تبیان، دستیار زندگی
گزارشی از کتاب فقه البیئة که تبیان آن را با اندکی تغییر و تلخیص، تقدیم محققان و کنجکاوان آشنایی با مبانی اسلامی می نماید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بسم الله الرحمن الرحيم

بازخوانى كتاب «فقه محيط زيست»؛ قسمت اول

محیط زیست

اشاره

بحران محيط زيست در روزگار ما اقشار مختلفى از دانشمندان جهان را دل نگران كرده است و روند ویران گرى بشر در طبيعت و محيط زيست، سلامت كره زمين و ادامه حيات بشر و ديگر موجودات زنده در معرض خطر جدى قرار داده است. آلوده كردن آب اقيانوس ها، درياها و رودخانه ها، نابود شدن جنگل ها كه در شمار مهم ترين عوامل توليد اكسيژن است؛ بيابان زايى، آلودگى هوا، آلودگى هاى صوتى، انقراض نسل برخى از پرندگان و حيوانات، پديد آمدن شكاف در لايه ازن و... اسباب نگرانى گروه هاى مختلف مردم به ويژه فرهيختگان را فراهم آورده است.

براى آگاهى مردم از پيامدهاى وخيم اوضاع و احوال زيست محيطى روزگار ما، آثار ارزشمندى نگاشته شده و كوشش هاى سودمندى انجام شده است. گروه هايى از دانشورانِ مسلمان نيز كوشيده اند ديدگاه اسلام را در اين باره بنمايانند؛ آنان بر اين باورند كه بهترين نسخه شفا بخش اين درد مزمن و رنج آور را مي توان از لابه لاى آيات قرآن كريم و گفته هاى گهربار معصومين عليهم السلام استخراج كرد و فرا روى جهانيان نهاد.

كتاب «فقه البيئة» (1) از جمله کتابهایی است که تلاش کرده با روش استدلال فقهی، به بررسی دیدگاه اسلام در این باره بپردازد. در مقاله «بازخوانى كتاب فقه محيط زيست»، نویسنده، گزارشی از این کتاب ارائه داده که تبیان آن را با اندکی تغییر و تلخیص، تقدیم محققان و کنجکاوان آشنایی با مبانی اسلامی می نماید.

مقدمه

از نگاه مؤلف، واژه «بيئه/ محيط زيست» معنايى گسترده دارد که محيط زيست طبيعى، معنوی، ژنتيكى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و طبيعى را در بر ميگيرد. آموزه هاى دينى، احكام سازنده اى درباره ابعاد مختلف محيط زيست آدميان به ارمغان آورده كه عمل به آن ها سعادت مادى و معنوى بشر را رقم خواهد زد.

مؤلف با استفاده هاى مناسبى که از آيات و روايات كرده به این نتیجه رسیده است که محيط زيست طبيعى، فرهنگى و معنوى در شكل گيرى جسم و جان آدمى سهمى به سزا دارد و انسان ها هرگز نبايد از تلاش در راه بالندگى و حفظ سلامت آن باز ايستند.

«محيط زيست فرهنگى» آميزه اى از باورها، دانش، قانون، اخلاق، عرف و عادات مردم و ... است كه تأثير فراوانى بر چند و چون تربيت و رشد انسان، از آغاز انعقاد نطفه در رحم مادر دارد. اما موضوعى كه اين كتاب بیشتر به آن پرداخته «محيط زيست طبيعى» است.

خداوند همواره به آدميان هشدار مى دهد كه اين نظم شگفت انگيز طبيعت را كه حيات آدميان و ديگر موجودات زنده در گرو آن است بزرگ و ارجمند بشمارند و آن را پاس دارند و از هر گونه فساد در كشاورزى و نسل آدميان و اسراف در بهره ورى از طبيعت بپرهيزند

اسلام و محيط زيست

احكام اسلام درباره محيط زيست فراوان و متنوع است، گروهى از اين احكام ـ چه مستحب و چه واجب ـ ايجابى هستند و مسلمانان را به انجام اعمالى درباره طبيعت و محيط زيست فراخوانده اند.

به عنوان نمونه، آيات قرآن آدميان را به تفكر در طبيعت و محيط زيست فرا مي خواند و تأمل در جلوه هاى طبيعت را براى انسان ها بسيار سودمند و سازنده مي داند. خداوند مي فرمايد:

(أَفَلَم يَنظُرُوا اِلَى السَّماءِ فَوقَهُم كَيفَ بَنَيناها وَزيَّناها وَمالَها مِن فُرُوج وَالأَرضَ مَدَدناها وَأَلقَينا فيها رَواسِيَ وَأَنبَتنا فيها مِن كُلِّ زَوج بَهيج تَبصِرَةً وذِكرى لِكُلِّ عَبد مُنيب وَنَزَّلنا مِنَ السَّماءِ ماءاً مُبارَكاً فَأَنبَتنا بِهِ جَنّات وحَبَ الحَصيدِ وَالنَّخلَ باسِقات لَها طَلعٌ نَضيدٌ رِزقاً لِلعِبادِ وأَحيَينا بِهِ بَلدَةً مَيتاً كَذلِكَ الخُرُوجُ)(2)؛ آيا به آسمان فراز سرشان ننگريسته اند كه چگونه آن را بر افراشته ايم و آن را آراسته ايم و هيچ خللى ندارد، و زمين را گسترانيده ايم و در آن، كوه ها در انداخته ايم و در آن از هر گونه جفت دل انگيز رويانيديم، تا براى هر بنده توبه كارى، بينش افزا و پند آموز باشد؛ و از آسمان، آبى پر بركت فرو فرستاديم و آن گاه بدان بوستان ها و دانه درو كردنى رويانديم و درختان خرماى بلند كه خوشه هاى بر هم چيده دارد، تا روزى بندگان باشد و با آن آب سرزمينى مرده را زنده كرديم؛ رستاخيز هم همين گونه است.»

بدين سان، خداوند جلوه هايى از طبيعت را در اين آيات ياد آور شده و بنى آدم را به تفكر در آن ها فرا خوانده است.

محیط زیست

در آيات ديگرى، آفرينش همه عناصر طبيعت، سنجيده و به اندازه، معرفى شده است.

(قَد جَعَلَ الله لِكُلِّ شَيء قَدراً)(3)؛ به راستى كه خدا براى هر چيزى اندازه اى مقرر كرده است.

(وَ خَلَقَ كُلَّ شَيء فَقَدَّرَهُ تَقديراً)(4)؛ و هر چيزى را آفريده و بدان گونه كه در خور آن بوده، اندازه گيرى كرده است.

از اين رو خداوند همواره به آدميان هشدار مى دهد كه اين نظم شگفت انگيز طبيعت را كه حيات آدميان و ديگر موجودات زنده در گرو آن است بزرگ و ارجمند بشمارند و آن را پاس دارند و از هر گونه فساد در كشاورزى و نسل آدميان و اسراف در بهره ورى از طبيعت بپرهيزند، كه پيامدهايى بس وخيم و زيانبار دارد. بدين ترتيب، آدميان مى بايد خود و طبيعت را بشناسند و از سودمندى هاى طبيعت و زيان هاى ويرانگر و جبران ناشدنى تخريب آن آگاه گردند و همواره در حفظ و سلامت آن بكوشند.

احكام اسلام درباره طبيعت و محيط زيست

[اول.نهی] اسلام دو حكم سلبى و منفى در اين باره دارد كه بسيار قابل توجه است؛

الف: فساد در زمين

قرآن کریم با نهى از هر گونه ويرانگرى و تخريب طبيعت ، از آن با عنوان «فساد فى الأرض» ياد مى كند؛ اين عنوان خطرناك ترين و بزرگ ترين عنوانى است كه مجرمان مى توانند بدان متصف گردند.

قرآن مي فرمايد: (وَ إِذا تَوَلّى سَعى فِى الأَرضِ لِيُفسِدَ فيها وَيُهلِكَ الحَرثَ والنَّسلَ وَالله لا يُحِبُّ الفَسادَ)(5)؛ «و چون برگردد، كوشش مى كند كه در زمين فساد نمايد و زمين هاى زراعى و درختان و نسل را نابود كند، و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.»

به بنى اسرائيل نيز مى گويد: (...كُلُوا وَاشرَبوا مِن رِزقِ الله وَلا تَعثَوا فِى الأَرضِ مُفسِدينَ)(6)؛ «از نعمت هاى لهى استفاده كنيد، اما مبادا در زمين ويرانگرى و فساد پديد آوريد».

اين كتاب الهى، با تعبيرى لطيف به سخن فرعون اشاره مى كند كه خطاب به مردم آن روزگار گفت: (إِنّى أَخافُ أَن يُبدِّلَ دينَكُم اَو أَن يُظهِرَ فِى الأَرضِ الفَسادَ)؛(7) «من مى ترسم، موسى آيين شما را تغيير دهد يا در اين زمين فساد آفريند».

همچنین، قرآن، قوم ثمود، منافقان(8) و گروهى ديگر از مردم را به دليل ايجاد فساد در زمين نكوهش كرده است (9).

(ظَهَرَ الفَسادُ فِى البَرِّ والبَحرِ بِما كَسَبَت اَيدِى النّاسِ)(10); «دستان بشر فساد را در خشكى و دريا پديدار ساخته است...».

بر پايه اين آيه، اگر آدميان به راه فساد و تباهى در زمين گام نهند، خداوند آنان را به حال خود رها مى كند تا پاره اى از نتايج تلخ اعمال خود را بچشند و در نتيجه شايد متنبه شوند و از اعمال زشت خود دست بردارند و به سوى پروردگارشان باز گردند. ظهور فساد در خشكى؛ اعم از فضا و زمين و در دريا را در جنگ جهانى اول و دوم و نيز در جنگ آمريكا عليه عراق با چشمان خود ديديم. البته بايد توجه داشت كه فساد در زمين در اين آيه شريفه ويژه آب، خاك، هوا و ديگر عناصر طبيعت نيست. بلكه فساد معنوى را كه شامل سركشى، گستاخى، نافرمانى و ستمگرى در برابر پروردگار و كژروى را نيز در بر مى گيرد»(11).

آلوده ساختن محيط زيست و نابود كردن طبيعت و منابع طبيعى از روشن ترين نمونه هاى زيان زدن به ديگران است كه اسلام با قاطعيت آن را مردود شمرده است.

ب: قاعده لا ضرر

از آيات قرآن، سخنان معصومان عليهم السلام و ديدگاه فقيهان، به روشنى استفاده مى شود كه ضرر زدن به ديگران جايز نيست. بر طبق گروهى از آيات، شمار زيادى از روايات، سيره عقلا و اجماع فقها، هيچ مسلمانى مجاز نيست به ديگران ضرر برساند. آلوده ساختن محيط زيست و نابود كردن طبيعت و منابع طبيعى از روشن ترين نمونه هاى زيان زدن به ديگران است كه اسلام با قاطعيت آن را مردود شمرده است(12).

[دوم. امر به] وجوب حفظ نسل انسان

از نگاه اسلام، انسان گل سرسبد آفرينش و آفريده اى است كه در خلقت او نهايت دقت به كار رفته است، چنان كه خداى متعال به خود دست مريزاد مى گويد(13).

وجوب حفظ نوع و نسل انسانى از مهم ترين واجبات شرعى و الهى است.(14).

محیط زیست

انواع آلودگى ها

مؤلف ارجمند با اشاره انواع آلودگى ها، تأكيد مى کند كه نبايد آلودگى هاى معنوى را دست كم گرفت و يا آنها را به حساب نياورد؛ زیرا محيط زيست انسان تنها زمانى مى تواند مطلوب و سازنده باشد كه از آلودگى هاى معنوى و مادى، هر دو، پالايش گردد.

در اصطلاح علمى، آلودگى محيط زيست را اين طور تعريف كرده اند:

«دگرگونى در اوصاف و تركيب طبيعى عناصر حياتى و مؤثر بر محيط زيست انسان كه بارزترين مصاديق آن، آب و هوا و خاك است. اين آلودگى زمانى خطرآفرين مى شود كه ماهيت و تركيب اين عناصر را تغيير دهد و از آب، هوا و خاك استفاده ناصحيح شده و آن ها را به افزودنِ عناصرى بيگانه بيالايد(15).»

آلودگى به اين معنا، جلوه اى از فساد در زمين است كه دستان بشر آن را پديد آورده و مصداق روشن اين آيه شريفه است: (ظَهَرَ الفَسادُ فِى البَرِّ والبَحرِ بِما كَسَبَت اَيدِى النّاسِ)(16)؛ «دستان بشر فساد را در خشكى و دريا پديدار ساخته است...».

بر خلاف مردمان گذشته كه جدالشان با طبيعت براى زنده ماندن بود، در زمان ما جدال انسان با طبيعت به منظور دستيابى به رفاه بيشتر است

در روزگار ما، خميره زندگى انسان ها در برخورد با طبيعت شكل گرفته كه بسى ويرانگر و زيان آور بوده است. بر خلاف مردمان گذشته كه جدالشان با طبيعت براى زنده ماندن بود، در زمان ما جدال انسان با طبيعت به منظور دستيابى به رفاه بيشتر است؛ رفاهى پايان ناپذير كه صرفاً با تسخير مواهب طبيعى مى توان به آن دست يافت، مواهب طبيعى نيز پايان پذير و نابود شدنى است؛ اين راه در نهايت به نابودى طبيعت و محيط زيست و انقراض بسيارى از گونه هاى گياهى و حيوانى خواهد انجاميد.

از هنگامى كه جدال انسان و طبيعت براى زندگى به جدال براى رفاه تبديل شده، مشكلات زيست محيطى يكى پس از ديگرى چهره نموده است. دانشور زيست پژوه، خانم «آشيل كارسون» در كتاب «بهار خاموش» درباره مشكلات زيست محيطى و ساكنان آن نوشته است: «در طولِ تاريخ جهان اين نخستين بار است كه انسان از زمانِ انعقاد نطفه و دورانِ جنينى تا واپسين دم زندگى در معرض مواد شيميايى خطرناك قرار دارد(17).


نویسنده: سيدعلى حسينى، مدير مسئول مجله فرهنگ جهاد

تنظیم برای تبیان: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان

منبع: shirazi.ir


[1]. فقه البيئة، آية الله سيد محمد شيرازى، بيروت، مؤسسة الوعى الاسلامى، چاپ اول، 1420 ق.

[2]. ق / 11 ـ 6.

[3]. طلاق/ 3.

[4]. فرقان/2.

[5]. بقره/205.

[6]. بقره/60.

[7]. غافر/26.

[8]. (وَ ثَمودَ الَّذين جابوا الصَّخر بالواد... فاكثروا فيها الفَساد) فجر/12.

(وَإذا قيلَ لهم لا تُفسدوا فى الأرض قالوا إنّما نحنُ مُصلحون ألا إنَّهم هُمُ المُفسدونَ وَلكن لا يَشعُرون) بقره/12 ـ 11.

[9]. ر.ك: اعراف/103؛ نحل/88؛ روم/41.

[10]. روم / 41.

[11]. فقه البيئة / 39.

[12]. فقه البيئة، ص 34 ـ 27.

[13]. (فتبارك الله احسن الخالقين)، مؤمنون /14.

[14]. فقه البيئة، ص 27 ـ 25.

[15]. فقه البيئة، ص42 و 43 كتاب.

[16]. روم / 41.

[17]. فقه البيئة / پاورقى ص 43.