تبیان، دستیار زندگی
داستانی پر چالش از زندگی چند خانواده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فاصله ها، فاصله ای تا واقعیت

بخش ارتباطات و رسانه - فاصله ها، شبانه ای است که با آغاز فصل گرم تابستان به خانه مخاطبان ایرانی وارد شد. این مجموعه نیز در ادامه پخش موفقیت آمیز شبانه های تابستانه، باز هم از شبکه سوم سیما در حال پخش است.

فاصله ها

مخاطبان ایرانی این باز هم با داستانی پر چالش از زندگی چند خانواده مواجه هستند.

«فاصله‌ها» نمونه ای دیگر از مجموعه‌های تلویزیونی با موضوعات خانوادگی است.مجموعه‌ای كه موضوع خوبی دارد اما در بسیاری از موارد به درستی به موضوع مورد نظر پرداخته نشده است.

«فاصله‌ها»، روایتی است از  شكاف اعتقادی و باوری میان دو نسل كه سعی دارد به وضوح و بی پرده، با پرهیز از مصلحت‌سنجی‌های احتمالی، این مسئله اجتماعی را به تصویر کشد.

سریال “فاصله‌ها” نوشته مسعود بهبهانی‌نیا است که در 50 قسمت 35 دقیقه‌ای تهیه شده است و داستان سریال حول محور زندگانی دو برادر و تنها خواهرشان، چرخش دارد.

یکی از این برادرها محسن است. «محسن» (دانیال حكیمی) پدری است كه طبق معمول اغلب سریالها، همسر ندارد و درغیاب همسرش، تلاش می‌كند دو فرزند جوان و نوجوان خود را مبتنی بر آموزه‌های دینی تربیت کند. اما وی نماینده آن دسته از افرادی است که از شیوه های نامطلوب تربیتی، بهره می برد و همین امر به اضافه نبودن مادر در این خانواده و تأثیرات اجتماعی و محیطی، موجبات عدم توفیق وی در تربیت فرزندان و برقراری ارتباط با آنها را به دنبال دارد.

فاصله‌ها»، روایتی است از  شكاف اعتقادی و باوری میان دو نسل كه سعی دارد به وضوح و بی پرده، با پرهیز از مصلحت‌سنجی‌های احتمالی، این مسئله اجتماعی را به تصویر کشد

«سعید» (شاهرخ استخری) پسر بزرگ «محسن» (دانیال حكیمی) است. او جوانی است که تمایل دارد مطابق زمانه و مختصات آن زندگی کند. او می خواهد مستقل باشد اما در این مسیر، با مشكلاتی  روبرو می‌شود.

در مقابل خانواده برادر محسن قرار دارد. خانواده رضا کریمی، خانواده‌ای کاملاً وابسته به یکدیگر نشان داده شده که تمام مسائل و مشکلات اعضای خانواده در آن بررسی و حل می‌شود.

فاصله ها

به نظر می رسد در این دو خانواده به گونه ای شخصیت پردازی شده که درست در تقابل با یکدیگر قرار گیرند.

خانواده محسن یک خانواده از هم گسسته نشان داده شده که فرزندان این خانواده نسبت به نظرات پدرشان توجهی ندارند. به گونه ای که پسر ارشد محسن، بدون مشورت با او درس و دانشگاه را رها کرده، برای خود شغلی پیدا می‌کند که منجر به آشنایی با یک دختر و دوستی با او می‌شود.

خانواده خواهر محسن نیز دچار مشکلاتی است و در این میان روابط بین فرزندان این خانواده ها به مسیر داستان شکل می دهد و به نظر می رسد داستان پردازی به گونه ای است که با کنار هم قرار دادن شخصیت های مثبت و منفی داستان، تفاوت ها پررنگ تر نشان داده شوند.

 ابهام و واقعیت در فاصله ها!

در رابطه با نوع شخصیت پردازی در مجموعه فاصله ها سخن بسیار است. فاصله ها حکایت گسست هایی است که میان دو نسل شکل گرفته و اثرات روحی و عاطفی عمیقی ایجاد کرده.

فاصله ها روایتی است که شاید برای مخاطبانش دل نشین باشد.چرا که سخن از ماجراهایی دارد که سرشار از پند و عبرت است. عبرت برای آن دسته از والدین و فرزندانی که نوع نگرش متفاوت آنها به زندگی و دنیای اطرافشان، میان آنها فاصله انداخته و اجازه نمی دهد تا حرف یکدیگر را بفهمند.

