خدمتگزاری ، شرط مسلمانی

خیلىها به سیادت و سرورى و عزت و محبوبیت علاقهمندند،ولى راه به دست آوردن آن را نمىدانند. اصلا سخن را این گونه عنوانکنیم که:
در دلهایمان چه اندازه «جا» براى دیگران باز کردهایم؟ در زندگیمان چه میزان وقت، به مردم اختصاص دادهایم؟ و ... اساسا تا چه حد به فکر مردم و مشکلات، رنج ها و اندوه هاىآنانیم؟
شاید کسانى بگویند: ما خود، گرفتاری هاى فراوان داریم. اگرگریستن است، باید به حال خود بگرییم و اگر کمک است، خود محتاجبه کمکیم ... ولى ... ایثار و فتوت و جوانمردى چه مىشود؟
اگر مسائل و مشکلات مسلمانان برایمان اهمیتى نداشته باشد کهاصلا مسلمان نیستیم! چون که مسلمانى تنها به اسم و شناسنامه و نمازنیست. بخش عظیمى از محتواى اسلام را نوعدوستى، ایثار، خدمتبهدیگران، کمک به درماندگان، کارگشایى براى مشکلات مردم و قضاىحاجت گرفتاران تشکیل مىدهد.
گوشجان را با این حدیث نبوى بنوازیمکه فرمود:
«من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس من الاسلام فى شئ، و من شهدرجلا ینادى «یا للمسلمین!» فلم یجبه فلیس من المسلمین» 1
کسى که در حالى صبح کند که به امر مسلمانان بىفکر و اهتمامباشد، بهرهاى از اسلام نبرده است و هر کس شاهد فریادخواهى و کمکطلبیدن مردى باشد که مسلمانان را به یارى مىطلبد، اما پاسخى به او ندهد، از مسلمانان نیست!
پس باید بخشى از دل، محبت، فکر، زندگى، تلاش، اهتمام، عشقورزیدن و دلسوزى کردن ما نسبتبه دیگران باشد که بندگان خدایند و آفریدگار، از این راه، بندگان دیگرش را مىآزماید.
نتیجه این مردمدوستى و همیارى نیز، محبوبیت و سیادت است. هر که براى مردم کار کند، مردم نیز او را دوستخواهند داشت.
هر که خدمتگزار جامعه باشد، از حقشناسى مردم بهرهمندمىشود و هر که به مردم نیکى کند، در دلها جاى مىگیرد.
فریــدون فــرخ، فــرشتـه نبــود ز مـشک و عنـبـر سرشتـه نبود
به داد و دهش یافت آن نیکویى تو داد و دهش کن، فریدون تویى
این حقیقت را، پیش از هر چیز، در حدیث مىخوانیم که:
«سید القوم خادمهم»2 ؛ سرور هر گروهى، خدمتگزار آنان است.
طنین کلام معطر حضرت امام راحل (قدسسره) در گوشماناست که فرمود: «به من رهبر نگویید، به من خدمتگزار بگویید».
اگر مسائل و مشکلات مسلمانان برایمان اهمیتى نداشته باشد کهاصلا مسلمان نیستیم! چون که مسلمانى تنها به اسم و شناسنامه و نمازنیست. بخش عظیمى از محتواى اسلام را نوعدوستى، ایثار، خدمتبهدیگران، کمک به درماندگان، کارگشایى براى مشکلات مردم و قضاىحاجت گرفتاران تشکیل مىدهد.
کارگشایى
از توفیقات مهم یک انسان، آن است که گشایش معضلات مردم بهدست او باشد. نعمتى است که هزاران شکر و سپاس مىطلبد.کارگشایى، از مقدسترین خدماتى است که مورد قبول و امضاى آیینخدا و شرع محمدى(ص) است.
با عنوان «قضاء حاجت مؤمن»، انبوهى عظیم از روایات نقل شده کهاهمیت و فضیلت و قداست کارراهاندازى و رفع نیاز مردم و برطرفکردن مشکلات آنان و ... خلاصه در خدمت مردم و جامعه بودن را بیانمىکند. این کار را باید به حساب خدا گذاشت و چشم تشکر و اجر هماز او داشت، نه از مردم.
تو نیکى مىکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز.
«قصد قربت»، مایه ثمربخشى و ثواب الهى و ارزشمندىنیکوکاری هاست، و ریا آفت آن به شما مىرود.

آنان که خالصانه و بىتوقع و چشمداشت، گره از کار بسته مردممىگشایند، بندگان خاص خدا و ماموران ویژه الهىاند. توفیق و امدادالهى را همراه دارند، فیض دنیوى و اجر اخروى نیز، دستاورد اینخدمت است. به این حدیث زیبا از حضرت رضا(ع) توجه کنید:
«ان لله عبادا فى الارض یسعون فى حوائج الناس، هم الآمنون یوم القیامة»; 3
خداوند را در روى زمین، بندگانى است که کارشان تلاش براىرفع نیاز و حاجت مردم است. آنان روز قیامت، ایمن و آسودهاند.
شنیدهاید که امام معصوم، طواف حج را رها کرد و به کار دیگرانرسید، یا کسى را که دیگرى صدایش مىکرد و او به طواف مشغول بود،توبیخ کرد که: مگر نمىدانى انجام کار دیگران، از خیلى طواف ها برتر و ثوابش بیشتر است؟ نبى مکرم اسلام(ص) هم فرموده است:
«خیر الناس من انتفع به الناس»; 4 ؛ بهترین مردم کسى است که مردم از او سود و بهره ببرند.
درسى از امام سجاد(ع)
شاید از درخشانترین فصل هاى زندگانى هر یک از پیشوایان دین،رسیدگى به محرومان و زدودن نیاز نیازمندان بوده است، درسى که ازپیامبر خدا آموخته و رهنمودى که از دین به ارث بردهاند. راستى ...ملاک در «خیر» بودن آدمى به چیست؟ هر چه بیشتر سودرسانى بهخلایق! و گرهگشایى از کار مردم، به قدر توان.
روایت است که امام زینالعابدین(ع) از راهى که مىگذشت، هرگاه در میان جاده به کلوخى برمىخورد، از مرکب خویش پیاده مىشد وآن را با دستخود از وسط راه برمىداشت، آنگاه سوار شده، به راهخود ادامه مىداد:
«لقد کان على بن الحسین یمر على المدرة فى وسط الطریق فینزل عن دابتهحتى ینحیها بیده عن الطریق ... .»5
سیره نورانى و سازنده یعنى این!
زدودن موانع راه، پرکردن چالههاى خیابان ها، رفع سد معبرها وده ها کار خدماتى دیگر، کارهاى شایستهاى است که زیبنده رفتاراجتماعى یک مسلمان است. چه خوش سروده است «ابنیمین»:
سود دنیا و دین اگر خواهى مـایـه هر دوشان نکوکارى است
راحـت بنـدگان حـق جستن عین تقوا و زهد و دیندارى است
گر در خلد را کلیدى هست بیش بخشیـدن و کمآزارى است
و به گفته حافظ شیرازى:
دایم گل این بستان، شاداب نمىماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایى.
منبع : اخلاق معاشرت،جواد محدثی
تنظیم : رهنما _گروه دین و اندیشه تبیان
پی نوشت ها:
1). بحارالانوار، ج72، ص21.
2). كنزالعمال، ج6، ص710.
3). الكافى، ج2، ص197.
4). بحارالانوار، ج72، ص23.
5). همان، ص50.
6). همان، ص177.
7). همان، ص50.
