تبیان، دستیار زندگی
امام خمینی در توصیه‌های جامع و جالبی، به بررسی نکات بسیار مهم درباره وظایف روحانیت اشاره می‌کند. اگر چه این صحبت‌ها کلی است و در خصوص انقلاب اسلامی بیان نشده است ولی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر عالمى منحرف شد

بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی، حرف و حدیث های زیادی درباره وظایف طلبه ها و روحانیت طرح شد. علت آن هم مشخص بود، چون امام راحل، بت «جدایی دین از سیاست» را شکست و راه برای اقشار متدین جامعه برای خدمتگزاری به مردم باز شد.

به همین دلیل بیشتر این صحبت‌ها بر مدار همین محور سیاسی بوده و کمتر از مباحث اصلی و محورهای کلیدی این حضور «حضور روحانیت در سیاست و عرصه خدمت گزاری» صحبت شده است. امام خمینی در توصیه‌های جامع و جالبی، به بررسی نکات بسیار مهم درباره وظایف روحانیت اشاره می‌کند. اگر چه این صحبت‌ها کلی است و در خصوص انقلاب اسلامی بیان نشده است ولی نمود اصلی و بارز و ثمره وزین این بیانات گهربار، بیشتر بعد از حضور جدی و واقعی روحانیت در جامعه و عرصه سیاست و اجرا تبلور پیدا می‌کند.

امام خمینی

آن عارف فرزانه در توصیه به طلاب می‌فرمود:

« وظايف شما غير از وظايف عامه مردم مى‏باشد چه بسا امورى كه براى عامه مردم مباح است، براى شما جايز نيست، و ممكن است حرام باشد. مردم ارتكاب بسيارى از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، كه اگر خداى نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و جامعه روحانيت بدبين مى‏سازد. درد اينجاست: اگر مردم از شما عملى كه برخلاف انتظار است مشاهده كنند، از دين منحرف مى‏شوند از روحانيت برمى‏گردند، نه از فرد. اى كاش از فرد برمى‏گشتند و به يك فرد بدبين مى‏شدند. ولى اگر از يك روحانى عملى ناشايست و برخلاف نزاكت ببينند، تجزيه و تحليل نمى‏كنند همچنانكه در ميان كسبه افراد نادرست و منحرف وجود دارد و در ميان اداريها اشخاص فاسد و زشتكار ديده مى‏شود، ممكن است در ميان روحانيون نيز يك يا چند نفر ناصالح و منحرف باشد. لذا اگر بقالى خلاف كند، مى‏گويند فلان بقال خلافكار است. اگر يك عطار عمل زشتى مرتكب گردد، گفته مى‏شود فلان عطار زشتكار است.

ليكن اگر آخوندى عمل ناشايسته‏اى انجام دهد، نمى‏گويند فلان آخوند منحرف است، گفته مى‏شود آخوندها بدند. وظايف اهل علم خيلى سنگين است مسئوليت علما بيش از ساير مردم مى‏باشد. اگر به اصول كافى (2)، كتاب وسائل(3)، به ابواب مربوط به وظايف علما مراجعه كنيد، مى‏بينيد تكاليف سنگين و مسئوليتهاى خطيرى براى اهل علم بيان شده است. در روايت است كه وقتى جان به حلقوم مى‏رسد، براى عالم ديگر جاى توبه نيست، و در آن حال توبه وى پذيرفته نمى‏شود زيرا خداوند از كسانى تا آخرين دقايق زندگى توبه مى‏پذيرد كه جاهل باشند. [جميل بن درّاج از امام صادق علیه السلام نقل کرد که شنيدم كه ایشان مى‏فرمود: هنگامى كه جان به اينجا رسد (و با دست خود به گلوي مبارکش اشاره فرمود) براى عالم جاى توبه نمى‏ماند. سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «همانا توبه براى كسانى است كه از روى نادانى بدى مى‏كنند.» (نساء - 17)]»(4)

و در روايت ديگر آمده است كه هفتاد گناه ازجاهل آمرزيده مى‏شود پيش از آنكه يك گناه از عالم مورد آمرزش قرار گيرد. (6) زيرا گناه عالم براى اسلام و جامعه اسلامى خيلى ضرر دارد.»

در ادامه، خطر مهم و جدی لغزش عالم و روحانی را بیان کرده و در مقابل از برکات وجودی عالم متقی و متعهد سخن به میان می‌آورد و اثر گذاری هر دو گروه را بررسی می‌کند. این اهتمام و دقدقه در رفتار و کردار خود او به وضوح پدیدار بود. بخوانید:

«عوام و جاهل اگر معصيتى مرتكب شود، فقط خود را بدبخت كرده، بر خويشتن ضرر وارد ساخته است ليكن اگر عالمى منحرف شود و به عمل زشتى دست زند، عالَمى را منحرف كرده، بر اسلام و علماى اسلام زيان وارد ساخته است. [رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: دو گروه ازامت من هستند كه اگر صالح شوند، امت صالح می‌شود؛ و چون فاسد شوند، امت فاسد می‌شود. گفته شد: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: علما و زمامداران] (7)

اين كه در روايت آمده كه اهل جهنم از بوى تعفن عالمى كهبه علم خود عمل نكرده متأذى مى‏شوند(8)، براى همين است كه در دنيا بين عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و جامعه اسلامى فرق بسيار وجود دارد. اگر عالمى منحرف شد، ممكن است امتى را منحرف ساخته به عفونت بكشد. و اگر عالمى مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامى را رعايت نمايد، جامعه را مهذب و هدايت مى‏كند. در بعضى از شهرستانهايى كه تابستانها به آنجا مى‏رفتم، مى‏ديدم اهالى آن بسيار مؤدب به آداب شرع بودند. نكته‏اش اين بود كه عالم صالح و پرهيزكارى داشتند. اگر عالم ورع و درستكارى در يك جامعه يا شهر و استانى زندگى كند، همان وجود او باعث تهذيب و هدايت مردم آن سامان مى‏گردد، اگر چه لفظا تبليغ و ارشاد نكند. ما اشخاصى را ديده‏ايم كه وجود آنان مايهپند و عبرت بوده صرف ديدن و نگاه به آنان باعث تنبه مى‏شد.» (9)

حالا نکته اساسی و سوال مهم اینجاست که آیا به راستی بعد از گذشت این همه سال از انقلاب شکوهمند اسلامی و این همه توصیه‌ها و مجالس و مواعظ، هنوز تنها راه اصلاح جامعه، حرف و حدیث و منبر است؟ یا زمان آن فرا رسیده که روحانیت عزیز و متعهد، جایگاه خودش را در میدان عمل و عرصه تقوا، به جامعه معرفی کند و با ارائه سیره عملی، راه و مسیر اسلاب ناب محمدی را به مردم نشان دهد؟

[از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود: مردم را به نيكى دعوت كنيد اما نه با زبانهايتان، اگر مردم در شما صواب جستند و راست گفتارى و پرهيزگارى ببينند...] (10).

ــــــــــــــــــــ

منابع:

1). جهاد اکبر ص 14.

2). «اصول»كافى، «كتاب فضل العلم»، ابواب: صفة العلماء، بذل العلم، النهى عن القول بغير علم، استعمال العلم، المستأكل بعلمه و المباهى به، لزوما لحجة على العالم، و «باب النوادر».

(3). وسائل الشيعة،ج 18 صفحات 9 - 17، 98 - 129، «كتابالقضاء»، «ابواب صفات القاضى» ،باب 4، 11، 12.

(4). «اصول»كافى،ج 1،ص 59، «كتاب فضل العلم»،  «باب لزوم الحجة على العالم...»، حديث 3.

(6). همان،حديث 1.

(7). خصال، «باب الإثنين»،ص 37. تحف العقول، ص 50.

(8). «اصول» كافى، ج 1، ص 55، «كتاب فضل العلم»، «باب استعمال العلم»، حديث 1.

(9) . جهاد اکبر، ص 17.

فرآوری: محمد حسین امین، گروه حوزه علمیه تبیان

تنظیم برای تبیان: رهنما، گروه حوزه علمیه