تبیان، دستیار زندگی
یکی از بهترین و دقیقترین کتاب های اخلاقی، شرح چهل حدیث حضرت امام راحل (ره) است. صدای امام(ره) در این کتاب، صدای معلم اخلاقی نصیحت‌گر و حکایت‌گو نیست، صدای مردی است که در درجه اول می‌خواهد خودش را درست کند و همان حرف‌هایی را که به نفس خودش می‌زند بلند بلند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصه بازی شیطان و جماعت

شیطان

یکی از بهترین و دقیقترین کتاب های اخلاقی، شرح چهل حدیث حضرت امام راحل (ره) است. صدای امام(ره) در این کتاب، صدای معلم اخلاقی نصیحت‌گر و حکایت‌گو نیست، صدای مردی است که در درجه اول می‌خواهد خودش را درست کند و همان حرف‌هایی را که به نفس خودش می‌زند بلند بلند برای بقیه هم می‌گوید.

«چهل حدیث» امام خمینی (ره)، کتابی است که اگر کسی با سلیقه و دقت، آن را ویراستاری می‌کرد، طوری که به سیاق و لحن امام لطمه نخورد و ملاحتی که در جملات هست از دست نرود، کتابی محبوب‌تر و دوست داشتنی‌تر می‌شد(شبیه همان کاری که جعفر مدرس صادقی برای کتاب‌های قدیمی کرده است).

این توصیف ویژه نامه «داستان» گروه مجلات همشهری از کتاب گرانقدر امام است. این مجله در شماره تیرماه خود در بخش داستان روز ، برشی از کتاب چهل حدیث امام را ارائه داده است.

در ادامه توضیح ابتدای این مطلب آمده است : نوعی نکته بینی و شیرینی در تعابیر و توصیف‌های این کتاب هست که آن را از بقیه کتاب‌های اخلاقی و اعتقادی، متفاوت می‌کند. نوعی زندگی در این کتاب هست که خواننده را به هم ذات پنداری و نزدیک شدن به روح نویسنده می‌رساند.

نگاهِ از بالا و توصیه گرانه نیست. بیشتر از آنکه حکایت‌وار و پندآموز باشد، موشکافانه و هوشمندانه است و دقیقا به همین دلیل، در آن نوعی تخیل و تصویرسازی به‌ کار رفته که شکل نویی از کاربرد قصه در اخلاق است. برای توضیح این ویژگی چهل حدیث، برشی از مبحث ریا جدا کرده‌ایم. نویسنده، با نوعی روایت عجیب، خودش را جای آدم‌های مختلف یک صف جماعت می‌گذارد و تخیل می‌کند که شیطان در ذهن هر کدامشان چه می‌گوید. توضیح این‌ که عناوین داخل کروشه را ما به متن اضافه کرده‌ایم و در متن اصلی نیست.

[ زاویه دید امام جماعت]

یکى از عبادات بزرگ اسلام، «جماعت» است و از این جهت، شیطان در این عبادت بزرگ بیشتر رخنه مى‏کند و با امام جماعت بیشتر دشمن است و لهذا وارد مى‏شود در قلب بعضى امام‌ها از طرق مختلف. مثلا امام جماعت مى‏بیند فلان آدم مقدس آمده به نماز جماعت او، براى جلب توجه او خضوع در نمازش را بیشتر می‌کند. در مجالس مختلف که می‌نشیند، براى اینکه به غایبین نماز جماعتش مقام خود را نشان دهد، ذکرى از آن آدم مقدس به میان مى‏کشد یا یک طورى به مردم مى‏رساند که فلانى در جماعات من حاضر شده. در قلب خود هم به طورى به این شخص ارادت پیدا کرده که در نماز او حاضر شده است و اظهار حب و اخلاص به او مى‏کند که در عمرش به خداى تعالى و اولیاء او یک لحظه نکرده، خصوصا اگر از تجار محترم باشد! و اگر خداى نخواسته یکى از اشراف، راه را گم کرده به صف جماعت ملحق شود مصیبت زیادتر مى‏گردد! این، مال امام جماعتِ پرجمعیت!

در عین حال، شیطان از امام جماعتِ کم جمعیت نمى‏گذرد. پیش او رفته به او مى‏گوید به مردم بفهمان که من از دنیا گذشته‏ام و در مسجد کوچک محله با فقرا و ضعفا مى‏گذرانم! این هم مثل آن یا بدتر است، زیرا که شیطان موفق می‌شود رذیله حسد را هم در قلب او بارور ‏کند. امام جماعت کم جمعیت، از دنیا که بهره‏اى ندارد، مایه آخرت را هم با این مکر، شیطان از او مى‏گیرد، ورشکست در دنیا و آخرت مى‏شود.

قلب بعضى امام‌ها از طرق مختلف. مثلا امام جماعت مى‏بیند فلان آدم مقدس آمده به نماز جماعت او، براى جلب توجه او خضوع در نمازش را بیشتر می‌کند

[زاویه دید صف اول]

مثل شیطان

شیطان به امام تنها اکتفا نکرده، از جهنمى شدن او زبانه ی شهوتش فرو ننشسته، وارد صف مامومین مى‏شود. صف اول چون فضلش بیشتر و میامن صفوف از میاسر بیشتر، آنها را بیشتر مورد هدف خود قرار مى‏دهد. بیچاره مقدس را از منزل دور کشیده در صف اول در طرف یمین نشانده، با او وسوسه مى‏کند که این فضیلت را به چشم مردم بکش! این بیچاره هم نفهمیده از کجا مى‏خورد با یک عشوه و نازى اظهار فضل خود را مى‏کند!  شرک باطن را بروز داده عمل را به سجین مى‏فرستد.

[زاویه دید صف دوم به بعد]

شیطان از آنجا به دیگر صفوف رفته آنها را وادار مى‏کند از صف اول با کنایه و اشاره تکذیب کرده‏، مقدس بیچاره را مورد سهام طعن و شتم قرار دهند و خود را از اطوار آن منزه شمارند.

[زاویه دید صف آخر]

گاهى دیده مى‏شود یک شخص محترمى را خصوصا اگر از اهل فضل و علم باشد، شیطان دستگیرى کرده به صف آخر مى‏نشاند، براى اینکه بفهماند با اینکه من با این مقام نباید با این شخص نماز کنم، و لیکن از بس از دنیا گذشته‏ام و هواى نفس ندارم آمده‏ام در صف آخر هم نشسته‏ام! بعضى از این قبیل اشخاص را در صف اول ملاقات نخواهید کرد.

[زاویه دید آنکه اصلا به مسجد نمی‌آید]

در همین حال، شیطان دست از گریبان من و شما که دستمان از جماعت کوتاه است و از غم بى‌آلتى افسرده هستیم برنداشته و ما را وادار مى‏کند به جماعت مسلمین خدشه کرده، طعن به آنها زده و عیوبى براى جماعت تراشیده، جماعت نداشتن خود را کناره‏گیرى قلمداد کنیم و خود را از دنیا گذشته و منزه از حب جاه و نفس معرفى نماییم. ما از این دو طایفه بدتریم! نه دنیاى تام دسته اول و نه دنیاى ناقص دسته دوم و نه آخرت داریم. در صورتى که ما هم اگر دستمان برسد، از آن دو دسته جاه‌طلب‌تریم و حب شرف و مال را بیشتر داریم.

ویژه نامه داستان ، با بخش هایی مانند روایت های داستانی، روایت های مستند و درباره داستان ، مرجعی کامل برای علاقه مندان به ادبیات و داستان است . در شماره جدید نیز داستان هایی از نویسندگان مشهور ایران و جهان به همراه گفتگو ها و نوشته های متنوع منتشر شده و در روزنامه فروشی ها در دسترس علاقه مندان قرار دارد .

مجله همشهری جوان

شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.