تبیان، دستیار زندگی
1- نام های تقسیمات قرآنی جزء، حزب، ورد نصف الحزب و ربع 2- سیر تاریخی بعضی از این تقسیمات تذكر ب) تقسیم 30 تایی ج) تقسیم 60 تایی د) تقسیم 240 تایی یكی از مباحث "علوم قرآنی" كه كمتر به آن پرداخته می شود، "تحزیب ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تحزیب و تجزئه قرآن

1- نام های تقسیمات قرآنی

جزء، حزب، ورد

نصف الحزب و ربع

2- سیر تاریخی بعضی از این تقسیمات

تذكر

ب) تقسیم 30 تایی

ج) تقسیم 60 تایی

د) تقسیم 240 تایی

یكی از مباحث "علوم قرآنی" كه كمتر به آن پرداخته می شود، "تحزیب و تجزئه قرآن" است در این مقاله سعی شده است، به طور مختصر درباره این تقسیمات و سیر تاریخی آن توضیحاتی ارائه شود.

1- نام های تقسیمات قرآنی

این نام ها عبارتند از: جزء، حزب، وِرد، نصف حزب، ربع، ثُمن، منزل و ركوع.

برخی از این نام ها، كهن و قدیمی و برخی متأخر و مستحدث هستند.

جزء، حزب، ورد

این سه نام، از جمله نام های قدیمی هستند. امروزه، از میان این سه، فقط جزء و حزب رایج و مستعمل است و ورد – به عنوان نام بخشی از قرآن – دیگر كاربردی ندارد.

سخاوی(1) (643ق) در مورد كاربرد جزء، حزب و ورد چنین می گوید:

"یقال: اجزاء القرآن و الاحزاب والاوراد بمعنی واحد و اظن الاحزاب مأخوذاً من قولهم: حزب فلان ای جماعته لان الحزب طائفة من القرآن و الورد اظّنه من الورد الذی هو ضد الصَدَر لان القرآن یَروی ظَمأ القلوب."(2)

"گفته می شود: اجزاء قرآن، احزاب و اوراد (قرآن)، همه به یك معنایند و گمان می كنم، حزب قرآن از "حزب" به معنای جماعت گرفته شده باشد. زیرا "حزب" طایفه و گروهی از آیات قرآن است و اما ورد، گمان می كنم این كلمه از وِرد (بر سر آب رفتن) ضد صَدَر (از سر آب برگشتن) باشد؛ زیرا قرآن دل ها را سیراب می كند."

از گفته سخاوی استفاده می شود كه در قدیم این سه نام به یك معنی به كار می رفته است. ولی در حال حاضر، حزب به بخشی كوچك تر از یك جزء اطلاق می شود؛ جزء، یك سی ام قرآن است و حزب یك شصتم قرآن نزد مغاربه (علمای مغرب زمین اسلامی مثل: تونس، الجزایر، لیبی و مراكش) و مصری ها؛ ولی نزد مشارقه (علمای مشرق زمین اسلامی مثل ایران، عراق، عربستان و سوریه...) یك یكصد وبیستم قرآن است. هر چند امروز به خاطر پیشرفت ارتباطات و راحتی تماس و ارتباط بین مردم نقاط مختلف، حتی قرآن هایی كه در مشرق زمین اسلامی چاپ و توزیع می شوند، 60 حزبی هستند و نه 120 حزبی. مثل قرآنی كه به خط خطاط معروف سوری "عثمان طه"، نوشته شده و به روش مغاربه (60 حزبی) تقسیم بندی شده است و علاوه بر سوریه، در ایران و مخصوصاً در عربستان، به تیراژ وسیع چاپ و منتشر می شود.

در بعضی از قرآن ها كه به روش مَغاربه تقسیم بندی و نام گذاری شده است، مثل قرآن رسمی كشور لیبی، تقسیم 30 تایی وجود ندارد؛ بلكه بزرگ ترین تقسیم آن حزب است كه یك شصتم قرآن می شود.

نصف الحزب و ربع

در قرآن های 60 حزبی، هر حزب را به 4 قسمت تقسیم كرده، و آن را ربع می نامند. در قرآن های 120 حزبی، هر حزب را به دو بخش تقسیم كرده و آن را نصف الحزب می نامند. در واقع، نصف الحزب و ربع، دو نام برای یك نوع تقسیم هستند. یعنی هر كدام یك هشتم یك جزء می شوند یا یك دویست و چهلم كل قرآن.

ثُمن

در قرآن های 60 حزبی كه در برخی كشورهای آفریقایی مثل لیبی، الجزایر، مراكش و سودان رایج است، هر ربع را دو قسمت می كنند و هر قسمت را ثُمن می نامند.

منزل

منزل، نام یك هفتم قرآن كه امروزه در قرآن های رایج در شبه قاره هند مرسوم است. در این قرآن ها، علاوه بر تقسیم 30 جزئی، تقسیم هفت منزلی نیز دیده می شود.

ركوع

ركوع نام تقسیم دیگری از تقسیمات قرآنی است كه در بعضی از مصاحف، به خصوص مصحف های شبه قاره هند به كار رفته است. و طبق گفته علی محمد ضبّاع(3) (ت 1376ق) در انتهای قرآنی كه زیر نظر او به چاپ رسیده؛ تعداد آیاتی از قرآن را نشان می دهد كه اگر كسی هر روز آن تعداد را حفظ كند، در طی 2 سال، تمام قرآن را حفظ خواهد كرد. طبق این گفته كل ركوعات باید حدود 730 عدد باشد. و شاید وجه تسمیه این نوع تقسیم به ركوع، اشاره به این باشد كه هر یك از این تقسیمات، مقدار مناسبی است كه نمازگزار بعد از قرائت حمد در نماز، آن مقدار را بخواند و به ركوع برود. (البته طبق فقه اهل سنت كه قرائت سوره كامل بعد از حمد، واجب نیست.)

هر چند با مراجعه به قرآن هایی كه علامت ركوع دارند، در می یابیم كه تعداد ركوع ها در كل قرآن 555 عدد است كه با گفته ضباع تناقض دارد.

این نكته نیز جالب توجه است كه علامت "ع" در قرآن های چاپ شده شبه قاره ی هند، همراه با شماره هایی در حاشیه مصحف دیده می شود. یعنی شماره ای در بالا، شماره ای در وسط و شماره ای نیز در پایین حرف "ع".

شماره ای كه در بالای حرف "ع" قرار دارد، اشاره به شماره مسلسل ركوع در سوره است. شماره ای كه در وسط حرف "ع" قرار دارد بیانگر تعداد آیات ركوع مورد نظر است و شماره پایینی، به شماره مسلسل ركوع در جزء مورد نظر اشاره دارد. (4) پس در مورد فوق شماره 40 یعنی، این ركوع، چهلمین ركوع سوره بقره است. (پس سوره بقره 40 ركوع دارد). شماره 3 یعنی این ركوع شامل 3 آیه است و شماره 8 یعنی این ركوع (كه در جزء سوم واقع شده) هشتمین ركوع این جزء است.

2- سیر تاریخی بعضی از این تقسیمات

الف) تقسیم 7 تایی

این تقسیم ظاهراً در زمان رسول اكرم صلی الله علیه و آله مرسوم بوده است.

سخاوی چنین نقل می كند:

"قال ابوعبید: حدثنا مروان بن معاویة عن عبدالله بن عبدالرحمن الطائفی قال: حدثنی عثمان بن عبدالله بن اوس الثقفی عن جده: انه كان فی الوفد الذین قدموا علی رسول الله – ص – من بنی مالك، فانزلهم فی قبة له فی المسجد؛ قال: فكان یأتینا فتحدثّنا بعد العشاء و هو قائم حتی یراوح بین قدمیه من طول القیام و كان اكثر ما یحدثنا شكایته قریشاً. قال: فاحتبس عنا لیلةً، فقلنا یا رسول الله لَبِثْت عنا اللیلة اكثر مما كنت تلبث. قال: نعم طَرَأ علیَّ حزبی من القرآن فكرهت ان اخرج من المسجد حتی اَقضِیَهُ."(5)

"عثمان بن عبدالله از جدش نقل می كند كه او با گروهی از بنی مالك كه برای دیدن رسول خدا(ص) به مدینه آمده بودند، همراه بود. حضرت آنها را در قبه ای كه در مسجد داشتند، منزل داده بودند. وی می گوید: آن حضرت شب ها بعد از عشا نزد ما می آمدند و ایستاده برای ما صحبت می كردند و آن قدر این سخنان طول می كشید كه از خستگی این پا و آن پا می شدند و بیشترین سخنان آن حضرت، شكایت از قریش و كارهای آنان بود. راوی در ادامه گفت: "یك شب حضرت دیر آمدند. ما عرض كردیم: یا رسول الله! امشب بیش از شب های دیگر دیر كردید. فرمودند: بله حزب قرآنم را باید می خواندم. لذا نخواستم تا آن را نخوانده ام از مسجد خارج شوم."

سخاوی در ادامه می گوید:

ابوعبید، این حدیث را از طریق دیگری نقل كرده و در آخر آن این مطالب را افزوده است:

"فقلنا لاصحاب رسول الله – ص – فكیف تحزّبون القرآن؟ فقالوا: نحزّبه ثلاث سور و خمس سور و سبع سور و تسع سور و احدی عشرة سورة و ثلاث عشرة سورة و حزب المفصل فیما بین قاف و اسفل."(6)

" به اصحاب رسول الله - ص- گفتیم: قرآن را چگونه تقسیم بندی می كنید؟ گفتند: سه سوره، پنج سوره، هفت سوره، نه سوره، یازده سوره، سیزده سوره و حزب مفصل كه از سوره قاف تا آخر قرآن است."

این تقسیم بندی با ترتیب فعلی سوره ها بدون احتساب سوره حمد، به این شكل قابل تطبیق است:

حزب اول:بقره، آل عمران، نساء. (ثلاث سور)

حزب دوم: مائده، انعام، اعراف، انفال، برائت (خمس سور)

حزب سوم: یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر، نحل، (سبع سور)

حزب چهارم: اسراء، كهف، مریم، طه، انبیا، حج، مؤمون، نور، فرقان (تسع سور)

حزب پنجم: شعرا، نمل، قصص، عنكبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبأ، فاطر، یس (احدی عشرة سورة)

حزب ششم: صافات، ص، زمر، غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف، محمد(ص)، فتح، حجرات (ثلاث عشرة سورة)

حزب هفتم: ق تا آخر (حزب المفصل) كه 65 سوره می شود."

ناگفته نماند كه حزب مفصل طبق روایتی در كتاب "شریف كافی"، 68 سوره است، مرحوم كلینی چنین نقل می كند:

"قال رسول الله - ص – اعطیت السور الطوال مكان التوراة و اعطیت المئین مكان الانجیل و اعطیت المثانی مكان الزبور و فضلت بالمفصل ثمان و ستون سورة و هو مهیمن علی سائر الكتب و التوراة لموسی و الانجیل لعیسی و الزبور لداود."(7)

"رسول اكرم  - ص - فرمودند: "سور طوال" را به جای تورات به من دادند، "سور مئین" را به جای انجیل و "سور مثانی" را به جای زبور و با "سور مفصل" (68 سوره) به سایرین برتری داده شدم و این قرآن بر سایر كتب سیطره دارد و تورات كتاب موسی و انجیل كتاب عیسی و زبور كتاب داود است."

البته در تفسیر عیاشی 67 سوره ذكر شده است. (8)

مرحوم فیض كاشانی در مقدمه "تفسیر صافی"، درباره این الفاظ توضیحاتی داده اند كه خلاصه ترجمه آن چنین است: اقوال و آرا در توضیح الفاظ این حدیث متفاوت است و بهترین و مناسب ترین آنها این است كه: سبع طوال عبارت است از 7 سوره بلند قرآن بعد از فاتحه؛ با این فرض كه انفال و برائت یكی باشند. مئین از بنی اسرائیل تا هفت سوره بعد كه حدوداً 100 آیه ای هستند. مفصل از سوره محمد - ص- تا آخر قرآن و مثانی بقیه سوره ها هستند كه از طوال كوچك تر و از مئین بزرگ ترند. (9)

همان طور كه ملاحظه می شود در روایات شیعه نیز حزب مفصل ذكر شده است با این تفاوت كه حزب مفصل در روایت اهل سنت 65 سوره دارد (از ق تا آخر قرآن) و در روایت كافی 68 سوره (از محمد- ص – تا آخر قرآن) و در روایت عیاشی 67 سوره (از فتح تا آخر قرآن).

به هر حال، طبق این تحزیب و تجزئه – با فرض صحت روایت ابوعبید – قرآن در زمان رسول اكرم – ص– به هفت حزب یا جزء تقسیم شده است و ابتدای هر حزب بدون احتساب سوره حمد با همان سوره ای است كه بدان اشاره كردیم. جالب است بدانیم كه این تقسیم بندی، هنوز در قرآن هایی كه در شبه قاره هند به چاپ می رسند، تحت عنوان "منزل" (منزل اول... منزل سابع) دیده می شود.

ابن تیمیّة (728ق) نیز به روایت فوق استناد كرده و عبارات "ثلاث سور" "خمس سور"، "سبع سور" و .. را همان طور فهمیده است كه ما بدان اشاره كردیم. وی در ترجیح این كه قرآن باید به هفت قسمت تقسیم شود، با استناد به حدیث فوق می گوید:

"فاذا قرأ القاری فی الیوم الاول البقرة و آل عمران و النساء بكمالها و فی الیوم الثانی الی آخر براءة و فی الیوم الثالث الی آخر النحل كان ذلك افضل ..." (10)

"وقتی قاری در روز اول، بقره، آل عمران و نساء را كامل بخواند و در روز دوم تا آخر برائت و در روز سوم تا آخر نحل، بهتر است..."

تذكر

در این جا بد نیست، به نكته ای مهم اشاره كنیم كه هر چند با بحث تجزئه قرآن ارتباطی ندارد ولی در بحث جمع قرآن بسیار مهم است و آن نكته این است كه: به استناد حدیث فوق و شهادت شخصی چون ابن تیمیّه - كه از معتبرین اهل سنت و یكی از رهبران فرقه وهابیّت است - تقسیمات قرآن در زمان رسول اكرم - ص - بر اساس سوره های قرآن مشخص بوده است. لازمه این سخن، این است كه ترتیب سوره ها هم در زمان رسول خدا - ص - انجام شده باشد؛ پس آیات هم باید در زمان آن بزرگوار مرتب شده باشند. و بدین ترتیب روشن می شود كه نسبت جمع قرآن به خلفا و در زمان بعد از رسول اكرم "ص" - اگر نگوییم قطعاً باطل است - لااقل قابل خدشه است.

از دیگر كسانی كه به این حدیث درباره تحزیب قرآن توسط صحابه در زمان رسول خدا(ص) اشاره كرده، ابن كثیر در مقدمه تفسیرش می باشد. (11)

ب) تقسیم 30 تایی

از جمله مهم ترین تقسیم بندی ها در این بحث، تجزئه و تقسیمی است كه در زمان منصور دوانیقی صورت گرفته و هیچ بعید نیست، اساس تقسیم 30 جزئی باشد كه امروزه متداول است.

" و یقال: ان المنصور قال لعمرو بن عبید: انی ارید ان احفظ القرآن ففی كم تقول انی احفظه؟ فقال: اذا یسرالله عزوجل ففی سنة، قال انی احب ان اجزی ذلك علی نفسی اجزاء لا تزید ولا تنقص، احفظ منها كل یوم جزءاً لااخل به یوماً واحداً. فقال عمرو: اتحب ان اصنع ذلك؟ قال: نعم. فقسم القرآن علی ذلك. كتبها مصاحف و جعل كل اثنی عشر من تلك الاجزاء واحداً فصارت ثلاثین جزءاً و فصل بین الاجزاء بخط من ذهب فی آخر كل جزء."(12)

"گفته می شود، منصور دوانیقی به عمرو بن عبید(13) (ت 158ق) حجر گفت: می خواهم قرآن را حفظ كنم، به نظر تو در چه مدت می توانم این كار را بكنم؟ عمرو گفت: اگر خدا كمك فرماید در یك سال. منصور گفت: دوست دارم آن را برای خود به طور كامل تقسیم كنم كه نه زیاد بیاید و نه كم، و بدون وقفه روزی یك جزء (یك بخش) آن را حفظ كنم. عمرو گفت: آیا دوست داری من این كار را برایت بكنم؟ گفت: بله. پس عمرو نیز آن را بر یك سال تقسیم كرد و آن را به چند مصحف قسمت كرد. هر 12 بخش را یك جزء قرار داد و به این ترتیب 30 جزء شد و بین هر جزء با خطی از طلا فاصله گذاشت."

در این جا این نكته را اضافه می كنیم كه به غیر از 7 مورد، سایر جزء های 30 گانه عمرو بن عبید با جزوه های فعلی كاملاً منطبق است و آن 7 مورد نیز اختلاف اندكی با تقسیمات فعلی دارد.

تفصیل این موارد تماماً در "جمال القراء"، ذكر شده است كه ما برای پرهیز از طولانی شدن كلام، از ذكر تفصیل آن خودداری می كنیم.

ج) تقسیم 60 تایی

از بین علمای گذشته، اولین دانشمندی كه این تقسیم بندی را به صراحت بیان كرده و گفته او در دست است، ابوعمر ودانی(15)(ت 444ق) است كه او نیز این تقسیم را به استادان خود مستند كرده است. پس مبدأ تقسیم 60 تایی پیش از "دانی" است ولی آغاز آن دقیقاً بر ما روشن نیست.

از طرفی این تقسیم بندی در قرآن "ابن بوّاب" كه در آخر قرن چهارم در بغداد كتابت شده نیز دیده می شود.

