تبیان، دستیار زندگی
ریشه بدبختى انسان نیز همین جهل است ، جهلى تواءم با لجاجت و كبر و غرور كه به شما اجازه مطالعه دعوت فرستادگان خدا را نمى دهد، جهلى كه شما را وادار به اصرار بر نزول عذاب الهى و نابودیتان مى كند، اگر مختصر آگاهى داشتید حداقل احتمال مى دادید كه در برابر تمام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نادانی ریشه بدبختی

نادانی

انسان از لحظه تولد، مستعد فهمیدن، درک کردن و آموزش است. بر این اساس می تواند از جهل و نادانی رهایی یافته و بر اسرار خلقت آگاهی یابد و رمز و راز هستی را دریابد و به کمال برسد.

مذمت جهل و نادانی

جهل و نادانی به عنوان صفتی ناپسند در اسلام و قرآن دانسته شده و از مؤمنان خواسته شده تا با بهره گیری از ابزارهای شناختی به علم و دانش، از آثار زیانبار آن در زندگی فردی و اجتماعی رهایی یابند. به ویژه آن که نادانی نه تنها در زندگی دنیوی برای انسان زیانبار است بلکه خطر آن همواره دامنگیر وی خواهدبود و او را در راه رسیدن به سعادت و خوشبختی گرفتار شقاوت و بدبختی خواهد نمود.

مراد از ابزارهای شناختی، ابزارهای حسی چون گوش و چشم و بینی و زبان و مانند آن است که توانایی شنوایی و بینایی و بویایی و چشایی و مانند آن را به انسان می دهد و می تواند اطلاعاتی را از بیرون و محیط پیرامونی به دست آورد. چنان که مراد از ابزارهای دانشی، قوه عاقله ای است که در تعبیر قرآنی از آن به قلب یاد می شود. قلب و عقل ابزاری است که داده های دریافتی از ابزارهای شناختی را که جزیی و ساده است به شکل دانش و کلیات درآورده و با تحلیل و تجزیه های آن ها مجهولی را شناخته و آن را براساس داده ها و تحلیل به معلوم تبدیل می سازد.

آموزه های قرآنی تبیین می کند که جهل در برابر دانش و علم قرار دارد و از این رو به حوزه قوه عاقله و قلب مرتبط می باشد. انسان جاهل و نادان کسی است که از دانش و علم برخوردار نباشد. هرچند که در تبیین قرآنی تفاوتی میان دانش های ساده و یا پیچیده و یا دانش های فیزیکی و یا متافیزیکی و یا شهودی نیست و هر نوع علمی را دربرمی گیرد ولی این نکته در مورد تفسیر علم در آیات قرآن می بایست روشن شود که علمی که قرآن در بسیاری از موارد از آن سخن می گوید و از عالمان تجلیل به عمل می آورد و برای آنان مقامی بلند و شامخ ترسیم می کند، علم و دانشی است که انسان را با هدف از زندگی و آفرینش آشنا ساخته و درک درستی به مفهوم زندگی و آفریده ها و آفرینش دهد و رفتار و کردار را برپایه آن تنظیم و سامان دهد و آدمی را در جاده سعادت و خوشبختی توحیدی قرارمی دهد. از این رو، جهل در کاربردهای قرآنی مترادف با گمراهی است و هنگامی که شخصی را از قرارگرفتن در جرگه نادانان باز می دارد به معنا و مفهوم پرهیز از گمراهی و ضلالتی است که زندگی دنیوی و اخروی وی را تهدید می کند و از مدار ایمان و توحید بیرون می راند.

با نگاهی به آیات قرآنی می توان دریافت که جهل در تبیین قرآنی آثار متعدد و گوناگونی در زندگی بشر خواهد گذاشت به طور کلی می توان از آن به زیان و خسران بزرگ یادکرد. در این نوشتار به برخی از آثار زیانبار نادانی وجهل اشاره می شود تا انگیزه ای شود که انسان از آن نفرت وبیزاری یافته و به سوی علم و دانش گرایش یابد.

