تبیان، دستیار زندگی
این که انسان فکر می‌کند به آرزوهای خود می‌رسد، هرگز این‌گونه نیست بلکه آرزوها به او می‌رسند و مثل تور که ماهی را گرفته و با خود می‌برد، آرزوها نیز آنها را گرفته و با خود خواهد برد. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دل، پربهاست

 درس سحر

دل، پربهاست

این که انسان فکر می‌کند به آرزوهای خود می‌رسد، هرگز این‌گونه نیست بلکه آرزوها به او می‌رسند و مثل تور که ماهی را گرفته و با خود می‌برد، آرزوها نیز آنها را گرفته و با خود خواهد برد.

به روی شانه ما آرزوها

سوارانند و می‌رانند ما را

آرزوها با آدمی همان می‌کنند که آن آب با غلام کرد.

رفت غلامی که آب آرد

آب آمد و غلام ببرد

حال گیریم که انسان به آرزوها می‌رسد، و به واسطه آرزوها- مثل آرزوی ریاست- چیزهایی را صید و از آن خود می‌سازد تازه چیزی شبیه کمند صید بهرامی  شده است.

بهرام، با کمند خود گورخرهای فراوانی را صید و صیادی کرد، ولی هیچ یک برای او ماندگار نشد، بلکه بالاتر خود او نیز از دست رفت.

که من گردیدم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش

البته اگر بهرام و آنچه صیادی کرد نیز می‌ماند باز بی‌بها و ارزش بود، بلکه در نگاه قرآن کریم تمام دنیا و آنچه در آن است متاعی ناچیز و کم‌بها و بلکه بی‌ارزش است، و فریب خورده کسی است که آن را به چیزی انگارد.

ارضیتم بالحیوه الدنیا من الآخره فما متاع الحیاه الدنیا فی الآخره الا قلیل

اما در عوض هر چه دنیا بی‌بهاست، دل گرانسنگ و پرقیمت است، از این رو حافظ از آن به جام جم یاد کرده و می‌گوید:

کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار

یعنی دلت را باش و به گرد آن بگرد که هر چه هست در آنجاست و جایی است که خداوند در ‌آنجا جای می‌گیرد.

و جز دل هرچه باشد و با آن هر چه به دست آید هم چون کمند صید بهرامی است که باید آن را بر زمین افکند وگرنه آدمی را خواهد افکند، مگر در دنیا کم هستند کسانی که به دست ریاست و شهرت و نام و نان و چیزهای دیگر برای روزگار و یا همیشه افکنده می‌شوند؟

  1. ادامه دارد ...

استاد محی الدین حائری شیرازی

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان