تبیان، دستیار زندگی
گفتگو با یک کارشناس نقابدار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گفت‎وگو با یك كارشناس نقاب‎دار

اسب فارسی‎وان را خودمان زین كردیم
فارسی وان

بخش ارتباطات- برای فارسی‎وان سراغ خیلی‎‎ها می‎شد رفت. كم نیستند كارشناسان رسانه‎ای كه حرف‎های خوبی هم برای گفتن دارند. لابه‎لای جست‎وجو‎ها برای پیدا كردن چهره‎ای مناسب كه این شبكه را بشناسد به یك استاد علوم ارتباطات رسیدیم كه از روزی كه فارسی‎وان كارش را شروع كرد، او هم دست به‎كار شد و یك پروژه جدی درباره این شبكه را آغاز كرد. او كه از قضا یكی از چهره‎‎های صاحب نام دانشگاهی هم هست ترجیح می‎دهد نامی از او در مصاحبه نبریم تا همچنان بتواند آرام و بی‎حاشیه روی فارسی‎وان تمركز كند. ناگفته پیداست كسی كه نمی‎خواهد اسمی از او ببریم، حتما خیلی از حرف‎هایش را هم ناگفته می‎گذارد. سئوال و جواب‎‎هایی پراكنده درباره فارسی‎وان را بخوانید و منتظر باشید كه او روزی حرف‎‎هایی بزند شنیدنی‎تر از این‎ها. سوژه این هفته ما نقاب‎زده است. او را این‎طور صدا می‎كنیم؛ آقای دكتر...

خب آقای دكتر! ما فكر می‎كنیم ماجرای فارسی‎وان به‎سادگی همه شبكه‎‎های فارسی ماهواره‎ای نیست. این‎كه از دارایی‎‎های مرداك است و... می‎خواهیم در این‎باره با هم حرف بزنیم.

یعنی می‎خواهید فحش بدهید؟

چطور؟

اگر می‎خواهید به مرداك فحش بدهید و بگویید كه او یهودی صهیونیست است و شبكه‎اش دارد فساد را ترویج می‎كند و به همه این‎‎ها بد و بیراه بگویید، به‎نظر من كار درستی نیست.

ور من این است كه فرهنگ ما، تفكر «فارسی‎وانی» را در خود هضم خواهد كرد. من شعار نمی‎دهم، مطمئن باشید این اتفاق خواهد افتاد. تا دلتان هم بخواهد نشانه تاریخی داریم. مغول‎‎ها به ایران حمله كردند، اما بعد اسم ایرانی و اسلامی روی خودشان گذاشتند و شیعه شدند

با بد و بیراه گفتن به صهیونیست‎‎ها مخالفید؟

نه. مردم حتما بد و بیراه می‎گویند. اما شما به‎عنوان یك رسانه و متولیان فرهنگی كه در این حوزه‎‎ها فعالیت می‎كنند، نباید فحش بدهید. به این دلیل كه وقتی كسی بد و بیراه می‎گوید در واقع خودش را تخلیه می‎كند و چون، در نتیجه این فحش دادن كمی آرام شده تا مدت‎‎ها نسبت به موضوع بی‎تفاوت می‎شود. یعنی ضرورتی برای انجام كار خاص و جدید نمی‎بیند. روانشناسی می‎گوید افرادی كه زیاد فحش می‎دهند، آدم‎‎های عمل‎گرایی نیستند. اگر هم می‎خواهید كمی تاریخچه بنویسید باز هم بی‎فایده است. چون این‎طور وجدانتان را موقتا آرامش می‎دهید و خیال می‎كنید كه نسخه فارسی‎وان را پیچیده‎اید و رفته پی كارش.