البته که پرداختن به این موضوع شایسته و نیاز جامعه امروز است اما آنچه مهم است اینکه چطور به این موضوع پرداخته شده و آیا درست است که برای نمایش یک یا چند پیام اخلاقی، یک کلیت مورد شک و تردید قرار گیرد و آسیب ببیند؟

آنچه مشخص است اینکه سریال فاصله ها می خواهد واقعیت ها را به تصویر کشد اما مسئله مهم این است که واقعیتها در برخی موارد حقیقت نیستند و حتی ممکن است در تناقض با آن قرار گیرند.

فاصله ها

ابهامات موجود در شخصیت محسن در مجموعه فاصله ها، محسوس به نظر می رسد. محسن پدری است که اعمال و افکار او طوری نشان داده شده که گویا وی بیشترین سهم را در مشکلات ایجاد شده برای فرزندانش، دارد. نکته قابل توجه در شخصیت محسن این است که او به عنوان فردی معرفی می شود که ملتزم به دینداری است و تقید دینی برای او مهم است و حتی در سکانسی از فیلم او در مواجهه با فرهاد اذعان به این نکته می کند که ایمان او مهمترین دارایی اش است. در نگاه اول این ابهام را در اذهان مخاطبان ایجاد می کند که به احتمال زیاد، همین منش دیندارانه محسن است که موجب عدم درک او نسبت به فرزندانش شده است.

البته که پرداختن به این موضوع شایسته و نیاز جامعه امروز است اما آنچه مهم است اینکه چطور به این موضوع پرداخته شده و آیا درست است که برای نمایش یک یا چند پیام اخلاقی، یک کلیت مورد شک و تردید قرار گیرد و آسیب ببیند؟

 هرچند این احتمال وجود دارد که این داستان در انتها به جایی رسد که این موضوع از ابهام خارج شود و پاسخی نسبت به آن وجود داشته باشد، اما همانطور که بارها گفته شده، محتوایی که به شکلی یکسان در مدت زمانی مشخص از نگاه تماشاگر، عبور می کند، تاثیر خود را به جا می گذارد حتی اگر دچار تغییر شود.

فاصله ها

همه ما بارها دیده ایم که آدم های بد داستان به یکباره متحول می شوند. هرچند با شخصیت تحول یافته تنها دقایقی را سر می کنیم و آنچه بیشتر بر اذهان اثر می کند همان تصویری است که بیننده در دهها قسمت از سریال دیده و به آن عادت کرده است. پس تغییر سریع و مثبت عمل کردن شخصیتهایی که در سرتاسر یک داستان منفی بوده اند، چندان که باید و شاید، نمی تواند اثر گذار باشد. حال با اتصال این موضوع به سریال فاصله ها، آیا نمی توان اینطور بیان کرد که تصور کلی مردم از یک فرد مذهبی می تواند تحت تاثیر چنین نمایش های افراطی قرار گیرد و موجب شود تا کلیت مذهب و افراد مقید به دینداری، در هاله ای از ابهام قرار گیرد و چه بسا همین ابهامات منجر به ایجاد بی حرمتی به افراد مذهبی شود..

فاصله ها به دنبال این است که نکاتی پند آموز را بیان کند اما به نظر می رسد پرداخت ناشیانه به موضوعات با بهره گیری از دیالوگهایی که در برخی موارد بسیار ضعیف به نظر می رسند، موجب شده تا اثری نه چندان قابل توجه با ساختاری ضعیف، در معرض دید مخاطبان بسیاری قرار گیرد.

فاصله ها سوژه ای تکراری دارد و سبک تازه ای را از لحاظ آثار نمایشی و هنری به همراه ندارد. هرچند  می توان گفت پیام و مقصود کلی این مجموعه خوب است اما آنچه تاکنون دیده شده تا حد زیادی پیام اصلی را تحت الشعاع قرار داده است.

شاید بهتر آن باشد که بعد از اتمام چنین مجموعه هایی، به جای برپایی جلسات تقدیر و تمجید از تهیه کنندگان به خاطر آمار بالا در جذب مخاطب و تماشاگر، به بررسی میزان تاثیرات محتوای این مجموعه ها بر ذهن مخاطبان و خصوصا جوانان و نوجوانان پرداخته می شد و روند فیلم سازی ها با توجه به آمارهای علمی و نظارت های فرهنگی صورت می گرفت.

فراموش نکنیم که تلویزیون نقش مهمی در فرهنگ سازی افراد جامعه عهده دارد است و می تواند از هر وسیله ای پرنفوذتر و قدرتمند تر عمل کند.

فاطمه ناظم زاده

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور