تبیان، دستیار زندگی
«بابا دلتون خوشه ها .تیتر دیگری ندارید بزنید! بابا این مردم بدبخت که به جای دو شیفت باید سه شیفت کار کنند و بعضا زنانشان نیز کار می کنند و وقت خوابیدن درست و حسابی هم ندارند و موقع نماز خوندن از فرط خستگی ممکنه سکندری بخورند و بیفتند زمین چه وقتی دارند ..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دل خوش سیری چند؟!

دل خوش سیری چند؟!

«بابا دلتون خوشه ها .تیتر دیگری ندارید بزنید! بابا این مردم بدبخت که به جای دو شیفت باید سه شیفت کار کنند و بعضا زنهاشان نیز کار می کنند و وقت خوابیدن درست و حسابی هم ندارند و موقع نماز خوندن از فرط خستگی ممکنه سکندری بخورند و بیفتند زمین چه وقتی دارند کتاب بخونند؟! راستی دل خوش سیری چند؟!»

لطفا تعجب نکنید! این نظر شخصی بود که در ذیل مطلبی با عنوان " چرا ایرانی ها کمتر کتاب می خوانند؟!" آمده بود. توی این مطلب برای این چرایی دلایلی آورده شده بود که خلاصه اش این است:

1- وضعیت کتابخانه های عمومی :چنین است که آمارهای تعداد کتابخانه‌های عمومی در کشور نشان دهنده وضعیت نامناسب این بخش از فرهنگ کشور است.کتاب‌خانه‌های عمومی ایران با کمبود کتاب جدید روبرو هستند. تمایل به عضویت در این کتاب‌خانه‌ها و مراجعه به آنها نیز بسیار اندک است.

2 -  گرانی کتاب : یکی دیگر از مسائلی که در کاهش میزان مطالعه تاثیر گذار است، گرانی روز افزون کتاب است. با نگاهی به قیمت کتاب در چند سال اخیر با افزایش نجومی نرخ آثار منشر شده از سوی ناشران مختلف روبه‌رویم. این مشکل برای ناشران غیردولتی که عموما آثار برجسته و نفیس را منتشر می‌نمایند نمود بیشتری دارد.

3- ممیزی کتاب: یکی از مسائل دیگری که در این‌باره مطرح می‌شود مسئله ممیزی کتاب است. ممیزی به عنوان پدیده‌ای که همیشه وجود داشته است به عقیده برخی از صاحب نظران در موضوع کاهش مطالعه بی‌تاثیر نبوده است.

4- انحصار تبلیغات : دیگر از مسائلی که در مورد کاهش میزان مطالعه تاثیر دارد، انحصار تبلیغات محصولات فرهنگی در دست عده ای قلیل از تولیدکنندگان کتاب است. این مسئله تبدیل به عاملی می شود تا شهروندان تنها با تعداد کمی از آثار شاخص آشنا شوند و به مطالعه آنها تمایل پیدا کنند.

حقیقت تلخ!

از قدیم الایام گفته اند حقیقت تلخ است و چه خوب گفته اند.

مثلا چه چیز تلخ تر از این که آمار مطالعه ایرانی جماعت، هشت تا ده دقیقه در روز باشد ؟!  هر چند بعضی از مدیران فرهنگی خواسته اند درستش کنند و دو رقم بالا را جمع بسته اند و ادعا کرده اند که سرانه کتاب 18 دقیقه در روز است.

اما بعضی دیگر از مسئولان که به زندگی بعد از مرگ اعتقاد بیشتری دارند، با آمار و ارقام بازی نکرده اند؛ به عنوان مثال رییس کتابخانه ملی ایران که چندان اهل تعارف نیست می گوید ایرانیان فقط دو دقیقه در روز مطالعه می کنند. همین آمار ضد و نقیض برای انتقاد از فرهنگ "تن پرور" و "کتاب‌نخوان" شهروندان مورد استناد قرار می‌گیرد.

این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است. پژوهشگران  از آمار 90 دقیقه مطالعه در ژاپن، انگلیس و 55 دقیقه در مالزی و ترکیه سخن می‌گویند.

لطفا بعد از خواندن این آمار و ارقام احساسات ناسیونالیستی خود را کنترل بفرمایید و البته عکس العمل منطقی اش این  است که کمی افسرده بشویم .

راه چاره!

سازمان ها!! سازمان هایی که می توانند روزی بیست دقیقه وقت کارمندان خود را به خواندن کتاب های گوناگون اختصاص بدهند! مگر چه اشکالی دارد؟ این که دیگر مانع چرخیدن چرخ صنعت نمی شود و در عوض به نوبه ی خود می تواند کار  آگاهانه را به همراه داشته باشد . شاید اگر وقتی به خواندن کتاب، مباحثی درباره ی کتب گوناگون و نقد و تحلیل اختصاص یابد، خیلی بهتر از این نخواندن ها باشد! نخواندن آدم را عقب می اندازد، از دنیای اطلاعات عقب می افتد، فراموش نکنیم که باید خواند! اگر نخوانیم چه کنیم ؟! شاید بتوان کتاب های صوتی را برای چند دقیقه برای کل کارمندان پخش کرد، شاید بتوان درباره ی کتاب ها برایشان صحبت کرد و نباید این را فراموش کرد که این خالی از لطف و فایده نیست!

برای انسان هایی که خسته شده اند و گاهی از بی اطلاعی خود رنج می برند می توان کارهایی ساده انجام داد و چرا باید از آن ها دریغ داشت کاری را که شاید نیاز به سرمایه ی هنگفتی نداشته باشد و به راحتی بتوان آن را اعمال کرد؟ چرا آنهایی که می توانند کسانی را که نمی توانند را وارد جریان نمی کنند؟ به آن ها کمک نمی کنند تا بتوانند کمی بخوانند!

خواندن کتابی با موضوع مورد علاقه ی هر کسی می تواند برای لحظه ای به پرواز روح و فکر او کمک کند وخستگی و غبار زندگی سراسر یکنواخت را از او دور کند ! شاید در این بیست و چهار ساعتی که از عمر ما در گذر است وقت های زیادی پِرت شود و از بین برود. چرا از این وقت ها استفاده نکنیم؟

هر آدمی باید ابتدا برای خودش وقت بگذارد تا بتواند از وقتی که به دیگران اختصاص می دهد به نحو احسنت استفاده کند.

شاید کمی سخت باشد ، اما لذت بردن و سیراب شدن با خواندن دوست داشتنی ها به مانند مرهمی بر زخم خستگی ها و دردهای جسمی و فکری است.

بیایید تا با خواندن، خود را آرام کنیم!

زهره سمیعی – بخش ادبیات تبیان