تبیان، دستیار زندگی
براى انجام یک عمل قطعا مقدمات زیادى لازم است ، و در این میان نقش رهبران و ارشاد کنندگان و یا وسوسه گران ، نقش مهمى است ، همچنین نقش سنت هاى خوب یا زشت و ننگین که زمینه فکرى و اجتماعى را براى این گونه اعمال فراهم مى کند نمى توان از نظر دور داشت ، بلکه گاه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشارکت در عقوبت

شیطان

براى انجام یک عمل قطعا مقدمات زیادى لازم است ، و در این میان نقش رهبران و ارشاد کنندگان و یا وسوسه گران ، نقش مهمى است ، همچنین نقش سنت هاى خوب یا زشت و ننگین که زمینه فکرى و اجتماعى را براى این گونه اعمال فراهم مى کند نمى توان از نظر دور داشت ، بلکه گاه مى شود که نقش رهبران ، و یا سنت گزاران بر همه عوامل دیگر پیشى مى گیرد.

از این رو هیچ دلیلى ندارد که آنها شریک جرم و یا شریک در نیکی ها نباشند.روى همین منطق در آیات قرآن و روایات اسلامى به مسأله دلالت بر نیکى و بدى و یا سنت گذاردن ، اعم از نیک و بد تکیه فراوان شده است .

این موضوع تا آنجا مورد اهمیت ، که به گفته پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) الدال على الخیر کفاعله : آنکس که دعوت به نیکى مى کند همانند فاعل آنست.

در حدیثى ، از پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل شده : ایما داع دعى الى الهدى فاتبع ، فله مثل اجورهم ، من غیر ان ینقص من اجورهم شیئا و ایما داع دعى الى ضلالة فاتبع علیه ، فان علیه مثل اوزار من اتبعه ، من غیر ان ینقص من اوزارهم شیئا! ؛ هر کسى دعوت به هدایت کند و از او پیروى کنند، پاداشى همچون پاداش پیروانش خواهد داشت ، بى آنکه از پاداش آنها چیزى کاسته شود. و هر کس دعوت به ضلالت کند و از او پیروى کنند همانند کیفر پیروانش را خواهد داشت ، بى آنکه از کیفر آنها کاسته شود.

و از امام باقر (علیه السلام ) چنین نقل شده : من استن بسنة عدل فاتبع کان له اجر من عمل بها، من غیر ان ینتقص من اجورهم شى ء و من استن سنة جور فاتبع کان علیه مثل وزر من عمل به ، من غیر ان ینتقص من اوزارهم شى ء ؛ کسى که سنت عدلى ایجاد کند و از آن پیروى شود همانند پاداش کسانى را که به آن عمل مى کنند خواهد داشت ، بى آنکه از پاداش آنها کم شود و کسى که سنت ظلمى بگذارد و از آن پیروى شود همانند گناه کسانى که به آن عمل مى کنند خواهد داشت ، بى آنکه چیزى از گناهان آنها کاسته شود.

در اینجا سؤ الى پیش مى آید که این احادیث و مانند آن با آیات قرآن مثل آیه « وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى 1 ؛ و هیچ كس جز بر زیان خود [گناهى‏] انجام نمى‏دهد، چگونه سازگار است ؟

پاسخ این سؤ ال با توجه به یک نکته کاملا روشن است ، و آن اینکه اینها مسئول گناهان دیگرى نیستند بلکه مسئول گناهان خویشند، زیرا در تحقق گناه دیگران شرکت داشتند و از یک نظر گناه خودشان محسوب مى شود.

در منطق اسلام پایه گذارى یک برنامه اجتماعى مسئولیت آفرین است و خواه ناخواه انسان را در آن برنامه و کار تمام کسانى که به آن عمل مى کنند شریک و سهیم مى سازد، چرا که انگیزه هاى عمل ، بخشى از مقدمات عمل است ، و مى دانیم هر کس در مقدمه کارى دخیل باشد در نتیجه  نیز شریک است هر چند مقدمه ساده اى باشد. َمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا یَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ 2 ؛ هر کس پاکى و تقوى پیشه کند نتیجه این پاکى به خود او باز میگردد بازگشت همگى به سوى خدا است.

بار گناه اضافى همان بار گناه اضلال و اغوا کردن و تشویق دیگران به گناه است ، همان بار سنت بد گذاردن که پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: کسى که سنت بدى بگذارد، گناه آن سنت و گناه کسانى که به آن عمل مى کنند بر او است ، بى آنکه از گناه عمل کنندگان چیزى کاسته شود.

اگر نیکان و بدان به نتائج اعمال خود در این جهان نرسند مهم نیست چرا که بازگشت همگى به سوى خدا است  و سرانجام حساب همه را خواهد رسید!

گاهى بار گناه دگران را بر دوش مى کشیم !
شیطان جهنمیاس

گاهى ممکن است تو هم شود که آیه فوق که دو اصل مسلم منطقى را که در تمام ادیان وجود داشته است بیان مى کند (یعنى هیچکس جز براى خود عملى انجام نمى دهد و هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را به دوش ‍ نمى کشد) با پاره اى از آیات دیگر قرآن و بعضى از روایات تطبیق نمى کند، زیرا مثلا

آیه 25  سوره نحل مى خوانیم : «لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ»؛  آنها در روز رستاخیز بار سنگین گناهان خویش را باید بر دوش بکشند، و همچنین بار گناهان کسانى را که با بى خبرى و جهل خود گمراه ساختند.

این دو گانگی برای چیست؟

پاسخ این ایراد روشن است ، زیرا آیه مورد بحث مى گوید: بى جهت و بدون ارتباط، گناه کسى را بر دیگرى نمى نویسند، ولى آیات و روایاتى که اشاره شد مى گوید اگر انسان بنیانگزار عمل نیک و بد دیگرى باشد، و به اصطلاح از طریق تسبیب در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب مى شود، زیرا پایه و اساس آن ، به دست وى گذارده شده است .

آیا اعمال نیک دیگران براى ما مفید است ؟

سؤال دیگری که ممکن است پیش آید این است که آیه مى گوید عمل هر کس تنها بدرد خود او مى خورد بنابراین کارهاى خیرى که به عنوان نیابت یا هدیه کردن ثواب براى اموات و مردگان و حتى گاهى براى افراد زنده انجام مى گیرد، نمى تواند مفید به حال آنها بوده باشد، در حالى که در روایات فراوانى که از طرق شیعه و اهل تسنن از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) یا امامان اهلبیت به ما رسیده مى خوانیم که این گونه اعمال گاهى مفید و سودمند است ، نه تنها عمل فرزند براى پدر و مادر بلکه براى دیگران نیز هم نتیجه بخش است .

به علاوه مى دانیم پاداش اعمال بستگى به اثراتى دارد که از انجام کار خیر در روح و جان انسان به جاى مى ماند و در تکامل و ترقى او مؤ ثر است ، اما کسى که هیچ کار نیکى انجام نداده و حتى در مقدمات آن نیز دخالت نداشته است چگونه ممکن است آن اثر روحى و معنوى را پیدا کند؟

بعضى این ایراد را بسیار با آب و تاب تعقیب مى کنند، و نه تنها افراد عادى بلکه پاره  اى از نویسندگان و مفسران مانند نویسنده المنار نیز تحت تاثیر آن قرار گرفته تا آنجا که بسیارى از احادیث و روایات مسلم را به دست فراموشى سپرده اند، ولى با توجه به دو نکته پاسخ این گونه ایرادها روشن مى گردد.

1- درست است که عمل هر کس باعث تکامل خود اوست ، و فلسفه ها و نتائج و آثار واقعى اعمال نیک تنها عائد انجام دهنده آن عمل مى شود، همانطور که ورزش و تعلیم و تربیت هر کس باعث تقویت و تکامل جسم و جان خود او است .

ولى هنگامى که کسى براى دیگرى عمل نیکى انجام مى دهد، حتما به خاطر امتیاز و صفت نیکى است که در او بوده ، یا مربى خوبى بوده و یا شاگرد خوبى ، یا دوست باصفائى بوده و یا همسایه با وفا، و یا عالم خدمتگزار و یا مؤ من با حقیقتى بوده است و به هر حال حد اقل نقطه روشنى در زندگى او وجود داشته که همان یک نقطه ، جلب توجه دیگران را کرده و سبب شده که اعمال خیرى براى او انجام دهند، بنابراین او در واقع نتیجه همان امتیاز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگى خود را مى گیرد، و به این ترتیب معمولا انجام عمل خیر دیگران براى او نیز پرتوى از عمل یا نیت خیر خود او است .

