تبیان، دستیار زندگی
تاج التراجم فى تفسیر القران للاعاجم است كه مؤلف آن را در میان سال‏هاى 451-473 هجرى در طوس نگاشته است. مصححان تاج التراجم، این اثر را نقطه عطفى در تاریخ ترجمه قرآن به فارسى دانسته‏اند و معتقدند كه اسفراینى نخستین مفسر و مترجمى است كه بر شیوه ترجمه تحت الل
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فراسوی ترجمه

قرآن

سیری در ترجمه های فارسی قرآن(3)

اشاره:

سلسله نوشتار " فراسوی ترجمه " تلاش دارد تا با مطالعه مورد پژوهانه، گزارشی توصیفی و  تاریخی از ترجمه های قرآن به زبان فارسی و سیر تحول ترجمه نگاری قرآن را ارائه نماید. در هر شماره از این سلسله، به تفکیک هر قرن، ترجمه های قرآن مربوط به همان سده، معرفی و تبیین می شود.

تفسیر قرآن پاك: (450 هـ.ق)

تفسیر قرآن پاك، یا تفسیر پاك، قطعه‏یى است در چهل و شش برگ، بازمانده از تفسیرى كهن و بى‏نام كه ظاهراً در سده چهارم یا آغاز سده پنجم هجرى به سادگى و شیوائى نگارش یافته است.1 آنچه از این تفسیر بازمانده است دو نسخه است. یك نسخه حاوى آیات 56 تا 151 سوره بقره است و نسخه دوم از نیمه آیه پنجم تا آخر سوره شعرا و از سوره نمل تا دوازده آیه و چند كلمه را شامل است.2

در این اثر، با دو گونه ترجمه از آیات قرآن بر می خوریم یکی ترجمه ای که همانند ترجمه رسمی کاملاٌ تحت اللفظی و بدون رعایت ساختار زبان فارسی است ( مانند ترجمه آیه 127 بقره) و دیگری ترجمه ای که در آن مترجم ساختار زبان فارسی را رعایت کرده است و از چار چوب ترجمه تحت اللفظی خارج شده است ( مانند ترجمه آیه 85 بقره) با توجه به این ویژگی می توان این اثر را نخستین ترجمه معادل شناخته شده نامید .این ترجمه ، مانند بیشتر ترجمه‏های قرآن ، از شرق ایران برخاسته و به همین دلیل با دیگر ترجمه‏ها در محدوده واژگانى - گویشى، تقریباً یگانگى دارد ترجمه اى كه در تفسیر پاك از آیات قرآن می بینیم، نسبت به تفسیر طبرى، اندكى به فارسى روان معمول در سده 5 نزدیكتر است.3

مصححان تاج التراجم، این اثر را نقطه عطفى در تاریخ ترجمه قرآن به فارسى دانسته‏اند و معتقدند كه اسفراینى نخستین مفسر و مترجمى است كه بر شیوه ترجمه تحت اللفظى قرآن انتقاد كرده و ترجمه خود را توأم با دیدگاه‏هاى تفسیرى نگاشته استبخشى از تفسیرى كهن به پارسى: (400تا 450 هـ.ق)

این كتاب ارجمند را، مرحوم مینوى، متعلق به قبل از سال 400 هجرى می داند.4 با این همه به سبب كثرت كلمات عربى، شاید بتوان آن را 50 یا 100 سال متأخرتر دانست .5 این كتاب از نظر واژگان و تركیب عبارات، به تفسیر پاك نزدیك است. متأسفانه از این كتاب، جز تفسیر و ترجمه آیات 78 تا 247 بقره ، چیزى باقى نمانده است. شیوه ترجمه این كتاب، شیوه اى خاص است. که با شیوه ترجمه تحت اللفظی سده پنجم هجری متفاوت است بدین معنى كه برخلاف ترجمه و تفسیر رسمی ،ترجمه مستقل از تفسیر نیامده است و با آن در آمیخته تا بگونه ای همه آیات را براى فارسى زبانان شرح دهد. این شرح كه به اراده مؤلف می باید مختصر و فشرده باشد، ناچار شامل نوعى ترجمه نیز گشته است. با آنكه مترجم، هیچ در بند ترجمه دقیق آیات نبوده، و می توانسته از ساختار زبان فارسی پیروی كند اما چنین روشی را برنگزیده است و به شدت تحت تأثیر قالب های زبان مبدأ قرار دارد.6

ترجمه كمبریج (قرن‏ 4-5 هـ.ق)

این ترجمه در ضمن تفسیرى فارسى از نویسنده‏اى ناشناس درج گردیده است سبك نگارش و سایر مشخصات تفسیر نشان مى‏هد كه در زمانى نزدیك به زمان طبرى یعنى قرن‏هاى چهارم و پنجم نوشته شده است.7 اصل این كتاب چهار جلد است كه متأسفانه تنها جلدهاى سوم و چهارم آن در دانشگاه كمبریج موجود است از این رو به تفسیر كمبریج شهرت یافته است. از نظر نثر و نگارش، این كتاب یكى از زیباترین آثار نثر فارسى کهن است.8 عبارات دستورى و واژگان كهن و گاه نایاب، این كتاب را گنجینه‏اى تقریباً همسنگ ترجمه و تفسیر رسمى ساخته است.9 شیوه كار مترجم در این كتاب، شبیه روش ترجمه كتاب «پاك» است یعنى تفسیر و ترجمه آیات درهم آمیخته است و از نظر ساختار زبانی تا حد زیادی پیرو ساختار زبان عربی است.

تاج التراجم: (451-473 هـ. ق)

این ترجمه از "ابوالمظفر شاهفور" بن طاهر بن محمد از دانشمندان و ادیبان سده پنجم هجرى است. نام كامل این كتاب "تاج التراجم فى تفسیر القران للاعاجم" است كه مؤلف آن را در میان سال‏هاى 451-473 هجرى در طوس نگاشته است. مصححان تاج التراجم، این اثر را نقطه عطفى در تاریخ ترجمه قرآن به فارسى دانسته‏اند و معتقدند كه اسفراینى نخستین مفسر و مترجمى است كه بر شیوه ترجمه تحت اللفظى قرآن انتقاد كرده و ترجمه خود را توأم با دیدگاه‏هاى تفسیرى نگاشته است به این ترتیب در میانه سده پنجم هجرى فصل جدیدى در ترجمه قرآن گشوده است.10

مترجم در این كتاب تلاش كرده تا با بیان شأن نزول آیات هر سوره، رابطه معنایى جمیع و یا اغلب آیه هاى سوره را آشكار نماید. او همچنین در ترجمه عبارات قرآنى، به آراء و اقوال مفسران و نیز گزینش لغات مفهوم و روشن، عنایت خاصى داشته است. در این تفسیر از واژه هاى عربى بسیارى استفاده شده است، ولى این واژه ها، لغاتى هستند كه در فارسى جاى داشته اند. در آن از لغات ناآشنا و نامأنوس كمتر استفاده شده، هر چند كه برخلاف متن، مقدمه آن داراى نثر مسجع، همراه با تلمیح به آیات و احادیث و دعاهاست.11

تفسیرى بر عشرى از قرآن مجید (قرن‏ 4-5 هجری)

قرآن کریم

این ترجمه در ضمن تفسیر بزرگى از قرآن كریم درج گردیده است. این تفسیر كه از متون كهن تفسیرى است به حدود قرن چهارم و پنجم هجرى مربوط می باشد.12 این كتاب ظاهراً جلد ششم تفسیر بزرگى است كه مشتمل بر ده جلد بوده است و آنچه اینک از آن باقى مانده تنها همین یك جلد است كه شامل آیه 76 سوره كهف تا اواسط آیه 23 سوره فرقان مى‏شود. ظاهراً مؤلف از علماى اهل سنت بوده است و به اهل تصوف هم گرایش داشته است.13 به طور كلى ترجمه قرآن در این كتاب از ترجمه هاى پیشین روانتر و عبارات فارسى كه ساختمان نحو عربى دارند در آن اندك تر است. حتى كه گاه مترجم به خود جرأت داده و از چارچوب لغوى ـ نحوى آیه تا حدودى بیرون آمده است، اما با این وجود، اصولا مترجم همین كه به نكات دقیق رسیده، معنى جمله را دقیقاً مراعات كرده و باز به نحو عربى بازگشته است.14 این اثر به کوشش دکتر جلال متینی در سال 1352 تحقیق و تصحیح گردید و در دو جلد ارائه شد.

ترجمه ناصر خسرو ( قرن 5 هـ.ق)

یکی از کسانی که ترجمه وی از آیات قران به لحاظ قدمت اهمیت دارد ،ناصر خسرو قبادیانی بلخی است. از وی که در شمار دانشوران و شعرای قرن پنجم هجری است آثار ارزشمند بسیاری همچون "زاد المسافر" به جای مانده است. نظر به قدمت و برجستگی های ویژه نثر او ،ترجمه های تحت اللفظی وی از آیات قران که در لابلای آثارش باقی مانده است نیز ارزش خاصی می یابد به ویژه برابر نهاد های فارسی ناصرخسرو برای واژگان قرآن ،شایان توجه است.15

ترجمه قرآن موزه پارس:(قرن 5 هـ. ق )

این ترجمه که از مترجمی ناشناخته است، از ابتدای سوره مریم تا پایان قرآن را در بر می گیرد، دكتر على رواقى این ترجمه را متعلق به اوائل قرن 5 هجرى دانسته است.16 این ترجمه از هر گونه تفسیرى خالى است و در آن ترجمه کلمات یك به یك زیر الفاظ قرآنى نوشته شده اند. این ترجمه از نظر گویش و واژگان، با ترجمه تفسیر طبرى، شباهتهاى بسیارى دارد.17 گرچه موارد زیادی نیز یافت می شود که مترجم به ذوق وسلیقه خود عباراتی روان تر و واژگانی دقیق تر برگزیده است.18

تفسیر شنقشى: (حدود قرن 5 هـ.ق)

تفسیر شنقشى كه ترجمه تفصیلى ده سوره از قرآن مجید از سوره فاتحه الكتاب تا یونس است به دلیل آنكه این ترجمه كهن هنگام تعمیر حرم مطهر امام رضا (ع) از جدار حرم به دست آمده است از نام نویسنده و تاریخ نگارش آن اطلاع دقیقى در دست نمى‏باشد. اما از آنجا كه شیوه نگارش و خصوصیات لغوى آن مشابه با متون حدود قرن پنجم هجرى است آن را متعلق به این دوره دانسته‏اند.19 یكى از محققان با محاسبه درصد فراوانى واژه‏هاى عربى بكار رفته در این تفسیر آن را متعلق به اواخر قرن ششم مى‏داند.20

نثر عمومى این ترجمه اندكى فارسى‏تر از كتب پیشین است و تفسیر را نیز در ترجمه تأثیر داده است. پایه اصلى نثر فارسى آن را ساختارهاى عربى قرآن تشكیل می دهد . در این اثر مترجم كوشیده است تا ترجمه هاى كهن را از دو جهت اصلاح كند. یكى آنكه وى بر حسب دانش یا مذهب خویش، برخى كلمات پرمعنى و حساس را تغییر مى دهد تا مفهومى را كه خود مورد نظر داشته به ترجمه بدهد و دیگر آنكه گاه ساختار عبارات را اصلاح مى كند و مثلا فعلى را كه در آغاز آمده به آخر جمله منتقل مى كند و یا به جمله اى كه اصلا فعل ندارد، فعلى مى افزاید.21

تفسیر شنقشى كه ترجمه تفصیلى ده سوره از قرآن مجید از سوره فاتحه الكتاب تا یونس است به دلیل آنكه این ترجمه كهن هنگام تعمیر حرم مطهر امام رضا (ع) از جدار حرم به دست آمده است از نام نویسنده و تاریخ نگارش آن اطلاع دقیقى در دست نمى‏باشد.

تفسیر سورآبادی(470 تا 480 ه.ق)

ابوبكر عتیق محمد هروى نیشابورى معروف به سورآبادى (م - 494 ه) تفسیرى در هفت مجلد تألیف كرده است. نثر این كتاب از جمله نثرهاى شیواى زبان فارسى در نیمه دوم سده پنجم هجرى است.22 در این ترجمه، كثرت یافتن واژه‏هاى عربى و گرایش ساختار جملات به دستور زبان فارسى را مشاهده مى‏كنیم. و از این جهت یك گام از ترجمه رسمى جلوتر است.23 سورآبادى كاملاً مقید بوده است كه در ترجمه و بكاربردن الفاظ و اصطلاحات معادل كلمات و تعبیرات عربى را به شرط امانت رعایت كند و در ترجمه هر لغت، واژه‏یى را بكار دارد كه معناى صریح و بى‏كم و كاست متن عربى را برساند از این رو كتاب او در حكم كتاب لغت گرانمایه و پرسودی براى زبان فارسى شده است.24

نویسنده: محمد خامه گر

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


[1] - هزار سال تفسیر فارسى، ص 57

[2] - نخستین مفسران فارسى نویس، ص 136

[3] - گلستان قرآن، شماره 23، ص 15

[4] - بخشی از تفسیری كهن، مینوی، ص 3.

[5] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص97

[6] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ص 100.

[7] - نخستین مفسران فارسى نویس، ص 144

[8] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص103

[9] - دانشنامه جهان اسلام، ج 17، ص 80

[10] - مقدمه تاج التراجم، صفحه چهارم

[11] - گلستان قرآن، شماره 23، ص 17

[12] - هزار سال تفسیر فارسى، ص 911

[13] - هزار سال تفسیر فارسى، ص 111

[14] - گلستان قرآن، شماره 23، ص 17

[15] - ترجمان وحی،شمار? 15 ،ص 65

[16] - قرآن موزه پارس، دكتر علی رواقی، تهران، 1350، ص....

[17] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص129

[18] - همان، ص 133.

[19] - هزار سال تفسیر فارسى، ص 259

[20] - دانشنامه جهان اسلام، ص 81

[21] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص158

[22] - هزار سال تفسیر فارسى، ص 217

[23] - دانشنامه جهان اسلام، ص 81

[24] - هزار سال تفسیر فارسى، ص 218