافته بود، تا پس از اثر درخشان «راز گل» (از محمد آذری) و مقام صبر (از مشکاتیان)، خود نیز طعم آهنگسازی را بچشد و قطعاتی را در نوار کاروان بسازد.

میل او به تولید آثار موسیقایی در آن سالها که موسیقی ایرانی پس از تقریبا یک دهه از پس حجاب مستوری بیرون آمده بود، باعث شد تا این باردر کنار فریدون شهبازیان ، جلال ذوالفنون و هابیل علی اف خود را یک خواننده حرفه ای معرفی کند.


زهرا اسدیان

گروه هنر تبیان