تبیان، دستیار زندگی
آیت الله سبحانی می فرمود: «در آن مدتی که ما در خدمت امام (روح الله خمینی) سلام الله علیه بودیم (در سالهای 1329 تا 1343) برجسته ترین صفتی که ایشان داشت نسبت به عبادت به نماز اوّل وقت، تقید خاصی داشت من خاطرم هست حتی جلسه ای بود دوستان عزیز، ایشان را دعوت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اهمیت نماز اوّل وقت

آیت الله سبحانی - استاد حوزه علمیه قم - می فرمود:

نماز

«در آن مدتی که ما در خدمت امام (روح الله خمینی) سلام الله علیه بودیم (در سالهای 1329 تا 1343) برجسته ترین صفتی که ایشان داشت نسبت به عبادت به نماز اوّل وقت، اعتقاد خاصی داشت، من خاطرم هست حتی جلسه ای بود دوستان عزیز، ایشان را دعوت کرده بودند.

ایشان قبل از ظهر آمدند همینکه وقت نماز شد به ساعتش نگاه کرد با اینکه بنا بود سفره را پهن کنند گفت جایی بدهید من نماز بخوانم.

اعتقاد به نماز اوّل وقت، خودش روح نمازگزاری را در انسان تقویت می کند اما اگر بی نظم شد، نماز خود را هم فراموش می کند.

پرسشی از خردمندان

جوانی از آندره زیگفرید نویسنده ی فرانسوی پرسید: «برای موفقیت در زندگی چه راهی باید انتخاب کنیم؟»

وی گفت: «برای این که خواب خوشتان تعبیر شود، باید بیدار شوید، و آگاهانه زندگی نمایید. در سفر زندگی، نشستن در قطار خوب و زیبا چندان اهمیتی ندارد؛ بلکه مهم آن است که انسان در ایستگاه خوبی پیاده شود.»

لذّتهای موقّت و ظاهر زندگی زودگذر است؛ فکری اساسی برای زندگی دایمی و آینده ی خود بنما.

اندرز لقمان به فرزندش

لقمان حکیم به پسرش فرمود:

فرزند عزیزم، دنیا دریای عمیق و ژرف است؛ و افرادی بسیار زیاد در این دریا هلاک شده اند.

پس به یاد داشته باش که:

کشتی خود را در این دریا ژرف، ایمان به خدا قرار دهی.

و بادبانش را، توکل به خدا نصب نمایی.

و توشه ی خود را در آن، تقوای خدا عزّوجلّ قرار دهی.

اگر از این دریا نجات یافتی، به کمک رحمت الهی رسته ای.

و اگر هلاک شدی به سبب گناهان خودت به مَهلَکه افتاده ای.

برنامه ای برای کنترل خشم

انوشیروان، خدمتکار مخصوص درباری داشت، که همواره در خدمتش بود، به او سه رُقعه (سه کاغذ نوشته شده) داد، گفت: «هر وقت من، خشمگین شدم، و خشمم شدید شد، این سه رقعه را یکی بعد از دیگری به من بده.»

کنترل خشم

غلام دربار، پیشنهاد انوشیروان را پذیرفت، تا روزی، انوشیروان بر سر موضوعی، سخت خشمگین شد.

غلام، یکی از آن رقعه ها را به او داد، که در آن نوشته شده بود:

«خشم خود را کنترل کن تو خدای مردم نیستی».

سپس دوّمی را به او داد، که در آن نوشته شده بود:

«به بندگان خدا، رحم و مهربانی کن، تا خدا به تو رحم کند.»

سپس سومی را به او داد، که در آن نوشته بود:

«بندگان خدا را به اجرای حقّ خدا، سوق بده، که در پرتو چنین کاری به سعادت می رسی.»

به این ترتیب لحظه به لحظه، از خشم انوشیروان کاسته شد.

یک سؤال از لقمان

از لقمان پرسیدند که بدین رتبه چگونه رسیدی؟

گفت: از راست گفتن، امانت به جای آوردن و از سخنان بیهوده خاموش ماندن.

گروه کودک و نوجوان سایت تبیان

مطالب مرتبط

نیش عقرب نه از ره کین است

نرود میخ آهنی در سنگ

من زینب زیادی ام

علم گنج بزرگی است

 عکس شیطان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.