هنگامی که شخص درک درستی از موقعیت خود در جهان و جامعه نداشته باشد و یاخود را از جنس و نژاد برتر بیابد این توهم برای وی پدید می آید که وی از جایگاه و مقام برتری برخوردار بوده و دیگران نسبت به وی پست تر و فروتر هستند.

آثار نادانی
آثار جهل

جهل عاملی مهم در ایجاد ائتلاف و تفرقه و دوری از اتحاد و وحدت است. کسانی که در موضوعی علم و دانش نداشته به طور طبیعی داوری های نادرستی از مسئله خواهند داشت که جلوی تحقق وحدت در عقیده و روش و رفتار را خواهد گرفت. قرآن اختلافات چندی را به این جهل و نادانی نسبت می دهد و خاستگاه آن را در آن می یابد. از جمله درباره اختلافات در میان بنی اسراییل درباره حضرت عیسی(ع) که موجبات تشتت اجتماعی و اختلافات دینی و مذهبی شد. خداوند ریشه این اختلاف را در جهل بنی اسراییل می داند1 اختلافاتی که موجبات تشدید درگیری ها و کشتارها و شکنجه برخی از بنی اسرائیل از پیروان حضرت عیسی(ع) شد و هنوز نیز درگیری ها درمیان ایشان ادامه دارد.

نمونه عینی دیگری که قرآن از آن یاد می کند اختلاف درمیان مردم درباره شمار واقعی اصحاب کهف که خاستگاه آن را خداوند جهل و نادانی ایشان برمی شمارد.  هرچند که به نظر می رسد اختلاف در شمارگان اصحاب نمی بایست این گونه باشد که آثاری در زندگی مردمان به جا بگذارد ولی قرآن تبیین می کند که همین اختلاف جزیی خود موجبات تفرقه و تشدید اختلافات خواهدشد به گونه ای که در اصل زندگی و وحدت ایشان نیز تاثیر گذار خواهد بود. از این روست که به این گونه مسایل جزیی و به ظاهر کم اهمیت اشاره می کند و تبیین می کند که چگونه همین مسایل به ظاهر جزیی و کم اهمیت خاستگاه و ریشه بسیاری از اختلافات و درگیری ها و از میان رفتن وحدت اجتماعی و مذهبی مردمی خواهد شد.

استکبار

از دیگر آثاری که قرآن برای جهل بر می شمارد مسئله استکبار است. افراد جاهل به جهت عدم شناخت درست از موقعیت خود و دیگران در هستی رفتاری را درپیش می گیرند که بر خاسته از خود بزرگ بینی آنان است. هنگامی که شخص درک درستی از موقعیت خود در جهان و جامعه نداشته باشد و یاخود را از جنس و نژاد برتر بیابد این توهم برای وی پدید می آید که وی از جایگاه و مقام برتری برخوردار بوده و دیگران نسبت به وی پست تر و فروتر هستند. این گونه است که در رفتار عملی خویش خوی استکباری را درپیش می گیرد. نمونه ای که قرآن اشاره می کند جهل ابلیس است که خود را برتر از آدم یافته و ازنظر نژادی و عنصر ایجادی در موقعیت عالی تر خود را می یابد. این گونه است که خوی استکباری وی در عمل نشان داده می شود و حاضر به پذیرش برتری آدم و سجده و اطاعت از وی نمی شود.

جهل عاملی مهم در ایجاد ائتلاف و تفرقه و دوری از  وحدت است. کسانی که در موضوعی علم و دانش نداشته به طور طبیعی داوری های نادرستی از مسئله خواهند داشت که جلوی تحقق وحدت در عقیده و روش و رفتار را خواهد گرفت.

قرآن با اشاره به تأثیر منفی جهل در حوزه رفتار و توقعات بشری به نمونه مشرکان اشاره می کند. از آن جایی که مشرکان

آثار جهل

خود را مردمانی ثروتمند و یا برتر می یافتند و به موقعیت خود در هستی و نزد خداوند نادان و جاهل بودند، انتظار داشتند که خداوند با ایشان همانند پیامبران سخن بگوید و یا آیات و معجزات خود را به ایشان نشان دهد.2 این افزایش سطح توقع و انتظار به سبب جهل، گاه موجب می شود که در رفتار خویش نیز خوی و رفتاری را درپیش گیرند که جز واژه خود بزرگ بینی و استکبار نمی تواند آن را بیان کند. قرآن به اشراف اقوامی اشاره می کند که در برابر پیامبران و پیروانشان می ایستادند و حاضر به پذیرش ایمان نمی شدند؛ زیرا براین باور بودند که آنان ازنظر اجتماعی و ارزشی در جایگاهی بس بلند می باشند ونمی توان پیروانی را که از اقشار پست جامعه است با ایشان مقایسه کرد. بنابراین اگر پیامبران امید آن دارند که اشراف به ایشان ایمان آورند می بایست پیروان خود که از اقشار پست جامعه هستند از خود دور ساخته و برانند. این تفکر ریشه در جهل و نادانی ایشان نسبت به موقعیت خود و مسئله ایمان به خدا دارد. اینان بر این باورند که موقعیت اجتماعی و ثروت و قدرت به گونه ای تأثیرگذار است که نمی توان باور کرد که همزمان دو گروه این چنینی به خدای واحدی ایمان آورند. از این رو بر پایه جهل خویش رویه استکباری درپیش گرفته اند و خواهان رانده شدن مؤمنان واقعی از اقشار دیگر جامعه شدند. 3

سایر آثار جهل

قرآن بسیاری از رفتارهای نابهنجار اجتماعی را در جهل و نادانی عاملان آن می یابد و تبیین می کند که چگونه جهل می تواند هنجارهای اجتماعی را دگرگون سازد و رفتارهای اجتماعی مردمان را تحت تأثیر خود قرار دهد. به عنوان نمونه استهزا و تمسخر دیگران که رفتاری نابهنجار است، ریشه در جهل و نادانی افراد دارد.4

انحصارطلبی و نفی ارزش دیگران5 انحرافات جنسی و بی بند و باری 6 اقدامات ناسنجیده نسبت به دیگران 7 بی ادبی و ناسزاگویی8 ناشکیبایی و اعتراض به رخدادها و پیشامدهای زندگی و افزایش فشارهای روانی و فروپاشی شخصیتی9، تحقیر دیگران و اهانت به ایشان و....

در حوزه عقیده و ایمان، قرآن شماری از امور را به جهل نسبت می دهد که از مهم ترین آن ها می توان به گمراهی 10اعراض از حق و اعراض از دین  و بی تقوایی و بی ایمانی  و پذیرش ولایت غیرخدا و حس گرایی در همه حوزه های شناختی11 و مانند آن اشاره کرد.

درحقیقت ریشه همه گمراهی های فکری و اعتقادی و نیز رفتارهای نابهنجار اجتماعی را می بایست در جهل و نادانی دانست و از این رو قرآن از مردمان می خواهد که خود را به علم و دانش مجهز نمایند تا از آثار آن برخوردار شده و از آثار زیانبار جهل و نادانی درامان مانند .

نویسنده: زکیه سلیمی

تنظیم: گروه دین واندیشه تبیان

1- سوره نساء آیه 157.

2- سوره بقره آیه 118.

3- سوره هود آیات 27 و 29.

4- سوره بقره آیه 67.

5- سوره بقره آیه 13.

6- سوره یوسف آیه 33.

7- سوره حجرات آیه 6.

8- سوره فرقان آیه 63.

9- سوره کهف آیات68-81.

10سوره نساء آیه 44.

11- سوره جاثیه آیه 24.