تبیان، دستیار زندگی
اما براستی عناوین «شاعر دولتی» و «نویسنده دولتی» از كجا آمده است؟ چرا بكار می رود؟ چه كسانی بكار می برند و هدف از كاربست این عناوین چیست؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هتاكان نشانه رفته اند!

«شاعر دولتی»!

هتاکان نشانه رفته اند!

این عبارت یا بهتر بگوییم عنوان، چندی است كه در سطح محافل ادبی و رسانه ای شنیده می شود. این عنوان و نیز عنوان «نویسنده دولتی» كه پیشتر بر سر زبان ها افتاد، رو به آن گروه از شاعران و نویسندگانی بكار می رود كه نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی تعلق خاطر دارند. كسانی كه تلاش می كنند در راستای آرمان ها و اهداف انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بسرایند و بنویسند! این گروه از اهالی قلم، متأسفانه از نگاه برخی، شاعر و نویسنده دولتی خطاب می شوند چون گمان می رود صاحب قلمان، ابزاری هستند در خدمت «دولت!» عناصری كه ذوق و قریحه خود را معطوف به نفس و در نتیجه قدرت حاكم می كنند! خوش آمد قدرتمندان و قدرسازان جامعه رفتار می نمایند! قلم خود را فروخته اند و «دردشان در بی دردی» و دغدغه شان مدح و ثنای بزرگان» است. از مردم جدا افتاده اند و بر این جدا افتادگی مباهات می كنند!

جالب است كه بكار برندگان عناوین «شاعر دولتی»، «نویسنده دولتی» وقتی هم كه می خواهند میزان سرسپردگی به دولت یك اهل قلم را برجسته نمایند، به مشاغل و مناصب دولتی و جشنواره ای او اشاره می كنند. چنان كه گویی وی گناهی بزرگ و خطای غیرقابل جبران مرتكب شده است!

اما براستی عناوین «شاعر دولتی» و «نویسنده دولتی» از كجا آمده است؟ چرا بكار می رود؟ چه كسانی بكار می برند و هدف از كاربست این عناوین چیست؟

انقلاب اسلامی برآمده از باورهای الهی بود. جمهوری اسلامی نیز بر پایه انقلاب اسلامی بنا شد! به عبارتی انقلاب و نظام سیاسی كشورمان برگرفته و جزیی از باور الهی ماست!

یك شاعر و نویسنده مسلمان چگونه می تواند مدعی مسلمانی باشد، اما نسبت به آرمان های انقلابی-دینی بی اعتنایی كند؟

یك شاعر و نویسنده مسلمان چگونه می تواند مدعی مسلمانی باشد اما هنرش را، ذوق و قریحه خدادادی اش را مصروف «حدیث نفس» و همراهی با طاغوتیان كند؟

یك شاعر و نویسنده مسلمان چگونه می تواند در سایه نظام جمهوری اسلامی زندگی كند اما «اسلام» را و حاكمیت آموزه ها و قوانین الهی را برنتابد و عصیانگری پیشه كند؟

چگونه می تواند نظام سیاسی دینی را مدح نكند، به این بهانه كه مستقل باشد؟

دستاوردها و درخشش ها و بالندگی های انقلابی و نظام سیاسی دینی را نفی كند، به این بهانه كه وابسته به حاكمیت و نظام سیاسی خوانده نشود؟

یك شاعر و نویسنده مسلمان، بنا به باورهای اسلامی، از انقلاب و جمهوری اسلامی، حمایت می كند و به عنوان سربازی انقلابی، درصدد زنده كردن یا پاسداشت ارزشهای نظام آشكار می شود. چون مسیر خود را كاملا همپوشان با دین الهی می بیند! طبیعی است كه دشمن چنین شاعر و نویسنده ای را برنتابد! چنین اهل قلمی به دست دشمن ترور شخصیت می شود، زیرا دشمن یك مسلمان و یك سرباز فرهنگی انقلابی و هوادار نظام جمهوری اسلامی را كه ناشر فرهنگ انقلاب و ارزشهای نظام و منادی دین است، نمی تواند تحمل كند!

بنابراین چنین هنرمندی؛ چنین ادیبی، به چوب عنوان شاعر و نویسنده دولتی رانده می شود، سركوب می گردد! تا مردم نسبت به او بدبین شوند و از او پرهیز عمومی شود. وقتی هم یك شاعر یا یك نویسنده به گوشه ای رانده شد، منزوی شد، آثارش چه خطری دارند؟ آثار ناخوانده وی، چگونه اذهان و جانها را نسبت به ماهیت طاغوت و طاغوتیان بیدار می كند و شور حماسی برمی انگیزد؟

مضحك این است كسانی در داخل، برخی عناصر ادبی را به سبب سمت دولتی و حكم داوری جشنواره ها، هدف حمله قرار می دهند كه اغلب خود در گذشته سمت دولتی داشتند و حكم دبیری و داوری جشنواره گوناگون را قاب گرفته اند. اما اینان، چون اینك به هر دلیلی- از جایگاه پیشین شان، كنار رفته یا كنار گذاشته شده اند، از روی بخل و حسادت، به متعهدان انقلابی و انقلاب و نظام می تازند. می تازند و متهم می كنند.

می بینید حسادت و بخل انسان را تا كجا كه نمی برد و چه ها كه نمی كند؟! دشمنان و غیردشمنان نادان داخلی اما، نمی فهمند و نمی دانند كه كار بست عناوین «شاعر دولتی» و «نویسنده دولتی» در كشورما، با استقبال زیادی برخوردار نمی شود.

دلیل آن هم روشن است:

در سرزمین ما و جامعه ما، دین از دستگاه سیاسی حاكم جدا نیست. در نتیجه مردم دیندار - اكثریت بدنه اجتماعی كشورمان- خود و باورهای خود و راه خود را از دولت و حاكمیت متفاوت و جداافتاده، تلقی نمی كنند. پس طبیعی است كه یك شاعر و نویسنده چنین سرزمین و چنین جامعه ای در مسیر دولت و نظام سیاسی گام زند و قلم فرساید!

طبیعی است كه با ور، حرف و دغدغه شاعر و نویسنده و مردم و حكومتگران، یكسان باشد!

طبیعی است كه مردم و نظام، همراه و همقدم و همنفس یكدیگر دیده شوند!

بسیاری از اهالی قلم كه امروز متهم به شاعر دولتی و نویسنده دولتی اند، نه تنها از مبارزان دوران نهضت انقلاب اسلامی، بلكه از جمله رزمندگانی هستند كه در هنگام جهاد مخلصانه به جبهه های نبرد و به استقبال مرگ سرخ شتافتند، اینان را چه به زخارف دنیایی كه از قبل مدح و ثنای دولت و قدرتمندان و حاكمان نصیب آید!

و باز مضحك اینكه عنوان «شاعر دولتی» و «نویسنده دولتی» از زبان كسانی خطاب به اهالی قلم انقلابی شنیده می شود كه یا «سر در آخور بیگانه دارند» و با رسانه های بیگانه گرم گفت وگو و درد دل اند و یا دربرابر همقطاران خودفروخته و مزدور اجنبی، سكوت ذلیلانه پیشه كرده اند! و بی شرمانه خود را شاعر و نویسنده مستقل قلمداد می كنند.گزاف نیست كه اگر آنها «شاعر اجنبی» و «نویسنده قلم به مزد استعمار»، نامیده شوند.

پژمان كریمی

تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان