حاتم بخشی از جیب مردم
آنچه می آید گزیده ای از جلسه درسهایی از قرآن استاد قرائتی است که موضوع بیت المال را از نقطه نظر قرآن و نهج البلاغه تبیین نموده است.
بحث این هفتهی ما در رابطهی با بیت المال است. بحثی كه همه ما با آن سر و كار داریم و بحث خیلی مهم و در عین حال مشكلی هم میباشد. چقدر آدم داریم كه ماشین شخصی خود را میخواباند و از ماشین بیت المال استفاده میكند. یا این كه در انتخاب جاده، ماشین خود را در جاده ناهموار نمیبرد و با ماشین بیت المال چنین مراعاتی را نمیكند. همهی اموال دولتی از اتوبوس شركت واحد گرفته تا آب، برق، خودكار، میز، نیمكت و كتاب جزء بیت المال محسوب میشوند و نباید در استفاده از آنها كوتاهی كرد.
در یكی از جنگها تیری به یكی از اصحاب پیامبر اصابت كرد و او را از پای درآورد. مردم جنازه را آوردند و گفتند كه شهید شده است. پیامبر فرمود: نگویید شهید شده است. چرا كه عبایی كه روی دوش اوست از بیت المال است و به خاطر همین من بر این شخص نماز نمیخوانم
حضرت علی(ع) در خطبه سوم نهج البلاغه میفرماید: «یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع»(نهجالبلاغه، خطبه 3) یعنی بعضی از افراد مثل شتری كه به علف تازهی بهاری رسیده است، مال خدا و بیت المال را میخورند. اصولاً عدهای كه به مال مفت میرسند به فكر استفادهی از آن میافتند. مثلاً فردی سیگاری نیست اما به جلسهای میرود كه سیگار مجانی روی میز گذاشتهاند. فوری میكشد و اگر از او پرسیده شود مگر سیگاری هستی؟ میگوید: حالا چون بود، كشیدم.
به حضرت امیر گفتند: كه به بعضی افراد پول بده تا ساكت شوند و دور شما را بگیرند و حكومت شما قوی شود. حضرت فرمود: «أَ تَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ لَوْ كَانَ الْمَالُ لِی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ فَكَیْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِی الْآخِرَةِ وَ یُكْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ»(نهجالبلاغه، خطبه 126) یعنی شما میگویید باج بدهم و با پای شرك به سراغ توحید بروم وپایههای حكومت اسلامی را با رشوه قوی كنم و سبیل این و آن را چرب كنم و فرمود: «لَوْ كَانَ الْمَالُ لِی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ فَكَیْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ» یعنی حتی اگر اموال برای خودم هم بود، آن را به طور مساوی تقسیم میكردم و حال آن كه اموال برای خداوند است، من هرگز پایهی توحید را با رشوه محكم نمیكنم. «أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ» حضرت در ادامه فرمود: آگاه باشید كه بخشیدن مال در غیر حق و باطل هم تبذیر و هم اسراف است و اسراف ازگناهان كبیره است. «إِنَّ الْمُبَذِّرینَ كانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ»(اسراء/27) یعنی كسی كه ول خرجی میكند، برادر شیاطین و آمریكاست. همچنین حضرت در خطبه میفرماید: «وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِی الْآخِرَةِ وَ یُكْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ» یعنی كسی كه بخواهد با پول، مردم را از خود راضی كند ممكن است كه تعدادی را در دنیا از خودش راضی كند، امّا در آخرت باید جواب دهد و نزد خدا پایین میآید. فردی نزد امیرالمؤمنین آمد و از حضرت خواست كه پولی از بیت المال به او بدهد. حضرت به او فرمود: «إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لَا لَكَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَیْءٌ لِلْمُسْلِمِینَ وَ جَلْبُ أَسْیَافِهِمْ فَإِنْ شَرِكْتَهُمْ فِی حَرْبِهِمْ كَانَ لَكَ مِثْلُ حَظِّهِمْ وَ إِلَّا فَجَنَاةُ أَیْدِیهِمْ لَا تَكُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ»(نهجالبلاغه، خطبه 232) یعنی بیت المال نه برای من و نه برای تو است. بیت المال مربوط به همهی مسلمین است. اگر به جبهه رفته باشی در آن شریك هستی و الا حق استفاده از آن را نداری. در یكی از جنگها تیری به یكی از اصحاب پیامبر اصابت كرد و او را از پای درآورد. مردم جنازه را آوردند و گفتند كه شهید شده است. پیامبر فرمود: نگویید شهید شده است. چرا كه عبایی كه روی دوش اوست از بیت المال است و به خاطر همین من بر این شخص نماز نمیخوانم. این حدیث حرفهای مهمی داشت. چرا كه شخصی جانش را میدهد ولی به خاطر تصرف در بیت المال، نه به اوشهید میگویند و نه پیامبر بر او نماز میخواند. كارهای خداوند خیلی دقیق است...