د) تقسیم 240 تایی (تقسیم هر جزء به 8 قسمت یا هر حزب به 4 ربع)

طبق نقل سخاوی (شاگرد طبی)، شاطبی(16) (590 ق) این تقسیم را هنگام تعلیم قرآن به كار می برده است. یعنی هر حزب (از 60 حزب) را در چهار روز قرائت می كرده است. (17) پس معلوم می شود تقسیم هر حزب به 4 ربع در زمان شاطبی معمول بوده ولی كاملاً مشخص نیست كه آیا او مبتكر این تقسیم بوده یا پیش از او دیگران آن را رواج داده اند.

زیرنویس:

1. علی بن محمدبن عبدالصمد، علم الدین سخاوی (5558-643ق) از علمای بزرگ قرائت است. ولادت او در مصر و وفاتش در شام بوده است. او در قرائت شاگرد شاطبی است.

برخی از تألیفات وی عبارتند از: "اقوی العُدد فی معرفة العدد"، "الافصاح و غیة الاشراح فی القراءات السبع"، "جمال القرآء و كمال الاقراء"، "القصائد السبع فی المدائح النبویّة" .

2. سخاوی. جمال القراء و كمال الاقراء، ج 1، ص 313.

3. شیخ علی محمد ضبّاع (ت 1376ق) از بزرگان علم قرائت در مصر در دوران معاصر است. از جمله عنوان های وی، "شیخ المقاری مصر"، و "مُراجع مصاحف مصر" می باشد. از ضبّاع تألیفات سودمندی در پاره ای از "علوم قرآنی" به یادگار مانده است از جمله: "الاضاءة فی بیان اصول القراءة"، "ارشاد المرید الی شرح القصید" در شرح شاطبیة، "اتحاف البررة بالمتون العشرة، فی القراءات و الرسم و الآی و التجوید."

4. تنّبه به این نكته را مدیون دوست فاضلم، استاد سیّد مهدی سیف هستم.

5. سخاوی. جمال القراء و كمال الاقراء، ج 1، صص 313 و 314.

6. همان. در پاورقی جمال القراء مآخذ دیگری نیز برای این حدیث ذكر شده است كه عبارتند از: سنن ابن ماجه، ج 1، ص 428. و نیز: مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 9. و همچنین سنن ابی داود، ج 2، ص 56.

7. كلینی. اصول كافی، ج 2، ص 601 و نیز ر.ك: فیض كاشانی. تفسیر صافی، ج 1، ص 17.

8. ر.ك:عیاشی. تفسیر. ذیل تفسیر سوره بقره. ج 1، ص 43.

9. ر.ك: فیض. الصافی، ج 1، ص 18.

10. ر.ك: مركز الثفاقة و المعارف القرآنیة، علوم القرآن عند المفسرین ج ،1 صص 259 تا 301. به نقل از: ابن تیمیة. التفسیر، ج 1، صص 24 تا 31.

11. ر.ك: ابوالفداء ابن كثیر. تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 25.

12. سخاوی. جمال القراء، ج 1، صص 378 و 379.

13. عمروبن عبید (80-144ق). در زمان خود رئیس معتزله بود و به خاطر علم و زهدش و نیز ارتباطش با منصور عباسی، معروف است (اقتباس و تلخیص از: زركلی. الاعلام، ج 5، ص 81).

14. عثمان بن سعید، ابوعمر ودانی، (372 – 444ق) اهل قرطبة، از علمای بزرگ علوم قرآنی است. از جمله تألیفات وی: "التیسیر فی القراءات السبع"، "المقنع فی مرسوم مصاحف الامصار"، "المحكم فی نقط المصاحف"، "جامع البیان فی القراءات السبع"، "شرح قصیدة الخاقانی فی التجوید"، "المكتفی فی الوقف و الابتداء" می باشند.

15. ر.ك: سخاوی. جمال القراء و كمال الاقراء، ج 1، صص 348 تا 354.

16. ابوالقاسم بن فیّره شاطبی اندلسی (538-590ق) از بزرگان علوم قرآنی است. از تألیفات وی می توان به این آثار اشاره كرد:

"عقیلة اتراب القصائد فی بیان رسم المصاحف"، "ناظمة الزُهر فی علم الفواصل"، "حرز الامانی و وجه التهانی" معروف به شاطبیة.

17. ر.ك: سخاوی: جمال القراء و كمال الاقراء، ج 1، صص 364 تا 377.

دكتر حمیدرضا مستفید، استاد دانشگاه