تبیان، دستیار زندگی
رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم. آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مسجد بازار تهران ایراد می
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمزمه ملکوت (6)

اشاره:

به بارگاه ملکوت از راه دعا می توان بار یافت و شهد فیض لایزال را از جام دعا می بایست سر کشید.

دعا، تنها صحنه خواندن نیست عرصه شناختن هم هست. رهاورد دعا، تنها روحانیت نیست عقلانیت هم هست.

باید بر سجاده دعا نشست و محبوب را تمنا کرد.

رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم.

آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مدرسه نور تهران واقع در خیابان ایران، ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.

دست به دعا

جلسه ششم

اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ»1

خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو، هنگامی که تو را صدا می زنم؛ به دعایم گوش فرا ده، آن‌هنگام که تو را می خوانم و رو به من فرما، در آن زمان که با تو نجوا می-کنم. همانا من به سوی تو فرار کرده ام و در مقابل تو ایستاده ام.

مروری بر مباحث گذشته

گفته شد ماه مبارک رمضان، از طرفی ماه تلاوت «قرآن» است که کلام الهی است و از جانب ربّ به سوی عبد نازل شده است و از طرف دیگر ماه «دعا» است. یعنی ماهی است که بنده با ربّ خویش سخن می‏گوید. عرض کردم دعا بر دو قسم است؛ مأثور و غیرمأثور. بحث ما راجع به دعای غیرمأثور بود. یعنی دعایی که عبد، خودش انشا می‏کند و تقاضاهایش را از پروردگار درخواست می‏کند. دعا در این مورد، دارای آداب و شرایطی است كه این امور در باب دعا مؤثر هستند؛ چه در مقتضی، چه در فعلیت و چه در سرعت اجابت.

به تعبیر اصطلاحی ما دعا برای غیر، علت تامّه‏ است برای دو چیز؛ یکی دعای فرشته و دیگری ندای خدا از عرش. این‏ها جزء معارف ما است و در روایات ما آمده است. اینکه من در بحث اهمیت دعا، به سراغ دعا نسبت به غیر آمدم، به این خاطر است

سفارش به دعا برای دیگری

سال گذشته به بحثی اشاره کرده بودم که در جلسات گذشته با عنوان سرعت و بطئ در اجابت، یک روایت آن را دوباره مطرح کردم. آن روایت این بود که اگر کسی برای دیگری، پشت سرش دعا کند، دعایش سریع‌تر به اجابت می‏رسد.2 حالا می‏خواهم بحث دیگری را در باب دعا مطرح كنم. البته من گام به گام پیش می¬روم تا به اصل مطلب برسم. بحث این است که ما در روایات می‏بینیم كه به «دعا برای دیگران» بسیار سفارش شده است. من نمی‏توانم همه روایات را بخوانم ولی روایات بسیاری ـ‌تحت عناوین مختلف‌ـ داریم که مضمون آن‌ها این است که شما برای دیگران دعا کنید! حتی آیات قرآنی متعددی هم در این رابطه وجود دارد كه من به بعضی از آن‏ها اشاره می‏كنم.

1.سفارش به دعا برای والدین

ما می‏بینیم كه در خصوص دعای پدر و فرزند، سفارش ویژه‏ای شده است؛ چه پدر برای فرزند دعا کند و چه فرزند برای پدر دعا کند، هر دو مورد مورد تأكید است. من یکی، دو مورد از این آیات را به عنوان نمونه می‏خوانم؛ وگرنه آیات متعددی در این رابطه داریم كه اگر می‏خواستم همه را بیاورم و مطرح کنم وقت جلسه تمام می‏شد. مثلاً در آیه‏ای دارد: «رَبَّنَا اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلْمُؤْمِنینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسابُ».3 پروردگارا! از من و پدر و مادرم و از همه مؤمنین، در روز حساب بگذر.

در آیه دیگر دارد: «رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِنات‏».4 خدایا! من و پدر و مادرم و هركسی كه با ایمان به خانه من وارد می‏شود و همچنین همه زنان و مردان مؤمن را ببخش. این آیه دو مورد را ذكر كرده است؛ هم مؤمنین و مؤمنات را ذكر كرده و هم پدر و مادر را؛ اما پدر و مادر را به طور خاص قبل از دیگران آورده است.