اشخاصی از حضرت علی(ع) خواستند كه مقداری از پول بیت المال را به آنها بدهد. حضرت فرمود: آیا حاضر هستید كه شب به دزدی بروید و علاوه بر سهم خود سهم مرا نیز به دست آورید؟ آنها تعجب كردند و اعتراض كردند. حضرت فرمود: استفاده از بیت المال دزدی از همهی مردم است
وزیری خدمت امام علی(ع) آمد ولی حضرت اجازهی ورود به او نداد. چرا كه آن وزیر روزی به چوپانی اجازهی ورود نداده بود. آن فرد پیش پیامبر رفته و گفت: حضرت علی(ع) همه چیزش خوب است ولی گاهی اوقات خشك وخشن برخورد میكند. پیامبر فرمود: «إِنَّهُ لَخَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ»(المناقب، ج2، ص110) یعنی حضرت علی به خاطر خدا خشن است و انسان باید در بیت المال خشك باشد. اگر میخواهی ببخشی از مال خودت ببخش. گاهی شخصی میخواهد یك شماره تلفن یادداشت كند. یك كاغذ بزرگ را مصرف میكند در حالی كه در یك كاغذ كوچك هم میتوانست این كار را انجام دهد. نامههای اداری و حقوقی تقریباً نیم متر در نیم متر هستند، و این اسراف است. اگر كسی بیش از افراد خانوادهاش سهمیه كوپن بگیرد اشكال دارد. در حالی كه با یك لیوان آب هم میشود وضو گرفت، بعضی افراد شیر آب را باز میكنند و مقدار زیادی آب مصرف میكنند تا وضو بگیرند. فردی از رودی آب برداشت و خورد و اضافی آن را روی زمین ریخت. حضرت امیرالمؤمنین فرمود: این كار اسراف است و باید اضافی را دوباره به رودخانه بریزی. در تعداد زیادی از ادارات در روز پرده را میكشند و چراغ روشن میكنند و این اسراف است. اگر بر خلاف مقررات دولت، اجناس دولتی را با قیمت گرانتر در بازار آزاد بفروشد، اشكال دارد. در حدیث داریم كه اگر حق مردم را ندهید هر شب كه میگذرد گناه دزدها را برایتان مینویسند. «عشار» به یاغیانی گفته میشد كه یك دهم اموال مردم را میگرفتند تا آنها را رها كند و اگر كسی مال مردم را به آنها ندهد، گناه عشار را برایش مینویسند.(البته اگر پول داشته باشد و ندهد.) حضرت علی(ع) دید كه دخترش گردن بندی به گردنش بسته است كه از اموال بیت المال میباشد. حضرت پرسیدند كه گردن بند را از كجا آورده است و جواب شنیدند كه از ابن رافع، خزینه دار دریافت كرده است. حضرت سراغ ابن رافع رفت و دلیل كارش را جویا شد. ابن رافع جواب داد: 1- دختر علی بود 2- شب عید قربان بود 3 - تنها سه شب گردن بند پیش او میماند 4 - عاریهای و امانت بود و خودم ضامن میشوم. ولی حضرت علی(ع) هیچ یك از دلایل ابن رافع را نپذیرفت. امیرالمؤمنین در خطبهی نهج البلاغه میفرماید: «وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ»(نهجالبلاغه، خطبه 15) یعنی به خدا قسم اگر با بیت المال ازدواج كرده باشید و آن پولها را مهریهی زنانتان كرده باشید، من آن پولها را برمی گردانم و اگر خرید و فروش هم شده باشد، معاملهها را به هم میزنم.
اشخاصی از حضرت علی(ع) خواستند كه مقداری از پول بیت المال را به آنها بدهد. حضرت فرمود: آیا حاضر هستید كه شب به دزدی بروید و علاوه بر سهم خود سهم مرا نیز به دست آورید؟ آنها تعجب كردند و اعتراض كردند. حضرت فرمود: استفاده از بیت المال دزدی از همهی مردم است. دزدی كه شاخ و دم ندارد. بعضیها روی دیوار با زغال وكلید و میخ و. . . یادگاری مینویسند. البته معنای یادگاری این است كه این مسجد و بیت المال سالم بود. ای مردم بدانید كه من آن را خراب و زشت كردم و به بیت المال خیانت كردم.
فردی از رودی آب برداشت و خورد و اضافی آن را روی زمین ریخت. حضرت امیرالمؤمنین فرمود: این كار اسراف است و باید اضافی را دوباره به رودخانه بریزی
گاهی پارچههایی را كه برای خیر مقدم مینویسند، به جز نام میهمان یا سخنران همهی كلماتش تكراری است. بایدجای نامها را خالی گذاشت و با عوض شدن آنها نامهای اشخاص را روی پارچه چسباند و به جای بیست متر، نیم متر پارچه مصرف كرد. شاید بگویید: آقای قرائتی خیلی سخت میگیری. امیرالمومنین به زیر دستانش میفرمود: كه نوك قلم را تیز كنند و سطرها را تنگتر كنید تا بیت المال زیاد مصرف نشود و خدا میداند كه ما با بیت المال چه میكنیم. صندلیها و شیشههای اتوبوسهای شركت واحد را دیدهاید؟
حضرت امیرالمؤمنین به «اشعث بن قیس» كه استاندار آذربایجان بود. فرمودند: «وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَیْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِی عُنُقِكَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَكَ لَیْسَ لَكَ أَنْ تَفْتَاتَ فِی رَعِیَّةٍ وَ لَا تُخَاطِرَ إِلَّا بِوَثِیقَةٍ وَ فِی یَدَیْكَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَیَّ وَ لَعَلِّی أَلَّا أَكُونَ شَرَّ وُلَاتِكَ لَكَ»(نهجالبلاغه، نامه 5) یعنی این پست و حكومت تو طعمه نیست. بلكه امانتی بر گردنت میباشد و باید آرام آن را برانی.
شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان