تبیان، دستیار زندگی
هر وقت پیامبر (صلی الله علیه و آله)حسین علیه السلام را می دید، او را می بوسید و در بر می کشید و لب هایش را می مکید و می گفت: جانم به قربان کسی که فرزندم ابراهیم را فدای او نمودم. پدر و مادرم به قربانت ای ابا عبدالله الحسین.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابراهیم فدای حسین (علیه‌السلام)

براهیم فدای حسین(علیه‌السلام)

تولد امام حسین (علیه‌السلام)

به روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت1 دومین فرزند برومند حضرت علی و فاطمه، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت، چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) رسید،به خانه ی حضرت علی و فاطمه(علیهماالسلام) آمد و اسماء 2 را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسماء او را در پارچه ای سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.3

به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش،امین وحی الهی، جبرئیل،فرود آمد و گفت:

سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون «شبیر» 4 که به عربی «حسین» خوانده می شود،نام بگذار.5 چون علی(علیه‌السلام) برای تو بسان هارون برای موسی بن عمران است جز آنکه تو خاتم پیغمبران هستی.

و به این ترتیب نام پر عظمت «حسین »از جانب پروردگار، برای دومین فرزند فاطمه انتخاب شد.

به روز هفتم ولادتش، فاطمه ی زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندی را برای فرزندش به عنوان عقیقه 6 کشت،و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او نقره صدقه داد. 7

حسین و پیامبر (صلی الله علیه و آله)

از ولادت حسین بن علی (علیه‌السلام) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله(صلی الله علیه و آله) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفی که پیامبر راستین اسلام(صلی الله علیه و آله) در باره ی حسین(علیه‌السلام) ابراز می داشت، به بزرگواری و مقام شامخ پیشوای سوم آگاه شدند.

سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، حسین(علیه‌السلام) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود:

تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی،تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی،تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجت های خدایی که نه نفرند و خاتم ایشان، قائم ایشان(امام زمان عج) می باشد.

سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، حسین(علیه‌السلام) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود:

تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی،تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی،تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجت های خدایی که نه نفرند و خاتم ایشان، قائم ایشان(امام زمان عج) می باشد.8

انس بن مالک روایت می کند:

وقتی از پیامبر پرسیدند کدامیک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می داری، فرمود:حسن و حسین را، 9 بارها رسول گرامی حسن و حسین را به سینه می فشرد و آنان را می بویید و می بوسید.10

ابو هریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است در عین حال اعتراف می کند که:

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را دیدم که حسن و حسین (علیه‌السلام) را بر شانه های خویش نشانده بود و به سوی ما می آمد،

وقتی به ما رسید فرمود: هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.11

عالی ترین،صمیمی ترین و گویاترین رابطه ی معنوی و ملکوتی بین پیامبر و حسین را می توان در این جمله ی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) خواند که فرمود: حسین از من و من از حسینم. 12

محبت شدید پیامبر (صلی الله علیه و آله)

صلوات رمز محبت و وفادارى به پیامبر اکرم و خاندانش

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسبت به حسین علیه السلام محبت شدیدی داشت و در مناسبت‌های مختلف و حوادث زیادی با رفتار و گفتار گرانمایه اش این محبّت را ابراز می داشت.

ابو هریره می گوید: با دو چشمان خود دیدم و با دو گوش خود شنیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، دو دست حسین علیه السلام را در دست نهاده بود و پاهای حسین علیه السلام بر قدم های پیامبر (صلی الله علیه و آله) قرار داشت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «تَرَقَّ عَیْنَ بَقّة» بالا بیا کوچولو!

حسین علیه السلام بالا آمد تا قدم هایش را بر سینه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله)نهاد، سپس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: دهانت را باز کن، وقتی حسین علیه السلام دهانش را باز کرد، حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)دهان حسین علیه السلام را بوسید و فرمود: «اَللّهُمَّ اَحِبَّهُ فَإِنّی اُحِبُّهُ» خدایا! حسین علیه السلام را دوست بدار، من او را دوست دارم.13

هر وقت پیامبر (صلی الله علیه و آله)حسین علیه السلام را می دید، او را می بوسید و در بر می کشید و لب هایش را می مکید و می گفت: جانم به قربان کسی که فرزندم ابراهیم را فدای او نمودم. پدر و مادرم به قربانت ای ابا عبدالله الحسین.

ابراهیم فدای حسین علیه‌السلام

رسول گرامی اسلام تا آنجا به امام حسین علیه السلام علاقه دارد که فرزندش ابراهیم را فدای او می کند. ابن عبّاس می گوید: در محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودم، فرزندش ابراهیم را بر زانوی چپ و حسین علیه السلام را بر زانوی راست نهاده بود. گاهی ابراهیم را و گاهی حسین علیه السلام را می بوسید. در این هنگام جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند متعال برای پیامبر وحی آورد.

بعد از آن پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: جبرئیل از جانب خداوند این پیام را آورد که: ای پیامبر! پروردگارت به تو سلام می رساند و می فرماید: من این دو فرزند را برای تو باقی نمی گذارم، یکی را باید فدای دیگری کنی. پیامبر نگاهی به ابراهیم کرد و گریست. سپس نگاهی به حسین علیه السلام کرد و گفت: ای جبرئیل! ابراهیم را فدای حسین علیه السلام کردم. ابن عباس می گوید: پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت.

هر وقت پیامبر (صلی الله علیه و آله) حسین علیه السلام را می دید، او را می بوسید و در بر می کشید و لب هایش را می مکید و می گفت: جانم به قربان کسی که فرزندم ابراهیم را فدای او نمودم. پدر و مادرم به قربانت ای ابا عبدالله الحسین.14

امام حسین (ع)

نور چشم پیامبر (صلی الله علیه و آله)

روزی حسین علیه السلام در آغوش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود. آن حضرت وی را می خنداند و نوازش می کرد. عایشه یکی از همسران پیامبر به آن حضرت می گوید: ای رسول خدا! چه بسیار این کودک را دوست می داری! و دیدارش باعث شادمانی زیاد شما است! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: چرا او را دوست نداشته باشم و با دیدارش شاد نگردم، با این که «او میوه ی دل و نور چشم من است»، ولی امّتم او را خواهند کشت.

کسی که بعد از شهادتش مرقد او را زیارت کند، خداوند ثواب یک حجّ از حجّ های مرا برای زیارت کننده ی وی می نویسد. عایشه گفت: به راستی ثواب یک حجّ از حج های شما؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله): بلکه ثواب دو حجّ. عایشه: به راستی ثواب دو حجّ؟!پیامبر (صلی الله علیه و آله): بلکه ثواب سه حجّ.

این سؤال و جواب همچنان ادامه یافت تا این که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند ثواب نود حجّ من با ثواب عمره های آن را به زیارت کننده ی مرقد حسین علیه السلام خواهد داد.15

خنده ی اشک آلود

شاعر ارجمند معاصر آقای چایچیان (حسان)، شب تولد امام حسین علیه السلام و شادی توأم با غم پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) را در اشعاری زیبا ترسیم نموده که بعضی از آن ها چنین است:

این چه رازی است خدایا که محمّد امشب  لب پر خنده ولی دیده ی گریان دارد

دانی از چیست که احمد شب میلاد حسین  غم و شادی با هم از دیدن جانان دارد

بیند آینده ی او را چو در آیینه ی غیب  زین جهت سوز نهان اشرف انسان دارد

شاد از این است که آخر ثمر عشق رسید  آمد آن فرد که بر جامعه رجحان دارد

آمد آن لاله ی خونین رخ صحرای بلا  که به دل داغ زهفتاد و دو قربان دارد 16

تهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


1- در سال و ماه و روز ولادت امام حسین (علیه‌السلام) اقوال دیگری هم گفته شده است،ولی ما قول مشهور بین شیعه را نقل کردیم.ر.به. ک.اعلام الوری طبرسی ص 213

2- احتمال دارد منظور از اسماء،دختر یزید بن سکن انصاری باشد.ر.به.ک.اعیان الشیعه جزء 11 ص 167

3- امالی شیخ طوسی ج 1 ص 377

4- شبر بر وزن حسن و شبیر بر وزن حسین و مشبر بر وزن محسن نام پسران هارون بوده است و پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرزندان خود حسن و حسین و محسن را به این سه نام نامیده است- تاج العروس ج 3 ص 389،این سه کلمه در زبان عبری همان معنی را دارد که حسن و حسین و محسن در زبان عربی دارد- لسان العرب ج 6 ص 60

5- معانی الاخبار ص 57

6- در منابع اسلامی در باره ی عقیقه سفارش فراوان شده و برای سلامتی فرزند بسیار مؤثر دانسته شده است،ر.به.ک.وسائل الشیعه ج 15 ص 143 به بعد.

7- کافی ج 6 ص 33.

8- مقتل خوارزمی ج 1 ص 146- کمال الدین صدوق ص 152.

9- سنن ترمذی ج 5 ص 323.

10- ذخائر العقبی ص 122.

11- الاصابه ج 11 ص 330.

12- سنن ترمذی ج 5 ص 324- در این قسمت روایاتی که در کتابهای اهل تسنن آمده است نقل شد تا برای آنها هم سندیت داشته باشد.

13- معالی السبطین، حائری مازندرانی، ج 1، ص 86.

14 ـ نفس المهموم و نفثة المصدور، محدث قمی، با ترجمه ی کمره ای، ص 10.

15 ـ کامل الزیارات، صدوق، ص 68، حدیث 1.

-16 حسین پیشوای انسان ها، جمع آوری: اکبرزاده، ص 86 ـ 87.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.