نمی دانم همسر رفیق باز من چه زمانی بی خیال دوستانش خواهد شد. هر روز به خاطر جر و بحث هایمان در این مورد فاصله مان بیشتر می شود. فکر می کنم همسرم بیشتر از من روی دوستانش غیرت دارد.
وقتی به اطرافمان نگاه می کنیم تفاوتهای زیادی را نسبت به چند سال پیش در رفتار و لباس پوشیدن و بسیاری از عادتهای مردم می بینیم. تفاوتهای که چندان دلچسب نیست و حضور و نشانه های ماهوار را می توان دید.
نمی دانم همسر خسیس من درمان می شود؛ چقدر باید تلاش کنم تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنم. نمی دانم با او مدارا کنم یا از خیر این زندگی بگذرم. او حتی از زیر بار نیازهای اصلی فرزندمان شانه خالی می کند.
هر چه اختلاط زن و مرد در اجتماع به بهانههای مختلف بیشتر میشود، بازار عشق و عاشقیهای کاذب و زیرپوستی داغتر میشود. و از همین آشفته بازار نارضایتیهای خانوادگی شکل میگیرد.
همیشه والدینم بوده اند و پیش از ان که من متوجه چیزی شوم، آن را رفع و رجوع کرده اند! حال می ترسم با این همه ناپختگی، چگونه می توانم با مشکلات زندگی آینده ام مواجه شوم! شاید رفتار والدینم به این دلیل است که من تک فرزندم.
شما به عنوان یک مادر یا پدر امروزی، از سواد رسانه ای چه میدانید؟ آیا تا به حال سعی کرده اید رفتارهای خود در فضای مجازی را مدیریت و کنترل کنید؟ این نحوه خود کنترلی را به فرزند خود آموخته اید؟
«دیروز دوستم رو دیدم که خیلی حالش بد بود گفت بعد از دوهفته تازه از خونه بیرون زده، بعد از به هم خوردن نامزدیش ندیده بودمش شاید ده کیلو وزن کم کرده بود. می گفت نمیدونه بعد از دوسال آشنایی و پنج ماه نامزدی حالا چطوری دوباره بشه دختر دوسال و نیم پیش
اگر شما به تازگی ازدواج کرده اید و در شبکه های اجتماعی عضویت دارید، این مطلب را با دقت بخوانید؛ زیرا محققان براساس بررسی های خود متوجه شده اند این فعالیت های آنلاین می تواند بستری را برای متارکه فراهم آورد و زمینه لازم برای سوءظن را ایجاد کند.
در جامعه امروز از هر ۴ ازدواج، یک ازدواج به طلاق منجر می شود.وقتی جغد طلاق بر بام خانه ای نشست و غبار غربت و تنهایی فضای غمگین آشیانه ای را در خود گرفت، جوجه های بی پناه و سرگردان در جستجوی پدر و مادر خویش بیقراری می کنند.
دوست تان کودکش سال اولی است که به مدرسه می رود،کودکش نمی تواند از او جدا شود و به نوعی از مدرسه رفتن می ترسد، چگونه او را راهنمایی می کنید؟ در قسمت نظرات ، کمک های فکری تان را بنویسید.
فرزندان عزیزم، امید و نفس، وقتی این وصیت نامه را می خوانید که من مدتهاست دیگر در کنار شما نیستم. ریه های من دچار انسداد شدید شده اند، از وقتی که هنوز خبری از شما نبود من به خاطر مصرف زیاد قلیان و سیگار به این بیماری که چه عرض کنم بختک گرفتار شده بودم.حالم
بچه چهار ساله ام خواسته هایش را با گریه و لجبازی بیان می کند و موقعی که چیزی را می خواهد، آنقدر جیغ و داد می کند که مجبور می شوم در نهایت کوتاه بیایم.دیگر خسته شده ام، برای حل این مشکل، نمی دانم چه کار کنم؟
با چرخاندن کلید مردی با چهره خسته درچار چوب در ظاهرمی شود. زن زیرلب سلامی می کند وبه آشپزی مشغول می شود. تمام صحبت های آنان درسلام و خسته نباشید و چند کلمه عادی دیگر خلاصه می شود.
پدرم خواستگاریمان را یکی پس از دیگری رد می کند. پدرم به تازگی به همه آنها جواب منفی می دهد و نظر مرا نمی پرسد. سن ازداواجم گذشته است، نمی دانم با این رفتار پدر چه کار کنم؟
این روزها دیگر كمتر كسی را پیدا می كنیم كه شب ها ساعت 9 یا 10بخوابد و صبح زود از خواب بیدار شود. درحالی كه پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما غالبا شب ها زود می خوابیدند و از حول و حوش اذان صبح بیدار شده و...
زمانی شما وقت خود را به مطالعه کتاب می گذرانید، زمانی در حالت دراز کش به سقف اتاق خیره می شوید و یا زمانی به گفتگو با خانواده تان مشغول هستید، مغز شما انرژی چندانی مصرف نمی کند، اما می دانید که استفاده از موبایل ها مانند استفاده از تلویزیون، عمل خسته کنند
نمی دانم این روزها تعداد ریش سفید ها کم شده یا تعداد طلاق توافقی بیشتر شده است. قدیم ترها به محض اینکه آواز اختلاف خانواده ای شنیده می شد، با پادرمیانی ریش سفیدی علاوه بر اینکه مسئله حل می شد، همان خانواده سالهای سال در کنار هم زندگی می کردند.
امروزه محیط کار، مثل خانه فرد محسوب می شود. در واقع فرد روزی 7 تا 8 ساعت را در محل کار سپری می کند. این محل گاهی آزار دهنده شده و فرد در آن احساس نا امنی می کند وبه دلیل آزارهای جنسی بعد از مدت کوتاهی، این روند به سوهان روح تبدیل می شود.