تبیان، دستیار زندگی
ترجمه قران طبری را مى‏توان تأثیرگذارترین اثر بر ترجمه‏هاى قرآن كریم به زبان فارسى نامید بنابر قول مشهور بر پایه تفسیر محمد بن جریر طبرى (310- 226 هـ .ق ) در زمان پادشاهى منصور بن نوح سامانى (350-366 هـ .ق) و به دستور وى در حدود سال 352 هجری قمری به و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فراسوی ترجمه

قرآن کریم

سیری در ترجمه های فارسی قرآن(2)

اشاره:

سلسله نوشتار " فراسوی ترجمه " تلاش دارد تا با مطالعه مورد پژوهانه، گزارشی توصیفی و  تاریخی از ترجمه های قرآن به زبان فارسی و سیر تحول ترجمه نگاری قرآن را ارائه کند. در هر شماره از این سلسله، به تفکیک هر قرن،ترجمه های قرآن مربوط به همان سده، بررسی و تبیین می شود.

ترجمه های قرن چهارم:

1. قرآن قدس: (250 تا 350 هـ.ق)

این ترجمه به گونه زبان سیستانى است كه ظاهراً با توجه به كاربردهاى آوائى ویژه آن متأثر از گونه بلوچى‏ است.[1]

بنا به قرائن و امارات(نشان ها) زبانشناسى، زمان كتابت آن بین سالهاى 250 تا 350 هجرى قمرى است. البته ژیلبر لازار بر این نظر است كه كاربرد صورت ادات فعلى «مى» و حرف اضافه «در» به جاى «همى» و «اندر» در این متن به رغم دیگر نشانه‏هاى كهنگى، دلالت بر این دارد كه این متن از قرن پنجم قدیمى‏تر نیست و ترجیحا به نیمه دوم این قرن تعلق دارد.[2] مترجم این اثر ناشناخته است . اندکی از آغاز این ترجمه( از ابتدای قران تا آیه 213 سوره بقره) و اندکی از انتهای آن ( تعدادی از سوره های کوچک قرآن ) افتاده است.

به گفته دكتر على رواقى _ كه این قرآن به كوشش ایشان منتشر شده است_ «ترجمه قرآن قدس، نمونه اى روشن از یك ترجمه بسیار دقیق و آگاهانه از قرآن است .و از نظر تاریخ زبان نیز از ارزشهاى ویژه و كم مانندى بهره ور است.»[3]

2. ترجمه تفسیر طبرى: (352 هـ.ق)

این ترجمه كه مى‏توان آن را تأثیرگذارترین اثر بر ترجمه‏هاى قرآن كریم به زبان فارسى نامید بنابر قول مشهور بر پایه تفسیر محمد بن جریر طبرى (310- 226 هـ .ق ) در زمان پادشاهى منصور بن نوح سامانى (350-366 هـ .ق) و به دستور وى در حدود سال 352 هجری قمری به وسیله علماء و فقهاء ماوراء النهر در هفت جزء از عربى به فارسى برگردان شد.[4] اما برخى از محققان معاصر آن را نگارشى مستقل برشمرده‏اند كه تفاوت بسیارى با تفسیر طبرى دارد.[5]

این ترجمه که با عنوان "ترجمه و تفسیر رسمى" نیز از آن یاد مى‏شود یك متن ادبى قابل توجه از نظر قرآن پژوهان، ادیبان و زبان شناسان به حساب مى‏آید و از منظر برابرسازى واژگان قرآنى و واژه‏سازى و واژه‏گزینى، گنجینه‏اى ارزشمند و فرهنگ آفرین در قلمرو زبان فارسى به شمار می آید.[6] تا آنجا که برخی محققان معتقدند این کتاب از نظر ساختار و واژگان ، ارزشی هم سنگ با شاهنامه فردوسی در ادب فارسی دارد اما به عللی مهجور مانده است.[7]

گفتنی است بسیاری از ترجمه های قرآن که در خراسان نگارش یافته اند ، یا تحت تاثیر مستقیم این ترجمه بوده اند یا به نحوی از آن الهام گرفته اند.[8]

3. بخشى از تفسیرى كهن به پارسى: (250تا 350 هـ.ق)

این نسخه که از مولفی ناشناخته است آیات 176 سوره اعراف تا آخر آیه 69 سوره نحل را در بر دارد.یا توجه به سیاق کلی نگارش این اثر آن را بسیار نزدیک با آثار منثور قرن سوم و چهارم دانسته اند.[9] مترجمِ مفسر این اثر در تفسیر و ترجمه آیه ها و انتخاب واژگان بسیار دقیق است و با وسواس عالمان و احتیاط پرهیزکاران گام برمی دارد.[10]

نویسنده: محمد خامه گر

فرآوری: گروه دین و اندیشه تبیان


[1] - دانش‏نامه قرآن و قرآن‏پژوهى، ج 2، ص 1702

[2] - دانشنامه جهان اسلام، ص 81

[3] - مقدمه قرآن قدس ص...

[4] - نخستین مفسران فارسى نویس، ص 114

[5] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص 551

[6] - سال سوم، گنجینه ای در دل تاریخ ، هفته نامه گلستان قرآن، شماره 23، ، ص 14

[7] - دانشنامه جهان اسلام،ص 71

[8] - تاریخ ترجمه از عربی به فارسی ،ص27

[9] - رواقی ، علی ، مقدمه کتاب، صفحه شش

[10] - همان ، صفحه 7