تبیان، دستیار زندگی
به گمانم من، از جمله به این دلیل، هرگز کارآگاه خصوصی قابلی نشدم، که بیش از حد، در رویای بابل بودم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کارآگاهی که در رویای بابل بود

در رویای بابل

اشاره:شاید وقتی ریچارد براتیگان اولین اشعارش را می‌سرود، هرگز تصور نمی‌کرد که روزی نامش در بین بزرگان دنیای ادبیات خواهد درخشید و از او به عنوان ابداع کننده‌ی سبکی جدید در عرصه‌ی داستان‌نویسی یاد خواهد شد. اما این‌گونه شد و امروز، بعد از گذشت ربع قرن از روزی که در مزرعه‌ی شخصی‌اش خودکشی کرد نامش هنوز پر آوازه و آثارش هم‌چنان مورد بحث است.

اگر چه براتیگان با "صید قزل‌آلا در آمریکا" معروف شد اما "در رویای بابل" نه این‌که چیزی از آن رمان کم ندارد بل‌که در مواردی، بسیار فراتر و اعجاب انگیزتر از آن است. این رمان روایت‌گر زندگی یک کارآگاه خصوصی است که در اوج فقر و فلاکت روزگار می‌گذراند و تمام تلاشش را می‌کند تا پول خریدن چند فشنگ برای کلت‌ش به‌دست بیاورد؛ که لازمه‌ی این حرفه داشتن اسلحه‌ی کمری است. البته اگر رویای بابل بگذارد!

براتیگان در ابتدای رمان می‌نویسد: "به گمانم من، از جمله به این دلیل، هرگز کارآگاه خصوصی قابلی نشدم، که بیش از حد، در رویای بابل بودم."

این رمان روایت‌گر زندگی یک کارآگاه خصوصی است که در اوج فقر و فلاکت روزگار می‌گذراند و تمام تلاشش را می‌کند تا پول خریدن چند فشنگ برای کلت‌ش به‌دست بیاورد؛ که لازمه‌ی این حرفه داشتن اسلحه‌ی کمری است. البته اگر رویای بابل بگذارد

مشکل اصلی این کارآگاه فرو رفتن و غرق ‌شدن در رویای بابل است. هر لحظه ممکن است که این واقعه رخ دهد و او خودش را کارآگاهی ببیند که در بابل زندگی می‌کند. کارآگاهی که دفتری شیک، ارابه‌ای طلایی و هزار و یک چیز دیگر دارد. حتی اگر روی صندلی اتوبوس نشسته باشد و قرار باشد چند ایستگاه جلوتر پیاده شود. یا اگر قرار باشد برای دریافت سفارش کار، مردی را ببیند. اما همیشه  رویای بابل سر می‌رسد و کار را خراب می‌کند. مثل جایی که جناب کارآگاه خصوصی در آزمون پلیس شرکت کرده بود تا شغلی دست و پا کند و خلاص شود اما:

"رویای بابل گرفتارم کرد. من هم پلیس لایقی می‌شدم، اگر و تنها اگر می‌توانستم از فرو رفتن در رویای بابل دست بردارم. بابل برای من یک‌چنان لذت و در عین حال یک‌چنین مصیبتی بوده. بیست سوال آخر آزمون را جواب ندادم. به همین دلیل هم مردود شدم. من آن‌جا نشستم و در رویای بابل فرو رفتم، در حالی که دیگران سوال‌ها را جواب دادند و پلیس شدند."

البته این تنها مشکل کارآگاه نیست. او گرفتاری‌های دیگری هم دارد. به عنوان مثال صاحب‌خانه‌ای که وقت و بی‌وقت سراغ اجاره خانه‌ی عقب افتاده‌اش را می‌گیرد و به زعم جناب کارآگاه خطرش از خطر ژاپنی‌ها هم بیشتر است. طوری که آرزو می‌کند ژاپنی‌ها حمله کنند و شرّ او را از سرش کم کنند. یا مادرش، که او را داخل آدم نمی‌داند و عمیقاً اعتقاد دارد که پسرش احمق است و از این قبیل..

اما کارآگاه خصوصی که در حقیقت یگانه شخصیت این رمان است در حالی که بقیه‌ی شخصیت‌ها به شدت در حاشیه هستند، هرگز امیدش را از دست نمی‌دهد. حتی آن‌جا که بسته‌های نازنین پول را مانند تکه‌های رویا به‌طرف اراذل و اوباشی که محاصره‌اش کرده‌اند پرتاب می‌کند:

"ایستاده بودم. دوباره تنها، و تماشا می‌کردم که چه‌طور دفتر کوچک، منشی معمولی، و ماشین مدل پایین‌ام همه دود شد و به هوا رفت. خدا را شکر که هنوز دفتری اعجاب‌انگیز با حمامی از مرمر.. و یک ارابه‌ی طلایی در بابل داشتم. این جایزه‎‌ی افتخاری من بود.."

گفتنی است، این کتاب که به‌وسیله‌ی "پیام یزدان‌جو" ترجمه شده است در سال 88 چاپ چهارم خود را تجربه کرد و با قیمت 4500 تومان وارد بازار نشر شد.


گروه کتاب تبیان - امیر مقیمی