البته كه می‎خواهیم جدی‎تر به این موضوع نگاه كنیم. حتما دیده‎اید كه مشخصا فارسی‎وان این روز‎ها دغدغه خیلی از كارشناسان فرهنگی و رسانه‎‎ها شده. به‎نظر می‎رسد این اتفاق كمی دیر افتاده. چرا؟

رسانه

چند دلیل هست كه بعضی‎هایش را من در ادامه خواهم گفت، اما یك دلیل مهم وجود دارد كه برای توضیحش می‎خواهم از یك سئوال بسیار معمولی شروع ‎كنم؛ دیشب شام چی خوردید؟! این خیلی سئوال مهمی است. فرض كن بعد از یك مسافرت، شب به منزل می‎رسی. همسرت می‎گوید مثلا شام، قورمه سبزی داریم، با كمال میل غذایت را می‎خوری. اما اگر مثلا همسرت در منزل نباشد و توی آشپزخانه یك ظرف قورمه سبزی ببینی اول با خودت فكر می‎كنی كه آیا این غذا مناسب خوردن هست یا نه؟ شك می‎كنی كه فاسد نباشد. نكته این‎جاست كه ما برای شام شب‎مان فكر می‎كنیم، ولی شام شب ذهن‎مان اهمیتی ندارد. برای شام شب رسانه‎مان فكر نمی‎كنیم. بعضی‎هایمان این‎قدر بی‎تفاوتیم كه از ناسالم بودن یك غذایی برای روح‎مان مطمئنیم اما باز با ولع آن را می‎خوریم. مثل این‎كه شما بروی قصابی. قصاب داد بزند كه آقا این گوشت‎‎ها فاسد است اما شما برای همان گوشت، پول بدهی و تازه از قصاب تشكر هم بكنی. آدم تعجب می‎كند از كسانی كه از غذا پرهیز می‎كنند كه مبادا به سلامتی‎شان آسیب برساند، اما حواسشان به مسائلی كه ذهن و روح‎شان را تخریب می‎كند نیست.

و دلیل بعدی؟

مشكل مهم دیگر این است كه ما به ترتیب اعضای خانواده، مخصوصا بچه‎‎ها توجه نمی‎كنیم. اگر دوست صمیمی شما به كودكتان یك نكته منفی آموزش بدهد یا بخواهد آسیبی به او برساند، حتما شما برخورد می‎كنید. شاید حتی قید رفاقت با او را برای همیشه بزنید. اما خیلی‎‎ها هدایت سكان تربیت فرزندشان را به رسانه سپرده‎اند و اصلا هم مراقب نیستند كه او به فرزندشان چه می‎گوید.

باید تكلیف‎مان را مشخص كنیم، چه كسی قرار است برای فرزند ما قصه بگوید، پدر، مادر یا خاله شادونه؟!

نظام مضمحل اقتصادی و شالوده‎‎های سست اجتماعی هم به این كار كمك می‎كند و مزید علت می‎شود تا هدایت این سكان از خانواده گرفته شود. بعد رسانه با ریخت معیوب و جادوگرانه‎اش می‎آید و شادونه و عمو پورنگ می‎شوند زندگی و فامیل بچه‎‎های ما. باز نگویید كه من با برنامه كودك و كاركرد سرگرمی رسانه مخالفم. حرف من این است كه باید بدانیم ذائقه فرزندان مان را چطور شكل می‎دهیم.

مشكل مهم دیگر این است كه ما به ترتیب اعضای خانواده، مخصوصا بچه‎‎ها توجه نمی‎كنیم. اگر دوست صمیمی شما به كودكتان یك نكته منفی آموزش بدهد یا بخواهد آسیبی به او برساند، حتما شما برخورد می‎كنید. اما خیلی‎‎ها هدایت سكان تربیت فرزندشان را به رسانه سپرده‎اند و اصلا هم مراقب نیستند كه او به فرزندشان چه می‎گوید

نمی‎شود بچه‎‎ها را در یك محیط ایزوله نگه داشت. هرچه باشد رسانه، اسباب زندگی امروز است!

گاه البته، یك سری نهاد موازی برای تربیت فرزند و حفاظت از خانواده وجود دارد. این جاست كه به وحدت فرهنگی نیاز داریم. یعنی تلویزیون، آموزش و پرورش، شورای انقلاب فرهنگی، مجلات، چپی‎ها، راستی‎ها، تندروها، كندرو‎‎ها و همه باید برای سرزمین ایران بلند شوند. باید دشمنان فرهنگی را برتر از دشمنان نظامی و سیاسی بدانیم. كاری كه متأسفانه نمی‎كنیم یا كمتر می‎كنیم.

برگردیم به فارسی‎وان؟ شما این شبكه را چطور ارزیابی می‎كنید؟

همین دیشب داشتم مجموعه همسایه‎‎ها را نگاه می‎كردم. قرار بود سر میز مشروب بخورند. 2 تا بچه 5 ساله هم بودند. یكی‎شان به پدرش گفت پس ما چی؟ او جواب داد كه بچه‎‎ها از این چیز‎ها نمی‎خورند. بعد پسرش گفت پس ما چی رو بزنیم به هم و بگوییم «به سلامتی»؟ گفت: شما با شیر كاكائو بزنید به هم بگویید به سلامتی! فردا بچه من و شما كه پای فارسی‎وان نشسته‎اند وقتی بخواهند آب بخورند، لیوان‎هایشان را می‎زنند به هم و می‎گویند به سلامتی!

این یعنی آموزش. این‎جوری مشروب را وارد فرهنگ ما می‎كنند. آن‎وقت جالب است كه خیلی از خانواده‎‎های مذهبی را من دیده‎ام كه می‎گویند فارسی‎وان مشكلی ندارد، خیلی هم خوب است!

قرار نیست یك مجری بنشیند آن‎جا و درباره مشروب حرف بزند و به بچه مخاطب فارسی‎وان بگوید كه ویسكی بخور مست می‎شوی! او می‎داند كه بچه از صدای دنگ لیوان خوشش می‎آید. این صدا، سهم بچه است. سهم جوان یك چیز دیگر است، سهم میانسال یك چیز دیگر، هیجانات در سنین مختلف، تعاریف مختلف دارند و این شبكه در واقع سطح هیجانی ما را خیلی آرام دستكاری می‎كند.

واقعا چرا این همه مخاطب پیدا كرده؟

دقت كنید كه اصلا كمیت مهم نیست. این روز‎ها مدام نتیجه نظرسنجی منتشر می‎شود كه این تعداد نفر ماهواره دارند و فارسی‎وان مثلا این اندازه مخاطب دارد. این به اعتقاد من یك مسیر انحرافی است. چون فردا یك نظرسنجی دیگر منتشر می‎شود و می‎گوید مخاطب فارسی‎وان ریزش كرده است. بعد من و شما هم موضوع را ر‎ها می‎كنیم كه خب، الهی شكر تمام شد. اصلا تعدادش مهم نیست، شما بگو 10 نفر!

یهود

اما چرا مخاطب جلب می‎شود. یكی از مهمترین ابزار‎های فارسی‎وان، دوبله است. شما وقتی فیلمی با زیرنویس می‎بینی، چشم‎هایت هم تصاویر و هم زیرنویس ها را می‎بینند. آن نوشته‎‎های زیرنویس كه به خودی خود قابل‎فهم نیستند. در مغز باید چندین پیام مخابره شود تا پیام برای شما قابل‎ درك باشد. اما وقتی دوبله شد، به مغز كمتر فشار می‎آید. برای همین ممكن است چندین شبكه دیگر باشند كه حتی مسائلی وقیح‎تر از فارسی‎وان را ارائه كنند، اما مخاطب به این سمت می‎آید، چون دوبله است. هرچند این دوبله ضعیف و پیش پا افتاده باشد.

مسئله بعدی ذائقه مخاطب ماست. من معتقدم در دهه اخیر عده‎ای آمدند و سلیقه مخاطب ایرانی را دستكاری كردند. از بیننده ایرانی یك بیننده عاشق سریال و فیلم درست كردند. ملت ما الان به سریال معتاد شده‎اند. این‎كه شهر ما همزمان با سریال نرگس و ساعت شنی خلوت می‎شود، هیچ خوب نیست. البته به‎لحاظ ابزاری‎اش شما می‎توانید ببالید كه بله! رسانه ما چنین قابلیتی دارد، اما باید متوجه این هم باشید كه فردا كس دیگری می‎آید و از همین ابزار استفاده می‎كند. فارسی‎وان الان سوار اسبی شده كه از 10 سال قبل تاكنون خودمان زینش كرده‎ایم. ما نباید مردم خودمان را به اعتیاد به رسانه خو بدهیم.

نمی‎شود بچه‎‎ها را در یك محیط ایزوله نگه داشت. هرچه باشد رسانه، اسباب زندگی امروز است!

این‎جاست كه باید بپرسیم چند تا پارك به دردبخور داریم؟ چقدر ورزش را ارزان كرده‎ایم؟ مردم چقدر امكان سفر دارند؟ این امكانات كه نباشد، خب چه تفریحی ارزان‎تر و در دسترس‎تر و كم‎خرج‎تر از ماهوراه و فارسی‎وان و حتی همین تلویزیون خودمان؟! اعتیاد به تلویزیون باید به حداقل برسد، چه تلویزیون خودی و چه غیرخودی...

پس واقعا فارسی‎وان یك تیم كاملا حرفه‎ای دارد.

البته! آن‎‎ها كارشان را بلدند. یكی نمونه‎اش هم نمایش این‎همه سریال دنباله‎دار است كه كمترین‎شان 70 قسمت دارد. در آمریكا مجموعه‎‎هایی هست كه از 40 سال قبل، پخش می شود. مجموعه‎‎های طولانی، یك‎جور‎هایی مخاطب‎شان را سحر می‎كنند بس كه او فرصت دارد در طول زمان طولانی نمایش، بالاخره یكی را انتخاب كرده و با او همذات‎پنداری كند. شما هیچ‎وقت مشتری ثابت‎ ام.‎بی.‎سی.‎پرشیا نمی‎شوید. چون فقط فیلم سینمایی پخش می‎كند. اگر هم یك فیلم را نبینید، چیزی را از دست نداده‎اید و می‎روید دنبال فیلم بعدی. اما فارسی‎وان روی سریال تمركز كرده است. بنابراین مخاطبش هركاری را كنار می‎گذارد تا به قسمت جدید برسد. درست مثل ولع كسی كه پازل بازی می‎كند برای گذاشتن آخرین قطعه پازل. او هم تا آخرین قسمت سریال پای برنامه می‎نشیند. بعد هم سریال پشت سریال. یك تكنیك دیگرشان این است كه بعضی روز‎ها از صبح علی‎الطلوع شروع می‎كنند تا آخر شب تكرار یك سریال را می‎گذارند. همین‎طوری كه به این شیوه‎‎ها نرسیده‎اند. آن‎ها مطالعه كرده‎اند و كارشان را بلدند.

به نظر شما از یك تیم حرفه‎ای و كار بلد رسانه‎ای باید ترسید؟!

مرداک

واقعیت این است كه آن‎‎ها كار پیچیده‎ای نمی‎كنند. باور ما این است كه اهداف آن‎‎ها شیطانی است و شیطان قدرت ابداع ندارد. او امروز هم آدم‎‎ها را همان جوری فریب می‎دهد كه در بهشت آدم را فریب داد. فقط شیوه‎هایش بزك شده‎اند. صاحبان این رسانه‎‎ها هم، همین‎جور هستند. آن‎ها تكنیك جدیدی ندارند، تنها شیوه‎شان فرق كرده است. یك‎بار مواد مخدر، یك‎بار سكس، یك‎بار موسیقی... الان برای ما همان مدلی را پیاده می‎كنند كه سال‎‎ها برای قبایل بدوی آفریقایی به‎كار بردند و بعد برای كلمبیا و بعد برای اندلس! این ما هستیم كه باید حواس‎مان را جمع كنیم.

فارسی‎وان را نباید نادیده گرفت، ولی نباید از او ترسید. من اگرچه با آقای ضرغامی كه گفته بود این‎‎ها اصلا تهدید نیستند،‎ مخالفم اما یك‎جورهایی هم ایشان درست گفته بود. باور من این است كه فرهنگ ما، تفكر «فارسی‎وانی» را در خود هضم خواهد كرد. من شعار نمی‎دهم، مطمئن باشید این اتفاق خواهد افتاد. تا دلتان هم بخواهد نشانه تاریخی داریم. مغول‎‎ها به ایران حمله كردند، اما بعد اسم ایرانی و اسلامی روی خودشان گذاشتند و شیعه شدند.

اما فارسی‎وان، رابرت مرداك و این‎‎ها با مغول‎‎ها فرق می‎كنند آقای دكتر!

لطفا حرف‎‎های من را این‎جوری تفسیر نكنید كه فلانی می‎گوید چند سال دیگر رابرت مرداك هم شیعه خواهد شد. من دارم از یك ظرفیت بالقوه فرهنگی حرف می‎زنم. بعد هم می‎گویم این ظرفیت فرهنگ‎‎های مهاجم را در خود هضم خواهد كرد. حالا این‎كه این عملیات هضم با چه قدرت و سرعتی انجام شود یا چقدر هزینه داشته باشد بستگی به ما دارد. من دلم می‎سوزد كه چرا كسانی كه روی صندلی‎‎های فرهنگی ما تكیه زده‎اند، متوجه اهمیت تلاش برای هضم سریع‎تر و پر قدرت‎تر این معضل نیستند.

فارسی‎وان را نباید نادیده گرفت، ولی نباید از او ترسید

چه كار باید بكنیم. با پارازیت كه احتمالا موافق نیستید؟

چه كسی است كه نداند این كار‎ها در كوتاه‎مدت هم به زحمت جواب می‎دهد. در حوزه فرهنگ اصلا استراتژی یقه‎گیری، جواب نمی‎دهد. استراتژی فرهنگ، استراتژی نفوذ است، یقه‎گیری وقت فرهنگی را تلف می‎كند، اما فرهنگ نور افشانی می‎كند. فرهنگ با تاریكی نمی‎جنگد، بلكه نور ایجاد می‎كند. چون تاریكی، وجود خارجی ندارد، شما نور را درست كن، تاریكی خود به خود می‎رود. همه حرف من این است كه نباید دنبال راهكار‎هایی مثل پارازیت برویم كه توقع داشته باشیم به طرفه‎العینی مشكلات را حل كنند.

باید ببینیم فرهنگ ایرانی چه ابزار‎هایی برای مقابله با این مشكلات به ما داده است، موسیقی، ادبیات، معماری و... باید روی این مسائل كار كنیم و البته خیلی با صبر و حوصله. یكی از مشكلات ما این است كه صبر نداریم. خداوند می‎فرماید: استعینوا بالصبر و الصلوه. یعنی برای پناه بردن به مشكلات صبر را مساوی و حتی پیش از نماز آورده است. خدا خیلی اصرار دارد ما صبر كردن را یاد بگیریم. همین روزه گرفتن یك‎جور تمرین صبر هم هست.

حوزه فرهنگ حوزه‎ای نیست كه بشكن بزنی و اجی مجی كنی تا اوضاع تغییر كند و مشكلات حل شوند. حوزه فرهنگ حوزه گردو كاشتن است. امروز می‎كاری و باید با عقلانیت بدانی كه 20 سال دیگر این محصول می‎دهد، حالا 20 سال دیگر ممكن است تو نباشی.

برای مقابله با فارسی‎وان و شبكه‎‎های فارسی‎‎های بعدی چقدر شانس داریم؟

ببینید! از این شبكه‎‎ها هم باید ترسید و هم نترسید. بعضی حرف‎‎ها و كارهای شان واقعا بلوف تبلیغاتی است. شنیدم مرداك گفته قرار است فارسی تو، تری و همین‎طور تا فارسی 10 را راه بیندازند. این یك ژست مسخره بیشتر نیست. حالا هرچقدر هم پول نفوذ داشته باشد، مگر می‎خواهد آب‎دوغ خیار درست كند كه به این سرعت 9 تا شبكه دیگر هم راه بیاندازد. از طرفی هم آن‎‎ها بسیار باهوش و حرفه‎ای هستند. شك نكنید این مصاحبه و هر مطلب دیگری در رسانه‎‎های ایران درباره فارسی‎وان باشد را رصد می‎كنند. الان مدتی است من، همراه تعدادی از اساتید رسانه و روان‎شناسی با همكاری دانشجویان نخبه فوق لیسانس و دكتری، مشخصا داریم روی موضوع فارسی‎وان مطالعه می‎كنیم. چندین مطالعه میدانی و نظرسنجی در تهران و شهرستان‎‎ها هم انجام داده‎ایم. من اما نتایج این نظرسنجی‎‎ها را در اختیار شما نمی‎گذارم، چون به محض انتشار به دست متولیان فارسی‎وان می‎رسد و این‎طور ما برای آن‎‎ها كار كرده‎ایم نه برای خودمان. درباره فارسی‎وان حرف‎‎های بسیاری هست كه حتما به وقتش رسانه‎ای خواهیم كرد

منبع: هفته نامه پنجره

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور