تبیان، دستیار زندگی
فرقه ی وهابیت که با حمایت انگلیس شکل گرفت، از ابتدا مبلّغ تصویری خشن از اسلام بوده است. نتیجه ی بروز این تفکر افراطی را می توان امروز در گوشه و کنار جهان دید که نه دین آن را تایید می کند، نه عقل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در افتادن با شاخ شیطان

سیدمجتبی عصیری

اشاره: فرقه ی ضاله ی وهابیت که با حمایت انگلیس شکل گرفت، از ابتدا مبلّغ تصویری خشن از اسلام بوده است. نتیجه ی بروز این تفکر افراطی را می توان امروز در گوشه و کنار جهان دید که نه دین آن را تایید می کند، نه عقل. خطر این فرقه به حدی است که امروز بزرگان دین و دانش آموختگان مکتب اسلام مقابله و مبارزه ی با آن را در پیش گرفته اند و به طرق مختلف سعی دارند تا چهره ی حقیقی این فرقه ی افراطی را برای مردم به تصویر بکشند. چندی پیش کتاب "شاخ شیطان" در نقد فرقه‌ی ضاله‌ی وهابیت چاپ و منتشر شد. حجت الاسلام سید مجتبی عصیری در این کتاب با بیان چگونگی شکل‌گیری این فرقه و عقاید و نظرات آن، سعی دارد هویت حقیقی این فرقه را نشان داده و با بیانی مستدل به شبهات مطرح شده توسط آنها پاسخ دهد.

گروه کتاب تبیان به مناسبت انتشار این کتاب با حجت الاسلام سید مجتبی عصیری، نویسنده‌ی کتاب، مصاحبه‌ای ترتیب داده که متن آن‌را تقدیم شما می‌کند:

- علت انتخاب عنوان "شاخ شیطان" برای این کتاب چه بوده است؟

- علّت نام‌گذاری این کتاب با استفاده از روایتی است که در صحیح بخاری (معتبرترین کتاب نزد اهل سنّت و وهابیت) آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن از ظهور چنین فرقه‌ای در آخرالزمان سخن گفته‌اند.

بر اساس روایتی که در این کتاب آمده است پیامبر اعظم فرمودند : "خدایا منطقه شام و یمن را بر ما مبارك گردان! صحابه تا سه مرتبه سؤال نمودند: ای رسول خدا! پس منطقه نجد چه می‌شود؟ تا این که در مرتبه سوّم حضرت فرمودند: سرزمین نجد سرزمین زلزله‏ها (ویرانی‌ها) و فتنه‏هاست و از همان‌جا شاخ شیطان ظهور خواهد كرد."

ایشان در روایت دیگری فرموده اند: "افرادى در مشرق زمین خواهند آمد که قرآن را تلاوت ‏كرده امّا از گلوگاه آنان تجاوز نمی‌کند (به اعماق وجود آنان نفوذ نمی‌کند) و از قرآن بهره‌ای نمى‏برند، این گروه همان‌گونه از دین خارج می‌شوند که تیر از كمان خارج ‏شده و دیگر به كمان باز نمى‏گردد. از پیامبر اكرم پرسیدند: این فرقه چه نشانه‏اى دارند؟ حضرت فرمود: از نشانه‌های این گروه سرهاى تراشیده است. "

و نهایتاً این که "احمد زنی دحلان" مفتی مکه مکرمه با جمله زیر بر این نکته تصریح نموده که منظور از روایات مزبور فرقه وهابیت امروز است. وی در کلامی می‌گوید:

"سر تراشیدن، از شاخصه‌های فرقه وهّابیت است و این صفت در هیچ یك از فرقه‏هاى بدعت‌گذارِ قبل از وهّابیت دیده نشده است..."

برای نوشتن این کتاب از حدود 130 منبع  که بیش از نود درصد آنها از منابع اهل سنّت است استفاده شده. البته در کنار آن از تعداد بسیار کمی از منابع علمای شیعه نیز به عنوان مؤید استفاده شده است. همچنین از بسیاری از سایت‌های وهابیت که متجاوز از 20 سایت می‌باشد در این اثر استفاده شده است

با بررسی نشانه هایی که در این روایات و رویاتی از این دست و همچنین با در نظر گرفتن نظرات و عقاید این فرقه به این نتیجه می‌رسیم که مراد از "شاخ شیطان" فرقه‌ی ضاله‌ی وهابیت است.
وهابیت
- با توجه به تحقیقات و مطالعاتی که شما در این زمینه داشته اید، فکر می‌کنید که وهابیت یک فرقه‌ی نوظهور است یا ریشه‌های فکری آن‌ها در عصر پیامبر و ائمه‌ی اطهار علیهم السلام نیز وجود داشته است؟

- وهّابیت دیدگاه جدیدی در مذهب سنّی حنبلی است که بنیان‌گذار آن محمّد بن عبد الوهّاب می‌باشد. او با استناد به این جمله که "بَدَأَ الْاِسلامُ غَریبَاً وَ سَیَعُودُ غَریبَاً" معتقد بود كه اسلام، اصل نخستین خود را در غربت یافته و در غربت پاگرفته؛ از این‌رو، باید با هر آنچه به زعم وی با غربت اسلام مخالف است و بدعت و خلاف توحید به شمار می‌رود، به مبارزه برخاست و مسلمانان را به سادگی و غربت اولیه دین بازگرداند.

با توجه به تفکرات انحرافی محمد بن عبد الوهّاب، ریشه‌ها و زمینه‌های فکری او را می‌توان نشأت گرفته از افرادی همچون: معاویه بن ابی سفیان، مروان بن حكم، حجّاج بن یوسف ثقفی و افرادی از این دست دانست.

البته این تفکرّات، در زمان خود شکست خورده و از بین رفتند؛ اما متاسفانه بار دیگر و در قرن دوازدهم هجری، همان افکار و اندیشه‌های از رونق افتاده، توسط محمّد بن عبد الوهاب، جان و رمقی تازه یافت و با تفصیلی که در کتاب به آن اشاره شده است بلای جان جامعه اسلامی و بشریت گردیده است.

البته باید این نکته را هم اضافه کنم که دو عامل نقش بسیار موثری در موفقیت محمد بین عبدالوهاب داشت.

عامل اول نزاعی بود که بین قبایل "نجد" صورت گرفته بود و محمد بن عبدالوهاب از این نزاع به خوبی استفاده کرد و عقاید خودش را منتشر کرد.

عامل دوم کمک‌ها و فعالیت‌هایی که قدرت‏هاى استعمارى به ویژه انگلیس از محمد بی عبدالوهاب در جهت اشاعه‌ی عقاید انحرافی انجام می‌دادند.

پیامبر اعظم فرمودند: خدایا منطقه شام و یمن را بر ما مبارك گردان! صحابه تا سه مرتبه سؤال نمودند: ای رسول خدا! پس منطقه نجد چه می‌شود؟ تا این که در مرتبه سوّم حضرت فرمودند: سرزمین نجد سرزمین زلزله‏ها (ویرانی‌ها) و فتنه‏هاست و از همان‌جا شاخ شیطان ظهور خواهد كرد

- علت دشمنی ها و غرض ورزی های فرقه ی ضاله ی وهابیت با مذهب تشیع چیست؟

- به نظر من علت این عناد و دشمنی این است که مخالفان مكتب اهل‏بیت علیهم السلام هرگز تصوّر نمى‏كردند كه ملّت ایران بتوانند با پشتوانه فرهنگ غنى شیعه، این گونه به صحنه آمده و با دست خالى و قلبى آكنده از ایمان و عشق به اسلام و اهل‌بیت علیهم السلام، طومار حكومت تا دندان مسلّحی را كه از هر سو مورد حمایت‏هاى بى‏دریغ شرق و غرب قرار مى‏گرفت، براى همیشه در هم پیچیده و حكومتی بر پایه فقه شیعه که برگرفته از معارف حقیقی اسلام می‌باشد را تأسیس نمایند.

وهابیت

- یکی از راههای مقابله با فرقه های انحرافی، نگارش کتاب و روشن گری در جامعه است. به نظر شما چه راه های دیگری برای مقابله با فرقه های منحرفی مثل فرقه ی وهابیت وجود دارد؟

- بهترین راه مقابله با تهاجم دشمن در هر عرصه، صحنه و جبهه‌ای شناخت تاکتیک‌های دشمن است. اگر تاکتیک هجومی دشمن را شناختیم می‌توانیم در برابر تک‌های عملیاتی آنها پاتک مناسب  و به تعبیری دیگر در برابر آفند آنها پدافند مناسبی داشته باشیم.

امروز وهابیت برای آموزش افکار و عقاید انحرافی خود در تمام سطوح و اقشار جامعه اسلامی برنامه ریزی نموده است اما متاسفانه ما در مقابله بسیار عقب‌تر هستیم.

به عنوان مثال وهابیت آموزش افکار انحرافی خود را از سطح مدارس ابتدایی از همان سال اوّل در دستور کار خود قرار داده است؛ بدین معنا که همان‌گونه که دانش آموز از همان سال‌های اول تحصیل نوشتن و خواندن را می‌آموزد، در کنار آن با عقاید انحرافی وهابیت نیز آشنا می‌شود. مثلاً به او آموزش می‌دهند که: "توسل حرام است"، "توسل شرک است"، "زیارت قبور شرک است"، "دعا و استغاثه به غیر از خدا شرک است" و "کسی که این کار را بکند کافر است".

طبیعی است که دانش‌آموزی که بیست سال این‌گونه آموزش‌ها در گوش او خوانده شود بعد از آن که پا به جامعه بگذارد چه دیدگاهی نسبت به شیعه و مذهب او خواهد داشت.

امروز وهابیت برای آموزش افکار و عقاید انحرافی خود در تمام سطوح و اقشار جامعه اسلامی برنامه ریزی نموده است اما متاسفانه ما در مقابله بسیار عقب‌تر هستیم

لذا به نظر می‌رسد ما نیز باید مقابله با افکار تند و تکفیری وهابیت و آموزش صحیح اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله را از همان آغاز و در متن دروس آموزشی خود در مقاطع مختلف تحصیلی از ابتدایی تا دانشگاه قرار دهیم.

نکته مهم‌تر این که چرا ما باید همیشه نگاه کنیم و ببینیم دشمن از چه حربه‌ای استفاده می‌کند تا ما سپر دفاعی متناسب با آن را تهیه کنیم؟ یعنی چرا همیشه ما باید دفاع کننده و پاسخ دهنده باشیم؟ چرا نیاییم و از حالت تدافعی خارج شده و به عنوان سؤال کننده و اشکال کننده افکار غیر صحیح را مورد مناقشه قرار داده و به چالش بکشیم؟ در این صورت مخالفان شیعه ناچار خواهند گردید تا از لاک هجومی خارج شده و به لاک دفاعی فرو روند.

- چه انگیزه‌ای باعث شد تا تصمیم به نگارش این کتاب گرفتید؟

- با توجه به هشدار‌هایی که در کلام امام راحل و مقام معظم رهبری حفظه الله آمده و همچنین با بهره‌ای که طیّ چند سال، شرکت در درس خارج فقه مقارن (فقه تطبیقی مذاهب اربعه و مذهب شیعه)، پاسخ به شبهات وهّابیت در مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر تحت اشراف آیت الله دکتر حسینی قزوینی و مناظره‌های متعدد در اطاق‌های گفت‌گوی "اسلام چت" در فضای "یاهو مسنجر" داشتم به این ضرورت رسیدم که باید در شناخت عقاید ضالّه وهابیت اثری را تقدیم جامعه اسلامی نمایم.

- برای نوشتن این کتاب از چه منابعی استفاده شده است؟

- برای نوشتن این کتاب از حدود 130 منبع  که بیش از نود درصد آنها از منابع اهل سنّت است استفاده کردم. البته در کنار آن از تعداد بسیار کمی از منابع علمای شیعه نیز به عنوان مؤید استفاده شده است. همچنین از بسیاری از سایت‌های وهابیت که متجاوز از 20 سایت می‌باشد در این اثر استفاده شده است.

- با توجه به فعالیت‌های امروز وهابیت، چشم انداز مذهب شیعه را چگونه می‌بینید؟

- علی رغم تمام سرمایه‌گذاری‌ها و هجمه سنگینی که علیه مذهب شیعه صورت می‌گیرد، با در نظر گرفتن رویکرد و اقبالی که در سراسر جهان به این مذهب صورت می‌گیرد، به یقین می‌توان گفت آینده از آنِ شیعه و مکتب نورانی اهل‌بیت است.

شاهد این مدّعا، آمار و ارقامی است که همه روزه از گوشه و کنار جهان مخابره می‌گردد و خبر از تشرّف گروهی از مسلمانان و یا سایر ادیان به مذهب شیعه می‌دهد.


گفتگو از امیر مقیمی- گروه کتاب تبیان