یا در جای دیگر آمده است: «وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّیانِی‏ صَغِیراً».5 یعنی بال‌هاى تواضع خویش را از سر دوستی و محبّت در برابر پدر و مادر بگستران و بگو «پروردگارا! آن‏ها را مورد رحمت خویش قرار ده، همان‏گونه كه آن‏ها مرا در كوچكى تربیت كردند». خداوند راجع به پدر و مادر، امر می‏كند كه آن‏ها را این‏طور دعا كنید.

سرعت اجابت دعای والدین و فرزندان

در باب اجابت این نوع دعا روایات متعددی داریم، به این مضمون كه این دعاها سریع‌الإجابه هستند. در این رابطه یک روایت از پیغمبر اکرم(صلّی ‌الله‌ علیه ‌و آله ‌و سلّم) است كه حضرت فرمودند: «دُعَاءُ الوَلَدِ لِلْوَالِدِ کَالْآخِذِ بِالْیَدِ».6 یعنی دعای فرزند برای پدرش مثل گرفتن با دست است. یعنی هیچ فاصله‏ای بین دعا و نتیجه دعا نیست. یا درباره دعای پدر برای فرزند روایت داریم: «دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ مِثْلُ دُعَاءِ النَّبِیِّ لِأُمَّتِهِ».7 دعای پدر برای فرزندش مانند دعای پیغمبر برای امت خویش است. یعنی این‌طور تشبیه می‌کند.

در روایت دیگری از پیغمبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) آمده است: «دُعَاءُ الْوَالِدِ یَفْضِی إلَی الْحِجَابِ».8 دعای پدر از حجاب می‏گذرد و دیگر مانعی بر سر راه خود ندارد. یعنی اگر پدر برای فرزندش دعا کند، این دعا بدون حجاب خواهد بود و از تمام حجاب‏ها می‏گذرد. روایت دیگر در همین باب از پیغمبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) این‌طور وارد شده است که: «کُلُّ شَیْئٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللهِ تَعَالَی حِجَابٌ إلَّا شَهَادَةَ أنْ لا إلَهَ إلَّا اللهِ وَ دُعَاءَ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ».9 میان هر چیز و خدای‌تعالی ممکن است حجابی وجود داشته باشد، مگر شهادت به وحدانیت او و دعای پدر برای فرزندش. اینجا دیگر هیچ حجابی در کار نیست. روایت در این باب زیاد است و این‏ روایاتی كه من می‏خوانم فقط از باب نمونه است.

2.سفارش به دعا برای برادر مومن

آیاتی را كه قرائت كردم، دعای برای مؤمنین و مؤمنات را كنار دعای برای پدر و مادر مطرح كرده بود. روایاتی را كه در مورد پدر و مادر خواندم، با مفاد و مفهوم قسمت اول متناسب بود. در یک دسته از روایات جدای از «رابطه پدر و مادر با فرزند»، «دعا برای برادر مؤمن» را مطرح كرده و به عبارت دیگر، «رابطه ایمانی» را برای دعا كردن بیان كرده است. البته در بعضی روایات هم «دعا برای برادر مسلمان» مطرح شده است كه ما الآن به آن كاری نداریم. من این روایاتی را كه به آن اشاره كرده بودم می‏خوانم. از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده كه حضرت فرمودند: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَةِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ».10 من این روایت را قبلاً مطرح کرده بودم، ولی الآن می‏خواهم مطلب دیگری را توضیح دهم.

آثار دعا برای دیگران

• افزایش روزی و دفع بلاء

ما روایات متعددی داریم كه نمی‏رسم همه آن‏ها را مطرح كنم. شاید من در این رابطه ده‏ها روایت دیده‏ام و آیات متعددی هم هست که سفارش می‏كند كه در حق دیگران دعا کنید؛ بعد هم در خصوص فرزند و پدر، سفارش‏های زیادی وجود دارد. در یک روایت از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است كه: «دُعَاءُ الْمُسْلِمِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ یَسُوقُ إِلَى الدَّاعِی الرِّزْقَ وَ یَصْرِفُ عَنْهُ الْبَلَاءَ».11 با توجه به این روایت و روایات مشابه دیگری كه زیاد هم هست و من فقط به یكی از آن‏ها اشاره می‏كنم، می‏فهمیم كه «دعا برای غیر»، روزی را زیاد می‏کند و در جلب روزی و به دست آوردن آن تسریع می‏كند. اینكه در روایت «یَسُوقُ» آمده بود، یعنی در اینكه روزی به دست تو برسد سرعت می‏بخشد. از طرف دیگر دعا برای غیر، از تو دفع بلا هم می‏کند.

تو برای یك برادر مؤمن دعا می‏كنی و اثر این دعا در مورد او زود حاصل می‏شود. اما از طرفی این دعا بر روی خود تو هم اثر دارد و آن این است كه برای تو که داعی هستی، نه مَدعُوٌّ له كه برای او دعا کرده‌ای، جلب روزی و دفع بلا می‏كند. ممکن است تو برای شفای کسی از بستگان، رفقا یا هر کسی از مؤمنین پشت سرش دعا کنی كه خدایا، او را شفا بده؛ همین دعا اثر دارد. اثرش این است که روزی تو زیاد می‏شود و از تو دفع بلا می‏شود. تو برای او دعا کرده‏ای كه خدا او را شفا دهد، اما اثر این دعا این است که روزی‏ات با سرعت به دست تو خواهد رسید و اگر در سلسله علل بنا بر این است كه بلایی به تو برسد، خدا راهش را عوض می‏كند و از تو دور می‏شود.12

پس دعا برای غیر، بر روی «داعی» تأثیر می‏گذارد و این‏ كه به دعا کردن برای غیر، سفارش شده و در آیات و روایات هم می‏بینیم افرادی را برای دعا كردن، یا به طور كلی مؤمنین و مؤمنات، یا به طور خاص و شخصی، پدر و مادر را ذكر می‏كند، به همین منظور است و بعد هم آثاری دارد كه مطرح شده‏اند.

• تولّد دعا از دعا

اما مطلبی را که می‏خواهم بگویم و مطلب بسیار مهم و اساسی هم هست، چیز دیگری است. تا به حال بحث ما این بود كه یک سنخ اموری هستند که روی دعا اثر می‏گذارند و یا دعا دارای آثاری از قبیل جلب رزق و دفع بلا است. حالا می‏خواهم مطلب جدیدی را بگویم و آن این است که ما در معارفمان داریم كه از دعا برای غیر، دعا متولد می‏شود. این یک مطلبی است كه تا به حال نشنیده‏اید. حالا من باید این را توضیح دهم. فرض بفرمایید اگر شما برای دیگری دعا كنید، به خاطر دعای شما، یک موجود دیگری كه برای شما نامرئی است، برای شما دعا می‏كند. موجودی نامرئی به سبب دعای تو در حق دیگری، برای تو دعا می‏کند.13

1.دعای فرشتگان برای داعی

حالا این را هم تقسیم‏بندی می‏کنم. چون دو مورد است؛ یکی عبارت از فرشتگان هستند. تو دعا کردی برای برادر مؤمنت یا هر کس دیگری؛ غیر از آن اثری که مترتب بر دعای تو است، از این دعای تو دعای دیگری متولد میشود. یعنی آن فرشته الهی که مأمور است برای ثبت و ضبط گفتارهای من و تو و مأمور است که دعاها را به مبدأ برساند، او آنجا برای تو دعا می‏کند. من تعبیر کردم به «موجود غیر مرئی» که او برای تو دعا می‏کند. یعنی متولّد می‏شود از دعای تو دعایی، آن هم از موجود غیر مرئی که به آن‏ها می‏گوییم ملائکه یا فرشته.

دو برابر برای تو!

