فارسی وان بر روی فرکانس های عبری
بخش ارتباطات- امروزه با پیشرفت و تغییرات گسترده تکنولوژی های ارتباطی شاهد تغییرات عمده ای در روند و تاریخ این عصر هستیم این تغییرات تا جایی قابل اهمیت اند که عده ای برای این عصر عنوان ارتباطات را انتخاب کرده اند.
کسانی که با نظرات مک لوهان دانشمند آمریکایی آشنایی دارند، تحقق پیش بینی وی در رابطه با به وجود آمدن دهکده جهانی در اثر گسترش وسایل ارتباطاتی مشاهده می کنند. جهان امروزه در حال تبدیل شدن به دهکده ای است که به راحتی می توان در عرض چند ثانیه از گوشه ای از آن با گوشه ای دیگر ارتباط برقرار کرد و این تاثیر این وسایل اند که مرزهای زمانی و مکانی را پشت سر گذاشته و روز به روز هم پیشرفته تر می شوند.
اما نکته ای که در این میان مغفول مانده و زیاد به آن دقت نمی شود این است که این دهکده جهانی کدخدا می خواهد، همان نکته ای که شهید آوینی بدان اشاره کرده، او اینچنین اشاره می کند: " تصور"دهکده جهانی" خود به خود با قبول یک فرهنگ واحد برای مردم سراسر کره زمین ملازم است" وی در جایی دیگر با اشاره بر ماهیت این فرهنگ عنوان می کند "اگر نخواهیم معترض فرهنگی شویم که اکنون از طریق شبکه ی جهانی ارتباطات در سراسر جهان اشاعه می یابد، این قدر هست که این فرهنگ با جهان بینی و جهان شناسی خاصی همراه است که مختص به خود اوست، و با هیچ فرهنگ و شریعت دیگری جمع نمی شود. ولذا شبکه ی ارتباطات در این دهکده واحد جهانی را باید دراشاعه کفر، الحاد و انقطاع سریع جوانان همه اقوام از فرهنگ ها و یا شریعت دیگری جمع نمی شود."
اینبار مستقیم فرهنگ و ارزش های ایرانی را هدف قرار داده و سراغ پایه ای ترین رکن یک جامعه رفته که با استحاله و فروپاشی آن به راحتی می توان یک ملت را با خود همراه کرد و به اسم آزادی و پیشرفت به قید اسارت کشید
اما سوال اینجاست که چه کسی بر این دهکده حاکم است؟
آمریکایی ها، اروپایی ها یا یهودی ها؟؛ اصلا یک فرد بر رسانه ها حاکم است و آنان را در دست دارد یا یک تفکر؟
وقتی در زندگی غول های رسانه ای مطالعه می کنی یا حتی کمپانی های بزرگ رسانه ای را؛ می بینی که مدیریت این رسانه ها با یک یهودی صهیونیسم است به خصوص رسانه های آمریکایی. به عنوان مثال شرکت والت دیزینی، میخاییل ایزنر، رئیس و مدیر اجرایی این شبکه یک یهودی است یا رابرت مرداک صاحب شرکت کورپوریشن که صاحب صدها رسانه از جمله فارسی وان می باشد و......سوال دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که مالکیت این رسانه ها توسط اینگونه افراد آیا دلیل بر این است که تفکر صهیونیستی را رواج دهند؟
در اینجا دو نکته مطرح می شود: اول اینکه صهیونیست ها دارای استراتژی قدیمی می باشند که بر اساس آن، افرادی را انتخاب می کنند تا با بودجه صهیونیست ها ولی به نام شخصی افراد، رسانه های گروهی جهان را به زیر سیطره صهیونیسم بکشانند. تا به عنوان افرادی بی طرف و غیر متعصب، تبلیغات موثرتری داشته باشند. علاوه بر این، موضوع این نیست که فقط ایدئولوژی صهیونیستی اشاعه یابد بلکه تنها انحراف جوامع از مسیر آرمانخواهی و نیل آنان به سمت سبک زندگی غربی که با لذت جویی، بی قیدی و روزمرگی همراه است برای آنها بس است تا بتوانند به تدریج حاکمیت هایی چون ایران را که عدالت خواه و مخالف نظام سلطه اند را از درون فرو پاشی کنند. و زیر سلطه بردن رسانه ها و مالکیت بر آنها، راه را برایشان هم به جهت این کار و هم به جهت گسترش ایدئولوژی آسان می کند.
اما نکته ای دیگر این است که این افراد خود را مقید به مکتب خود می دانند و اهداف و منافع آن را در کارهای خود مد نظر دارند.
در مورد مرداک اینگونه می گویند که وی فردی است که طرفدار هیچ فرد خاصی نیست و هیچ جور فکر نمی کند. مرور و بررسی روابط او با چهره های مختلف نشان می دهد که او همیشه جایی می ایستد که باد به نفع یکی از صدها شبکه اش بوزد وی که فردی است با ایدئولوژی های محافظه گرانه حاضر است این ایدئولوژی ها را در راستای منافع تجاری نادیده بگیرد و از آنها دست بکشد اما یک چیز درباره او اثبات شده است و آن این که رابرت مرداک با همه این احوال همیشه بر یک چیز وفادار بوده و آن هم صهیونیسم!
حال امپریالیسم جهانی که خط مقدم و کلید طلایی خود را در سلطه رسانه ای می بیند به کار افتاده و بر افکار عمومی مردم جهان جولان می دهد و بی رحمانه آنان را گلوله باران می کند. در این عصر که حرف اول را در معادلات جهانی رسانه می زند و به مثابه قدرتمند ترین اسلحه در جنگ نرم می باشد با هدف گرفتن ذهن مردم خاورمیانه به خصوص مردم ایران اسلامی بعد ازشبکه هایی برای مردم فارسی زبان منطقه چون رادیو بی بی سی، رادیو صدای امریکا، ، شبکه صدای آمریکا، ام بی سی فارسی در جدیدترین اقدام خود حدود یکسال که شبکه ای کاملا فارسی برای پخش سریال راه اندازی کرده شبکه ای که نه در آن از اخبار خبری است و نه از تحلیل های سیاسی بلکه قرار است اینبار مستقیم فرهنگ و ارزش های ایرانی را هدف قرار داده و سراغ پایه ای ترین رکن یک جامعه رفته که با استحاله و فروپاشی آن به راحتی می توان یک ملت را با خود همراه کرد و به اسم آزادی و پیشرفت به قید اسارت کشید. فرهنگی که به قول رهبر معظم انقلاب اساس استقلال یک کشور است.
فارسی وان فرزند نامشروعی است که چون برادران خود ساخته پرداخته امپریالیسم جهانی و بر پایه های پروتکل های عبری زبان بنا شده، و قرار است راه را هموار کند و نمی دانم صدای کدام گام آن بر ویرانه های اعتقادی جامعه ما قرار است مسئولین را از خواب بیدار کند تا دیر نشده فکری به حال خود کنند
شاید آنروز که گروهی صهیونیست که اندیشه سلطه بر جهان را در سر می پروراند و در کنفرانسی در شهر بال سویس گردهم آمده بودند تا پروتکل های زعمای یهود را بررسی و صادر کنند، هیچگاه فکر نمی کردند چطور فرزندان صهیونیست آنان در آینده چنگال در رسانه ها انداخته و با سلطه بر آنان بر باورهای و فرهنگ های مردم جهان می تازند.
پروتکل هایی که در آن بر نقش رسانه بسیار تاکید شده و نقش آن را چون طلا در قدرت خود حیاتی می بیند . در پروتکل 12 اینطور می گویند که ".... اگر تدابیری را که در مورد مطبوعات اندیشیده ایم به مرحله اجرا در آوریم، فکر و ذهن غیر یهودیان به تسخیرمان در می آید و آنان وقایع جهان را از پشت عینکهای رنگی که ما به چشم آنان می گذاریم، می نگرند"
یا در جای دیگر در پروتکل 7 اینچنین اشاره می کند که" برای آن که به هدف نهایی خود برسیم لازم است که اولا افکار خود را به وسیله روزنامه ها به تمام مردم تزریق کنیم، تا اگر دولت بخواهد با ما مبارزه کند آن را با عصای مخالفت با افکار عمومی تادیب کنیم"
آنطور که مشاهده می شود، قرار بر این است که رسانه موانع حاکمیت جهانی یهود را از میان بردارد و از طریق آن اعمال نفوذ کنند و برای این هدف بزرگترین کمپانی های جهانی فیلم و مطبوعات چون هالیوود، پور کورپیشن و.... به مالکیت صهیونیست ها در آمد و در آخرین قدم که بدون شک آخرین نخواهد بود بلکه شروعی با رویکرد تازه می باشد. قرار است از طریق شبکه آقای مرداک، مردم فارسی زبان و سلطه ستیز جهان، سبک زندگی ،ارزش ها به ویژه کانون خانواده و ... را نه از نگاه اسلامی به عنوان نهاد رشد و تربیت و عاملی برای آرامش روانی و امنیت جامعه بلکه از پشت عینک هایی رنگی چون فارسی وان به تماشا بنشینند و در این شهر فرنگ غرق شوند و با آن احساس همزاد پنداری کنند و به مرور زبان تبدیل به یکی از اعضای این شهر با فرهنگ خاص خود شوند همان فرهنگی که بر مادی گرایی و لذت مداری استوار است و هیچ قید و بندی در آن وجود ندارد. همان فرهنگ دهکده جهانی مک لوهان......
آخرکلام:
فارسی وان فرزند نامشروعی است که چون برادران خود ساخته پرداخته امپریالیسم جهانی و بر پایه های پروتکل های عبری زبان بنا شده، و قرار است راه را هموار کند و نمی دانم صدای کدام گام آن بر ویرانه های اعتقادی جامعه ما قرار است مسئولین را از خواب بیدار کند تا دیر نشده فکری به حال خود کنند. باورهایی که در حال به غارت رفتن هستند را تنها با امواج پارازیت نمی توان حفظ کرد. ما نه در برابر فارسی وان بلکه در برابر جبهه ای به عمق پروتکل های زعمای یهود قرار داریم که برای رسانه برنامه های گسترده ای دارند و ما در مقابل این بندهای بیست و سه گانه چه داریم؟
و اگر ما باید امروز به جای تقابل حد اکثری در برابر فرهنگ غرب در مقابل هجمه فرهنگی دشمن به دفاع بپردازیم و تازه می خواهیم حرکت جدی را آغاز همه از ضعف تبلیغاتی ماست که نتوانستیم ارزش های انقلاب را آنطور که باید بازگو و صادر کنیم، همانطور که امام راحل ما فرمود" اینها برای ضعف تبلیغاتی است، قدرت آنها در دروغ گفتن و ضعف ما در راست گفتن".
عطاالله باباپور
گروه جامعه و ارتباطات