2 – پاداش هائى که خداوند به افراد مى دهد بر دو گونه است : پاداش هائى که متناسب وضع تکامل روحى و شایستگى افراد است یعنى به خاطر انجام اعمال نیک ، روح و جان آن ها آنقدر اوج مى گیرد و ترقى مى کند که شایستگى زندگى در عوالم بهتر و بالاتر را پیدا مى کنند، و با بال و پرى که از عقیده و اعمال نیک فراهم ساخته اند بر اوج آسمان سعادت پرواز مى نمایند، مسلما اینگونه آثار مخصوص شخص عمل کننده است و قابل واگذارى به دیگرى نیست .

در منطق اسلام پایه گذارى یک برنامه اجتماعى مسئولیت آفرین است و خواه ناخواه انسان را در آن برنامه و کار تمام کسانى که به آن عمل مى کنند شریک و سهیم مى سازد

ولى از آنجا که هر کار نیکى اطاعت فرمان خدا است ، و شخص مطیع و فرمانبردار در برابر اطاعتى که کرده استحقاق پاداشى دارد مى تواند این پاداش را به میل خود به دیگرى هدیه کند.

کمک

درست مثل اینکه استادى در یک رشته مهم و سازنده علمى در دانشگاه تدریس مى کند، شک نیست که او با تدریس خود دو گونه نتیجه مى گیرد، هم در پرتو تدریس ، در جنبه هاى علمى کاملتر و قویتر مى شود، و هم حقوقى دریافت مى کند، نتیجه اول را بدون شک نمى تواند به دیگرى اهدأ کند و مخصوص خود اوست اما نتیجه دوم را مى تواند به افراد مورد علاقه اش هدیه کند.

هدیه کردن ثواب اعمال در مورد اموات و گاهى در مورد زندگان نیز همین گونه است و به این ترتیب هر گونه ابهام از احادیثى که در این زمینه وارد شده مرتفع مى گردد.

ولى باید توجه داشت که پاداش هائى که از این طریق به افراد مى رسد، نمى تواند تمام سعادت آنها را تامین کند، بلکه آثار کمترى خواهند داشت ، و پایه اصلى نجات انسان همان ایمان و عمل خود اوست .

«وَلَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا كَانُوا یَفْتَرُونَ»3؛ بلکه بار گناه خود و بارهایی با بار خود بر گردن خواهند گذاشت و در روزقیامت به سبب دروغهایی که بر هم می بافته اند بازخواست خواهند شد.

این بار گناه اضافى همان بار گناه اضلال و اغوا کردن و تشویق دیگران به گناه است ، همان بار سنت بد گذاردن که پیامبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: کسى که سنت بدى بگذارد، گناه آن سنت و گناه کسانى که به آن عمل مى کنند بر او است ، بى آنکه از گناه عمل کنندگان چیزى کاسته شود.

مهم این است که آنها در تمام گناهان دیگران نیز شریکند، بى آنکه سر سوزنى از گناه آنان کاسته شود.آنها به طور قطع در روز قیامت از افتراها و دروغ هائى که مى بستند سؤ ال مى شوند و باید خود جوابگوى آن همه شعار رنگارنگ که با آنها مردم را میفریفتند و به از راه حق باز میداشتند باشند

عزیزان راه قیامت به اندازه کافی سخت و دشوار هست و بار ما نیز به واسطه گناهان به اندازه کافی سنگین هست باید مواظب بود در اثر مصلحت اندیشی های به دور از خرد بار گناه دیگری را نیز به کوله بار تاریک خود اضافه نکنیم  بی علم و آگاهی ارشاد نکنیم بی جهت این سخن سنگین که "گناهش گردن من" را به این راحتی بکار نبریم  و چشم به روزی بدوزیم که از گردنه های سخت و پر خطر قیامت باید عبوری ناگزیر داشت و بار دیگری نیز بر دوش که این یعنی سقوطی حتمی ، دقت کنید.

فاطمه محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان


1- سوره انعام آیه 164.

2- سوره فاطر آیه 18.

3- سوره عنکبوت آیه 13.

با برسی تفسیر نمونه جلد 6-11-12-16-23.