خوب آن داعی نامرئی كیست و چه دعایی می‏كند؟ من ذیل دو روایت مطلب را توضیح می‏دهم. در ادامه همان روایت قبل دارد: «فَیَقُولُ لَهُ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهِ آمِینَ!» یعنی ملك موكّل بر دعای تو اولاً او هم آمین می‏گوید تا دعایت زودتر به اجابت برسد. چون گفتیم اگر برای غیر دعا کنی «أسرعُ اجابتاً» است و زودتر اجابت می‏شود. اما آن فرشته بلافاصله بعد از «آمین» می‏گوید: «وَ لَكَ مِثْلَاهُ».14 یعنی «دو برابر این دعا برای تو»! او هم برای تو دعا می‏کند. یعنی «یتولّد من الدعاء، دعاءٌ بِضِعفَینِ»؛ از دعا برای غیر، یك دعا متولد می‏شود، اما نه یک برابر، بلكه دو برابر دعای برای غیر. یعنی می‌گوید همین که برای دیگری خیر خواستی، خدا دو برابرش را به تو بدهد. «لَکَ مثلاه» دعا است.

این غیر از آن آثاری است كه قبلاً گفتم. این‏ها را از یكدیگر جدا كردم. یك وقت می‏گویی اثر دعا برای غیر این است که «یسوق الرزق» و «یدفع البلاء»؛ آن‏ها هم آثار دعا است. اما این دعای جدید است. «یتولّد من الدعاء، دعاءٌ و الداعی هُوَ المَلَک». از دعای تو، دعایی متولد می‏شود كه داعی و دعاکننده آن هم فرشته است. مفاد دعایش هم این است که «دو برابر برای تو»! که من از این نتیجه و پی‏آمد، به «تولد دعا از دعا» تعبیر کردم. این امر نسبت به دعا در حقّ غیر است که در روایات ما وارد شده است. این مضمون در چند روایت آمده است و مفاد یک روایت نیست.15

2. ندای خدا از عرش

یك مطلب بسیار بالاتر هم هست كه در روایات داریم. اینجا داعیِ نامرئی، ملک و فرشته بود؛ اما یک وقت آن داعی مافوق فرشته است. چون مافوق او است، دعایش هم مافوق او است. من یك روایت از امام صادق (علیه‌السلام) بخوانم كه حضرت فرمود: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ»، اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، «نُودِیَ مِنَ الْعَرْشِ»، از عرش ندایی می‏آید؛ اینجا دیگر بحث، بحث ملَک نیست؛ بحث خداوند است كه خالق ملک است. از عرش ندا می‏شود كه: «وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ». برای تو صدهزار برابر مثل او است. ملَک محدود است و دعایش هم محدود است. برای همین گفت: «لَكَ مِثْلاهُ»؛ اما خدا نامتناهی است و این عددی را هم كه ذكر فرموده است، برای تقریب به ذهن من و تو است كه به داعی بسیار زیاد و بی نهایت می‏بخشد. لذا می‌فرماید «وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ»؛ برای تو صدهزار برابر مثل آن‏چه که گفتی.

صد هزار برابر برای تو!

در ادامه روایت دارد كه امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «وَ إِذَا دَعَا لِنَفْسِهِ كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ. فَمِائَةُ أَلْفٍ مَضْمُونَةٌ خَیْرٌ مِنْ وَاحِدَةٍ لَا یَدْرِى یُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا».16 این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می‏كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می‏شد. حضرت چقدر زیبا و استدلالی وارد شده‏اند. فرمود اگر همین چیزی را كه برای برادر مؤمنش خواست، برای خودش می‏خواست، «كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ» یک چیز می‏داشت. حالا بگو ببینم صدهزار تا که تضمین شده است، بهتر است یا یکی؟! آن هم کدام یکی؟! «وَاحِدَةٍ لَا یَدْرِى یُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا»؛ آن یكی كه معلوم نیست مستجاب شود یا نه! اگر برای خودم دعا می‏کردم، یکی بود؛ اما یک چیزی که من نمی‏دانستم آیا به هدف اجابت می‏رسد یا نه. حالا بگو ببینم، صد هزار تایی که پشتوانه دارد و پشتوانه آن هم خود خداوند است و آن را ضمانت کرده است، بالاتر است یا یکی که معلوم نیست به هدف اجابت برسد یا نه؟!

من یك روایت از امام صادق (علیه‌السلام) بخوانم كه حضرت فرمود: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ»، اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، «نُودِیَ مِنَ الْعَرْشِ»، از عرش ندایی می‏آید؛ اینجا دیگر بحث، بحث ملَک نیست؛ بحث خداوند است كه خالق ملک است. از عرش ندا می‏شود كه: «وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ». برای تو صدهزار برابر مثل او است

به تعبیر اصطلاحی ما دعا برای غیر، علت تامّه‏ است برای دو چیز؛ یکی دعای فرشته و دیگری ندای خدا از عرش. این‏ها جزء معارف ما است و در روایات ما آمده است. اینکه من در بحث اهمیت دعا، به سراغ دعا نسبت به غیر آمدم، به این خاطر است.

این معارف را كوچك نشمارید!

ما در معارفمان این‏ها را داریم. این‏ها را کوچک نشمارید. ماه مبارک رمضان که گفته می‏شود ماهی است که باید کلام رب را، تلاوت کنی و بازگو کنی، خود این، برای تو مؤثر است. از این طرف اینكه سفارش به دعا شده، به همین خاطر است. او با تو سخن گفته است، سخن او را تکرار كن و خودت هم با او سخن بگو! روش و شیوه‌اش را هم خودشان به ما یاد داده‏اند که چه کار کنیم. این را هم به ما آموخته‏اند. تو اگر حساب‏گر و سوداگری، حواست را جمع كن که این فرصت‏ها را از دست ندهی.

از «خود» رها شو و به «خدا» بپیوند!

من نکته‏ای را عرض کنم و آن نکته این است كه انسان در این سنخ از امور باید یک نوع «از خود گذشتگی» داشته باشد، تا رستگار شود. «پای‏بندی به خود» من و تو را بیچاره می‏کند. رهایی از خود، راه‏گشا است. این سنخ از معارف می‏خواهد این مسائل را به ما بیاموزد. می‌فرماید برای دیگری دعا کن؛ چند برابر به تو می‏دهم. مدام به «خودت» نچسب! ای عاقل! اگر خودت را رها کنی، بیشتر به دست می‏آوری؛ چه رسد به این که خود را رها کنی و به خدا برسی که آن‏جا دیگر همه چیز از آن تو خواهد بود. از «منیّت» رها شو و به «خدائیّت» بپیوند. بسیاری بودند که همین کار را کردند و مشمول دعای اولیای خاصّ خدا شدند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مجتبی تهرانی

فرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان


[1]. بحارالأنور، 91/96

[2]. در روایت داشت «بظهر الغیب» كه من توضیح دادم منظور از آن چیست.

[3]. سوره ابراهیم، آیه 41

[4]. سوره نوح، آیه 28

[5]. سوره اسراء، آیه 24

[6]. الفردوس،2/213

[7]. جامع الأحادیث(عامه)، 12/464

[8]. همان

[9]. جامع الصغیر و زیادته، 1/972

[10]. الكافی،2/507

[11]. وسائل‏الشیعة، 7/112

[12]. من بحث سبب و مسبب در ربط با دعا را دو سال پیش کردم و دیگر تکرار نمی‏کنم. اینكه می‏گویم «تکرار نمی‏کنم»، برای همین خاطر است. ـ انشاءالله ـ اگر بعداً منتشر شود، كلّی بحث را در آنجا ببینید.

[13]. این که من بارها سفارش می‏کنم كه برای دیگران دعا کنید، این به نفع شماست و نفع آن هم بیشتر است، برای این است.

[14]. الكافی، 2/507

[15]. ما در باب اینکه دو برابر چقدر باشد این‏ها، این‏ها یک بحثی است که من الآن نمی‏خواهم وارد او بشوم چون روایات ما مختلفه در این باب داریم.

[16]. من‏لایحضره‏الفقیه، 2/212

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.