تبیان، دستیار زندگی
درباره حروفى كه در آغاز برخى از سوره ها آمده، قرآن پژوهان، دیدگاههاى گوناگونى ارائه كرده اند؛ كه مهمترین آنها عبارتند از:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حروف پراکنده اسم اعظم

اسم اعظم

درباره حروفى كه در آغاز برخى از سوره ها آمده، قرآن پژوهان، دیدگاههاى گوناگونى ارائه كرده اند؛ كه مهمترین آنها عبارتند از:

1. پیام آنها را تنها خدا مى داند

یكى از مواردى كه جز فروفرستنده قرآن، كسى از آن آگاه نیست، همین حروف است. در این باره، روایاتى نیز رسیده است؛ براى نمونه:

از امیرمؤمنان(ع) نقل كرده اند كه فرمود:

«انّ لكلّ كتاب صفوة و صفوة هذاالكتاب حروف التّهجى.»

هر كتاب و نوشته اى، فرازهاى برگزیده و برجسته اى دارد، و فرازهاى برگزیده قرآن، حروف آغازین سوره هاى آن است.

عدّه اى از قرآن پژوهان نیز گفته اند: خداوند در هر كتاب آسمانى كه فرو فرستاده است، راز و رمزى دارد؛ و راز و رمز پروردگار در برترین كتاب آسمانیش قرآن، همان حروفى است كه در آغاز برخى سوره هاى آن آمده است.

برخى همچون سعیدبن جبیر - آن قرآن پژوه نام آور -برآنند كه حروف مقطعه همان حروف پراكنده از اسم اعظم خدا هستند كه اگر كسى بتواند آنها را باهم پیوند دهد و تركیب كند، به اسم اعظم پى خواهد برد؛ امّا ما توانایى این كار شگرف را نداریم.

2. نام سوره ها

دسته اى دیگر برآنند كه این حروف، رمز و نام سوره هایى است كه با آن حروف آغاز شده است.

3. اشاره به نام یا وصفى از اوصاف خدا

به اعتقاد گروهى از دانشمندان، این حروف به نامى از نامهاى خدا یا وصفى از اوصاف جمال و كمال او اشاره دارد؛ براى نمونه:

1. «الم» در آغاز سوره بقره، یعنى «انااللَّه اعلم» (منم خداى دانا).

2. «المر» در آغاز سوره رعد، اشاره به این واقعیت است كه:

«انااللَّه اعلم و ارى» (منم خداى دانا و بینا).

از ابن عبّاس آورده اند كه درمورد معناى «الم» مى گوید:

«الف» بر نام خدا، «لام» بر نام فرشته وحى، و «میم» بر نام بلندآوازه محمّد(ص) پیامبر خدا اشاره دارد.

و نیز از حضرت صادق (ع) نقل كرده اند كه در پاسخ پرسشى درباره معنا و مفهوم «الم» فرمود:

در این حروف، نمونه هایى از صفات است؛ بعنوان مثال، در «الف» كه در آغاز این حروف است، این اشاره ها موجود است:

1. «الف» آغاز سخن است و خداى نیز آغازگر و آفریدگار هستى.

2. «الف» مستقیم است و بى انحراف؛ و خداى نیز عدل است و سراسر كارهایش عادلانه.

3. «الف» فرد است و تنها؛ و خدا نیز بى نظیر است و یكتا.

4. «الف» به حروف دیگر نمى چسبد، امّا حروف دیگر به آن وصل مى شوند؛ خدا نیز با صفات و ویژگیهایش، از همه پدیده ها ممتاز و جداست، ولى همه پدیده ها به او نیازمندند و پیوسته.

5. «الف» از الفت و انس گرفته شده؛ چرا كه سبب تركیب حروف مى شود، همانگونه كه خدا باعث الفت بندگان و تركیب و تألیف كتاب آفرینش است.

4. حروف پراكنده از اسم اعظم

برخى همچون سعیدبن جبیر - آن قرآن پژوه نام آور - برآنند كه این حروف همان حروف پراكنده از اسم اعظم خدا هستند كه اگر كسى بتواند آنها را باهم پیوند دهد و تركیب كند، به اسم اعظم پى خواهد برد؛ امّا ما توانایى این كار شگرف را نداریم.

5. سوگندهاى قرآن

عدّه اى گفته اند كه این حروف، سوگندهاى قرآن است و دلیل اینكه خداوند به این حروف سوگند مى خورد، شرافت و برترى آنهاست؛ چرا كه شالوده و پایه سراسر قرآن و دیگر كتابهاى آسمانى، از همین حروف ریخته شده است؛ همچنین نامهاى بلند و جاودانه خدا و وسیله تبادل اندیشه میان بندگان، همه و همه از تركیب همین حروف است. با همین حروف است كه توحید و تقوا و ایمان و اخلاص و ثنا و ستایش پروردگار فراهم مى شود و خداوند به همین حروف سوگند یاد كرده است كه قرآن كتاب آسمانى اوست و او آن را فرو فرستاده است.

6. براى جلب افكار و اندیشه ها

پاره اى برآنند كه قرارگرفتن این حروف در آغاز برخى سوره ها با سبك تازه و ویژه خود، براى جلب توجّه و اندیشه ها و به سكوت واداشتن مردم است؛ زیرا شرك گرایان كه خود به سخنان پیامبر (ص) گوش نمى سپردند، با طرح نقشه اى شوم قصد داشتند با ایجاد سر و صدا نگذارند صداى دعوت آن حضرت به گوشها برسد. قرآن این تعصّب كور و نقشه ابلهانه آنان را اینگونه افشا مى كند:

... لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِیهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ(فصلت/26)

به این قرآن گوش فرا مدارید و در آن سخن بیهوده بیفكنید؛ شاید كه پیروز شوید.

و فروفرستنده قرآن نیز این حروف را كه تازگى داشت، بدینصورت در آغاز برخى سوره ها نازل كرد تا توجّه آنان جلب شود و آیات قرآن به گوششان برسد؛ و از این راه، به دلهاى آنان راه یابد و آنچه به صلاح و نیك بختى آنان است، در دسترسشان باشد.

7. كتابى از همین حروف

و سخن آخر اینكه خداى توانا با نزول این حروف در آغاز برخى سوره ها مى خواهد پیام دهد كه: هان اى مردم! كتاب پرشكوهى كه همه شما از آوردن آیه اى بسان آیات آن ناتوانید، از همین حروف پدید آمده است؛ حروفى كه شما با آنها سخن مى گویید. بنابراین، از آنجا كه شما با دراختیارداشتن آنها نمى توانید همانند آن بیاورید، بدانید كه ازجانب خداست و نه ساخته اندیشه بشر.


مجمع البیان، ج1

تنظیم: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان