توهین به لهجه های محلی در فاصله ها
بررسی دلیل اعتراض هموطنان لر به سریال فاصله ها
گروه هنر تبیان: موضوع تقلید از لهجه ها در رادیو، سینما و تلویزیون همیشه موضوع بحث برانگیزی بوده است، به نحوی که گاهی از طرف مردم، صاحبان رسانه و حتی علمای دینی، عکس العمل هایی نسبت به آن دیده شده، بعد از پخش سریال چاردیواری به کارگردانی سیروس مقدم هم این ماجرا کمی بالا گرفت و با پخش مجموعه ی فاصله ها به آن دامن زده شد.
یادداشت زیر که به قلم رضا ساکی طنز نویس جوان و توانمند کشورمان نوشته شده، نیم نگاهی است به جریان تقلید از لهجه های محلی.
البته موضوع به همین جا ختم نمی شود؛ در روزهای آینده گروه هنر تبیان پرونده ای را با همین موضوع تقدیم خواهد کرد.
رضا ساکی: این روزها لرها به صدا وسیما معترض اند. در وبگاهها، در انجمنهای صنفی و دانشجویی، در مراکز فرهنگی هنری و در صدا و سیما همه جا صحبت از اعتراض مردم لر به سریال «فاصلهها» و کاراکتر یاور است.
با این که خود لر زبان هستم و اهل منطقه لرستان اصلا قصد ندارم احساسی و جانبدارانه بحث کنم، بلکه سعی میکنم پاسخی علمی داده باشم و نقدی بنویسم دربارهی استفاده از زبانهای محلی در برنامههای رادیو و تلویزیون.
اتفاقا استفاده از زبانها و لهجههای محلی فی نفسه کار بدی نیست و میتواند به بانمک شدن شخصیت کمک کند، اما چند نکته هست که مانع از این میشود که شخصیتهایی که با زبان یا لهجهی محلی حرف میزنند در دل مردم جا باز کنند و شایبه توهین و تمسخر نگیرند. این نکتهها را تیتروار در ادامه برمیشمرم و قضاوت را برعهده شما خوانندگان گرامی میگذارم:
شخصیتهایی که به زبان یا لهجههای محلی حرف میزنند هیچ ویژگی دیگری را ندارند، یعنی از فنون کمدی فقط بر روی لحن آنها کار شده است، اگر زبان یا لهجه را از شخصیت آنها بگیری هیچ چیز دیگری ندارند که مخاطب به آنها بخندد، به همین دلیل است که مردم لر مثلا از شخصیت «یاور» در سریال «فاصلهها» متنفرند چون او هیچ ویژگی کمیک دیگر ی جز زبان لری ندارد و این یعنی مسخره کردن یک فرهنگ
1- اقوام ایرانی تقریبا هیچ جایگاهی در رسانه ملی ندارند و به آنها پرداخته نمیشود مگر حادثهای در آنجا اتفاق بیفتد، چاه نفتی کشف بشود، کسی اعدام بشود، جاذبه توریستی معرفی بشود یا رییس جمهور سفری به آن استان کند. در بقیه فصلهای سال اقوام ایرانی فقط به عنوان خبرهای کوتاه در رسانه ملی حضور دارند و در برنامههای سال تحویل هم گاه کسی را با لباسهای محلی جلوی دوربین مینشانند تا معلوم شود که اقوام ایرانی مهماند و هستند.
این گونه است وقتی که یک شخصیت در یک برنامه پرمخاطب با زبان یا لهجهی محلی حاضر میشود داد همه درمیآید.
2- نکته قابل توجه در این نوع شخصیتها این است که برنامهسازان محترم برای چاشنی طنز از آنها استفاده میکنند، کم اتفاق میافتد که شخصیتی آدم حسابی و درست کار به یکی از زبانها و یا لهجههای ایرانی حرف بزند.
3- نویسندگان فیلمنامههای تلویزیونی هر جا کم میآورند شخصیتی با زبان یا لهجهی محلی در آن میگنجانند یا کمبود خنده را در آن مجموعه پر کنند، آن هم فقط با لفاظی آن شخصیت.
4- شخصیتهایی که به زبان یا لهجههای محلی حرف میزنند هیچ ویژگی دیگری را ندارند، یعنی از فنون کمدی فقط بر روی لحن آنها کار شده است، اگر زبان یا لهجه را از شخصیت آنها بگیری هیچ چیز دیگری ندارند که مخاطب به آنها بخندد، به همین دلیل است که مردم لر مثلا از شخصیت «یاور» در سریال «فاصلهها» متنفرند چون او هیچ ویژگی دیگر کمیکی جز زبان لری ندارد و این یعنی مسخره کردن یک فرهنگ.
5- اصلا گیریم که یک شخصیت فقط در لحن و زبان است که کمدی است، عیب ندارد، حتی عیب ندارد که لری یا آذری باشد، اما احمق نباشد، کودن و سادهلوح نباشد، مگر یک شخصیت کمدی نمیتواند زیرک باشد؟ یا تهرانیها را دست بیندازد؟
در این باره حرف زیاد می توان گفت و شنید، اما چیزی که مهم است این است که «فاصلهها» دارد فاصلهها را زیاد میکند و در جایی که فاصله نیست فاصله ایجاد میکند.